
درود میفرستیم بر همهی زنانی که بارهای این برههی حساس از تاریخ امت، منطقه و میهن را بر دوش دارند و مادران، همسران و دختران شهید و جانباز و اسیر و مادران، همسران و دختران مقاومان، مجاهدان، رزمندگان و مدافعان همهی میدانها و عرصهها و همهی زنانی که در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، یمن، بحرین، ایران، افغانستان، پاکستان، نیجریه و همهی کشورهایمان و میادین هماوردی و ایستادگیْ فقدان و دوری عزیزان و پیامدهای جنگ و رویارویی را از جمله مهاجرت، غربت و زندگی دشوار به دوش میکشند و با ثبات، صلابت و چشمداشت پاداش الهی با آن رویارو میشوند.

چند روز پیش سازمان اسکوا تابع سازمان ملل گزارشی دربارهی رفتارهای رژیم صهیونیستی با فلسطینیان فلسطین منتشر و اسرائیل را به تبعیض نژادی در حق فلسطینیان و برپایی رژیم آپارتاید متهم کرد. قاعدتا در این زمانه این از بدترین صفتها و اتهاماتی است که دربارهی یک حکومت یا نظام و دولت مطرح میشود. اسرائیل، آمریکا و برخی حامیان اسرائیل قیامت به پا کردند، با قدرت در برابر این گزارش ایستادند و چون اسکوا تابع این سازمان بهشمار میرود فشارهای سنگینی به سازمان ملل و دبیرکل تازهی آن آوردند تا گزارش را پس بگیرد.

سالها و دهها سال است افراد فقیر و کمدرآمد لبنان مالیات میدهند. نمیگوییم مالیات نگذارید. مالیات هست. میگوییم مالیات فقیران و کمدرآمدها را اضافه نکنید. فقط میخواهم یادآوری کنم که این موضعگیری برای ما از سال ۱۹۹۲ که وارد پارلمان شدیم یک موضعگیری عقیدتی، نهایی و قطعی است و هیچ وقت به افزایش مالیات فقرا و کمدرآمدها رأی ندادیم و به آن راضی نشدیم؛ این رأی ندادن هم هیچ ربطی به رئیس جمهور و ریاست دولت و پارلمان و شرایط کشور نداشت. این برای ما از ۱۹۹۲ و اولین مشارکتمان در پارلمان یک موضع اصیل، عقیدتی و قطعی بوده است.

آرزوی واقعیمان نمایندگیشدن عادلانهی همهی گروههای ملت لبنان است و اینکه بیشترین تعداد گروهها حتی احزاب، گروهها و نیروهای کوچک سیاسی که پایگاه مردمی محدودی دارند نمایندگی شوند. ما در را برای اینها باز نگه میداریم. این که بیشترین مشارکت ممکن در پارلمان صورت بگیرد یک منفعت ملی است و منفعت یک حزب، فرقه، مذهب یا جریان نیست. عادلانه بودن نظام نمایندگی که همه به آن متعهد هستیم یک منفعت ملی و منفعت همه است.

ترکیه، فرانسه و بریتانیا پولی ندادند. تمام پولی که جنگ سوریه را تأمین کرد، عربی بود؛ پولی که میتوانست فقر را از جهان عرب بزداید، میتوانست سومالی و یمن را از گرسنگی نجات دهد، میتوانست خانهی فلسطینیها را در غزه بسازد، میتوانست حضور فلسطینیها را در بیت المقدس تثبیت کند، میتوانست صدها هزار شغل برای جوانان عرب بیکار ایجاد کند و میتوانست بیسوادی -متأسفانه- دهها میلیون مرد و زن جهان عرب را برطرف کند.

داعش در عراق در حال پایان یافتن است. چند هفته یا چند ماه دیگر تمام است. داعش در عراق هیچ آیندهی نظامی یا سیاسی ندارد. در سوریه نیز همینطور. داعش هیچ آیندهی نظامی یا سیاسی در سوریه ندارد. در بهترین حالت گروهها و هستههایی خفته خواهند داشت که عملیاتهای انتحاری انجام خواهند داد و خشمشان را تخلیه خواهند کرد

او زنی است که هیچ منیت، انانیت و… ندارد. هر چه دارد برای الله(عز و جل) و الهی است اگرنه چگونه میتوانیم بگوییم الله با خشم این خانم خشمگین میشود و با رضایت این خانم راضی میشود؟

امروز وضعیت زنان با دورانهای گذشته، صد، دویست، چهارصد یا هزار سال قبل فرق میکند. امروز به دلیل پیشرفت علم، تمدن، گشودگی، وسائل ارتباطی و… زنان دوشادوش مردان به طور کامل در زمینهی ساخت زندگی و آینده، رویارویی با چالشها، انتخابها، سرنوشت و نتایج شریکند. دیگر حاشیه و ضمیمه نیستند. زنان امروز در دل نبرد، رویارویی و چالش هستند. در دل این رویاروییْ چالشها، نیازها، خطرات و تهدیدهای مختلفی وجود دارد. زنان امروز نیازمند الگویی هستند که به آن بنگرند و در زندگیشان در این نبرد از آن تقلید کنند. اگر این نبرد نیازمند قناعت در زندگی است، زنان نیازمند الگویی در این زمینه هستند. اگر این نبرد نیازمند صبر است، زنان نیازمند الگوی صبر هستند. اگر این نبرد نیازمند توان تحمل بالاست، زنان نیازمند الگویی در توان تحمل هستند. اگر این نبرد نیازمند شجاعت در مسئولیتپذیری است، زنان نیازمند الگویی در این زمینه هستند. همهی اینها در زهرا(علیها السلام) متمثل است.

بخواهیم یا نخواهیم یک نبرد در سرتاسر لبنان، منطقه، جهان عرب و اسلام و همهی جهان وجود دارد. قدرتهایی سلطهگر وجود دارند که میخواهند هژمونی، استکبار، اقتصاد، امنیت، انتخابهای سیاسی، فرهنگ و آیین و رسوم خود را تحمیل کنند و ما را مسخ کنند. میخواهند هر چیزی را که داریم از جمله فرهنگ، آیین و رسوم، ادیان، تمدن، اندیشه، اخلاق، ارزشها، تصمیمها، وجود، منابع و نیروهای ما را مسخ کنند. پس این جنگ چند چهره دارد. چهرهی سیاسی، نظامی، امنیتی، رسانهای، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. خطرناکترین این جنگها فرهنگی و اجتماعی هستند.

تمام فکر و ذکر پسران و دختران جوان و مردان و زنان این میشود که چطور فیلمها و داستانهای بیفایده را دنبال کنند و چگونه بخورند و بنوشند و تفریح کنند و غرایز خوراکی و جنسی و تفریحی و… خود را اشباع کنند اما دیگر برایشان اهمیت ندارد که چه بر مردم میگذرد. این که چه بر کشور میگذرد برایشان اهمیت ندارد. مهم نیست کشور دست چه کسی است. مهم نیست قدس دست چه کسی است. منابع کشور برایشان اهمیتی ندارد. این که مردم فقیر باشند برایشان اهمیتی ندارد. این که مردم زندانی باشند برایشان اهمیتی ندارد.

پیامبر دربارهی زن میگوید: گل است. حیا بخشی از ماهیت، حقیقت و جوهرهی زن است. در صدد نابود کردن کامل حیا در جامعهی زنان هستند. به جایی میرسیم که نه مادر حیا دارد و نه دختر و نه دوست. هیچ کس حیا ندارد. اینها عمدی است و شبانهروز روی آن کار میشود چون اینها به انحطاط اخلاقی و معنوی و در نهایت فروپاشی میانجامد. پس امروز جوامع ما هدف حملهاند. اینطور نیست که این فسادها طبیعی باشد.

گاهی شما به دست شلیک میکنید، گاهی به پا، گاهی به شکم و گاهی نه، به سر و قلب. اینها آمدهاند سراغ قلب. میخواهند قلب را بزنند. اگر قلب را نابود کردند، همهی این جسم و جامعه فرو میپاشد. بخواهیم یا نخواهیم این اتفاق میافتد و موضوع فقط زمان خواهد بود. قلب جامعه چیست؟ خانواده. همان زن و شوهر و فرزندان. خانواده، قلب است.

نظریهپردازی میکنند که ازدواج زودهنگام اشتباه است و تبعات منفی دارد. یعنی اینها بیشتر از الله، خالق انسان که این موضوع را از طریق پیامبرانش و خاتم النببین محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) درخواست کرده است، میفهمند؟ … خیلی خب، اگر بنده آمار بیشتری از طلاق افراد بیست و چند ساله و سی و چند ساله و چهل و چند ساله بیاورم چه؟ این که دلیل نمیشود. برعکس، کسانی که فرهنگ مقابله با ازدواج در سنین پایین را در جامعهی ما ترویج میکنند نادانسته در حال خدمت به شیاطین و ابلیس هستند.

امروز دوباره صحبت از مهریههای بالاست. گفتهاند ضمانت است چون طلاق زیاد شده. همچنین به شرطهای دشوار بازگشتهایم… اینها در حال ویران کردن دخترانشان، پسرانشان و جامعهی ما هستند. اگر بگویید حلال است یا حرام است میگوییم بروید تحقیق کنید، اینجا شبههی حرام بودن وجود دارد. حد اقلش این است که بنده اینجا مسئولیت این حرف را بر عهده میگیرم و میگویم این شرطهای دشوار در چنین شرایط و اوضاعی شبههی حرام بودن دارند. مادران میتوانند در آسانسازی ازدواج نقش زیادی بازی کنند؛ چه ازدواج در سنین پایین و چه در زمینهی شروط ازدواج.

بنده به یاد میآورم بسیاری از خواهران وقتی ازدواج کردند، همسرانشان نه آپارتمان داشتند، نه خانه و نه سنشان بالا بود و خانهشان عبارت بود از آشپزخانه و دستشویی و دو اتاق. باید آنچه را برای خودشان قبول کردند، برای دخترانشان هم بپذیرند. کسی شرطهای دشوار نگذارد چون این موجب افزایش تجرد در جامعهمان میشود و در را به روی شیاطین و ابلیسها میگشاید تا ما را به لحاظ روحی و اخلاقی ویران کنند.

ما وظیفه داریم شبانه روز برای تشکیل خانواده بکوشیم. به همین دلیل است که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میگوید: هر کس تمایلی به سنت من نداشته باشد از من نیست. این سنت من است و هر کس تمایلی به سنت نداشته باشد از من نیست، از محمد نیست. موضوع اینقدر حساس، مهم و دقیق است.

بنده هر سال که مراجعه میکنم میبینم متأسفانه به جای این که درصد طلاق کم شود در حال افزایش است.

بکوشیم جامعهمان را در زمینهی عجله نکردن برای طلاق، ایمن کنیم. دختر و همسر باید آرامش خودش را حفظ کند و اگر صبرش تمام شد، مادر و پدرش باید کمکش کنند. باید روی پسران و دختران کار کرد. نباید دختر نوحه بخواند و مادرش نیز همراهی کند. در گذشته اینطور رفتار نمیکردند و به همین دلیل بود که خانهها باقی میماند. در گذشته شدت به خرج میدادند. من نمیگویم شدت به خرج دهید بلکه به پدر و مادر پسر و دختر میگویم منطقی و واقعبین باشید. همچنین پسر. وقتی پسر با همسرش اختلاف پیدا میکند مادر پسر نباید همراهیاش کند. این کار خطرناک و زشت است و موجب ویرانی فرزندان، خانهها و جامعهتان و دنیا و آخرتشان میشود. پس در زمینهی طلاق سخت بگیرید.

خانم میگوید من فلانجور خانه را میخواهم و به خدا خانهمان کوچک است. مگر خانهی فاطمه چقدر بود؟ خانهاش چگونه بود؟ اسباب خانهاش چه بود؟ خورد و خوراکشان چگونه بود؟ معیشتشان چطور بود؟ همین داستانی که در سورهی انسان در قرآن میخوانیم. سه روز چیزی نداشتند که با آن افطار کنند جز یک نان جو و آب. اینها اهل بیت پیامبر، حاکم شهر و حاکم آن روز امت بودند. این همان الگویی است که به آن نیازمندیم. خب، ما امروز واقعا نیازمند فرهنگ قناعت هستیم.