بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان: بیانات در جشن سازمان حمایت از مقاومت اسلامی

بیانات

17 اردیبهشت 1395

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در جشن سازمان حمایت از مقاومت اسلامی

|فارسی|عربی|فیلم|صوت|
«
یکی از مهم‌ترین عوامل قدرت هر جنبش مقاومت، آغوش باز و محیط مردمی پذیرای مقاومت است، مردمی که این مقاومت را پشتیبانی می‌کنند و به آن خدا قوت می‌گویند، جگرگوشه‌هایشان را راهی صفوف مقاومت می‌کنند، شهیدانش را با عزت و افتخار تشییع می‌کنند و بر زخم‌هایشان، ویرانی خانه‌هایشان، اثاثیه‌ی سوخته‌شان و مهاجرت اجباری صبر می‌ورزند و حتی یک کلمه به مقاومت توهین نمی‌کنند، با تمام قدرت از آن پشتیبانی می‌کنند و آن را به ادامه‌ی راه فرا می‌خوانند. این مردم که هر روز آن‌ها را شریف‌ترین و گرامی‌ترین مردم می‌نامیم و این محیط حیاتیْ پس از الله(سبحانه و تعالی) پیش از سلاح، پول و تاکتیک، مکتب و دکترین نظامی مهم‌ترین عامل هستند که جنبش مقاومت از آن برخوردار است. مردم شرط وجود، کمال، تداوم و پیروزی مقاومت هستند. به همین دلیل آمریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها و دست‌نشانده‌های منطقه‌ای‌شان فهمیدند باید هشیاری، بینش، اراده و عزم این محیط را هدف قرار دهند. گفتند باید به تدریج مردم را از این مجاهدان مقاوم بی‌پروا دور کنیم تا منزوی و تنها شوند و به راحتی هدف حملات امنیتی و نظامی قرار بگیرند و در نتیجه پراکنده شوند و فرو بپاشند.
 سازمان حمایت از مقاومت همچون مقاومت چندین نسل دارد. پسران و دختران جوان، مردان و زنان و پیرمردان و پیر زنان. می‌بینید که پیرزنان درست مثل دخترها و پیرمردها مثل پسرها شبانه‌روز بدون خستگی، کار و تلاش می‌کنند و موفقیت به دست می‌آورند.
  آغوشِ بازِ محیطِ دربرگیرنده‌ی مقاومت، یکی از عوامل قدرت مقاومت است و امروز آماج حمله است.
  باید نظر جهان را به تجاوزها، بمباران‌ها، حملات هوایی، حتی ورود به برخی بخش‌های داخلی، حمله به برخی پایگاه‌های مقاومت غزه و شهادت شهروندان غزه که این روزها نوار غزه با آن مواجه است، جلب و آن‌ها را به جهانْ یادآوری کنیم.
  تا زمانی که فلسطین و بخش‌هایی از خاک لبنان، عرب و سوریه تحت اشغال است، اماکن مقدس تحت سلطه‌اند و پروژه‌ی صهیونیسم وجود دارد و زندگانی در این امت می‌زیند که اشغال، سلطه و هژمونی را بر نمی‌تابند و اصرار دارند که در برابر این پروژه‌ی صهیونیستی به دفاع، مقاومت و مقابله بایستند، چنین افرادی آماج حمله خواهند بود.
  حمله به سوریه فقط برای ضربه زدن به مقاومت لبنان نبود. برای ضربه زدن به مقاومت لبنان و فلسطین بود چون سوریه آغوشی باز برای مقاومت لبنان و فلسطین است. پادگان‌های سازمان‌های فلسطینی، مراکز فرماندهی، اردوگاه‌های آموزشی، خطوط ارتباط و حمایت لجستیک [از سوی سوریه تأمین می‌شود]. در واقع یعنی سوریه، پایگاه بزرگ و اصلی پشتیبان جنبش‌های مقاومت فلسطین و همچنین مقاومت لبنان است.
  یکی از مهم‌ترین عوامل قدرت هر جنبش مقاومت، آغوش باز و محیط مردمی پذیرای مقاومت است، مردمی که این مقاومت را پشتیبانی می‌کنند و به آن خدا قوت می‌گویند، جگرگوشه‌هایشان را راهی صفوف مقاومت می‌کنند، شهیدانش را با عزت و افتخار تشییع می‌کنند و بر زخم‌هایشان، ویرانی خانه‌هایشان، اثاثیه‌ی سوخته‌شان و مهاجرت اجباری صبر می‌ورزند و حتی یک کلمه به مقاومت توهین نمی‌کنند، با تمام قدرت از آن پشتیبانی می‌کنند و آن را به ادامه‌ی راه فرا می‌خوانند. این مردم که هر روز آن‌ها را شریف‌ترین و گرامی‌ترین مردم می‌نامیم و این محیط حیاتیْ پس از الله(سبحانه و تعالی) پیش از سلاح، پول و تاکتیک، مکتب و دکترین نظامی مهم‌ترین عامل هستند که جنبش مقاومت از آن برخوردار است. مردم شرط وجود، کمال، تداوم و پیروزی مقاومت هستند. به همین دلیل آمریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها و دست‌نشانده‌های منطقه‌ای‌شان فهمیدند باید هشیاری، بینش، اراده و عزم این محیط را هدف قرار دهند. گفتند باید به تدریج مردم را از این مجاهدان مقاوم بی‌پروا دور کنیم تا منزوی و تنها شوند و به راحتی هدف حملات امنیتی و نظامی قرار بگیرند و در نتیجه پراکنده شوند و فرو بپاشند.
  وقتی تهمت تروریست بودن مخصوصا از سوی تروریست‌ها، قاتلان، جنایت‌کاران و نظام‌های جنایت‌کار و تروریست، کارساز نیست باید بروند سراغ توصیف دیگری که امروز در حال کار بر روی آن هستند و در رسانه‌ها درباره‌اش صحبت می‌کنند. می‌گویند: سازمان جنایت‌کار و نه تروریست. می‌گویند ما نمی‌توانیم مقاومت را تروریست بنامیم اما حزب الله یک سازمان جنایت‌کار است. به چه معنا؟ به معنای تجارت مواد مخدر، پول‌شویی، راه‌زنی، دزدی و فساد. قاعدتا همه‌ی این‌ها دروغ و تهمت‌هایی است برای دور کردن مردم و ضربه زدن به این هم‌بستگی و آغوش باز مردمی.
  مقاومتی که مردم از آن دور شده باشند و پولی نداشته باشد ضعیف و نحیف می‌شود و توان ادامه ندارد و همان‌طور که عرض کردم به سادگی به صورت امنیتی یا نظامی از بین می رود.
  ما اصلا نشنیده بودیم که اتحادیه‌ی عرب لیست سازمان‌های تروریستی دارد اما فقط برای ما لیست درست کردند! بعد بلافاصله لیست سازمان‌های تروریستی مجلس همکاری‌های خلیج درست شد و ما را در آن قرار دادند.
  ما به واسطه‌ی تماس‌ها، اطلاعات و داده‌هایمان می‌دانیم بسیاری از این کشورها به این کارهایی که انجام می‌دهند اعتقاد ندارد اما در هر صورت این کشورها محاسبات خودشان را دارند و بعضی‌هایشان کشورهای ضعیف یا بحران‌زده هستند. من برایشان بهانه نمی‌تراشم، در حال بیان واقعیت هستم. نهایتا تحت فشار آمریکایی و سعودی و تهدید به قطع روابط دیپلماتیک… ببینید این سعودی که در حال نبرد برای دموکراسی در منطقه است چه‌ها که نمی‌کند! روزنامه‌های کویت نوشته‌اند یکی از نمایندگان محترم پارلمان کویت صحبتی داشته که سعودی‌ها را خوش نیامده است. این در روزنامه‌های کویت هست. بنده از پیش خودم نمی‌گویم. سعودی تهدید کرده است اگر این نماینده را محاکمه نکنید روابط دیپلماتیکمان را با کویت قطع می‌کنیم. این‌ها کشوری هستند که تحمل ندارند یک نماینده‌ی منتخب، از آن‌ها انتقاد کند، آن وقت چطور می‌خواهند کشورها و دولت‌هایی را تحمل کنند که در این نبرد همراه آن‌ها نیستند؟! در نتیجه بله، بعضی کشورها به قطع روابط دیپلماتیک، قطع کمک‌ها، قطع حمایت‌های مالی، اخراج کارگرها و مهاجرانی که در سعودی مشغول به کار هستند و… تهدید شدند. این دولت‌ها و کشورها به جز تعدادی از آن‌ها دلیلی نداشتند که برای گرفتن موضع موافق با ما فداکاری کنند.
  کسی که در راه ما گام بر می‌دارد باید توقع این چیزها را نیز داشته باشد. این از ملزومات طبیعی نبرد و تقابل است. ابتدا همه‌ی کسانی که به صورت علنی نبرد می‌کنند در مقابل تو می‌ایستند و سپس حتی کسانی که به صورت پنهان می‌جنگند باید جلو بیایند و علنی شوند.
  ما فشارهای مشابه این را گذرانده‌ایم، از آن‌ها عبور کرده‌ایم و آن‌ها را به اتمام رسانده‌ایم و به اتمام می‌رسانیم. چند روز قبل سالگرد جنگ آوریل ۱۹۹۶، خوشه‌های خشم، جنایت قانا و ایستادگی مقاومت بود. یادتان هست که این جنگ پس از نشست بین المللی و جهانی شرم الشیخ به وقوع پیوست. آن روز آمریکا، روسیه، چین و همه‌ی غرب و اکثر کشورهای عربی حضور داشتند. شاید تا آن‌جا که به یاد می‌آورم تنها کسانی که حضور نداشتند لبنان، سوریه و ایران بودند. اکثریت قاطع جهان در شرم الشیخ جمع شدند و ما و برادرانمان در حماس و جهاد را سازمان تروریستی نامیدند و بر این اساس علیه ما جنگ آغاز شد و از سر گذراندیمش.
 ارزش و قیمت پولی که مردم می‌دهند برای ما اولا در نیت آن‌هاست، نه در مقدار پول.
 بنده گاهی از طریق برادران و خواهران خبردار می‌شوم که خانواده‌ی فلان شهید برای حمایت از مقاومت پول داده‌اند و خواهران به آن‌ها گفته‌اند حاجیه خانم، مادر شهید یا همسر شهیدْ شما شهید داده‌اید، خون داده‌اید. می‌گویند نه، خداوند از ما خواسته‌است با «جان و مال» مجاهده کنیم.
  وقتی خانواده‌های شهید، جانبازان و مردم کمک می‌کنند، پیرزنی که بخشی از پولی را که برای روزهای آخرش ذخیره کرده است به مقاومت می‌دهد، دانش‌آموزی که به مدرسه می‌رود بخشی از پول توجیبی‌اش را در صندوق مقاومت می‌اندازد برای ما میلیون‌ها دلار می‌ارزد. پشتیبان واقعی ما این‌هاست چون «ما کان لِله ینموا- آن‌چه برای خدا باشد رشد می‌کند.»
 همه‌ی مقاومت ما از پول، تصمیمات، سلاح، امکانات، جنبش، مسیر، شهیدان و جانبازانش برای الله بوده‌اند، برای الله هستند و برای الله خواهند ماند و الله است که آنان را یاری می‌کند نه تعداد سلاح‌ها، پول‌ها و نفرات.
  پرونده‌ی مذاکرات هسته‌ای ایران را فارغ از این که اجرا چگونه پیش برود بستند و بلافاصله پرونده‌ی دوم و سومی را برایشان باز کردند. پرونده‌ی دوم و سوم هم به اسرائیل ربط دارد. پرونده‌ی دوم، حمایت ایران از جنبش‌های مقاومت لبنان و فلسطین است. می‌گویند این حمایت از تروریسم است و اگر ایران این حمایت را متوقف نکند می‌خواهند علیه ایران تحریم ترتیب دهند. پرونده‌ی سوم نیز پرونده‌ی موشکی ایران است؛ موشک‌هایی که جنبه‌ی دفاعی دارد و هدفش در اصل مقابله با هرگونه تجاوز اسرائیل به ایران است.
  یقین داشته باشید موضع جمهوری اسلامی ایران از رهگذر موضع حضرت امام خامنه‌ای(دام ظله الشریف) و همه‌ی مسئولان جمهوری اسلامی با همه‌ی رویکردها و جریان‌های سیاسی‌شان، در موضوع مقاومت قطعی، قاطعانه، نهایی، یک‌سره و بی‌تردید است و هیچ فشاری را بر نمی‌تابد و همه‌ی حمایت‌ها و مشارکت‌های مالی، مادی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی از جنبش‌های مقاومت هر قدر هم فشارها و تهدیدهای جهانی بالا بگیرد ادامه خواهد یافت. در این باره یقین داشته باشید.
  ما از موضع حضرت سید القائد درباره‌ی حزب الله تشکر می‌کنیم؛ ایشان همیشه در جایگاه رهبری بزرگ و حکیم و پدری مهربان و مهرورز بودند و معنای جنگ روانی و شرایط و فشارهای آن را درک می‌کنند و در همراهی با این مقاومت که به آن اطمینان دارند، احترام می‌گذارند، از آن تعریف می‌کنند و به آن دل می‌بندند موضع می‌گیرند. ما نیز امروز به ایشان می‌گوییم: ای سید، امام و رهبر ما، ذهن و دلتان آرام باشد. همه‌ی گفته‌ها، کرده‌ها، آرزوها و آزمندی‌های این‌ها «مانند سرابى در بيابانى هموار است كه تشنه آن را آب مى‌پندارد، تا چون بدان رسد مى‌بينيد آن چيزى نبوده، و الله را نزد آن مى‌يابد و جزاى او را به تمام مى‌دهد. (نور/۳۹)» و همچنین حزب الله را نزد آن می‌یابد. این‌ها به زودی در این نبرد تازه خسارت خواهند دید، ساکت خواهند شد و ناکام خواهند ماند.
  شاهد اوج‌گیری تماس‌های سعودی و اسرائیل هستیم. در گذشته فلان سرلشکر بازنشسته با اسرائیل جلسه می‌گذاشت و می‌گفتند این سرلشکر بازنشسته بوده است. این بازی جامعه‌ی مدنی را بلدید دیگر. می‌گفتند این‌ها جامعه‌ی مدنی هستند. خیلی خب. یک نفر در روزنامه‌ی الشرق الاوسط یا الحیات چیزی می‌نوشت و می‌گفتند این‌ها آزادی رسانه‌هاست. اصولا سعودی ما شاءالله بسیار آزادی رسانه‌ها را به رسمیت می‌شناسد. یکی از علمای بزرگ منطقه‌ی الاحساء در خطبه‌ی نماز جمعه موضعی گرفت و از حزب الله تعریف کرد و تروریست‌نامیدن حزب الله را نپذیرفت و از دولت پادشاهی درخواست کرد به شرایط داخلی سعودی توجه کند. امروز او در زندان است و الله اعلم که چه بر او می‌گذرد. در هر صورت در مورد نوشته‌های روزنامه‌ها می‌گویند این‌ها آزادی رسانه‌هاست. امروز یکی از شاهزادگان اصلی این عشیره، امیر ترکی الفیصل، امروز یا دیروز -گمان کنم امروز- به صورت علنی با صهیونیست‌ها دیدار می‌کند. قبلا می‌گفتند دست داد. خیلی خب گذشت. نه، امروز دیدار می‌کنند و در مورد مسائل منطقه صحبت می‌کنند. خودتان می‌توانید خبر را دنبال کنید. بنده وظیفه ندارم خبر را نقل کنم. ارتباط‌های سعودی و اسرائیل دیگر در حال علنی شدن است. پرده‌ها و نقاب‌ها افتادند.
  در مقابل طرح‌ریزی دوستی با اسرائیل می‌بینیم تمام تلاش رسانه‌ای، سیاسی، دیپلماتیک، میدانی، فرهنگی و اجتماعی شبانه روز بر جا انداختن دشمنی با جمهوری اسلامی ایران و کلیت خط مقاومت و دولت‌ها و جنبش‌هایش متمرکز شده است.
  تجاوز آمریکایی سعودی به یمن متأسفانه از پشتیبانی بین المللی و پشتیبانی شدید منطقه‌ای برخوردار است اما این مردم مظلومانه، غریبانه و با گوشت و خون ایستادگی کردند و سعودی نتوانست به هدف‌هایش برسد.
  شما مزدورانی که در هتل زندگی می‌کنید و در سوریه هیچ نمود واقعی روی زمین ندارید، اگر قدرت را به دست گرفتید و فرماندهی ارتش به دست شما افتاد اصلا ارتشی برایتان می‌ماند که بجنگد؟ شما می‌توانید با وجود هجوم النصره و داعش حتی چند هفته جلوی سقوط این سوریه را که پنج سال ایستاد، بگیرید؟
  کسانی که یک سال در یمن و پنج سال در سوریه جنگیدند آماده‌ی تسلیم، زانوزدن و رفتن زیر تیغ النصره، داعش، القاعده و گروه‌های تکفیری تحت نظر سعودی نیستند. جنوب یمن را ببینید. عدن، مکلا، حضرموت و ابین را ببینید. آن‌جا چه خبر است؟ القاعده و داعش مشغول چه هستند؟ اگر یمنی‌ها یا سوری‌ها در هر کدام از این جبهه‌ها زانو بزنند، آینده متعلق به داعش، النصره و تکفیریان تحت نظر و حمایت سعودی است. آینده این است. آینده‌ی همه‌ی منطقه، لبنان، عراق و همه‌ی منطقه و کشورهای خلیج این است.
  ماه‌های سختی پیش روست. سعودی پول و نیروهای زیادتری پمپاژ و مزدوران زیادتری را تحریک می‌کند و تحریک‌های مذهبی، فرقه‌ای و تکفیری‌اش را ادامه می‌دهد و برایش اهمیتی ندارد و می‌خواهد ماجرای سوریه و یمن را ادامه دهد و عراق را منفجر کند و همچنین لبنان را اگر بتواند و هشیاری لبنانی‌ها نباشد و جلوی مذاکرات را در بحرین و همه جا بگیرد و منتظر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بماند تا شاید سردمداران تازه‌ای بیایند و با جنگ‌های ویران‌گر سعودی راه بیایند. در هر صورت آمریکا برای سعودی کار نمی‌کند، آمریکا سعودی را به کار می‌گیرد. سعودی می‌خواهد تلاش کند آمریکایی‌ها برای او کار کنند و تا این لحظه نتوانسته است.
  در یمن، عراق، سوریه و منطقه آمریکایی‌ها بازی‌گردان هستند و همه‌ی این شرایط را برای منافع و پروژه‌های خودشان به کار می‌گیرند. در نتیجه با وقت‌کشی و فریب‌ها و خون‌ریزی‌های بیش‌تر و فریب‌های سیاسی و رسانه‌ای رو به رو خواهیم بود.