بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان: بیانات در مراسم سالگرد شهادت سران حزب الله

بیانات

27 بهمن 1394

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در مراسم سالگرد شهادت سران حزب الله

|فارسی|عربی|فیلم|صوت|
«
هر سال چند کنفرانس با حضور رهبران بلندپایه‌ی سیاسی، نظامی و متخصصان امور استراتژیک در رژیم اسرائیل برگزار می‌شود که به تحلیل تحولات منطقه می‌پردازند و ارزیابی‌هایی ارائه یا پیشنهاد می‌کنند و به نتیجه می‌رسند و به سردمداران و دولت دشمن [اسرائیلی] راه‌کارهایی ارائه می‌کنند تا برای تحقق منافع اسرائیل به آن‌ها عمل کند. می‌دانید گاهی وقتی دشمن، برخی کارها را انجام می‌دهد ما به آن‌ها حسادت می‌کنیم. این یکی از آن کارهاست که به آن حسادت می‌کنیم. زیرا در جهان عرب و میهن‌های عربی ما این کنفرانس‌های سالانه‌ی جدی و واقعی -نه این که سخنرانی کنیم و برویم- با بحث‌های جدی، نقد، بازنگری، مطالعه‌ی واقعیت‌ها، تهیه‌ی ارزیابی و ارائه‌ی راه‌کار [وجود ندارد]. کابینه‌ی دشمن معمولا این راه‌کارها را با جدیت لازم به کار می‌بندد.
 ما به برکت رهبری، رهنمودها، جهاد، تفکرات، جان‌فشانی‌ها، شهادت و خون فرماندهان شهیدمان پیروزی‌ها را یکی پس از دیگری به دست آوردیم، طعم عزت و کرامت را چشیدیم و موفقیت‌ها را رقم زدیم.
  گاهی وقتی دشمن، برخی کارها را انجام می‌دهد ما به آن‌ها حسادت می‌کنیم. این یکی از آن کارهاست. زیرا در جهان عرب و میهن‌های عربی ما این کنفرانس‌های سالانه‌ی جدی و واقعی -نه این که سخنرانی کنیم و برویم- با بحث‌های جدی، نقد، بازنگری، مطالعه‌ی واقعیت‌ها، تهیه‌ی ارزیابی و ارائه‌ی راه‌کار وجود ندارد.
  سعودی‌ها و برخی دولت‌های عربی سال‌هاست به صورت علنی و پشت پرده روابطی با اسرائیل دارند و در سال‌های گذشته مخصوصا امسال با قدرت به سوی صحبت از نبرد اهل سنت و شیعیان و تفسیر همه‌ی اتفاقات منطقه به عنوان نبرد اهل سنت و شیعیان می‌رانند.
 اسرائیل تحولات منطقه را فرصتی طلایی برای معرفی خود به عنوان دوست چه کسانی می‌داند؟ می‌خواهیم کمی در این باره صحبت کنیم. دوست چه کسانی؟ دوست اهل سنت ساکن جهان عرب و اسلام. ببینید چه زمانه‌ای شده است. قاعدتا اسرائیل تجربه‌ی فریب‌کاری دارد. یک روز خود را دوست، هم‌پیمان و پاسدار مسیحیان لبنان و فلسطین معرفی کرد و در لبنان و فلسطین به این نتیجه‌ها رسیدیم. خود را پاسدار دروزی‌ها در مقابل مسیحیان و پاسدار مسیحیان در مقابل فلسطینیان معرفی کرد. سال ۱۹۸۲ خود را پاسدار شیعه در مقابل فلسطینیان معرفی کرد. باید همه‌ی این تجربه‌ها را به یاد بیاوریم.
  امروز گستاخی، شجاعت و متأسفانه وضعیت درهای گشوده در جهان عرب و اسلام به جایی رسیده است که خود را دوست، هم‌پیمان و پاسدار اهل سنت معرفی می‌کند. ببینید این چه فریبی است. و متأسفانه این در برخی پایتخت‌های عربی پذیرفته و از بعضی تحولات استفاده می‌شود تا تعدادی از روابط عرب‌ها با اسرائیل از پشت پرده به روی صحنه منتقل شود.
  برادر، می‌خواهید ایران را دشمن فرض کنید، بکنید. می‌خواهید سوریه، حزب الله و نمی‌دانم که را… مشکلی نیست. اما چگونه می‌توانید با این کارنامه، اسرائیل را به عنوان دوست، هم‌پیمان، پاسدار و… بپذیرید یا قبول کنید؟
  اگر اسرائیل به عنوان هم‌پیمان و دوست اهل سنت تثبیت شود یعنی فلسطین برای همیشه از دست رفته است و ملت، حقوق مشروع و مقدسات اسلامی و مسیحی فلسطین برای همیشه از دست رفته. اگر وقتی اسرائیل دشمن بود با آن نجنگیدند تا حقوقشان را بازپس‌بگیرند آیا وقتی دوست، هم‌پیمان و پاسدار است با او خواهند جنگید؟!
  اسرائیل وقتی به امت، اهل سنت، مسیحیان، درزی‌ها، شیعیان، علوی‌ها، لبنان، سوریه یا… نگاه می‌کند تنها منافع خود را در نظر می‌گیرد. اسرائیل چیزی به نام ارزش‌های اخلاقی نمی‌شناسد. اسرائیل چیزی را به نام منافع ملت‌ها و این مردم نمی‌شناسد. فقط منافع خودش است.
  در اسرائیل هر گزینه‌ای غیر از باقی‌ماندن نظام جناب بشار اسد پذیرفتنی است. تنها گزینه‌ی مطلقا غیر قابل پذیرش از نظر اسرائیل، تداوم نظام جناب بشار اسد است. خب، چرا؟ خصومت شخصی دارند؟ در اسرائیل خصومت شخصی وجود ندارد. آن‌ها یک نگاه خاص دارند. معتقدند این نظام به واسطه‌ی جایگاهش در خط مقاومت، برای پروژه‌ی صهیونیسم و منافع اسرائیل در منطقه خطرناک بوده، هست و خواهد بود در حالی که هیچ کدام از گزینه‌های دیگر حد اقل به این اندازه خطرناک نیستند. به همین خاطر آن‌ها از روز اول در سطح جاسوسی، اطلاعاتی، لجستیک، امکانات، مرزها و حتی امنیتی، نظامی، بمب‌باران، باز کردن چندین مرز و تسهیل عبور در مناطق هم‌مرز لبنان و اردن بخشی از نبرد علیه سوریه بودند. اسرائیل پشت پرده بود زیرا اگر می‌رفت و در کنفرانس دوستان سوریه شرکت می‌کرد رسوایی به بار می‌آمد اما منتظر روزی باشید که شرکت کند.
  اسرائیل این‌جا به شدت با سعودی و ترکیه به هم‌گرایی می‌رسد. در مورد دیگران صحبت نمی‌کنم چون دنباله‌رو هستند. طرف‌های منطقه‌ای که در جبهه‌ی مقابل با قدرت کنش‌گر بوده‌اند و هم‌چنان هستند، ترکیه، سعودی و اسرائیلند. اسرائیل در زمینه‌ی این هدف با سعودی و ترکیه اتفاق نظر دارد که: شایسته نیست، نباید و جایز نیست اجازه داده شود هیچ راه حلی ارائه شود که در نهایت به ماندن جناب اسد و نظام وی بیانجامد.
  ادامه‌ی کشتار، جنگ و ویرانی در سوریه برای ده‌ها سال از نظر آن‌ها هیچ اشکالی ندارد. سعودی، ترکیه و اسرائیل هیچ مشکلی ندارند. مهم این است که تداوم این نظام و این رئیس‌جمهور و هرگونه مصالحه‌ی ملی که تداوم این نظام و رئیس‌جمهور را تضمین کند خطری است که آن را بر نمی‌تابند.
  در کنفرانس‌ها، ارزیابی‌ها و راه‌کارهای اخیر اسرائیلی‌ها چه چیز جدیدی وجود دارد؟ اسرائیل در کمال گستاخی به تقسیم نژادی و فرقه‌ای سوریه فرا می‌خواند. نام برده‌اند و گفته‌اند: کشور سنی، کشور علوی، کشور درزی و کشور کردی. حد اقل چهار کشور. و به این نتیجه رسیده‌اند که اگر سوریه به چند کشورک تقسیم شود، شاید روزی بشود با این کشورک‌های هم‌مرز با فلسطین اشغالی به توافق رسید، ارتباط برقرار کرد و تعاملات امنی برقرار کرد تا آرام آرام به مرحله‌ی ائتلاف، پذیرش و این جنس موضوعات برسند.
  اسرائیل به طور مستمر بسیار مراقب پی‌گیری گزینه‌هایش، واقعیت‌ها، تحولات، تهدیدها، فرصت‌ها، هدف‌ها و منافع بزرگ است. این طور نیست که کورکورانه جلو برود. اسرائیل به طور مستمر در گزینه‌هایش بازنگری می‌کند. گزینه‌ی صحیح و غلط را مشخص می‌کند و می‌بیند مسیری که در آن قرار دارد درست است یا نادرست؟ این عیب نیست که اگر کسی فهمید راهش اشتباه است توقف کند، بیرون بیاید، عقب‌نشینی کند یا موضعش را تغییر دهد.
  همه‌ی اتهام‌ها مبنی بر این که جنگ سوریه برای ایجاد کشورکی مشخص با هویتی خاص صورت می‌گیرد دروغ، تهمت و حیله است و فداکاری‌ها و خون‌های ارتش و نیروهای مردمی سوری و هم‌پیمانانشان که برای حفظ وحدت سوریه و جلوگیری از تقسیم، در سرتاسر خاک کشور می‌جنگند آن را تکذیب می‌کند.
  آن‌ها به سوریه آمدند تا سرنگون کنند، سلطه یابند و اشغال کنند و تا این لحظه ناکام مانده‌اند. این ناکامی در برخورد با حرف و سخنرانی پیش نیامد یا به دلیل نقصان در پشتیبانی صورت نگرفت؛ برعکس، حامیان آمریکایی، سعودی، خیلجی، ترک و اروپایی این پروژه میلیاردها دلار، هزاران تن اسلحه و تسلیحات، عظیم‌ترین دستگاه رسانه‌ای، منطقه‌ای و داخلی تاریخ بشر، ده‌ها هزار جنگجو و تحریک مذهبی را در اختیار آنان قرار دادند و جنگ را یک جنگ مذهبی و فرقه‌ای نمایاندند. واقعا یک جنگ جهانی است.
  آمریکا ماجرای سوریه را این‌گونه می‌دید که نتیجه هر چه بشود به نفع اوست. اگر ترکیه پیروز شود یعنی به آمریکا رسیده است، اگر سعودی پیروز شود یعنی به آمریکا رسیده است، اگر به اسرائیل برسد یعنی به آمریکا رسیده است و از من بشنوید اگر به داعش برسد، از لحاظ نتیجه و به‌کارگیری، یعنی به آمریکا رسیده است. همه‌ی این‌ها شکست خورد.
  هم‌پیمانان می‌آیند حمایت می‌کنند اما اگر فرماندهی، ارتش و اهالی سوریه که در همه‌ی میدان‌ها و جبهه‌ها حضور دارند نباشند حامی نمی‌تواند به موفقیتی برسد یا نتیجه‌ی نبردی را قطعی کند.
  امروز ما در جبهه‌ی خود با پیروزی‌هایی بزرگ و در جبهه‌ی مقابل با شکست‌ها و ناکامی‌هایی بزرگ مواجهیم. نمی‌گویم پیروزی نهایی و کامل و نمی‌گویم ناکامی و شکست نهایی و کامل.
  گروه‌های مسلح متعلق به سعودی و ترکیه شکست‌های پی در پی را تجربه می‌کنند. ترکیه و سعودی می‌خواهند گلیم خودشان را از آب بکشند. حمایت از این گروه‌ها پنج سال اجرا شد و به نتیجه نرسید.
  ترکیه اگر بخواهد از شر داعش خلاص شود کافی است مرزهایش را ببندد، گذرگاه‌ها را قفل کند و فروش نفت را متوقف کند. رگ حیات داعش دست ترکیه است. کافی است ترکیه آن را بفشارد داعش خودش آرام آرام خشک می‌شود.
  سعودی می‌خواهد ما را قانع کند که برای مبارزه با داعش می‌آید؟ در یمن چه کردند؟ الآن چه کسی بر اکثر استان‌های جنوبی که ارتش یمن و گروه‌های مردمی جنبش جنوب آن را تخلیه کردند، مسلط است؟ القاعده و داعش با امکانات، رضایت و پشتیبانی سعودی. القاعده و داعش امروز در عدن، در پایتخت پروژه‌ی تازه‌ی سعودی حضور دارند. آن‌ها که جنوب یمن را تسلیم داعش کرده‌اند می‌خواهند بیایند در سوریه با داعش بجنگند؟!
  آن‌ها حاضرند منطقه را به جنگ منطقه‌ای و جنگ جهانی بکشانند ولی به هیچ وجه حاضر نیستند یک سازش سیاسی واقعی و ملی را در سوریه بپذیرند. سطح کینه، نفرت، کوری و جهالت را ببینید که به کجا رسیده است. در حالی که درهای سازش سیاسی در سوریه باز است.
  اگر سعودی و ترکیه به سوریه بیایند خوب است و اگر نیایند خوب است. اگر نیایند، ان شاءالله ماجرای سوریه تمام می‌شود فقط زمان می‌خواهد و اگر بیایند، ان شاءالله ماجرای تمام منطقه تمام می‌شود فقط زمان می‌خواهد.
  سوریه برای اهالی و ملتش خواهد ماند و فقط خود آن‌ها نظام، سرنوشت، قانون اساسی، رئیس جمهور و جایگاهشان در معادلات را تعیین خواهند نمود و سوریه ستون خیمه‌ی مقاومت در منطقه باقی خواهد ماند.
  شهیدان پاک ما که در سوریه به شهادت رسیدند و هم‌چنان آن‌جا به شهادت می‌رسند و کسانی که آن‌جا می‌ایستند کاملا هم‌چون شهیدان مقاومت در جنگ ۳۳ روزه هستند که پروژه‌ی آمریکایی - اسرائیلی - سعودی خاورمیانه‌ی جدید را شکست دادند. این شهیدان هم‌چون آن شهیدان هستند. میدان نبرد، همان میدان نبرد است؛ اهداف، همان هدف‌ها هستند و پیروزی‌ها، همان پیروزی‌ها هستند.
  خطر حزب الله متوجه چه چیزی است؟ آیا حزب الله امروز جبهه گشوده است و دارد می‌رود اسرائیل را از صحنه‌ی روزگار محو کند؟ واقعیت این نیست. حزب الله خطری علیه پروژه‌ی شهرک‌سازی اسرائیل، همه‌ی عناوین و تجلی‌های پروژه‌ی صهیونیسم و طمع‌های اسرائیل و مانعی در برابر پروژه‌ها، بلندپروازی‌ها و آزمندی‌هایش در رابطه با منطقه است.
  امروز روی چه کار می‌کنند؟ شیطان معرفی کردن حزب الله. تغییر حزب الله از یک سازمان تروریستی به یک سازمان جنایت‌کار.
  ضربه زدن به جنبش‌های مقاومت لبنان، فلسطین یا هر کشور یا نظام مقاوم خدمت مجانی دانسته یا نادانسته به منافع اسرائیل و پروژه‌ی اسرائیل است. اسرائیل در حال کار روی این موضوع است.
  جنگ روانی در مورد ما بی‌فایده است. اگر می‌خواهید باعث شوید ما بترسیم، عقب‌گرد کنیم، تسلیم شویم، برویم به دنبال کانال‌های ارتباط با آمریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها یا برخی‌ها در اروپا و به آن‌ها متوسل شویم و بگوییم دستمان به دامنتان ما می‌خواهیم اسرائیل را آرام کنیم و بگوییم ما منظوری نداشتیم و… این بی‌فایده است. ما عقب‌گرد نمی‌کنیم، تسلیم نمی‌شویم، ضعف پیدا نمی‌کنیم و سست نمی‌شویم و در زمینه‌ی آمادگی و توانایی‌های نظامی، مادی، فنی، ویژه، کمی، انسانی و… به راهمان ادامه می‌دهیم.
  ما و حتی هم‌پیمانان، دوستان و باورمندان به ما ادعا نمی‌کنیم که رسانه‌هایی با قدرت رسانه‌های آن‌ها داریم. ما در زمینه‌ی باورپذیری، اخلاق، رفتار، تاریخ، روش، گذشته و امروزمان با تخریب وجهه مواجهیم.
  اسرائیل به شرایط منطقه‌ای نیاز ندارد. وقتی جنگ به نفعش باشد نیازی به شرایط منطقه‌ای یا بین المللی ندارد. شرایط بین المللی و منطقه‌ای به صورت مستمر در خدمت اسرائیل است. پس این موجب نگرانی نیست. ما نمی‌ترسیم که الآن شرایط سوریه، عراق، مصر، اردن و… چنین و چنان است. شرایط منطقه‌ای همیشه در جهت این موضوع بوده و هیچ وقت مانع نبوده و نخواهد بود.
  ساکنان حیفا -اگر جنگی رخ بدهد یا ندهد، این‌ها در هر حال می‌ترسند- از حمله‌ی مرگبار به سیلوهای عظیم آمونیاک وحشت دارند. این سیلوها -که همچنان در حیفا قرار دارد و ما در جنگ ۳۳روزه از زدن آن‌ها خودداری کردیم- حاوی ۱۵هزار تن گاز است و موجب مرگ ده‌ها هزار نفر از ساکنان خواهد شد. درک احساس آن‌ها بسیار سخت است. آن‌ها معتقدند دولت اسرائیل در مورد جان ۱۰۰هزار نفر که در معرض خطر هستند سهل‌انگاری می‌ورزد و به جای انتقال سیلوها، تأسیسات زیربنایی خطرناک به آن می‌افزایند. این موضوع کاملا مانند بمب اتم می‌ماند. یعنی لبنان امروز بمب اتم در اختیار دارد. این حرف مبالغه نیست.
  می‌دانیم که اسرائیل نقاط ضعف زیادی دارد و در حال کار روی آن‌ها هستیم. ما گروهی هستیم که نشسته‌ایم و هر تحول و رخداد تازه‌ای را بررسی، جستجو و پی‌گیری می‌کنیم و در دفاع از کشور و منطقه‌مان جدی هستیم حتی اگر در سوریه و غیر سوریه نیز مشغول باشیم.