


بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در شب اول محرم 1434
| فارسی




اسرائیل در حال استفاده از درگیری فعلی سوریه و چندپارگی، نبردها و خفقان موجود در منطقه و جابجایی اولویتها و جایگزین شدن دوستان و دشمنان است و این فرصت را برای صدمه زدن به نوار غزه، بازیابی معادلهی بازدارندگی و آسیب رساندن به توان موشکی نوار غزه غنیمت شمرده.












اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
و الصلات و السلام علی سیدنا و نبینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد بن عبدالله و علی آله الطیبین الطاهرین و صحبه الاخیار المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.
السلام علیک یا سیدی و مولای یا اباعبدالله الحسین یا بن رسول الله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعل الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
برداران و خواهرانم، السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته.
خداوند اجرتان را مضاعف گرداند و تلاشهایتان در این روزها و شبها را پاداش دهد. این روزها و شبهایی که سالگرد این مصیبت عظیم و بزرگ تاریخ این امت و آنچه را در روز عاشورا در کربلا بر سر اهل بیت و آل رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد برپا میکنیم.
قاعدتا قصد بنده این بود که امشب چون در شب اول هستیم به عنوان آغاز مراسمات شبهای آینده تمام وقت را به موضوعی خاص پیرامون ماهیت، روشها و جو برگزاری این مناسبت و مجالس و پرداختن به این سالگرد اختصاص دهم. با توجه به جو خفقان مذهبی و طائفهای منطقه در چند مدت گذشته. ولی تحولات دیروز و امروز خود را به ما تحمیل کرد و وقت موجود را به دو قسمت و بخش تقسیم خواهم کرد. میخواهم در بخش اول از تحولات اخیر -منظورم دقیقا مسئلهی غزه، جنگافروزی اسرائیل علیه غزه و نبرد موجود در آن منطقه است.- صحبت کنم. و بخش دوم، چون امشب آغاز مراسمات شبهای آینده است ان شاءالله، مسئلهی اصلی که میخواستم دربارهی آن صحبت کنم.
خب دربارهی بخش اول:
دیروز شاهد جنگافروزی گسترده و وحشیانه اسرائیلی علیه خانوادهمان در نوار غزه بودیم. اسرائیل این جنگافروزی را با ترور فرماندهی بزرگ و مجاهد یعنی فرمانده شهید احمد الجعبری آغاز کرد که چند نفر نیز همراه وی به شهادت رسیدند. این جنگافروزی همچنین در میان شهرنشینان تعدادی شهید و بسیاری مجروح بر جای گذاشته. جنگافروزی و همچنین پاسخ قوی و قاطع گروههای مختلف مقاومت فلسطینی تا امروز ادامه داشته.
قاعدتا ابتدا باید به برادرانمان در فرماندهی حماس تبرک و تسلیت بگوییم. چون شهادت این فرمانده مجاهد بزرگ و پر سابقه در تاریخ مقاومت یعنی شهید احمد الجعبری همزمان تبریک و تسلیت میخواهد. و همچنین به همهی گروهها، ساکنین غزه و ملت فلسطین که همچنان با گوشت و خونشان با این جنگافروزی مداوم مقابله میکنند، به خاطر عزیزانی که دیروز و امروز به شهادت رسیدند تبریک و تعزیت میگوییم.
این که بگوییم ما این جنگافروزی را محکوم میکنیم سادهترین کار است. باید کمی در آنچه عرض خواهم کرد تأمل کنیم. یکی دیگر از سادهترین کارها این است که بگوییم همه، عرب، مسلمانان، دولتها، حکومتها، ملتها و بلکه همهی آزادگان جهان باید امروز واقعا و به صورت اساسی و تاریخی در کنار غزه، اهالی، مقاومت و مجاهدان مقاوم آن بایستند.
البته از ابتدا تا انتها پس از توکل بر خداوند (سبحانه و تعالی) و فضل، نصر و کمکهایش دلبستگی اصلی ما ارادهی مردم غزه و مقاومت و ایستادگی و استحکام آن است. و آنچه مایهی اطمینان، آرامش و خوشبینی ماست این است که در غزه مقاومتی هست که از حکمت، شجاعت، استحکام، جرأت، تجربههای اندوخته و ظرفیتهای انسانی و مادی پیشرفتهای برخوردار است که او را آمادهی نبردی چنین بزرگ و خطرناک و سرنوشتساز میکند.
اتفاقات امروز یعنی پرتاب موشکهای فجر5 به تل آویو نشانهی رشدیافتگی، حکمت، استحکام و شجاعت مقاومت فلسطین و حضور آن در نوار غزه است. البته به این مسئله خواهم پرداخت.
خب این از حوادث. چند نکته هست که باید -هر چه کوتاهتر- به آن بپردازیم. قاعدتا این حوداث حلقهای از زنجیرهی نبرد خونین دشمن صهیونیست و ملتهای منطقهی ما و مشخصا ملت فلسطین است. حلقهای از زنجیرهی نبرد تاریخی، سرنوشتساز و خونینی که سرنوشت فلسطین، منطقه، امت و مقدسات را رقم خواهد زد. نبردی میان دشمن اسرائیلی و پشتیبانانش و جنبشهای مقاومت و پشتیبانانشان. پس این یکی از برهههایی است که باید به آن پرداخت و نیاز دارد به گرفتن پند، پژوهش و بر دوش گرفتن مسئولیتها. در حوادث این چند روز غزه، تأکید بر چند مفهوم را مییابیم. از جمله:
اول: دشمن برای جنگ و جنگافروزی نیازی به بهانه ندارد. هیچ بهانهای وجود نداشت. هیچ بهانهای. جنگ فقط وقتی رخ میدهد که اسرائیلیان، کابینهی دشمن، منافع سیاسی یا انتخاباتی -مانند منافع امروز نتانیاهو- داشته باشند. درست مثل خوشههای خشم آوریل 1996. اگر به یاد بیاورید. چون شیمون پرز داشت به انتخابات نزدیک میشد و نیاز داشت یک دستاورد نظامی داشته باشد به بهانهی حوادثی که همیشه رخ میدهند به لبنان حمله کرد و آن را خوشههای خشم نامیدند. ولی مکرشان به خودشان برگشت. وقتی منافع سیاسی، انتخاباتی، امنیتی یا هر کدام از منافع اسرائیلیان اقتضا کند، جنگ را آغاز میکنند و نیازی به بهانه، دلیل، حرکتی از جانب فلسطین، لبنان یا… ندارند تا آنچه انجام میدهند واکنش محسوب شود. این یک.
البته نکتههایی که میگویم روشن هستند ولی میخواهم مشخص و این نکات را به فلسطینان، لبنانیان، ملتهای منطقه، دولتها و همهی مردمی که به سرعت همه چیز را فراموش میکنند یادآوری کنم. و این همان چیزی است که برادرانمان امروز در نوار غزه دربارهی آن صحبت کردند.
چند روز پیش اعلام کردند که ما آمادهی آرامسازی شرایط هستیم و به فلسطینیان در این زمینه اطمینان میدهند. و پس از همهگیر شدن این فضا -که مردم قاعدتا کمی راحتتر عمل میکنند.- این فرمانده مجاهد را رصد و وی را ترور و این جنگافروزی گسترده را علیه نوار غزه آغاز میکنند. که این مسئله نیز جزء سرشت این دشمن است. پس از همهی این تجربههای طولانی، کسی نباید با حرفهای این دشمن آرام شود و به آن اطمینان کند و با آنها فریفته شود. باید مدام مراقب باشیم.
سوم: هدفهایی که دشمن برای جنگافروزی علیه غزه اعلام کرده را نگاه کنید. وقتی هدفها را نگاه میکنیم میبینیم اسرائیل واقعا از تجربهی جنگ جولای 2006 و جنگ غزه استفاده کرده. اسرائیل در آن دو جنگ هدفهای بسیار بلندی تعیین کرد و نتوانست هدفهایش را محقق کند و در این زمینه شکست خورد و این نتیجه، شکست، فضاحت یا باخت محسوب شد. و در نتیجه در جبههی مقابل در جنگ جولای این نتیجه، پیروزی مقاومت لبنان و در جنگ 2008 غزه این نتیجه، پیروزی مقاومت غزه به حساب آمد. اما امروز اسرائیل با خردی وحشی و هدفهایی بسیار سیاه وارد میشود ولی آنچه اعلام میشود چیزهای زیادی نیست. یعنی نمیآید بگوید من با غزه وارد جنگ میشوم و میخواهم گروههای مقاومت را ریشهکن کنم. چون میفهمد این هدف غیر قابل دستیابی است. یا نمیگوید میخواهم نوار غزه را اشغال کنم. چون میداند این مسئله خیلی سخت به دست میآید و اصلا اسرائیل چنین قصدی ندارد. حتی نمیگوید به خاطر این وارد جنگ میشوم که میخواهم موشکها را خاموش کنم. میآیند تعدادی هدف مشخص میکنند که هر کار کردند فردا نتانیاهو و باراک بتوانند بیایند بگویند ما به هدفهای این عملیات دست پیدا کردیم. اولا: صدمه زدن به هستهی فرماندهی جنبشهای مقاومت غزه که را با کشتن آن فرمانده مجاهد بزرگ آغاز کردند. دوما صدمه زدن به قدرت موشکی مقاومت فلسطین که آن را با زدن برخی سکوهای موشکی که خودشان اعلام کردند شروع کردند. البته بنده تا این لحظه نمیدانم واقعیت چیست. و سوم گفتند ما میخواهیم توان و معادلهی بازدارندگیمان را با نوار غزه بار دیگر به دست بیاوریم. و این حرف در دل خود این اعتراف را دارد که در برههی گذشته مقاومت غزه توانسته نوعی معادلهی بازدارندگی را به آنها تحمیل کند. و اسرائیل امروز میگوید من میخواهم این معادله را بازگردانم، تغییرش دهم؛ میخواهم هیبت و توان بازدارندگیام علیه فلسطینیان را بازیابی کنم. هدف را این تعیین میکنند: وارد آوردن بیشترین صدمه یا ضرر ممکن به زیرساختهای گروههای فلسطینی. ولی آیا هدف آنها فقط این است یا بیشتر از اینهاست؟ این پاسخ در چند روز آینده در مسیر و تحولات رخدادها مشخص خواهد شد.
ولی ما به آنچه اسرائیل آغاز کرده، توان و پایداری مقاومت غزه و موضع امت و مسئولیتهایی که به همراه دارد -و کمی بعد به آنها خواهم پرداخت.- بسیار دل بستهایم. و از خداوند (سبحانه و تعالی) میخواهیم این مکر را به خودشان برگرداند. یعنی اگر به این عملیات دست زدهاند تا از آن برای انتخابات استفاده کنند ان شاءالله در محاسباتشان و حتی محاسبات نظامیشان اثر منفی خواهد گذاشت. یعنی وقتی اینها آمدند و -چنان که ادعا کردند.- سکوهای پرتاپ موشک را زدند -اسرائیل وقتی از موشکهای دوربرد صحبت میکند منظورش فجر5 است که بردی بیش از 70 کیلومتر دارد.- و به خیال خودشان این سیستم را نابود کردند. و به همین خاطر دیروز و امروز وقتی خواستار رفتن به پناهگاهها، تعطیلی و فراخواندن نیروهای احتیاط شدند به شهرنشینان و شهرکنشینان گفتند تا شعاع 40 کیلومتر. یعنی فکر کردند توان موشکی با برد بیش از 40کیلومتر نوار غزه نابود شده ولی تا 40کیلومتر از جمله کاتیوشا، مینیکاتیوشا و موشکهای دستساز و… ممکن است وجود داشته باشند. ولی برای بیش از 40کیلومتر اقدام قابل توجهی انجام ندادند. ولی امروز با رسیدن موشکهای فجر5 به تل آویو غافلگیر شدند و اعتراف هم کردند. یعنی دیشب تکذیب میکردند ولی امروز اعتراف کردند. و این تحولی بسیار بزرگ در تاریخ مقاومت و نبرد با دشمن اسرائیلی است. تحولی بسیار بزرگ و چشمگیر. خب، این اتفاق بدون شک اسرائیل را غافلگیر کرد و محاسبات و اطلاعاتش را به هم ریخت. نمیدانم همان اشتباهی که در جنگ سی و سه روزه رخ داد دوباره تکرار شده؟ در جنگ سی و سه روزه آمدند و محلهایی را که فکر میکردند سکوهای موشک است زدند و پیروزیشان را اعلام کرد و گفتند کار توان موشکی دوربرد مقاومت لبنان تمام شده اما مشخص شد چنین نیست. نمیدانم آیا این اشتباه را دربارهی غزه هم تکرار کردهاند؟! ممکن است. ولی همین که امروز مقاومت توانست موشکهای فجر5 را به تل آویو شلیک کند از لحاظ نظامی، امنیتی، لجستیک، اراده، حملات و آیندهی نبرد معانی زیادی دارد. و باید بسیار به آن پرداخته شود.
چهارمین نکتهای که میخواهم در بخش غزه به آن بپردازم: بسیار متأسفم؛ چون گویا ما ملتهای عرب و مسلمان مدام به خواب غفلت فرو میرویم و با چیزی جز خون مظلومان و شهیدان هم بیدار نمیشویم! خب امروز بصیرت همه نسبت به موضع و حقیقت موضع ایالات متحدهی آمریکا و همچنین بریتانیا و فرانسه تازه شد. چون متأسفانه بسیاری از نخبگان عرب در دو سال گذشته و با وقوع جنبشها، انقلابها و بیداریهای جهان عرب این مسئله را تعدیل یا آن را به صورت اشتباه به مردمشان ارائه کردند طوری که گویی ایالات متحدهی آمریکا پس از این تاریخ مملو از جنایت به خود آمده و به دنبال مردمسالاری و حقوق ملتهای مظلوم و ستمدیده افتاده و دست یاری به سوی مظلومان، ستمدیدگان و بینوایان دراز کرده. و کم کم صحبتهایی از روابط استراتژیک با ایالات متحدهی آمریکا، بازبینی مواضع آمریکا و… شنیدیم. امروز خون فرماندهان، شهیدان، شهرنشینان، زنان و کودکان غزه جاری شد تا بار دیگر چهرهی حقیقی آمریکا و غرب در برخورد با حوادث را نشان دهد. آمریکا از همان ساعت اول میگوید از رفتار اسرائیل و حق اسرائیل در دفاع از خود -یعنی اهالی غزه را تجاوزگر میداند.- پشتیبانی میکند. و گروههای مقاومت و مشخصا حماس را محکوم میکند و این جنبش را تجاوزگر بر میشمارد و مسئولیت وخامت اوضاع را متوجه حماس میکند. فرانسه و بریتانیا نیز همین روش را در پیش میگیرند و بقیه هم که دنبال اینها. اینها بار دیگر به ما نشان میدهد آنچه در منطقهی ما برای آمریکا، فرانسه، بریتانیا و غرب اهمیت دارد، ارزشها، حقوق بشر و دفاع از آزادی و مظلومین نیست، تنها منافع و مصلحت خودشان است. دربارهی این کشور اگر منافع آنها نزد اسرائیل باشد، اسرائیل هر کاری دلش میخواهد میتواند بکند. در مورد هر کشوری اگر منافع آنها در باقی ماندن این نظام باشد از آن دفاع میکنند، اگر منافعشان در سرنگونی آن باشد همهی ابزارهای ممکن را برای سرنگونی آن در اختیار قرار میدهند. پس حتی یک لحظه هم به هیچ وجه معیارشان انسانی، اخلاقی، قانونی و حقوقی نیست. تنها معیار آنها منافعشان است. امروز غزه و خونها، شهیدان و مظلومیت آنها آمد تا موضع آمریکا و غرب را که مخصوصا در دو سالی که گذشت کوشیدند ملتهای عرب و مسلمان را فریب دهند رسوا کند.
پنجم: آنچه باید در جهان عرب و اسلام در قبال آنچه امروز در غزه رخ میدهد صورت گیرد. زیاد نیازی به صحبت و نظریه پردازی ندارد. پنجاه شصت سال است، از ابتدای نبرد، همه میدانیم لازم است چه کاری صورت بگیرد. وقتی جنگ سی و سه روزه آغاز شد همهی سران و نخبگان سیاسی و مقاومان، روحانیون و نظریه پردازان آمدند گفتند باید چه کنیم. وقتی جنگ 2008 غزه رخ داد همه آمدند و گفتند چه باید بکنیم. امروز هم باید همان کار را بکنیم. امروز در زمینهی گفتار، سخنرانیها و مطالبات چیز جدیدی وجود ندارد. همان چیزی که همیشه گفته میشود ولی هیچ وقت عمل نمیشود! امروز آنچیزی که باید صورت بگیرد شکلگیری اراده و تلاش است. پس وقتی از کارهایی که باید صورت بگیرد صحبت میکنیم نمیخواهیم کسی را اذیت کنیم. امروز در 2012 همان چیزهایی را میخواهیم که در 2008 و 2006 گفتیم و همهی مسلمانان و عرب گفتند و خواستار آن شدیم. همان چیزهایی که در زمان نظام پیشین مصر خواستیم، امروز هم میخواهیم. همان چیزهایی که در زمان نظامهای پیشین جهان عرب خواستیم امروز هم میخواهیم. پس هدف اذیت کردن یا جدال با کسی نیست. هدف اتخاذ موضع و به خرج دادن جدیت است. ملت، نواری جغرفیایی و مقاومتی در حال نبردند. وقت بحث و جدل و من این را گفته بودم و نگفته بودم و میدانستم و نمیدانستم نیست. امروز باید همه، همهی دولتها و ملتهای عرب و مسلمان برای ایجاد امکان پیروزی برای این نوار جغرافیایی مجاهد، ایستاده و مقاوم و حد اقل شکست جنگافروزی اسرائیل همکاری کنیم.
خب حالا همیشه چه گفته میشد؟
1- فراخوانی سفیران.
2- قطع رابطه با اسرائیل.
3- لغو قراردادهای امضا شده با اسرائیل یا در بدترین حالت به حالت تعلیق درآوردن آن. اگر نمیخواهی لغو کنی آن را به حالت تعلیق در بیاور.
اینها همه در سالهای گذشته گفته میشده.
4- شکستن محاصرهی غزه.
5- کمک تسلیحاتی، نظامی، غذایی و دارویی به غزه. نه فقط غذایی و دارویی، تسلیحاتی و نظامی. تا غزه بتواند مقاومت کند و بایستد و غزه میتواند.
یعنی اهالی، مردم، مقاومان و فرماندهان غزه شایستگی بر دوش گرفتن این مسئولیت تاریخی را دارند ولی این مقدار حمایت و پشتیبانی باید از آنها صورت بگیرد. همیشه گفته میشود و حالا هم بنده بار دیگر میگویم حکومتهای عربی و اسلامی از روابط و جایگاهشان نزد حکومت آمریکا و غرب برای فشار به اسرائیل در جهت پایان دادن به جنگافروزیاش علیه غزه استفاده کنند. کسی به حکومتهای عرب نمیگوید بیایید مرزها را باز و عملیات آزادسازی فلسطین را آغاز کنید! ما فقط میخواهیم جنگافروزی علیه غزه را پایان دهیم. ما از شما جنگ نمیخواهیم، تلاش میخواهیم. تلاشهایی در کنار آمریکاییان، حکومت آمریکا و حکومتهای غربی که قطعا میتوانند به اسرائیل فشار بیاورند. این حرف که اسرائیل به حرف آمریکا و غرب گوش نمیکند نادرست است. هرگونه فشار، تهدید یا تلفنی از جانب آمریکاییها به اسرائیلیان جنگ غزه را پایان میدهد. خب، آیا عربها میتوانند؟ بله، میتوانند.
حرف دیگری که همیشه گفته میشده سلاح نفت بوده. ممکن است کسی بگوید عرب شجاعت تصمیمگیری برای توقف تولید نفت را ندارند. خب در قیمتها یا میزان تولید روزانه بازنگری کنید. میزان تولید روزانه را کاهش دهید، پایین بیاورید و قیمت را بالا ببرید. میدانید امروز در اروپا کشورهایی وجود دارند که اگر قیمت نفت بالا برود فرو میپاشند. اقتصادشان نابود میشود. این را من نمیگویم، کارشناسان اقتصاد و استراتژی میگویند. همین ایالات متحدهی آمریکا که امروز با مشکلات پرشمار اقتصادی، پولی، طوفان، برف و… مواجه است. کمی تولید نفت را کاهش دهید و قیمت را بالا ببرید، خواهید دید آمریکا و اروپا به لرزه درخواهند آمد. خب برادر اگر نمیتوانید تولید را متوقف کنید، آن را کاهش دهید، قیمت را بالا ببرید، فشار بیاورید. هیچ کس از شما ارتش، تانک و هواپیما نمیخواهد. و این کاملا به همهی دولتها و حکومتهای عربی و اسلامی ارتباط پیدا میکند. خب، روشن است که چه باید رخ دهد. ملتهای عرب و اسلام حمایت، تظاهرات و مطالبه کنند و پول و سلاح و… برسانند. اینها در هر صورت مطلوب است ولی آنچه معادله را تغییر و به جنگافروزی پایان میدهد، موضعگیری حقیقی حکومتهای عربی و اسلامی، اتحادیهی عرب و سازمان همکاریهای اسلامی است. و این حکومتها میتوانند با یک تصمیم مشترک به آمریکا تحمیل کنند اسرائیل را مجبور به پایان بخشیدن به آتشافروزیاش علیه غزه کند.
ماند آخرین نکته به منظور آرام کردن فضا و استفاده از درسها. حتی اگر فرض کنیم تا امروز همهی تلاشها متوجه غزه و دفاع و حفاظت از آن شده باشد از برخی سران سیاسی بعضی کشورهای عربی شنیدم که: هدف جنگ علیه غزه منحرف کردن نگاهها از حوادث سوریه است! اولا این یک حرف و یک تحلیل تأسف آور است. یعنی نتانیاهو و باراک علیه غزه جنگ راه انداختهاند تا نگاهها را از سوریه منحرف کنند؟! هدفهایی که اسرائیلیان اعلام کردهاند روشن است. درست آن است که گفته شود اسرائیل از درگیریهای فعلی منطقه و حوادث سوریه به خوبی برای جنگافروزی علیه غزه استفاده میکند. امروز جنگ غزه در بستر متفاوتی از جنگ 2008 در جریان است. در 2008 حتی همین پایگاه در خط مقاومت [یعنی سوریه] فارغ از دیگر پایگاهها از توان پشتیبانیهای گوناگون از غزه و مقاومت غزه برخوردار بود. و این پشتیبانی که امروز در حال ترجمه به صورت میدانی است، پیش، در هنگامه و پس از جنگ 2008 صورت گرفت. ولی آنچه امروز در حال رخ دادن است این است که یکی از خطوط کمکرسانی به نوار غزه، یعنی سوریه، مسدود است. سوریه امروز به خود مشغول است و کشور در بسیاری استانها، شهرها و روستاها درگیر جنگ و کشتار است. و قطعا امروز نمیتواند بخشی از -بگذارید حد اقل بگویم- پشتیبانی لجستیک باشد. چون در زمینهی موضع سیاسی هنوز موضع سیاسی دارند. خب، بدون شک کشتار در سوریه هر روند کمکرسانی به غزه در داخل خط مقاومت را با اختلال مواجه میکند. چرا نمیگوییم اسرائیل در حال استفاده از درگیری فعلی سوریه و چندپارگی، نبردها و خفقان موجود در منطقه و جابجایی اولویتها و جایگزین شدن دوستان و دشمنان است و این فرصت را برای صدمه زدن به نوار غزه، بازیابی معادلهی بازدارندگی و آسیب رساندن به توان موشکی نوار غزه غنیمت شمرده. چون اسرائیل تصور میکرده با توجه به تحولات موجود در منطقهمان و سوریه جایگزین شدن این توان موشکی در آینده دشوارتر خواهد بود. تحلیل درست این است.
به همین خاطر آنچه سران سیاسی را به آن فرا میخوانم این است که قبول که دربارهی پروندههای دیگر از جمله سوریه و… اختلافات و معضلاتی هست ولی امروز باید همهی تلاشمان را برای بازدارندگی، جلوگیری و پایان دادن به جنگافروزی علیه غزه و برای حفاظت از مردم غزه به کار بگیریم. فلسطین و غزه همیشه مایهی اتفاق نظر، وحدت، اجماع و همگرایی احساسات، عواطف، ارادهها، رویکردها، جهتگیریها و تعریف اولویتها بودهاند. و آنچه ما امروز خواهان آنیم همین است.
امروز یک بار دیگر شاهد صحنهی رویارویی خون و شمشیر هستیم. ولی ان شاءالله همان طور که این خون از کربلا تا مقاومت لبنان و فلسطین توانست پیروز باشد، از خداوند (سبحانه و تعالی) میخواهیم شاهد پیروزی و حماسهی دیگری از مجاهدان، مقاومان و همهی پشتیبانان، همراهان، حامیان و تکیهگاههای آنان در این نبرد شریف و تاریخی باشیم. خب این از بخش اول.
حالا در شبهای آینده ممکن است دربارهی تحولات فعلی و آینده چیزهایی بگوییم. قاعدتا همهی ما در لبنان باید قضیه را دنبال و پیگیری کنیم و هر کاری از دستمان بر میآید باید انجام دهیم و دائما در جریان حوادث و اوضاع عزیزانمان در غزه و مترصد ظهور نتیجه باشیم. چون این فقط نبرد غزه نیست، باید نبرد همهی ما باشد.
[بخش مربوط به رابطهی عزاداریهای عاشورا با اختلافات شیعه و سنی حاکم بر منطقه، طبق روال دیگر بیانات غیر رسمی دبیر کل حزب الله، در اولویت ترجمهی این پایگاه قرار ندارد.]
از خداوند (سبحانه و تعالی) میخواهیم به همهی ما توفیق بدهد و ما را در برگزاری هرچه بهتر و باشکوهتر این مناسبت موفق گرداند. و این مراسمات را در راه خودش، برای احیای دین و نزدیک شدن به خودش و برای دوستی رسول الله و آل رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار دهد. و ما را همیشه از انسانهای دارای فهم، بصیرت، معرفت و توانا در موضعگیری و به اجرا گذاشتن آن موضع مسئولانه قرار دهد. هر قدر که آن موضع مسئولانه فداکاری بطلبد.
السلام علیک یا سیدی یا مولای یا اباعبدالله الحسین یا بن رسول الله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم. السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
و السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته.
و عظم الله اجورکم.
جستجو

دغدغههای امت

-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران
کتاب
