بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، پیرامون تحولات اخیر لبنان
| فارسی | عربی | فیلم | صوت |بخش پایانی پیش از مؤخره. واقعیت این است که بنده این نکته را گذاشتم برای آخر چون میخواهم سخنانم با هواداران مقاومت، محیطی که بدان تعلق دارم و همچنین همهی دوستان و متحدان و دلسوزان مقاومت را بر پایهی آن بنا کنم. و چون این حساسترین نکته است. بنده اولین نفری بودم که آمدم گفتم این یک جنبش خودجوش است و سرسپردهی سفارتخانهها و احزاب نیست. روز اول و دوم و سوم چنین بود. بسیاری طرفها با من تماس گرفتند و پرس و جو کردند. نگران بودند. به آنها گفتم جای نگرانی نیست چون این موضوع مردمی و خودجوش است و مطالباتشان حق است و مردم خوبی هستند. بله، یک موضوع نگرانکننده وجود داشت و آن اینکه بعدا کسی، سفارتخانهای، یک کشور منطقهای، احزاب سیاسی، مردمی که به دنبال تسویهحساب هستند یا کسانی که میخواهند بر مردم مسلط شوند بیایند و موجسواری کنند. گفتم این احتمال وجود دارد اما آنچه تا این لحظه مشخص است آن است که جای نگرانی نیست. من قطعا تئوری توطعه را رد میکردم. هر اتفاقی در کشور میافتد محصول توطئه نیست.
برخی دیدارهایی که من دارم فردایش چیزهایی در روزنامهها میخوانم که هیچ ارتباطی با دیدار نداشته است. مثلا برخی دیدارهای هفتهی گذشته. همهی بحث در تمام چند ساعت دیدار بر سر بودجه، مالیات، افزایش درآمدها، کاهش هزینهها، درمان، فعالسازی اقتصاد، شرایط حساس مالی و اقتصادی و… بود. فردا در روزنامه خواندم که بحث من دربارهی انتخاب رئیس جمهور بوده و اینکه جناب رئیس جمهور، میشل عون حالش خوب نیست و ما به دنبال … اینها چه حرفهای بیخودی است؟! به هیچ وجه چنین چیزی نبوده. در هر صورت من تئوری توطئه را رد میکنم.
تأکید میکنم تحلیل در کار نیست و در روزهای گذشته همپوشانی همهی اطلاعات و اسناد ما از منابع متعدد نشان میدهد امروز شرایط سیاسی لبنان وارد مرحلهای تازه شده؛ یک حملهی جهانی و منطقهای با بهکارگیری طرفهای داخلی. دیگر صحبت از جنبشها و اعتراضات مردمی و بهداشت، محیط زیست، فرصتهای شغلی، گرسنگی، فساد و… نیست. اطلاعات، اسناد، نشانهها و قرائن حد اقل این را نشان میدهند. اگر نخواهیم این نتیجه را به صورت قطعی بیان کنیم آیا این احتمال کافی نیست تا ما را در وضعیت شک قرار دهد؟ اشکالی ندارد. بنده لبنانیهایی را که مقابل تلویزیونهای منطقهای نشستهاند دعوت میکنم که رسانههای خلیج و رسانههای خارجی را بگیرند. رسانههای خارجی، عربی و خلیجی را بگیرید. مقالهها، تلویزیونها، شبکههای اجتماعی، ارتشهای سایبری، ادبیات، سخنان تحریکآمیز و… را ببینید. آیا به این نتیجه میرسید که این اعتراضات خودجودش است و اینها یک عده مردم گرسنه و به دنبال غذا هستند؟! فقط همین مقدار؟ بله، روزهای اول چنین بود. احترام همه در کشور سر جایش اما امروز دیگر ماجرا شبیه روزهای اول نیست. من میخواهم دربارهی چیزی هشدار دهم که در کشورهای دیگر هم اجرا شده. ان شاءالله نقشهشان برای لبنان این نباشد. حداقلش این است که بنده میخواهم بگویم مردم مراقب باشید که چنین احتمالی هست. نظر شخصی بنده آن است که وضعیت فعلی ما بسیار بیش از «احتمال» است. حرف سفارتخانهها را باور نکنید. امروز سفیر امریکا میگوید ما خواستار سقوط و استعفای دولت نیستیم. مهم نیست چه میگویند، مهم این است که چه میکنند. مهم نیست چه میگویند، مهم این است که سی.آی.ای و دستگاههای اطلاعاتیشان چه میکنند.
اسرائیل و رسانهها و دلبستگیهایش را ببینید. معنای اینکه بهطور همزمان اسرائیل لبنانیهای ساکن این رژیم را به مرزها میآورند تا با اعتراضات همراهی کنند چیست؟ ما اهالی مقاومت حق داریم حساس شویم. پس بنده میخواهم حد اقل احساس نگرانی کنم. هر کس میگوید جای نگرانی نیست بیاید به ما اطمینان دهد. من برای مقاومت نمیترسم، برای کشور میترسم که یک نفر بخواهد کشور ما را به اغتشاشات اجتماعی، امنیتی و سیاسی منتهی به جنگ داخلی بکشاند. امروز در چند کشور منطقه جنگ داخلی در جریان است؟ چند تا؟ فارغ از زمینهها و جزئیات حوادث عراق، امروز عراق درگیر چیست؟ کشورهای دیگر هم همینطور. میخواهید لبنان هم به آنجا برسد؟ من نمیخواهم کسی را بترسانم. امروز قدرتمندترین طرف داخلی، مقاومت است و قصد من تهدید نیست. هر کس میخواهد از این انگشت اشارهی من بترسد مشکلی نیست اما من کسی را تهدید نمیکنم. فقط دارم شرایط را توصیف میکنم. مقاومت قدرتمندترین طرف داخلی است. ما برای مقاومت نمیترسیم، برای کشور میترسیم. امروز این هراس وجود دارد که کسی کشور را مورد حمله قرار داده باشد. چگونه؟ از طریق حمله به حکومت، ارتش، ملت و مقاومت که مایهی مصونیت و قدرت لبنان هستند. کشوری که اسرائیل را آزرده کرده و اسرائیل از آن، که روزی ادعا میکرد با گروهان موسیقیاش اشغالش میکند و آن را در مقابل اسرائیل مرعوب و خوار میسازد، با عنوان تهدید وجودی نام میبرد. اگر کشور را به آشفتگی و جنگ داخلی کشاندند و دیگر حکومتی وجود نداشت یعنی ارتش همچون گذشته [در دوران جنگ داخلی]، وارد درگیری شد یعنی ملت وارد جنگ میشوند و پای مقاومت هم آرام آرام باز میشود. این به نفع کیست؟ من نمیخواهم کسی را بترسانم. این حرفها را و این تاریخ و این ساعت را ثبت کنید. ان شاء الله که اتفاقی نیافتد و این خبرها نباشد اما من به شما اطمینان میدهم اطلاعات و اسناد و ابهاماتی در این زمینه وجود دارد.
حتی برخیها در داخل لبنان از همه چیز نا امید شده بودند و به یک چیز دل بستند: حملهی امریکا به ایران و تغییر چهرهی منطقه و شکست خط مقاومت. در این زمینه جلسات و توجیه داخلی انجام میدادند و شدیدا به آن دل بسته بودند. امروز این امیدها به باد رفته است. جنگی میان امریکا و ایران یا امریکا و خط مقاومت وجود ندارد. امریکاییها مشغول خودشان هستند. دیدید که در شرق فرات و در خلیج چه کردند. سخنرانیهای ترامپ را هم که میشنوید. گفتند اگر این گزینه و دلبستگی پوچ از آب درآمد پس برویم سراغ چیزی دیگر. بنده میخواهم در این باره هشدار دهم و بگویم: حداقل این است که رهبران واقعی جنبش وظیفه دارند به لبنانیها و -صریح بگویم- به مقاومت اطمینان بدهند که هدف حمله، کشور نیست. چون مقاومت فینفسه هدف نیست، هدف مقاومت پاسداری از کشور، مردم، کرامت، خوشبختی، زندگی، خون و نوامیس مردم است.
از اینجا میرسم به مؤخره و صحبتی با هواداران مقاومت. میخواهم در محضر هواداران مقاومت و حتی عموم مردم به یک مسئلهی فرهنگی و سیاسی اشاره کنم که این روزها از سوی طرفها و فرقههای [مذهبی] مختلف مطرح شد. همینجا عرض کنم: این خوب است که کسی امام حسین(علیه السلام) را الگوی قیام علیه ظالمان، فاسدان و مفسدان و یاور مظلومان ببیند. بسیار بسیار عالی است. آمدند و به ما گفتند در این جنبش اعتراضی اخیر شما در اردوگاه حسین نیستید. گفتند اردوگاه حسین در میدانهای اعتراضی [شهرهای] مختلف است که الآن نمیخواهم نام ببرم. گفتند امروز اردوگاه حسین اینجاست و شما بیرون از این اردوگاه قرار دارید. با این ادبیات و منطق با ما صحبت کردند. اینکه مردم بحث و گفتوگو کنند نیز هیچ مشکلی ندارد. اما اینگونه صحبت کردن با دیگران، با این لحن تند، خودش نوعی ظلم است. درست است که حسین، عاشورا و کربلا در جهت اول: آرمانی حقطلبانه. دوم: شعارهایی حقطلبانه. سوم: یاری مظلومان بودند اما این پروژه یک پروژهی کامل بود. چهارمین موضوع که در واقع در بر دارندهی موضوع اول و دوم هم هست عبارت است از: رهبری علنی، شفاف، راستگو، مخلص، زاهد، عادل، فداکار و آمادهی فدا کردن خودش، فرزندانش، برادرانش، خانواده و پولهایش برای مظلومان. کربلا این است. کربلا و عاشورا یعنی جایگزین امن و مورد اطمینانی که میتوانی جان، خون، اموال، کرامت، نوامیس و آیندهی مردم را به او بسپاری. حسین خودش را به عنوان جایگزین معرفی کرد. فقط رهبر انقلاب نبود. خودش را به عنوان جایگزین گروه حاکم زورگوی طغیانگر ستمکار معرفی کرد. او به عراق رفت چون عراق با او بیعت کرده بودند. رفت تا امامت، حاکمیت و حکومت آنان را به دست بگیرد. البته اتفاق دیگری افتاد. وقتی دربارهی حسین صحبت میکنید و میخواهید یک جنبش مشخص را به حسین تشبیه کنید، برای من آرمان حقطلبانه، شعارهای حقطلبانه، رهبری شفاف، صادق، عادل، مخلص و فداکار و یک جایگزین امن و شایسته بیاورید. برای من چنین جنبشی بیاورید و من در ساعت ۵:۰۷ دقیقه به شما میگویم من و همهی حزب الله سربازان این جنبش و سربازان فرمانده آن خواهیم بود و آمادهایم خون، جان، جگرگوشهها و پولهایمان را برای تحقق اهداف آن بدهیم چون حسین آنجاست. اما اگر این موارد وجود ندارد اجازه دهید حسین بحثش جدا بماند و بیایید دربارهی تحولات، شرایط، تهدیدها، فرصتها و چالشهای موجود در کشورمان صحبت کنیم.
بر اساس همهی سخنانی که عرض شد و چون بنده پیش از این گفته بودم اگر میخواهید راهپیمایی بکنید یا نکنید به خودتان مربوط است و روزهای اول و دوم ما از هیچ کس نخواستیم راهپیمایی کند و همچنین جلوی هیچ کس را نگرفتیم [میخواهم نکاتی را بگویم]. ما جلوی مردم را نگرفتیم. مردم برای خودشان رفتند تظاهرات کردند. برخی مردم میگفتند حزب الله با این جنبش مخالف است و برخی میگفتند حزب الله پشت همهی این جنبش است و ما مردم را هل دادهایم. من با شما روراست هستم. ما کسی را هل ندادهایم و از هیچ کس درخواست نکردهبودیم برود یا نرود. مردم به صورت خودجوش رفتند. بله، شنبه از اعضای حزب خواستیم نروند چون وقتی من از اهالی جنبش میخواهم به احزاب اجازه ندهند سوار موج مردم شوند و حضور علنی و کامل و روشن حزب الله در کنار شما بر اهداف و مطالبات جنبش تأثیر میگذارد باید در زمینهی اجرایی نیز صادق باشم پس به بردران و خواهرانمان گفتیم نروید. اما بخشی از هوادران، دوستان و متحدان مقاومت در مناطق مختلف باقی ماندند و موضعشان را اعلام کردند.
امروز و پس از همهی اتفاقات و تحولات و درهایی که باز شدند و کسانی که نخواستند از این درهای بازشده عبور کنند و در نتیجهی سؤالات، ابهامات، ملاحظهها و هراسها میخواهم صراحتا نظرم را بگویم. چون برخی از مردم این طور برداشت کردند که من مبهم صحبت کردم. گفتند سید چه میخواست؟ میخواست برویم یا نرویم؟ یک نفر احتمالا در یکی از شبکههای اجتماعی خطاب به من گفته بود: سید اگر نمیخواهی صریح صحبت کنی یک عطسه بکن یعنی بروید، دو عطسه یعنی نروید (خنده)! نه، بنده صریح صحبت میکنم. از هوادران مقاومت میخواهم این میادین را ترک کنند؛ حتی بچههایی که در چند روز اخیر رفتند تا از مقاومت حمایت و دفاع کنند. چون در برخی میادین کار از فحش دادن فراتر رفت. این که به ما فحش بدهند مهم نیست. وقتی گفته میشود مقاومت، تروریسم است و میدانهای دیگر سکوت میکنند و وقتی گفته میشود پروندهی سلاح مقاومت باید دوباره باز شود و باقی میدانها سکوت میکنند برخی مردم وظیفهی خود دیدند بروند و نظر دیگری ارائه دهند. قاعدتا میتوانید عدالت رسانهها را بسنجید! وقتی میگویند حزب الله، تروریست است، اینها شهروندان لبنانی هستند و به فلان حزب تعلق ندارند و یک گروه حزبی نیستند اما وقتی کسی از مقاومت دفاع میکند، اینها گروههایی حزبی هستند که آمدهاند جنبش مردمی را خراب کنند! عیبی ندارد. بنده از این بچهها درخواست میکنم در این میادین نمانند. دلیلی ندارد بروید از مقاومت دفاع کنید. اگر نیاز شد به لحاظ سیاسی، رسانهای، خیابانی، میدانی و تریبونی از مقاومت دفاع کنیم میتوانیم و کارمان را بلدیم. نمیخواهیم کسی ما را مورد تشکیک قرار دهد. این میدانها را برای کسانی که به آن اعتقاد دارند خالی کنید. ما به همهی اعتقادات و آرزوها و دردها احترام میگذاریم. اگر کسی خیال میکند این شیوه او را به هدفش میرساند ما علیهش نمیایستیم. حرف هواداران مقاومت روشن و صریح است. به ما ربطی ندارد و حتی به نفع ما نیست که در این میدانها و عرصهها حضور داشته باشیم. مصلحت ما در دوری از این میادین و سپس پیگیری است. اگر میادین به نتایج مثبتی رسیدند از آنها برای همهی کشور استفاده میبریم اما اگر خطرات و نکاتی منفی بهوجود آمد، مراقب، هشیار و پیگیر باقی خواهیم ماند و میکوشیم همهی درهای گفتوگو و مذاکره را باز کنیم. چون همهمان دلسوز امنیت، ثبات، مسالمت، درمانهای آرام و حکمت هستیم. این چیزی بود که دوست داشتم امروز بگویم.
همچنین از دوستان و متحدانمان که در یک خط قرار داریم و به لحاظ استراتژیک همگرا هستیم میخواهم سخنان امروز مرا خوب بشنوند و آنها را دعوت میکنم که بار دیگر فکر کنند. من به انتخابهایشان احترام میگذارم و خاستگاهها و انگیزههایشان را میفهمم. این افراد قطعا خارج از دایرهی شبهه هستند. هر کس دیدگاه و محاسبات خودش را دارد. اما به جایی رسیدهایم و شاهد رفتاری هستیم که بهویژه اگر ورود به مذاکره با رئیس جمهور پذیرفته نشود یعنی کاسهای زیر نیمکاسه است. یعنی یک حملهی سیاسی عظیم به کشور و همهی عوامل قدرتش صورت گرفته است. من از شما دعوت میکنم بررسی کنید، ارزیابی کنید و تصمیم مناسب را اتخاذ کنید.
از خداوند(سبحانه و تعالی) میخواهیم ما را به تشخص و ارزیابی و موضعگیری حکیمانه و درست موفق سازد و کشور و ملت ما را حمایت کند و ملت لبنان را در عبور از این برههی دشوار به نحوی یاری نماید که آرزوها، آرمانها و آیندهی روشن این کشور تحقق یابد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران