بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع

بیانات

28 شهریور 1397

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در شب عاشورای محرم ۱۴۴۰

|فارسی|عربی|فیلم|صوت|
«
  مراسمات محرم در دهه‌ها و سال‌های اخیر این دامنه‌ی گسترده و عمیق و قابل احترام را پیدا کرده است و ما شیعیان که آن را برگزار می‌کنیم نباید همچنان به شیوه‌ها با بحث‌های گذشته به آن بپردازیم و در این‌باره نیازمند یک بحث جدی و واقعی هستیم.
  مهم‌ترین مسئله‌ی هر امت، جامعه یا گروهی تشخیص دوست از دشمن و ابهام نداشتن در این تشخیص است چون اگر در تشخیص دشمن اشتباه کرد، احتمال دارد برای سال‌ها یا ده‌ها سال وارد جنگی سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی یا فرهنگی با کسی شود که گمان کرده دشمن است سپس متوجه شود که در میدان و جنگ نادرست بوده است.
  امریکا می‌خواست از طریق داعش وضعیت ملی و مستقلی را که در عراق ایجاد شده بود، ساقط کند و بهانه‌ای برای بازگشت نیروهایش که از عراق اخراج شده بودند بتراشد.
  گستاخی و بی‌شرمی دولتمردان امریکا به جایی می‌رسد که وزیر خارجه‌اش به کنگره می‌رود تا متن مکتوبی بخواند و بگوید ائتلاف جنگ علیه یمن، به ضوابط برکنارداشتن مردم غیر نظامی از جنگ پایبند است. ماشاءالله! اگر در حوادث یمن، مردم غیرنظامی از جنگ دور نگه داشته شده‌اند، پس جنگی که در آن غیرنظامیان کشته می‌شوند دیگر کدام است! نظارت امریکا این است.
  آیا امریکا در تمام امور داخلی همه‌ی کشورهای دنیا مداخله نمی‌کند؟ آن هم نه فقط در کشورهای بی‌چاره‌ی منطقه‌ی ما، که حتی در روسیه، فرانسه و آلمان؟ اتحادیه‌ی عرب با تمام حوزه‌های وزارتی مختلفش هر وقت می‌خواهد تشکیل جلسه بدهد دستور جلسه‌اش یک بند ثابت دارد: محکوم کردن دخالت ایران در امور داخلی کشورها. شما می‌دانید که امریکا در امور داخلی‌تان دخالت می‌کند. آیا یکی شما کشورهای عربی و اسلامی، جرأت دارد بیانیه‌ای در محکومیت دخالت امریکا در امور داخلی کشورهایتان صادر کند؟
  در بیش‌تر کشورهای عربی و اسلامی ما حاکم واقعی، سفیر امریکاست. مرجع واقعی، سفیر امریکاست.
  دروازه‌ی رضایت و خشمش امریکا، اسرائیل است. هر حاکم، نظام یا قدرتی بخواهد امریکا از او راضی باشد، دروازه‌اش اسرائیل است. شفیع، اسرائیل است. اگر اسرائیل علیه کسی غضب کند، امریکا هم غضب می‌کند.
  من یادم هست و فراموش نمی‌کنم وقتی روند سقوط استان‌های عراق شروع شد، چطور ملک عبدالله بن عبدالعزیز همه‌ی سفرای دنیا را جمع کرد و آن‌ها را مخاطب قرار داد که: اگر کشورهای دنیا دخالت نکنند، فردا داعش تمام منطقه را می‌گیرد و بعد از یکی دو ماه به اروپا و امریکا می‌رسد. وحشت شدیدی تمام کشورهای خلیج و عربستان سعودی را فرا گرفته بود؛ عربستانی که خودش داعش را ایجاد کرده و به کار گرفته بود. آن‌ها داعش را آوردند تا با وضع حاکم بر عراق مقابله کند، نه این‌که خلیفه برای امت اسلامی تعیین کند، که خود عربستان و حرمین شریفین هم بخشی از آن بودند.
  بدترین چیز درباره‌ی داعش این است که به جای بازداشت آن‌ها برای محاکمه، دارند جابجایشان می‌کنند. ما نمی‌گوییم بیایید همه را بکشیم. نه برادر، بازداشت و محاکمه‌شان کنید. امریکایی که پس از اشغال افغانستان، گوآنتانامو را ابداع کرد، امروز با هلیکوپترهای امریکایی در حال انتقال داعش از این سو به آن سو است. داعش را با هلی‌کوپترهای امریکایی جابجا می‌کنند. از این موضوع، فیلم وجود دارد. خب، امروز منطقه، ملت‌ها، ارتش‌ها، دستگاه‌های امنیتی و اراده‌ی سیاسی ما توانست داعش را در منطقه شکست دهد. اما امروز داعش به کجا برده می‌شود؟ افغانستان، پاکستان، شمال آفریقا، الجزایر، لیبی، تونس، مصر و یمن.
  از ۷ سال قبل در همه‌ی سخنرانی‌ها می‌گفتیم هر جا سازش ممکن باشد، باید صورت بگیرد. هر جا امکان آشتی باشد، باید صورت بگیرد. انسان عاقل هر جا بتواند بدون خسارت‌های انسانی و خون‌ریزی یا با کم‌ترین میزان خسارت‌های بشری و خون‌ریزی به نتیجه برسد، باید این کار را انجام دهد.
  مدتی قبل ترامپ گفت چند ماه پس از پایان داعش از سوریه خارج خواهیم شد. یک ماه قبل برگشتند گفتند نه، تا زمانی که ایرانی‌ها در سوریه حضور داشته‌باشند ما نیز حضور داریم. دیروز ترامپ بازگشته و می‌گوید تجدیدنظر می‌کنیم و پس از پایان داعش خیلی زود خارج می‌شویم. فقط هم این نیست که بخواهند ما را گیج کنند. شاید خودشان هم گیج هستند. در هر صورت موضوع شرق فرات به تصمیم و استراتژی امریکا مربوط است.
 کردها را به همان چیزی فرا می‌خوانم که مدتی پیش گفتم: به امریکایی‌ها دل نبندید. منافع شما در مذاکره با حکومت سوریه و رسیدن به نتیجه با حکومت سوریه است. دل بستن به امریکایی‌ها اشتباه است. این امکان وجود دارد که امریکایی‌ها در هر بازار و با هر نرخی شما را بفروشند.
  آرامش جبهه‌ها و کاهش تهدیدها طبیعتا بر تعداد نیروهای ما در سوریه تأثیر می‌گذارد. افزایش یا کاهش تعداد نیروهای حاضر، به مسئولیت‌ها و حجم چالش‌ها و تهدیدهای موجود ربط دارد. اما در مورد اصل ماندن، می‌گویم که ما تا اطلاع ثانوی آن‌جا باقی می‌مانیم. به این خاطر عرض کردم که دیگر کسی زیاد به خودش زحمت تحلیل ندهد.
  می‌گویند: این پادگان، مجتمع، مرکز پژوهشی یا… را زده‌اند چون می‌خواسته به حزب الله سلاح برساند. این دروغ اسرائیل است. چنین چیزی وجود ندارد. بعضی جاها به انتقال سلاح ربط دارند و آن‌ها هم می‌دانند و درباره‌اش صحبت می‌کنند اما بسیاری از تجاوزهای اسرائیل، به هیچ وجه به این موضوع ربطی ندارند. بنده به شما می‌گویم به چه چیزی ربط دارند. به این ربط دارد که اسرائیل یقین کرده پروژه‌ی امریکایی اسرائیلی سعودی در سوریه شکست خورده است و دیگر باز نخواهد گشت.
  ایران و حزب الله بهانه‌اند. هدف واقعی، سوریه است.
  هواپیما‌های اسرائیلیْ سوریه، فرودگاه دمشق و شهرهای سوریه را از آسمان لبنان مورد هدف قرار می‌دهند. حکومت رسمی لبنان گاهی این حرکت را محکوم می‌کند. خب، پس شکایت به شورای امنیت کجاست؟ گرچه نتیجه‌ای ندارد، اما حد اقل یک شکایت بکنید و بنویسید اسرائیل به لبنان تجاوز کرد. موضوع نیازمند بیش از این نیز هست. نیازمند فکر است که چگونه جلوی این نقض حریم‌های هوایی آسمان لبنان توسط اسرائیل را بگیریم. چه برای تجاوز به لبنان و چه تجاوز به سوریه.
  هر روزی که می‌گذرد بیش‌تر ثابت می‌شود که برخی طرف‌های بین المللی، پناهندگان سوریه را به بازنگشتن به سوریه تشویق می‌کنند. آن‌ها را می‌ترسانند. همچنین برخی طرف‌های داخلی. به همین علت، این موضوع نیازمند تلاش بیش‌تر است. گرچه تا امروز هزاران نفر بازگشته‌اند اما تعدادشان در مقایسه با پناهندگان سوری در لبنان کم است.
  شما را به خدا، چه کسی می‌خواهد در سوریه و لبنان تغییر جمعیتی ایجاد کند. ما و حکومت سوریه؟ یا نیروهای سیاسی لبنانی و کشورهایی که جلوی بازگشت پناهندگان به سوریه را می‌گیرند؟
  برادران و خواهران و ای ملت لبنان، هر کس به شرق یا غرب برود یا تعلیق یا توطئه کند، نهایتا این افراد باید با هم کابینه تشکیل دهند و با هم پشت میز هیئت دولت بنشینند و با هم مسئولیت‌های اداره‌ی کشور را به دوش بکشند. هیچ کس نمی‌تواند طرف مقابل را نادیده بگیرد یا بیرون بیاندازد.
  گاهی می‌بینید یک موضوع کوچک که می‌توان تماسی برقرار کرد و برطرفش کرد، به یک موضوع در سطح چالش‌های عظیم تبدیل می‌شود و همه‌ی عصبیت‌ها و بوق‌ها برایش به کار گرفته می‌شود و کشور را به جای دیگری می‌کشاند. بنده می‌خواهم امشب محیط داخلی را مثل همیشه به آرامش، کنترل اعصاب، خودداری از تشنج فرا می‌خوانم. همچنین تا آن‌جا که امکان دارد، دعوت می‌کنم هر موضوع اختلافی که در کشور رخ می‌دهد به وسیله‌ی ارتباط، گفت‌وگو و حکمت درمان شود.
  پرونده‌هایی هست که اگر مردم همراهی نکنند فکر نمی‌کنم بتوانیم در آن‌ها پیش برویم. پرونده‌هایی مثل آلودگی [رود] لیطانی، پس‌ماندها و برق نیازمند همکاری مردمی و اجتماعی هستند.
  دسیسه‌چینان برای این منطقه به‌ویژه دولتمردان امریکا و اسرائیل و همراهانشان، تسلیم شکستشان در منطقه نخواهند شد. یعنی هیچ کدام از برادران یا خواهران تصور نکنند وقتی از پیروزی‌ها صحبت می‌کنیم دیگر به اوج پیروزی‌ها رسیده‌ایم. نه، این پیروزی‌ها درون نبردی طولانی با زمان نامشخص و البته ان شاءالله نتایج مشخص هستند. اهالی پروژه‌ی سلطه و هژمونی بر منطقه، تسلیم شکستشان در منطقه نخواهند شد و طبیعتا برای نابود کردن عوامل قدرت لبنان و خط ما سراغ گزینه‌ها، نقشه‌ها و برنامه‌های تازه خواهند رفت تا نگذارند پیروزی‌هایش را حفظ کند یا پیروزی‌های تازه بیافریند.
  در زمینه‌ی حزب الله: ما در حال گذراندن مرحله‌ی فشار هستیم و با فشارهای بیش‌تری نیز مواجه خواهیم شد. پس من به شما نمی‌گویم: اصلا این‌طور نیست و راه همواری پیش رویمان است. الله(سبحانه و تعالی) از روز اول این راه را راه «ذات الشوکة- خاردار (انفال/۷)» خوانده است. این راه، خار دارد.
  هر چیزی را که، مخصوصا در شبکه‌های اجتماعی، نوشته و گفته می‌شود، نباید باور کرد. این بخشی از جنگ بی‌قاعده‌ی امروز است. این حرف‌ها از سر تفریح نیست. باز هم تکرار می‌کنم این‌ها مردمی نیستند که اهل تفریح باشند. این بخشی از نقشه‌ی جنگ است. در جنگ نظامی و امنیتی و لگام زدن به اراده‌ی ما شکست خوردند، حالا می‌خواهند ما را از راه درون، دل، اطمینان، آرامش، یقین و روحیه بزنند.
  بنده همیشه به شما می‌گویم: ما و هیچ کس در حزب الله معصوم نیست. قطعا کسانی هستند که مرتکب خطا می‌شوند. اما ما مسیر و حزبی هستیم که بر درمان اشتباهات و کنار نیامدن با آن، اصرار داریم. این کاری است که هر ساعت در حال انجام آنیم اما نه به صورت علنی چون نمی‌خواهیم کسی را انگشت‌نما کنیم. نگاه کنید، ممکن است یکی از برادران ما در فلان زمینه مرتکب یک اشتباه شود و مورد محاکمه قرار گیرد ولی ما در رسانه‌ها بیانیه نمی‌دهیم. او را در روستا و شهرش انگشت‌نما نمی‌کنیم. چرا؟ شاید شخص او هم مستحق انگشت‌نماشدن باشد اما چون خانواده، پدر، مادر، همسر، فرزند، برادر و خواهر دارد، انگشت‌نمایش نمی‌کنیم. ما مسئول هستیم از خطا، انحراف و رفتار ناشایست جلوگیری کنیم اما مسئولیت نداریم برادرانمان و خانواده‌هایشان را انگشت‌نما کنیم. نمی‌خواهیم خانواده‌ها را نابود کنیم.
 در کشور و بلکه همه‌ی منطقه پس از شکست در جنگ‌های نظامی، فضایی ایجاد شده است که می‌خواهند ملت‌هایمان را گرفتار پراکندگی و انفکاک کنند؛ از طریق سخن‌پراکنی‌های دروغ.
  در حزب الله گاهی ما با مجلس سیاسی، میان نمایندگان پارلمان و… جلسه می‌گذاریم و روی متن بیانیه‌هایمان بحث می‌کنیم. تصمیم می‌گیریم که این موضوع را این‌گونه بیان کنیم یا آن گونه. اما ناگهان یکی از بچه‌ها یا برادران ما که در حزب الله هیچ مسئولیت و جایگاهی ندارد، می‌آید و یک جمله را به شبکه‌های اجتماعی پرتاب می‌کند و برخی رسانه‌ها آن را می‌گیرند و می‌شود موضوع اصلی و خبر اول اخبار. چرا؟ چون خواستار فتنه‌اند.
  ما معتقدیم همان‌گونه که در دوره‌ی جنگ آماده‌باش شدید نظامی برقرار می‌شود و همان‌طور که این روزها آماده‌باش شدید امنیتی در همه‌ی مناطق ما برقرار است، فکر کنید بنده شما را به آماده‌باش شدید رسانه‌ای، کلامی و ذهنی دعوت می‌کنم. در زمینه‌ی چیزهایی که گفته و نقل و نوشته می‌شود، بیدار باشید تا زمینه‌ی سوء استفاده برای کسی فراهم نکنید. از ساده‌ترین اشتباه ما، بحران منطقه‌ای می‌سازند.
  اگر این افراد که امروز هدف بدگویی قرار گرفته‌اند نبودند، همان اتفاقی می‌افتاد که هفت سال است می‌گوییم: داعش امروز در خانه‌های شما بود. داعش امروز زنان شما را به اسارت گرفته بود و به نوامیس شما تجاوز می‌کرد و اموالتان را غارت می‌کرد و اماکن مقدستان را تخریب می‌کرد. با این حال کسانی وجود دارند که نعمت را نمی‌شناسند و قدرناشناسند و نعمت را شکر نمی‌کنند و اصلا آن را نعمت نمی‌دانند. روش ما بود که ذلت را از چهره‌ها پاک کرد و باعث شد انسان این کشور و منطقه که احساس ضعف، سستی و حقارت می‌کرد احساس عزت، کرامت و استقلال کند و این‌که می‌تواند تاریخ را رقم بزند.