بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در گردهمایی «وفاداری به اهل وفاداری» حوزههای صور و زهرانی
| عربی | فیلم | صوت |بخشهایی از متن بیانات:
فرازها:
امروز در شهر صور گرد آمدهایم. شهر امام سید عبدالحسین شرف الدین و عزیمتگاه حرکت عظیم امام و رهبر، سید موسی صدر به لبنان و تمام جهان. صور، شهری است که شهید سید عباس موسوی، اوایل جوانیاش را در آن گذراند. وی شاگرد المعهد الدراسات الاسلامیه، حوزهی علمیهای بود که امام صدر آن را تأسیس کرد. همچنین پس از تشکیل مقاومت و تا پیش از بر عهده گرفتن مسئولیت دبیر کلی، صور میدان فعالیت وی در زمینهی مقاومت بود.
صور شهر همزیستی اسلام و مسیحیت است و هیچ گاه حتی در ایامی که تمام کشور در آتش فتنه میسوخت، تن به فتنهها نداده. صور از همان اولین روزها، از رهگذر موضعگیریهای امام شرف الدین، در مسیر نبرد عرب و اسرائیل قرار گرفت. مردم این شهر درهای خانهشان را به روی آوارگان شمال فلسطین گشودند و در دورههای بعد با برادری، همگرایی و انسجام، پذیرای اردوگاههای پناهندگان فلسطین در درون و اطراف شهرشان بودند. صور، شهر آغازگر دوران استشهادیان، احمد قصیر، یکی از فرزندان امام موسی صدر است. کسی که باعث شد در اسرائیل عزای عمومی اعلام شود و بنیان همهی این پیروزیها را گذاشت. و پس از آن نوبت به عملیاتهای استشهادی ویژه و قهرمانانهی حسن قصیر و مدرسهی شجره میرسد.
این روزها سالگرد تجاوز ۱۱ آوریل ۱۹۹۶ اسرائیل به لبنان است. اسرائیلیان نام این تجاوز را خوشههای خشم گذاشتند. این جنگ با شلیک موشک مستقیم به اتاق فرمانده نظامی حزب الله در حاره حریک آغاز شد! فرمانده نظامی حزب الله آن روز، شهید سید مصطفی بدرالدین بود که از این حمله جان سالم به در برد و توانست این نبرد را با برادران مقاومش و همچنین گروهها و احزاب دیگر که همچنان سلاح داشتند، به بهترین شیوه مدیریت کند. اسرائیل در این نبرد نیز مانند همیشه پس از شکست در تحقق اهداف نظامی به بمباران افراد شهرنشین روی آورد و جنایتهای مشهور قانا، آمبولانس منصوری و نبطیهی علیا را آفرید. این تجاوز پس از ۱۶ روز در ۲۷ آوریل پایان یافت. ایستادگی میدانی و سیاسی لبنان در این جنگ، به شکلگیری تفاهم غیرمستقیم مبنی بر عدم بمباران شهرنشینان و زیرساختهای شهری توسط دو طرف انجامید. این تفاهم، حاشیهی امن گستردهای برای فعالیتهای مقاومت ایجاد کرد. رئیس وقت ستاد کل دشمن گفت این تفاهم، اسرائیل را به کیسهی بوکس مقاومت تبدیل کرد! پیروزی در این جنگ همچنین زمینهساز پیروزی سال ۲۰۰۰ بود.
مقاومت، آرزوی امام سید عبدالحسین شرف الدین و پروژهی امام سید موسی صدر بود؛ پروژهای که وی آن را تحقق بخشید و بنیانگذاشت و سپس فرزندانش آن را توسعه دادند و به یک قدرت واقعی تبدیل کردند. بیان تاریخ مقاومت فقط برای تاریخ نیست. برای این است که بدانیم مبنای حرکت ما چیست. بسیاری از نسلهای حاضر آن خونها، دردها، غمها، مهاجرتها و شهیدان را ندیدهاند. به همین علت باید مبنای حرکت مقاومت را یادآوری کنیم. برخی میگویند مقاومت بهانه دست اسرائیل میدهد. در حالی که سال ۱۹۴۹ اسرائیل در حالی به لبنان تجاوز کرد که هیچ کدام از گروههای مقاوم فلسطینی در لبنان حضور نداشتند. فقط گروههای پراکندهای از مردم مهاجر فلسطینی در لبنان بودند که به دنبال سکونتگاه میگشتند. با این حال اسرائیل به لبنان، بدون تفاوت قائل شدن میان مسلمانان و مسیحیان تجاوز میکرد. جنایت مشهور شهرک حولا با دهها شهید و صدها زخمی مربوط به آن دوران است. مردم لبنان از همان دوران و در غیاب حکومت، مقاومت را با امکانات بسیار کمی که در اختیار داشتند، از جمله اسلحههای قدیمی و شمشیر آغاز کردند. حکومت لبنان هیچ وقت به حفظ تمامیت ارضی لبنان نپرداخته بود، حتی سال ۲۰۰۶ این مقاومت بود که پای حکومت و ارتش لبنان را به مرزها باز کرد. لبنان در توافقنامهی ۱۷ مه پذیرفته بود سلاحهای محدودی را وارد نوار مرزی کند اما پس از جنگ ۳۳ روزه خود جامعهی بین المللی درخواست کرد نیروهای چند ملیتی و ارتش لبنان وارد جنوب لبنان شوند.
امام سید عبدالحسین شرف الدین در ابتدای تشکیل اسرائیل و پس از تجاوزات مکرر رژیم صهیونیستی به لبنان، نامهای به رئیس جمهور وقت لبنان، بشاره الخوری مینویسد و میگوید: مصیبت جبل عامل با مرزهای هتکشده و خونهای بیبهاشدهاش ما را بس. روستاها غارتزده و کودکان لگدکوب هراساند. تا آنجا که میشد، زمین و زراعت را تباه کردهاند. جبل عامل مرزبان، امروز به بیوطنهای راندهشده از زمین و آسمان، مالیات خون میدهد. جبل عامل شریف امروز توسط خوارشدگان تاریخ خوار شده است. امام شرف الدین این نامه را به حکومت مینویسد اما گویی مخاطب نامه مرده است. سهلانگاری حکومت در زمینهی مناطق مختلف لبنان تا آنجا بود که گاهی برای گرفتن مجوز یک مدرسه ده سال وقت لازم بود!
تا اینکه در ابتدای دههی ۶۰ میلادی امام موسی صدر کشور ما را به حضور خود مفتخر ساخت. ایشان با خلاقیت، فعالیتهای امام شرف الدین را در زمینههای مختلف توسعه داد و هدفهای استراتژیک واضحی وضع کرد و در همهی مناطق جنبش مردمی به راه افتاد. با این حال تجاوزهای اسرائیل از ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۵ ادامه یافت. یکی از مطالبات امام صدر در تمام این سالها، اجرای برنامهی سربازی از سوی حکومت در جهت آموزش نظامی جوانان فرقههای مختلف برای مبارزه با اسرائیل بود. وی میگفت اگر چنین برنامهای اجرا شود من اولین نفری هستم که به پادگان آموزشی میروم و برای دفاع از جنوب سلاح به دست میگیرم. همچنین ایشان میگفت مثل شمال فلسطین اشغالی، در جنوب لبنان نیز برای ما پناهگاه بسازید. اما گویی مخاطب این مطالبات مرده بود. سال ۱۹۷۵ امام صدر مجبور شد جایگزینی برای این حوزه ایجاد کند. ایشان مقاومتی را تأسیس کرد که به امکانات و سلاح خودش متکی بود نه به حکومت. این مقاومت خودش مجبور بود آموزش بدهد، سلاح تهیه کند و مسئولیتش را بر عهده بگیرد. با تأسیس این مقاومت همهی نسل ما به این مقاومت پیوستیم و به صورت پنهانی به پادگانهای آموزشی رفتیم. این مقاومت برای مبارزه با تجاوزهای اسرائیل تشکیل شد نه برای شرکت در جنگهای داخلی. اجازه دهید از آن دوران یک خاطرهی شخصی تعریف کنم. اعضای جنبش امل در روستای ما ۱۸ نفر بودند. مجموع اسلحهی روستای ما عبارت بود از یک کلاشینکف و دو سیمینوف با مهماتی به اندازهی یک ساعت و نیم مقاومت! امام موسی صدر خودش پولی نداشت تا با آن سلاح تهیه کند و اعضای جنبشش نیز محرومان و اقشار آسیبپذیر بودند. اگر کسی میتوانست پولهایش را جمع کند و نیمی از پول یک اسلحه را بدهد، جنبش نیم دیگر پول اسلحه را میداد.
امام شرف الدین، امام صدر و همهی افراد مسئولیتپذیر و علما همیشه حکومت را به بر عهده گرفتن مسئولیتش فرا میخواندند اما حکومت سهلانگاری میکرد. کسی که باید ملامت شود حکومت است نه کسانی که در عین فقر، با پول شخصی خودشان برای دفاع از خاک و ناموس و کودکان و زنانشان اسلحه خریدند. حالا پس از گذشت سالها، کسانی در لبنان و خارج لبنان، مقاومت را جنایتکار مینامند. ما هنوز زندهایم و ما را جنایتکار نام میدهند، معلوم نیست در تاریخ چه خواهند نوشت. شخصیتهایی مثل ادهم خنجر و صادق حمزه در لبنان وجود دارند که اگرچه ۵۰ یا ۶۰ سال گذشته میزیستهاند اما حتی در میان مردم روستاها اختلاف است که آنها افرادی مقاوم بودهاند یا راهزن؟ در هر صورت ما هیچ گزینهی دیگری نداشتیم. گزینهی مقابل، مرگ و مهاجرت و تسلیم خاکمان به صهیونیستها و شهرکسازی اسرائیل در جنوب لبنان و اشغال دائمی کشورمان بود.
بنده به امام شرف الدین میگویم: ای امام و سید ما، دیگر جبل عامل، خوار نیست چون خونها و بازوها و دستها در این سرزمین همه فریاد میزنند که هیهات منا الذله. همچنین به امام سید موسی صدر میگویم: ای سید من و امام من، مقاومتی که تو پایهگذاشتی و آغاز کردی و از جیب خودت و فقرای مقاومت برایش سلاح فردی خریدی تا با آنها به مبارزهی ارتش شکستناپذیر بروی، امروز به یک قدرت واقعی تبدیل شده و از مردان، عقل، تکنولوژی، تجربه و موشکهایی برخوردار است که میتواند هر هدفی را در رژیم صهیونیستی بزند.
ایستادگی شما در خاک خودتان، پایداری در برابر تجاوزها، جنایتها و سختیها و صداقت و اخلاص شما ضمانت مقاومت است. همهی جهان باید بدانند این دستاوردها مجانی و با تفریح و سخنرانی به دست نیامدهاند بلکه محصول جانفشانیهای بسیار بسیار عظیم هستند و امکان ندارد ما از آنها دست برداریم. همچنین امکان ندارد ملت پشت مقاومت را خالی کند. همهی جهان باید بداند مقاومت ما برای فروختن یا مبادله نیست بلکه عین حیات، وجود، عزت و کرامت ماست. هیچ کدام از کارهایی که دشمنان کردند و خواهند کرد نخواهد توانست ما را از مقاومت منصرف کند.
رأی همهی مذاهب در انتخابات پیش رو مایهی امید، موجب ساخت آینده و پاسداری از آزادی و کرامت و وفاداری به شهیدان، زخمیها، جانفشانیهای ایثارگران، امام سید عبدالحسین شرف الدین، امام موسی صدر و همهی افرادی است که پیشتاز این عرصه بودند و این دستاوردها را در اختیار ما گذاشتند. ما مثل همیشه منتظر حضور شما پای صندوقهای رأی هستیم. رأی شما در جنوب به معنای آن است که دست از مقاومت برنخواهید داشت و پشت مقاومت را خالی نخواهید کرد.
از سال ۹۲ که حزب الله وارد عرصهی سیاسی لبنان شد، نوعی تفاهم ناگفته و نانوشته در کشور وجود داشت که یک گروه دست به مقاومت، آزادسازی و دفاع بزنند و گروه دیگری یعنی جریان المستقبل به پروندهی اقتصادی بپردازند. گرچه کسی به این تقسیمبندی تصریح نکرده بود اما این تفاهم در عمل وجود داشت. امروز مقاومت مدعی است آزادسازی جنوب، تثبیت معادلهی توازن هراس با دشمن اسرائیلی و امنیت بیسابقهی تمام لبنان از ۱۹۴۸ به اینسو در عین عزت، کرامت، توان و روحیهی بالا دستاورد وی است. مردم امروز در نوار مرزی خانه میسازند در حالی که چنین چیزی در تاریخ جبل عامل سابقه نداشته است. اما دستاورد دستاندرکاران اقتصاد چه بوده؟ امروز کشور ۸۰ میلیارد دلار بدهی دارد. کشاورزی و صنعت در بدترین وضعیت و در آستانهی نابودی هستند. در رسانهها مطرح شد حزب الله که تصمیمگیری برای صلح و جنگ را احتکار کرده بود امروز در صدد دخالت در عرصهی اقتصاد است. ما قصد دخالت در اقتصاد را نداریم اما بنده میخواهم بگویم: تجربه ثابت کرده افرادی که عهدهدار اقتصاد بودهاند دستاورد و موفقیتی نداشتهاند و شکست خوردهاند. دلیلش هم وضعیتی است که میبینید. به همین علت ما از دولت بعدی میخواهیم با موضوع اقتصاد به شیوهی دیگری رفتار کند. ما درخواست کردیم وزارت برنامهریزی ایجاد شود. هر روز در کشور به ما میگویند بیایید روی سلاح مقاومت و استراتژی دفاعی بحث کنیم در حالی که اولین نفری که گفت بیایید روی استراتژی دفاعی بحث کنیم جناب نبیه بری بود. اما شما چرا نمیپذیرید بیاییم برای خارج کردن لبنان از تنگنای اقتصادی و مالی روی استراتژی اقتصادی صحبت کنیم؟
فساد همهی سازمانهای حکومت را از بالا و پایین فراگرفته است و حکومت فساد تداوم نمییابد. ما در همهی بحثهای دولت و هیئت پول و اعتبار حضور داشتیم. راه حل مسائل اقتصادی کشور واضح است. برنامهها و گامها مشخصاند اما نیازمند تصمیمات استوار، صداقت و مخالفت با زیادهخواهی از بیت المالاند. این برنامهها را اجرا کنید. نیازی هم به هیئت مبارزه با فساد نیست. فقط نیازمند مردانی است که جرأت تصمیمگری داشته باشند. اما اگر میخواهید همینطور ادامه دهیم، به سمت فروپاشی پیش میرویم.
گروه مقابل ما برای فرار از مسئولیت، شعار انتخاباتیشان را حفاظت از هویت عربی و مقابله با پروژهی فارس قرار دادهاند! شما در کدام جهان زندگی میکنید؟ کدام هویت عرب؟ کدام پروژهی فارس؟ چند روز قبل اتحادیهی عرب نشست داشت. اصلا کسی خبردار شد چنین نشستی برگزار شد؟ نه لبنانیها، نه عربها و نه جهان هیچ چیز نشنیدند. چرا فرار رو به جلو میکنید؟ بیایید سراغ واقعیت. ما خواستار حکومت مسئولیتپذیر هستیم و حکومت فاسد نمیتواند ادامه پیدا کند.
یکی از مشکلات گریبانگیر لبنان، مذهبگرایی است. بنده نمیخواهم دوباره بحث لغو مذهبگرایی سیاسی را مطرح کنم تا عدهای در مقابل بیایند و خواستار سکولاریسم کامل شوند. در هر صورت این یک آرزوی قانونی لبنانی است. اما مذهبگرایی در لبنان دارد به جاهای خطرناکی کشیده میشود. این را به عنوان دعوا نمیگویم بلکه باید در این زمینه تبادل نظر کنیم. ما داریم به کجا میرویم؟ امروز حتی آب چاهها در لبنان به شیعه، سنی، مسیحی، دروزی، مارونی، ارتدکس و… تقسیم شده است! حتی چاههای نفت تازه کشفشده که تنها امید برای پرداخت بدهیهای کشور هستند در آستانهی تقسیمبندی مذهبی هستند. بنده البته از این موضوع اطلاعی ندارم اما حتی گفته شد اکتشاف نفت در برخی مناطق خاکی و نه آبی لبنان، به علت تقسیمبندیهای مذهبی متوقف شده است. آیا با این شیوه کشور بنا میشود؟ چند سال قبل وقتی بحث پسماندها مطرح شده بود حتی در هیئت دولت، ادبیات این بود که این پسماند فلان مذهب است و این پسماند بهمان مذهب! گویی دیگر هیچ پیوند ملی در این کشور وجود ندارد. این هم کار آمریکا و کشورهای عربی اسرائیل است؟ نه، همه چیز را به عهدهی دیگران نمیاندازیم. این کار سران، احزاب و رهبرانی است که خود را برای رسیدن به رهبری میکشند و رهبریشان هم جز بر پایهی مذهبگرایی، فرقهگرایی، عصبیت و نظام مذهبی بنا نمیشود. امروز حتی برخی وزرای کابینهی لبنان بدون خجالت اعلام میکنند برای منطقه و مذهب خودشان تلاش میکنند. آیا میشود اسم چنین شخصی را وزیر یک کشور گذاشت؟ این موضوع نیازمند درمان و یک بحث آرام است. ما مذهبگرایی نمیخواهیم. خواستار توسعهی متوازن، وفاق ملی و از بین رفتن هراسهای مذهبی هستیم. این مسیری که کشور در حال طی کردن آن است نهتنها به نتیجه نمیرسد بلکه به فاجعه میانجامد.
دانشگاه ملی لبنان به دانشگاه فقرا معروف است. در این دانشگاه به خاطر اینکه توازن مذهبی میان مذاهب رعایت شود، در پذیرش برخی اساتید از برخی مذاهب سهلگیری میکنند. این به ضرر دانشجویان تمام میشود. این مسائل باید به هر طریقی هست حل شود. همه باید بنشینند و در این زمینه صحبت کنند. نمیشود یک نفر با کف نمرهی ۱۲ قبول شود و دیگری با کف نمرهی ۸. لبنان کشوری است که در آن بیشترین انعطاف میان مذاهب و سازشهای داخلی شکل گرفته است. اگر تصمیمگیران کشور بخواهند میتوانند در این زمینهها نیز به نتیجه برسند اما اگر به همین منوال ادامه دهیم نه حکومتی خواهد ماند و نه سازمانی که بخواهد به مردم خدمت یا از کشور پاسداری کند.
به کسانی که در درگیریهای انتخاباتی صدایشان را بیش از حد بالا میبرند میگویم به روز بعد از انتخابات فکر کنید. پیشرفت لبنان بدون تلاش همهی فرزندانش ممکن نیست و هیچ کس نباید حذف یا طرد شود یا نادیده گرفته شود.
همانطور که در سخنرانی بقاع غربی گفتم احساس سردی افراد برای رأی دادن به اعضای احزاب دیگر، یک احساس طبیعی است. شاید برخی بگویند کاش یک نفر از حزب ما در لیست وجود داشت. در هر صورت ما در حال رقم زدن یک تجربهی آرمانی از ائتلاف جنبش امل و حزب الله هستیم. ما گرچه ممکن است در جزئیات با هم تفاوت داشته باشیم اما در همهی مبانی با یکدیگر اتفاق نظر داریم و یک روح در دو بدن هستیم. همانطور که در یک جسم واحد نیز ممکن است چشم یک وظیفه داشته باشد و دست یک وظیفهی دیگر.
سرلیست منطقهی زهرانی جناب نبیه بری است. ایشان فقط نمایندهی این منطقه نیست بلکه رئیس مجلس و نمایندهی تمام مقاومت در همهی چالشها و مراحل سخت بوده و هست. همانگونه که در جنگ سال ۲۰۰۶ ایشان امین ما در بخش سیاسی جنگ بود، امروز امین ما در زمینهی مرزهای دریایی و زمینی است. ما همگی از توان رهبری این شخص در گردآوردن همهی طرفهای متناقض و درگیر لبنانی، پشت میز گفتگوهای ملی و نجات کشور از فتنههای عظیم باخبریم. جناب نبیه بری ضمانت مقاومت، ملیگرایی، گفتگو، وحدت ملی و ارتباط است و خلاقیت خود را در یافتن روشهای سالم، حکیمانه و مناسب در همهی دورهها ثابت کرده.
ما نیازمند بالاترین میزان رأی شما و همهی رأیهایتان هستیم. شما با حضور گستردهتان میتوانید به کشور امنیت ببخشید و پیام آرامش، همزیستی اسلام و مسیحیت، وحدت اسلامی، مقاومت، ملیگرایی و ایستادگی در کنار ملت فلسطین را به جهان مخابره کنید. حضور شما در انتخابات مثل همهی دورههای قبل نشاندهندهی وفاداری، بقا و عزت شما و توان مقابلهتان با تهدیدات خواهد بود. ما اهالی این خاک و اهالی مقاومتیم و اهالی خاک و مقاومت باقی خواهیم ماند.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران