


بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در شب اول محرم 1437
| فارسی



یکی از بارزترین مصادیق نبرد حق علیه باطل در جهان، این رویارویی است که امروز در داخل فلسطین اشغالی در جریان است. پایانش نیز همچون گذشته پیروزی خون بر شمشیر خواهد بود. پیشبینی میشود این جنبش رو به گسترش مردمی ادامه یابد. اینجا قصد دارم به موضوعات ذیل تأکید کنم:
اول: ما در حزب الله به طور مطلق از این ملت مظلوم و مجاهد فلسطین و جهاد، انتفاضه و حقوق آنها حمایت میکنیم و همچون گذشته در کنار آنها میایستیم.
دوم: از همه دعوت میکنیم این موضوع را به هر وسیله و روش ممکن و موجودی پیگیری، حمایت و پشتیبانی کنند.
سوم: همه را به رفتار مسئولانه با این حوادث و تحولات فلسطین فرا میخوانیم.
هر وقت انتفاضه یا خیزش مردمی عظیمی در فلسطین رخ میدهد در جهان عرب یا جهان به دو شیوهی متضاد با آن برخورد میشود. یک عده در پی فرونشاندن آن هستند و عدهای به تعارف میپردازند. هر دو غلط است. فرونشاندن یعنی تریبون رسانهها، طرفهای سیاسی، کشورها و دولتهای بسیاری در جهان عرب به فرونشاندن عزم ملت میپردازند و به آنها میگویند کاری که انجام میدهید ارزش و نتیجهای ندارد، دارید خون فرزندان و جوانانتان را هدر میدهید و خانههایتان را به دست ویرانی میسپارید، این خیزش و انتفاضه نتیجهای ندارد و به جایی نمیرسد. مدام در ارزش این فعالیتها شبهه ایجاد میکنند. این همان چیزی است که مقاومت و جنبشهای مقاومت و انتفاضه همیشه با آن مواجهند. همچون گذشته شاهد خواهیم بود که خادمان آمریکا و اسرائیل در سراسر جهان و مخصوصا جهان عرب برای ناکام ساختن، ضربه زدن، تضعیف کردن و خاتمه بخشیدن به این خیزشهای مردمی خواهند کوشید.
حالت مقابل، حالت تعارف است. بعضی میآیند با فلسطینیها تعارف میکنند، هدفهایی بیشتر از هدف جنبش کنونیشان را مطرح میسازند و به شیوههای مختلف مثل یک عقل کل، روشی که در جهان عرب معروف است، تحول جنبششان را پیشنهاد میکنند. بنده میخواهم به واسطهی جایگاه، کارنامه و دلسوزیمان تنها بگویم همهی ما فقط باید در کنار فلسطینیها باشیم. عقل، فرمانده و رزمندهی حاضر در میدان خود فلسطینیها هستند. آنها هستند که بر سر هدفها، گزینهها و شکل انتفاضه و مقاومتشان توافق و آنها را انتخاب میکنند و همهی ما وظیفه داریم در کنار آنها باشیم و به هر وسیلهای که میتوانیم به آنها کمک کنیم. همچنین چون بنایم بر اختصار شدید است باید در پایان این موضوع، به واسطهی حوادث و شرایطی که جهان عرب و اسلام شاهد آن هستند و همهی تجربههای بین المللی به این واقعیت اذعان کنم که ملت فلسطین جز این گزینهای که مدام به آن پناه میبرد گزینهی دیگری ندارد؛ یعنی همین گزینهی مقاومت، انتفاضه و قیام مردمی به شکلهای مختلف برای تحمیل ارادهاش بر اشغالگران خاک و اماکن مقدسش و اماکن مقدس امت و تحمیل اراده و شرطهایش بر جهان. ملت فلسطینی هیچ وقت منتظر کسی نبوده است و اکنون هم نیست. همهی تجربهها به این ملت آموختهاند که نباید منتظر کسی بماند. این دیگر فقط شرایط ملت فلسطین نیست. امروز به واسطهی شرایط و واقعیتها -و نه به خاطر مسائل فکری یا دینی. ان شاءالله در شبهای آینده دربارهاش صحبت خواهم کرد.- همهی ملتهای منطقهمان مستقیم یا غیر مستقیم مجبور شدهاند مسئولیت و سرنوشتشان را خودشان برعهده بگیرند و آیندهشان را با اراده، مردان، زنان، کودکان، خون و اشک خود بسازند؛ بدون این که منتظر هیچ کس در جهان بمانند.
















اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
و الحمد لله رب العالمین و الصلات و السلام علی سیدنا و نبینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد بن عبدالله و علی آله الطیبین الطاهرین و صحبه الاخیار المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.
السلام علیک یا سیدی و مولای یا ابا عبدالله الحسین یا ابن رسول الله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم.
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
سروران، دانشمندان، برادران و خواهران السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته. خداوند (سبحانه و تعالی) در قرآن مجید میفرماید:«ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ- اين است. و هر كس شعائر خدا را بزرگ دارد بىترديد آن بخشی از تقواى دلهاست. (حج/۳۲)».
این روزها و شبها سال نوی هجری میرسد و سال گذشتهی هجری میگذرد. ۱۴۳۶ هجری تمام شد و گذشت. امروز در آغاز ۱۴۳۷ هستیم. سال نو با همهی چالشها، دشواریها، آرزوها و دردهایش به ما رو آورده است. آغاز سال تازهی هجری را به همهی مسلمانان و امت رسول الله، محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، تبریک میگوییم و از خداوند متعال مسألت داریم در این سال بر این امت منت بگذارد و پیروزی، غلبه، امنیت، آرامش، امان، صلح، وحدت و رهایی از همهی این صعوبتها و مصیبتها را نصیب آنان بگرداند. همچنین با آغاز سال نوی هجری و اولین ماه آن، محرم، خاطرهی دردناک و غمبار حادثهی کربلا رخ مینماید و همهی مفاهیمی که ابعاد مختلف آن حادثهی عظیم تاریخی آنها را متبلور میسازد زنده میشود؛ از جمله یکی از بارزترین جنبههای آن: مصیبت و غمی که عزاداری، غم، دردمندی، گریه، اشک و تأسف را میطلبد؛ تأسف به حال امتی که پسر دختر پیامبرش را کشت. در امشب که شب اول بزرگداشت است به اولین صاحب عزا، پیامبر عظیم الشأن خداوند، محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) شهادت نوه، عزیز، دلبند و جگرگوشهاش را که دربارهی او میفرمود:«حسین از من است و من از حسین» تسلیت میگوییم؛ همچنین به محضر امیرالمؤمنین، سیدة نساء العالمین، سروران و امامانمان (صلوات الله علیهم اجمعین)، سلالهی حسین و بقیت الله فی الأرضین، مولانا و امامنا صاحب الزمان (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء)، رهبرمان، مراجعمان و همهی مسلمانان و دوستداران اهل بیت (صلوات الله و سلامه علیهم).
همگی ما با بزرگداشت این شبها و روزها میکوشیم از طریق اظهار دوستی، محبت، اطاعتپذیری، ولایت، تجدید پیمان بر ادامهی راه و دستیابی به اهداف رسول الله و اهل بیت با هر میزان فداکاری که بطلبد بخشی از حقی را که رسول الله (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت و ذی القربی ایشان بر گردن این امت دارند ادا کنیم. ما امسال این سالگرد را در حالی برگزار میکنیم که عزیزان، خانوادههای شهید، مجاهدان و فرماندهانمان در میادین جنگ، دفاع و رویارویی قربانیهای عظیمی تقدیم کردهاند.
برادران و خواهران، خداوند اجرتان دهد. از خداوند (سبحانه و تعالی) میخواهم همهی ما را به بزرگداشت شایستهی این مناسبت عظیم موفق گرداند. سخنان امشب من دو بخش دارد. بخش اول: نگاهی گذرا به شرایط کلی سال گذشتهی هجری. ما عادت داریم مبنا را سال میلادی قرار میدهیم ولی بگذارید سال هجری را در نظر بگیریم و خیلی کوتاه ببینیم ۱۴۳۶ در منطقه و لبنان چگونه گذشت؟ این ان شاءالله برای صحبتهای بنده و برادرانم در شبهای آینده دربارهی تعیین مسئولیتها، موضعگیریها، نگاهها و… زمینهسازی میکند. بخش دوم: دربارهی بزرگداشت این مناسبت است. مثل همیشه که شب اول را شب آمادهسازی میدانیم. بعضی توصیهها و نکتهها را یادآوری میکنم و امیدوارم مورد توجه برادران و خواهران قرار بگیرد.
###فلسطین|انتفاضه سوم###
در بخش اول از فلسطین، قلب نبرد، قلب رویارویی و مواجههی اصلی آغاز میکنیم. سال گذشتهی هجری که اکنون در حال وداع با آن هستیم با حوادث مهمی در فلسطین در هفتههای گذشته پایان یافت. شاهد جنبش مردمی بسیار قدرتمندی در قدس اشغالی، بیت المقدس، مسجد الاقصی، کرانهی باختری، نوار غزه و سرزمینهای ۱۹۴۸ بودیم که به انتفاضهای تازه یعنی انتفاضهی سوم شباهت دارد. خود فلسطینیها هنوز آن را انتفاضهی سوم ننامیدهاند و لازم نیست کسی از فلسطینیها در توصیف وضعیتشان پیشی بگیرد. ملت فلسطین در هفتهها و روزهای گذشته مثل همیشه شجاعت، هماوردطلبی، عزم و همچنین توان تحمل و آمادگی جانفشانی بسیار بالایی از خود نشان دادند؛ چه این که این آمادگی آنان شناختهشده است. وقتی تعداد شهیدان، زخمیها، خانههای مصادره یا ویرانشده و اقدامات دشمن را میبینیم و با این وجود سرسختی فلسطینیها را مشاهده میکنیم، نشاندهندهی آن موضوعاتی است که بیان کردم. در مقابل، آشفتگی و نگرانی، دولت و شهرکنشینان دشمن را فراگرفته است؛ همچنین بعضی از حکومتهای جهان را که خود را مستقیم یا غیر مستقیم به مسئلهی فلسطین مرتبط میدانند. آمریکاییها و صهیونیستها با خوانشی که از شرایط و تحولات منطقه داشتند و به واسطهی آنچیزی که اسرائیلیان در بررسیهای سالانهی خود محیط حیاتی رژیم اسرائیل مینامند خیال میکردند با وجود مشغولیتهای منطقه، جنگها و تنشها در چندین کشور، مشغولیت ملت هر کشور به دردسرها، پروندهها و بحرانهای خودش و درک ملت فلسطین از این مسئله و تنگناها، منطقی و طبیعی است که ملت فلسطین دچار یأس، ناکامی، انسداد افق و بیامیدی مطلق باشند و در نتیجه هیچ واکنش یا جنبش مثبت قدرتمندی در میدان نداشته باشند. از این دادههای منطقهای و وضعیت به قول معروف امت سوء استفاده شد و تحرکاتی با هدف حد اکثر تخریب مسجد الاقصی یا حد اقل تقسیم آن، چنان که گفته میشود بر اساس مکان و زمان یا مکان یا زمان صورت گرفت. اسرائیلیها میدانستند که امت در چه وضعیتی است. تنها کسی که واقعا به لحاظ منطقی و میدانی میتوانست به این تحرکات و تجاوز پاسخ دهد خود ملت فلسطین بودند؛ ملت فلسطین تواناترین، شایستهترین، با کفایتترین و قدرتمندترین افراد برای مقابله با این تحرکات و حفاظت از مسجد الاقصی هستند. و این مسئله از روزهای اول به دست مردان و زنان شجاعی که در داخل خود مسجد و شهر قدس مرزبانی را آغاز کردند و کوشیدند جلوی تقسیم این مسجد مبارک را توسط اشغالگران بگیرند آغاز شد تا این که در روزهای گذشته حوادث به صورت این رویاروییهای خونین و مقتدرانه تحول یافت. شکی نیست که این مسئله دشمن و آمریکاییها را که فکر میکردند پروندهی فلسطین خوابزده است و چیز یا کسی نیست که آن را به جنبش درآورد، غافلگیر، آشفته و نگران کرد. اینجا باید بگوییم تا در تاریخ ثبت شود که این ملت فلسطین مدام با نو شدن، فائق آمدنشان بر همهی سختیها و عوامل یأس و نا امیدی، توان واقعهآفرینی و تحمیلش به جهان و خلق اشکال تازهی مقاومت که میتواند قدرتمندترین رژیم پلیسی تا بن دندان مسلح را متحیر، سرگردان و آشفته کند جهان را شگفتزده میکند. امروز در هر صورت تا وقتی در لایهی محتوا و جوهره در شبهای عاشورایی و نبرد حق و باطل و در لایهی نتیجه و پایان در وضعیت پیروزی خون بر شمشیر قرار داریم باید بگوییم عرصهی فلسطین یکی از واضح و بارزترین مصادیق نبرد حق و باطل است و ما در برابر مسئلهای کاملا بیشائبه قرار داریم که نباید از جنبهی دینی، اخلاقی، بشری، فکری، شرعی و قانونی محل بحث باشد.
یکی از بارزترین مصادیق نبرد حق علیه باطل در جهان، این رویارویی است که امروز در داخل فلسطین اشغالی در جریان است. پایانش نیز همچون گذشته پیروزی خون بر شمشیر خواهد بود. پیشبینی میشود این جنبش رو به گسترش مردمی ادامه یابد. اینجا قصد دارم به موضوعات ذیل تأکید کنم:
اول: ما در حزب الله به طور مطلق از این ملت مظلوم و مجاهد فلسطین و جهاد، انتفاضه و حقوق آنها حمایت میکنیم و همچون گذشته در کنار آنها میایستیم.
دوم: از همه دعوت میکنیم این موضوع را به هر وسیله و روش ممکن و موجودی پیگیری، حمایت و پشتیبانی کنند.
سوم: همه را به رفتار مسئولانه با این حوادث و تحولات فلسطین فرا میخوانیم.
هر وقت انتفاضه یا خیزش مردمی عظیمی در فلسطین رخ میدهد در جهان عرب یا جهان به دو شیوهی متضاد با آن برخورد میشود. یک عده در پی فرونشاندن آن هستند و عدهای به تعارف میپردازند. هر دو غلط است. فرونشاندن یعنی تریبون رسانهها، طرفهای سیاسی، کشورها و دولتهای بسیاری در جهان عرب به فرونشاندن عزم ملت میپردازند و به آنها میگویند کاری که انجام میدهید ارزش و نتیجهای ندارد، دارید خون فرزندان و جوانانتان را هدر میدهید و خانههایتان را به دست ویرانی میسپارید، این خیزش و انتفاضه نتیجهای ندارد و به جایی نمیرسد. مدام در ارزش این فعالیتها شبهه ایجاد میکنند. این همان چیزی است که مقاومت و جنبشهای مقاومت و انتفاضه همیشه با آن مواجهند. همچون گذشته شاهد خواهیم بود که خادمان آمریکا و اسرائیل در سراسر جهان و مخصوصا جهان عرب برای ناکام ساختن، ضربه زدن، تضعیف کردن و خاتمه بخشیدن به این خیزشهای مردمی خواهند کوشید.
حالت مقابل، حالت تعارف است. بعضی میآیند با فلسطینیها تعارف میکنند، هدفهایی بیشتر از هدف جنبش کنونیشان را مطرح میسازند و به شیوههای مختلف مثل یک عقل کل، روشی که در جهان عرب معروف است، تحول جنبششان را پیشنهاد میکنند. بنده میخواهم به واسطهی جایگاه، کارنامه و دلسوزیمان تنها بگویم همهی ما فقط باید در کنار فلسطینیها باشیم. عقل، فرمانده و رزمندهی حاضر در میدان خود فلسطینیها هستند. آنها هستند که بر سر هدفها، گزینهها و شکل انتفاضه و مقاومتشان توافق و آنها را انتخاب میکنند و همهی ما وظیفه داریم در کنار آنها باشیم و به هر وسیلهای که میتوانیم به آنها کمک کنیم. همچنین چون بنایم بر اختصار شدید است باید در پایان این موضوع، به واسطهی حوادث و شرایطی که جهان عرب و اسلام شاهد آن هستند و همهی تجربههای بین المللی به این واقعیت اذعان کنم که ملت فلسطین جز این گزینهای که مدام به آن پناه میبرد گزینهی دیگری ندارد؛ یعنی همین گزینهی مقاومت، انتفاضه و قیام مردمی به شکلهای مختلف برای تحمیل ارادهاش بر اشغالگران خاک و اماکن مقدسش و اماکن مقدس امت و تحمیل اراده و شرطهایش بر جهان. ملت فلسطین هیچ وقت منتظر کسی نبوده است و اکنون هم نیست. همهی تجربهها به این ملت آموختهاند که نباید منتظر کسی بماند. این دیگر فقط شرایط ملت فلسطین نیست. امروز به واسطهی شرایط و واقعیتها -و نه به خاطر مسائل فکری یا دینی. ان شاءالله در شبهای آینده دربارهاش صحبت خواهم کرد.- همهی ملتهای منطقهمان مستقیم یا غیر مستقیم مجبور شدهاند مسئولیت و سرنوشتشان را خودشان برعهده بگیرند و آیندهشان را با اراده، مردان، زنان، کودکان، خون و اشک خود بسازند؛ بدون این که منتظر هیچ کس در جهان بمانند.
###عربستان###
دومین موضوع در سال گذشتهی هجری، مصیبت و فاجعهی منی در موسم حج امسال است. این دو بزرگترین رویدادهای هفتههای گذشته هستند. در خوانش منطقه فقط تیترها را نام بردم. البته فکر میکنم حوادث دیگر هم بسیار مهم هستند. اما در زمینهی این حادثه: تا این لحظه تعداد شهدا یا قربانیان این فاجعهی غمبار به طور رسمی اعلام نشده است. سعودی همچنان بر سر همان هفتصد و خردهای ایستاده است. قاعدتا اسامی و تصاویری که مردم در دست دارند حد اقل از ۱۲۰۰ و ۱۳۰۰ بیشتر است. همچنین بعضی اطلاعات فارغ از مجروحان، ۴۰۰۰ و ۵۰۰۰ شهید و قربانی را برای این حادثه نشان میدهند. همچنان بعضی مفقود هستند. تصور کنید! فاصلهی منی و مکه بسیار کم است. از دل بیابان که صحبت نمیکنیم. هنوز صدها نفر مفقودند! معلوم نیست مردهاند، زندهاند، مجروح و در بیمارستانند، آوارهاند، زندانیاند، دفن شدهاند؟ هیچ کس نمیداند. حاجیانی که جان خود را از دست دادهاند از همهجای جهان اسلام هستند. لیستها و ارقام و اعداد را ببینید. البته تعداد برادران و خواهران ایرانی از همه بیشتر است. از لبنان هم همچنان سرنوشت عالم جلیل القدر حضرت سید حیدر حسنی، امام جمعهی شهرک مرکبه، همچنان مجهول است. به همین مناسبت باید بار دیگر از نخستوزیر و وزیر امورخارجهی لبنان، لزوم توجه و اهتمام ویژه به تعیین سرنوشت این سید جلیل القدر را مطالبه نماییم. وقتی از فاجعهی منی صحبت میکنیم دو مسئله وجود دارد. اول این که این فاجعه چگونه رخ داد؟ دلیلش چه بود؟ هیچ کس کسی را محکوم نمیکند. فقط درخواست کردهایم تحقیق صورت بگیرد. بیایید تحقیق کنید تا مشخص شود. البته حد اقلش سوء مدیریت است که در آن بحثی نیست. چون این حوادث تکرار میشوند. درخواست شد حد اقل با حضور برخی کشورهای اسلامی که در این فاجعه حاجی، قربانی و مفقود دارند تحقیق صورت بگیرد. پاسخی که داده شد، عدم پذیرش مطلق بود. حاکمان سعودی قاطعانه حضور هر کسی را در تحقیق رد میکنند. این که تحقیق کردند، نکردند و نتیجهاش چه بود هنوز مشخص نیست. اما این یک مطالبهی محقانه و از سادهترین حقوق کشورهای اسلامی است که حاجیانش جان خود را از دست دادهاند و عدهای از آنها مفقود شدهاند.
مسئلهی دوم بعد از وقوع حادثه است. فارغ از این که ازدحام چطور صورت گرفت، دلیلش چه بود، اشتباه مدیریتی بود یا اشتباه در تعیین مسیر حجاج بود؟ اینها به کنار. بالاخره حادثه رخ داد. حاجیان همهی کشورها اجماع یا تواتر در نقل دارند که ساعتها همانجا ماندند، بعضی میگویند دو ساعت، بعضی میگویند سه ساعت، زیر آفتاب، در دمای ۵۴ یا ۵۰ درجه و هیچ کس هیچ واکنشی نشان نداد. بعضی حاجیان میگویند اگر فقط یک هلیکوپتر بلند شده بود و روی ما آب ریخته بود صدها نفر از قربانیان احتمالا زنده میماندند. همین گام اجرایی ساده برداشته نشد. آنچه از بعد از آن دو یا سه ساعت نقل میشود و تحقیقات باید آن را روشن کنند نیز عرق سرد بر پیشانی انسان مینشاند. البته بنده نمیخواهم الآن دربارهی آن صحبت کنم و منتظر نتایج تحقیقات میمانیم. تحقیق دربارهی پس از حادثه نیز وجود ندارد. مشارکت در تحقیق دربارهی پس از حادثه نیز وجود ندارد. در نتیجه: نه تحقیقی هست، نه روشن است چه رخ داده، هزاران حاجی مسلمان کشته، زخمی و مفقود شدهاند و هیچ کس نمیداند چرا و چگونه و به چه سرنوشتی دچار شدند؟ و آنچه تأسفبارتر است سکوت جهان اسلام و دولتها و حکومتهای اسلامی جز تعدادی اندک است. بلندترین صدا و بلکه تنها صدای بلند در جهان، صدای بلند، روشن و پرجرأت و شجاعت حضرت امام خامنهای (حفظه الله) بود. خب، معنای آنچه رخ داد و رخ میدهد چیست؟ اما در جهان اسلام سکوت بود و حتی برخی کشورهایی که حاجیانشان جان خود را از دست دادهاند و تا این لحظه حاکمان نمیدانند حاجیان زندهاند، مردهاند، دفن شدهاند یا کجا دفن شدهاند به پادشاهی عربستان سعودی به خاطر مدیریت موسم حج تبریک گفتند! بدتر از این دیگر وجود ندارد. موسم حج پایان یافت اما نه با عذرخواهی پادشاه یا غیر پادشاه سعودی از مسلمانان، ملتهای مسلمان یا جهان اسلام برای آنچه رخ داد. برعکس، پادشاه بیانیهای صادر کرد و به ولی عهدش بابت برگزاری موفقیتآمیز موسم حج و تأمین امنیت، سلامت و آرامش حجاج بیت الله الحرام تبریک گفت! آیا این از هر نظر یک فاجعهی غمبار و دردناک نیست؟ و بدتر از همهی اینها آن است که هیچ کس نباید صحبت، شکایت و گریه کند. مثل شرایط کربلا بعد از روز عاشورا. کسی نباید گریه، صحبت یا شکایت کند. این را امروز دیدیم. هیچ کس نباید اعتراض یا درخواست تحقیق کند. میگویند اینها سیاستبازی است. سیاستبازی کجا بود؟ هزاران نفر کشته، زخمی و مفقود شدهاند. همه درخواست تحقیق دارند ولی اینها میگویند سیاستبازی و بهرهبرداری از حادثهی منی در نبرد سیاسی علیه سعودی است. افترا، ظلم و گستاخی بیش از این؟ اگر هم یک کشور، شخصیت، عالم، طرف سیاسی، نویسندهی روزنامه یا تحلیلگری در این جهان اسلام و عرب بایستد و انتقاد و درخواست تحقیق کند حملات علیه او آغاز میشود. شمشیردار با شمشیر، نیزهدار با نیزه و بعضی هم با سنگ. مگر این طور نیست؟ این رخ داد و همچنان دارد رخ میدهد. این مسائل سال ۶۱ و آخرین سالهای حکمرانی معاویه و یزید را به یاد انسان میآورد. به همین خاطر افراد بسیاری در جهان عرب وجود دارند که با خوانش شما، درخواست تحقیقتان و… موافقند اما جرأت آن را ندارند که حتی یک کلمه صحبت کنند. چرا؟ چون به واسطهی سلطهی حاکمان سعودی بر رسانهها، روزنامهها، شبکههای ماهوارهای، مقالهنویسان و… هتک حرمت میشوند. دستوری صادر میشود که فلانی را هتک حرمت کنید و حرمتش مباح میشود و دیگر کاری از دستش بر نمیآید. امروز به همین بسنده میکنم که فاجعهی منی در ماه حرام، در شهر حرام و در حق حجاج بیت الله الحرام نشاندهندهی اوج بیمبالاتی حاکمان سعودی نسبت به همهی ارزشهای بشری، اماکن مقدس دینی و شعائر اسلامی و دامنهی استکبار، برتریجویی و توان خریدن انسانها و روانها و بیمبالاتی آنها نسبت به عقل، احساسات و خون مسلمانان است. حتی اگر یمن را در نظر نگیرید اینها از حادثهی منی به خوبی روشن است. دربارهی یمن ممکن است بگویید صحبت سیاست است. اینجا چطور؟ مسئلهی حجاج بیت الله الحرام و شعائر اسلام است ولی با آنها اینگونه برخورد میشود. بنده از جملهی کسانی هستم که باور دارند وفات این جانهای پاک در منی به واسطهی اهمال، بیمسئولیتی، کوتاهی و ناکارآمدی، و برتریجوییها و بیمبالاتیهای پس از آن، تأثیر شگرفی در نزدیک شدن به پایان این ظلم تاریخی که توسط این حاکمان به امت، اماکن مقدس امت و حرمین شریفین روا داشته میشود خواهد داشت. این فاجعه نباید فراموش گردد یا ساده یا نادیده گرفته شود. باید در روان، ذهنیت و دل مسلمانان، با طراوت، تازه و زنده بماند.
سوم: چند خط کوتاه دربارهی شرایط منطقه. اگر به منطقه نگاهی بیاندازیم چه میبینیم؟
یک: ادامهی تجاوز آمریکایی سعودی به یمن با همهی هتک حرمتها، محاصرهها، سرکشیها، جنایتآفرینیها و رد هرگونه درمان سیاسی شایسته و مناسبش و در مقابل، ایستادگی افسانهای، پایداری، ذلتناپذیری، سربلندی و آمادگی نبرد تا آخرین قطرهی خون.
ادامهی جنگ بین المللی علیه سوریه. موضوع تازهی پایان سال هجری هم ورود روسیه است که دربارهی آن صحبت کردیم و در آینده نیز سخن خواهیم گفت.
ادامهی سرکوب و خشونت علیه ملت بحرین، ممانعت از دستیابی ایشان به سادهترین حقوق بشری و سیاسیشان و مسدود کردن افق هرگونه درمان سیاسی معقول، متناسب و شایسته؛ اینجا نیز از سوی آمریکا و مشخصا سعودی.
ادامهی نبرد عراقیان با داعش و تروریسم در استانهای صلاح الدین و الانبار؛ نبردی که برای ملت عراق سرنوشتساز به حساب میآید.
اوجگیری آشفتگی در کلیهی کشورهای منطقه از جمله لیبی، مصر، تونس، افغانستان و ترکیه.
ادامهی فعالیتهای تروریستی، عملیات کشتار و تخریب جاندار و بیجان و عملیاتهای انتحاری علیه مساجد در صنعاء، بغداد و همهجا و عملیات انتحاری علیه تظاهرت احزاب اپوزوسیون کرد در آنکارا.
یعنی در یک کلام: منطقهمان در حالی وارد سال هجری جدید میشود که جنگ، کشتار، رویارویی، چالشها، تهدیدات و خطرات از هر سو محاصرهاش کردهاند. بدون شک این نیز مسئولیتها، موضعگیریها و جانفشانیهایی را میطلبد و بنده و برادرانم در همهی شبهای پیش رو از آن صحبت خواهیم کرد.
چهارم: متأسفانه در لبنان، سال هجری با شکست همهی تلاشها برای دستیابی به راه حل احیای کابینهی فعلی پایان یافت؛ دلایل هم شخصی، حزبی و لجبازی بود. اگر بگویید این چه حرفی است و صحیح نیست باز هم خواهم گفت لجبازی است. و معنای این مسئله ورود به دورانی پیچیدهتر است. کسانی که تلاشها برای رسیدن به راه حل را ناکام گذاشتند پی خواهند برد که بسیار اشتباه کردند. خب، در لبنان نهادها همگی فلج هستند. بحران نظامیان ربودهشده توسط گروههای مسلح تروریستی در سرزمینهای عرسال ادامه دارد. همچنین بحرانهای سیاسی، حیاتی، اقتصادی، معیشتی و بحران پسماندها که متأسفانه با ما وارد سال نو شد. اما با وجود همهی این شرایط در سطح لبنان دو نکتهی مثبت داشتیم: اول: ثبات کلی امنیتی. دوم: گفت و گوی مستمر میان نیروهای سیاسی. اینها نکات مثبتی هستند که میتوانیم آنها را مبنای حرکت قرار دهیم. همه چیز سیاه نبود.
در هر صورت این خلاصهای از شرایط منطقه و لبنان در ابتدای سال نو بود. ما در دل حوادث و چالشها هستیم و درک، خوانش، نگاه، راه معین و تلقی خودمان را از مسئولیتهایمان و در میدان حضور واقعی داریم. ان شاءالله ما و شما صحبت دربارهی این موضعگیریها و نگاه را در شبها و روزهای آینده پی خواهیم گرفت. اینها چیزهایی بود که با ما وارد سال نو شد و باید تکلیف و مسئولیتمان را در قبالشان بشناسیم و آن را به انجام برسانیم.
بخش دوم: دربارهی بزرگداشت این مناسبت.
اول: برادران و خواهران حاضر و شنونده، بدانیم اهتمام ما به این مناسبت بزرگ و کریم و احیای آن بسیاری از برکات دنیا و آخرت را به همراه دارد. چون این مجالس، مجالس علم، معرفت، ذکر، پند، عبرت، اشک، عقل، عاطفه و توشهگرفتن تقوا و روحیهی جهاد است و این همان چیزی است که برای دنیا و آخرتمان به آن نیازمندیم.
دوم: از همهی ما توقع است در این روزها و شبها مراقب اظهار غم و حزن باشیم و از نشان دادن شادی و خوشحالی خودداری کنیم. اگر بخواهم مطلب را به سادگی بیان کنم: رفتار زندگی با ما اینگونه است که با گذشت شبها و روزها بعضی افراد میمیرند و بعضی به شهادت میرسند و به این ترتیب بسیاری از عزیزانمان را به دلایل طبیعی یا مسائل جنگی از دست میدهیم. هر کدام از ما و خانوادههایمان باید فرض کنیم (مثلا بنده و خانوادهام بنشینیم و فرض کنیم) در چنین روزی عزیز و دوستی را از دست دادهایم؛ چه این عزیز پدر باشد چه مادر، برادر، فرزند، عمو یا همسر. فرض کنیم در سطح شخصی و خانوادگی چنین عزیزی را از دست دادهایم. به صورت طبیعی، حتمی و وجدانی چگونه رفتار میکنیم؟ آنجا دیگر غم، تأسف و درد ساختگی نیست، طبیعی است. ما نیز باید در این شب فرض کنیم و به یکدیگر یادآوری کنیم در چنین شبهایی از ماه محرم سال ۶۰ هجری پدری را از دست دادیم. آن هم چه پدری؟ پدران، عموها، سروران، رهبران، برادران، پسرعموها و یارانی را از دست دادیم. در چنین روزها و شبهایی زنان ما به اسارت رفتند و سران مردان ما بریده شد و اینها را مصیبتهای خود میدانیم. فرض میکنیم این غمها به ما وارد شدهاند. بدون شک هر کدام از ما وقتی به اعتقادات، ایمان، معرفت و احساسات درونی خود مراجعه کنیم خواهیم یافت که حسین (علیه السلام) و زینب (علیها السلام) و همراهان آنان از هر کسی برای ما عزیزتر و دوستداشتنیترند. به همین خاطر باید در این روزها و شبها احساسات درونی و تأثرمان را از این حادثهی تاریخی بروز دهیم.
سوم: مثل همهی سالها به همهی شما عزیزان گرامی در همهی مناطق، شهرها و روستاها تأکید میکنم در مجالس حضور مستقیم داشته باشید. به نشستن پای تلویزیون بسنده نکنید. نگویید خیلی خب، نشستهایم پای تلویزیون و به سخنرانی و عزاداری گوش میکنیم و به این صورت این مناسبت را برگزار میکنیم. نه، در مجالس، مساجد، حسینیهها، سالنها، میادین و در میان مردم حضور و مشارکت داشته باشید. به تلویزیون، رادیو و سایتها بسنده نکنید. نگویید ما به شیوهی مدرن خودمان در فیسبوک، توئیتر و… این مناسبت را برگزار میکنیم! ما با هیچ پیشرفتی در قالب بزرگداشتها مخالف نیستیم و موافق نیز هستیم. سینما، تئاتر، سریال، تلویزیون یا هرگونه پیشرفت هنری، رسانهای یا مردمی هماهنگ و متناسب با ضوابط شرعی و اخلاقی و همچنین -دقت کنید- قداست این مناسبت، هیچ مشکلی ندارد. ولی هیچ پیشرفتی نباید جایگزین این سبک بزرگداشت شود؛ یعنی مجالس حسینی که مردان و زنان و بزرگ و کوچک یکجا جمع میشوند، به سیرهی اباعبدالله الحسین (علیه السلام) گوش میدهند، با ایشان همدردی میکنند، به همدیگر تسلیت میگویند، در کنار هم اشک میریزند، با هم سینه میزنند و این مناسبت را بزرگ میدارند. باید بر روی این شیوهی سنتی و اصیل پافشاری کرد. این شیوه از اولویت مطلق برخوردار است. هر روش یا جایگزینی نباید جای این روش را بگیرد یا به آن بسنده شود. پس: حضور مستقیم. چون برای هر کس برکاتی دارد. بنده پیشتر این مسئله را یادآوری کردم و بار دیگر تکرار میکنم. وقتی کسی میان جماعت نشسته باشد شاید خودش گریهاش نیاید اما وقتی همه گریه میکنند او هم گریهاش میگیرد، متأثر میشود، احساساتی و جذب میشود. شرایط روی انسان تأثیر میگذارد. این یک بهره است. در حالی که ممکن است شما مقابل تلویزیون بنشینید و چنان باشد که گویی یک چیز معمولی را میشنوید. این ضررش برای خود شماست. خودتان فرصت را از دست میدهید. همچنین موجب قدرت یافتن مناسبت است. این مناسبت برای افراد نیست، برای ملتها و گروههاست. بزرگداشت فردی این مناسبت، ناقص کردن آن و بریدن بخش عظیمی از تأثیرات و برکات پیروزی این خون است که غایتش بیدار کردن همتها و برانگیختن روح انقلاب و قیام در میان ملتها علیه طاغوتها، ظالمان، متجاوزان و اشغالگران بوده. به همین خاطر ما بر بزرگداشت گروهی، اجتماعی و انسانی این مناسبت اصرار داریم. میبینید حضور میلیونی یا صدها هزارنفری افراد در بسیاری از شهرهای جهان در روز عاشورا چقدر تأثیر روحی، بیدارگرانه، رسانهای، سیاسی و جهادی دارد؟ مخصوصا در شهر کربلا و در کنار قبر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و شهیدان همراه ایشان. میبینید پیام افراد حاضر در بزرگداشت این مناسبت در طول این شبها و روزها و مخصوصا روز عاشورا چقدر عظیم و قدرتمند است؟
چهارم: مراقبت شدید بر این که همهی نمادها، قالبها و روشهای بزرگداشتی که ما و دیگران ترتیب میدهیم -این توصیه برای همه است- با عظمت و قداست این مناسبت متناسب باشد. متأسفانه بعضیها به این توجه ندارند. گاهی شما در خانه هستید و در را به روی خود بستهاید. خودتان هستید و وجدان و دین و مرجع تقلیدتان. مشکلی نیست. اما گاهی ما به عنوان دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) در برابر نگاههای جهان قرار داریم. آنها میخواهند ببینند ما چطور رفتار میکنیم؟ این مناسبت عظیم را چگونه برگزار مینماییم؟ غم و دردمندی، پایبندی و اطاعت و عشق و وفاداریمان را چطور بیان میکنیم؟ همهی جهان نظارهگر ماست. اگر بد کنیم فقط به خودمان بد نکردهایم بلکه فقط به این مناسبت و صاحب آن، سید الشهداء ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)، بدی کردهایم. این قاعده باید حاکم شود. گاهی میگوییم این یا آن شکل بزرگداشت به عنوان اولی حلال و جایزند. در این باره اختلافی نداریم. اما یک قاعده باید حاکم باشد. ما در برابر چشمان جهان قرار داریم. بزرگداشت بزرگترین انقلاب تاریخ که در دل خود این حجم عظیم معانی، ارزشها، اندیشهها، روحیه و معنویت را داراست باید متناسب با شأنش برگزار شود.
پنجم: رعایت نظم و دوری از بینظمی. مخصوصا در مجالس شبانه. باید وقتی از حسینیهها، مساجد و سالنهایمان خارج میشویم موجب آزار مردم نشویم. میخواهم دوباره این مسئله را یادآوری کنم. مخصوصا نسبت به مجلس ما در این مجتمع که کمی دیرتر تمام میشود. بعضی از برادران فکر میکنند هنوز سر شب است. نه، بعضی از مردم خوابند، بعضی بیمارند، بعضی میخواهند صبح زود به کارشان برسند. به همین خاطر باید بسیار مراقب حفظ آرامش باشیم و هیچ جا موجب آزار مردم نشویم.
ششم: بالاترین حد همکاری با تدابیر امنیتی. سال گذشته بنده در این باره صحبت کردم. برادران و خواهران میتوانند خیلی به حافظان نظم کمک کنند. آنها که نزدیکترند پیاده بیایند. افراد ماشینهایشان را دورتر بگذارند. بدون موبایل بیایند. اگر کسی اسلحه دارد حتی اگر مجوز دارد بدون اسلحه بیاید. چون در هر صورت اقداماتی که صورت گرفته برای حفاظت از همه است. ان شاءالله برادران و خواهران بالاترین حد همکاری را با تدابیر امنیتی داشته باشند. خداوند اجرتان دهد.
اینها توصیههایی بود که بنده معمولا هر سال تکرارشان میکنم. در پایان سخنرانی و توصیهها آنچه بسیار مهم است این است که: ما این مناسبت، روزها و شبها و مجالس را یک فرصت بدانیم. واقعا این یک فرصت ایمانی، دینی، معنوی، روحی، اخلاقی و روانی است. عقلها، قلبها، عواطف و احساسات ما علاقهمندان ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) باید در وضعیت ویژهای قرار بگیرد. به همین خاطر باید از این فرصت استفاده کنیم. همان طور که ماه رمضان یک ماه ویژه است، این روزها، روزهای نوهی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، روزهایی ویژهاند. به همین خاطر باید به دنبال بیشترین بهرهبرداری معرفتی، علمی و فرهنگی و همچنین معنوی، روانی، احساسی و وجدانی باشیم. اشکهای ما مسیر آمرزیده شدن گناهانمانند و معرفتمان مسیر یافتن هدایت و بصیرت بیشترمان. باشد که عاقبت به خیر شویم و از خیر دنیا و آخرت بهرهمند گردیم.
از خداوند (سبحانه و تعالی) میخواهم همهی شما را حفظ کند، سلامت بدارد، با چشم همیشهبیدارش نگهبانتان باشد، توفیق ادای حق محمد، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)، و اهل بیت پاکش را در این شبها و روزها به شما عطا نماید، با برکات دنیوی و اخرویاش بر شما و ما منت بگذارد.
السلام علیک یا سیدی و مولای یا اباعبدالله الحسین یا ابن رسول الله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم.
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
و السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته.
جستجو

دغدغههای امت

-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران
کتاب
