


بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در روز جهانی قدس
| فارسی




اگر هر کدام در پی اختلافات دینی، فقهی، مذهبی، فکری و سیاسی با دیگری باشیم و فارغ از نقاط اشتراک بر اساس این اختلافات کینه، دشمنی و شکافهای همیشگی تعریف کنیم دیگر امتی شایستهی حیات نخواهیم بود. *** انسان با دیدن این سخنان و کارها احساس میکند هدف کسانی که پشت همهی این تحرکات هستند این است که ما شیعیان فلسطین، قدس و ملت فلسطین را فراموش کنیم. بلکه بیش از این. از هر چه فلسطین و فلسطینی است بدمان بیاید. آنچه امروز روی آن کار میشود این است. این که روزی برسد که شیعیان جهان عرب و اسلام که هر روز در همهی کشورهایی که حضور دارند تظاهرات میکنند -در کشورهایی مثل پاکستان جزای راهپیماییهای شیعه در روز قدس با انفجارهای انتحاریان داده میشود.- از معادلهی نبرد عرب و اسرائیل خارج شوند. وقتی شیعه که بخش قابل توجهی از امت هستند -بله، اکثریت نیستند. ولی بخشی رکنی، فعال، توانا و تاثیرگذارند.- از معادله خارج شدند یعنی ایران نیز باید از معادله خارج شود. آنها میخواهند ما به این نتیجه برسیم.







اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
والصلات و السلام علی سیدنا و نبینا شفیع ذنوبنا و حبیب قلوبنا ابی القاسم محمد بن عبدالله و علی آله الطیبین الطاهرین و اصحابه الاخیار المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.
السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته.
امروز بیش از این که ارتجالا صحبت کنم از روی متن میخوانم تا زمان کمتری ببرد.
در 7 آگوست 1979 یعنی ماههای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (قدس سره) بیانیهای صادر نمود و همهی ملتهای مستضعف جهان و مخصوصا مسلمانان را به اعلام آخرین جمعهی ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس فراخواند. فراخوانی که حضرت امام سید علی خامنهای (دام ظله الشریف) نیز پس از ارتحال ایشان بر آن تأکید کرد. هدف این فراخوان، یادآوری قضیهی قدس و فلسطین به مسلمانان و جهانیان، جلوگیری از ورود آن به ورطهی فراموشی و بهرهبرداری از این مناسبت شریف ماه مبارک در جهت هشیار کردن، بسیج و تجمیع نیروهای امت برای نجات قدس و فلسطین از دست صهیونیستهای اشغالگر بود. این روز مناسبتی است برای پرداختن به آنچه در [سرزمینهای] 48 یا 67 یا هر کجای جهان، قدس شرقی یا بیابان نگب [در جنوب فلسطین اشغالی] بر سر فلسطین و ملت آن میآید. مناسبتی است برای پرداختن به این محصاره و قحطی که این ملت، این یهودی سازی که این سرزمین و خطراتی که این مقدسات با آن مواجهند.
امروز در 2 آگوست 2013 ما بیش از هر زمان دیگری به زندهکردن این مناسبت نیازمندیم. و بنده از همهی شما که امروز در این هوای گرم مشرف فرمودید و دعوت امام خمینی خود (قدس سره الشریف) را لبیک گفتید تشکر میکنم. ما به منظور تأکید بر ثابتها، ارزشها و معانی این مناسبت بیش از هر زمان دیگری به زندهکردن آن نیازمندیم.
اول: باید تأکید کنیم فلسطینی که دربارهی آن سخن میگوییم همهی فلسطین است، از نهر تا بحر. فلسطینی که باید به طور کامل به اهالی و صاحبان واقعیاش باز گردد. و هیچ کس، هیچ ملک، امیر، رئیس جمهور، رهبر، شیخ، سید، کشور، دولت و سازمانی در این جهان حق ندارد از ذرهای از خاک، قطرهای از آبها یا نفت -میدانید نفتدار هم شده است.- یا پارهای از سرزمین آن کوتاه بیاید یا چشمپوشی کند. هیچ کس چنین اختیاری ندارد. این حق غریبافتاده باید امروز در ماه حق، ماه رمضان، گفته شود.
دوم: نامیدن اسرائیل توسط امام خمینی به عنوان غدهی سرطانی بسیار واقعنگرانه و دقیق بود. اسرائیل یک مادهی سرطانی است و همه میدانیم ماهیت سرطان به گونهایست که در جسم منتشر میشود و میکشد. و تنها راه درمان سرطان ریشهکن کردن آن، تسلیم نشدن به آن و زمان ندادن به آن است. برادران و خواهران، اسرائیل یعنی بستر پروژهی صهیونیسم در منطقه به مثابهی خطری دائمی و هولناک است. اینجا باید دقت کنیم. اسرائیل فقط خطری برای فلسطین و ملت آن نیست که به ما ربطی نداشته باشد و ما در لبنان، سوریه، اردن، مصر، عراق، کشورهای حاشیهی خلیج فارس، شمال آفریقا و دیگر کشورهای عربی و اسلامی در عافیت به سر ببریم. [ممکن است بگوییم] اسرائیل مشکل فلسطین و مردم آن و فلسطینیان است. این توهم، دروغ و جهل است. این اسرائیل به مثابهی خطری دائمی و هولناک برای همهی کشورها، ملتها، توانمندیها، منابع، امنیت، کرامت، صلح و استقلال این منطقه است. و هر کسی این را انکار میکند از سر تکبر است. پس اسرائیل فقط برای وجود فلسطین و ملت آن یک تهدید به حساب نمیآید بلکه تهدیدی علیه وجود همهی کشورها، دولتها، رژیمها، ملتها و تمدنهای این منطقه است.
سوم: بعضی فکر میکنند محو کردن این غدهی سرطانی، این رژیم غاصب، یک مصلحت فلسطینی است. بله یک مصلحت فلسطینی است ولی نه صرفا. مصلحت تمام جهان اسلام و عرب است. به خاطر همین است که میگوییم یک مصلحت نژادی است. همچنین مصلحت ملی هر کدام از کشورهای منطقه است. اینجا نمیشود میان مصلحت نژادی و ملی تفاوتی قائل شد. اسرائیل خطری است که اردن را تهدید میکند و نابودی آن برای اردن یک مصلحت ملی است. اسرائیل خطری است که مصر را تهدید میکند و نابودی آن برای مصر یک مصلحت ملی است. اسرائیل خطری است که سوریه را تهدید میکند و نابودی آن برای سوریه یک مصلحت ملی است. و به همین ترتیب اسرائیل خطری است که لبنان را تهدید میکند و از بین بردن اسرائیل برای لبنان یک مصلحت ملی است.
چهارم و بر اساس آنچه در بند دو و سه عرض شد: هر کس در هر کجای منطقهی ما و جهان و به هر وسیلهای در برابر پروژهی صهیونیسم میایستد و در برابر آن مقاومت میکند، همچنان که در حال دفاع از فلسطین و ملت آن و قدس است، در حال دفاع از میهن، ملت، کرامت و آیندهی فرزندان و نسل خود است.
پنجم: برادران و خواهران، فلسطین و قدس برای هر فلسطینی، هر عرب مسلمان یا مسیحی، هر مسلمان و بلکه هر انسان، مسئولیتی همگانی و فراگیر است. چون قضیه بر مبنای حق است و به تمام معنا فاجعهای بشری است. بله، اندازه و حجم مسئولیت در میان کشورها، ملتها، جریانها و افراد تفاوت میکند. تواناییها، امکانات، شرایط و جغرافیا در این زمینه دخیل است. در درجهی اول این مسئولیت ملت فلسطین و سپس دیگر ملتهاست. ولی حد اقلی از مسئولیت وجود دارد که بر عهدهی همه است و هیچ کس نمیتواند از این حد اقل شانه خالی کند. موضعگیری سیاسی، موضعگیری رسانهای، همبستگی مردمی، حمایت مالی از فلسطینان حد اقلها هستند و حد اقلی که روز قیامت از آن سؤال خواهیم شد به رسمیت نشناختن اسرائیل و اصل وجود و مشروعیت بقای آن است. این حد اقل مسئولیتی است که روز قیامت در برابر خداوند بر عهده خواهیم داشت.
ششم: تاکید به اولویت داشتن این نبرد و رویارویی با پروژهی صهیونیسم غاصب فلسطین، قدس و دیگر سرزمینهای اسلامی در لبنان و سوریه. و اگر از ابتدا امت بر اساس این اولویتبندی عمل کرده بود به اینجا نرسیده بودیم و هیچ کدام از این دردها و مصیبتهایی که امروز ملت فلسطین در فلسطین و مناطق مختلف جهان و تمام ملتهای منطقه از آن رنج میبرند وجود نداشت. همهی جنایتها، مصیبتها و دردهایی که بر سر ما در لبنان و ملتهای منطقه آمد به خاطر شانهخالی کردن از مسئولیت و اولویت بود.
خواهش میکنم اینجا کمی به شرایط کنونی توجه کنید. متاسفانه در جهان عرب کشورها و دولتهایی وجود دارند -که به پشتیبانی آمریکا و غرب- جلوی پرداختن به اولویت را میگیرند و راه آن را سد میکنند. و مدام میخواهند ملتها را به سمت اولویتهای دیگر منحرف کنند، برایش دشمنان دیگر و جنگهای دیگری بسازند. از همان ابتدا که پروژهی صهیونیسم دست به اشغال فلسطین زد کشورها، دولتها و صداهایی در جهان عرب میگفتند اولویت مقابله با گسترش کمونیسم است. کمونیسم منشا ایجاد خطر علیه اسلام است. و در نتیجه فلسطین فراموش شد. و برای مقابله با گسترش کمونیسم طی دهها سال میلیاردها دلار خرج شد، شبکههای تلویزیونی و رسانههای بسیاری تأسیس، کتابهای بسیاری نوشته و کنفرانسهای بسیاری تشکیل شد و چندین جنگ ترتیب داده شد. حتی از گوشه گوشهی جهان، از مصر، سوریه، اردن، عراق، لبنان و حتی فلسطین که خود اشغال بود برای جنگ افغانستان رزمنده رفت. برادر، این کشور اشغال است! چرا آن را دهها سال رها کردید و برای جنگ به افغانستان رفتید؟ بنده به مشروعیت جنگ در افغانستان خدشه نمیکنم. تنها دارم اولویتها را مطرح میکنم. خب، اتحاد جماهیر شوروی شکست خورد و از افغانستان عقبنشینی کردند. انقلاب اسلامی ایران پیروز شد و به عقبهی استراتژیک جنگ با دشمن اسرائیلی تبدیل شد. بلافاصله یک اولویت دیگر برایمان ساختند، جنگ دیگری به راه انداختند و دشمن جدیدی اختراع کردند به نام: گسترش و خطرات ایران و مجوس! ابتدا نمیگفتند شیعه. امروز میخواهم کمی نامها را به زبان بیاورم. نمیگفتند شیعه. میگفتند ایرانیان، مجوس، فارس و مهاجمان مرزهای شرقی امت عرب. هشت سال به جنگ با ایران پرداختند و برخی کشورهای عربی صدها میلیارد دلار در آن پول خرج کردند که اگر یکچهارم، یکپنجم یا یکدهم آن را [برای فلسطین] خرج کرده بودند فلسطین آزاده شده بود و ملت آن متحمل این همه رنج و بدبختی نمیشد. با ایران به جنگ پرداختند. اینها وقایع و حقایقی است که ما با آنها زندگی کردیم. برای جنگ با ایران شبکههای ماهوارهای و کنفرانس به راه انداختند و پولها خرج شد و ارتشها به جای اسرائیل برای جنگ با ایران تجهیز شدند. آمریکا برای هر تانک، هواپیما، موشک و کشتی نظامی که برخی ارتشهای عربی به آن مسلح شدند ضمانت گرفت که علیه اسرائیل استفاده نشود. دشمن جدیدی ساخته شد. بعد دیدند این الفاظ فارس، مجوس و… فایده ندارد. دشمنی با نام جدید اختراع کردند: گسترش شیعه. شما را به خدا این گسترش شیعه کجاست؟! گاهی میگویند شیعه در حال گسترش در مصر است و همه از آن هراسناکند. کجاست این گسترش شیعه؟! یک دشمن اختراع کردهاند و امروز به بسیاری از گروههای اسلامگرا القاء میکنند که ایران دشمن است. اولویت، مقابله با خطر شیعه، تفکر شیعه و گسترش شیعه است و خطر شیعه برای امت بزرگتر از اسرائیل و پروژهی صهیونیسم است. آیا امروز این در دهها و صدها شبکهی ماهوارهای که از طرف کشورهای خلیج حمایت مالی میشوند گفته نمیشود؟ آیا همین در کتابها، مقالات و روزنامهها نوشته نمیشود؟ آیا این شبانهروز بر منبر مساجد گفته نمیشود؟ برای بسیاری اسرائیل دیگر دشمن و خطر محسوب نمیشود. رفتهاند سراغ ایجاد دشمن و پروژهی جدید.
-از آن متن به آن خوبی دور افتادیم!-
بدتر از آن این که رفتند سراغ پوشاندن لباس فرقهای و مذهبی به درگیریهای سیاسی داخلی که این نیز دروغ است. خب، امروز در مصر نبرد سیاسی و شکافی عمیق و شدید وجود دارد آیا این یک نبرد مذهبی است؟ نه، سیاسی است. در لیبی نبرد سیاسی شدید و شکافهای عمیقی وجود دارد. آیا جنبهی مذهبی دارد؟ در تونس و یمن هم نبردهای سیاسی شدیدی هست. بله وقتی سراغ کشورهایی مانند سوریه، لبنان، عراق و بحرین میرویم که در آنها تنوع و چندگانگی وجود دارد و سالها در سایهی برکات این تنوع و چندگانگی زیستهاند ناگهان مسئله فرقهای و مذهبی میشود! در حالی که نبردها و درگیریها سیاسی هستند. در این میان نبردهای فرقهای و مذهبی وارد و قضایای تاریخی بازگشایی میشوند. برادر، این نبردها سیاسیاند، چرا آنها را تبدیل به درگیریهای فرقهای و مذهبی میکنید؟ این کار را عمدا انجام میدهند نه از سر نادانی. چون این یک سلاح مخرب است. مخربترین سلاحی است که در این منطقه وجود دارد.
برادران و خواهران -و خطاب به هر کس که میشنود.- آیا پس از همهی اتفاقاتی که در اطراف و در میانمان افتاد وقت آن نرسیده که ملتهای منطقه بفهمند کسی هست که نابودی این منطقه، کشورها، ارتشها و ملتهای آن را میخواهد؟ نه فقط خواستار نابودی حکومتها و ارتشها که خواستار فروپاشی ملتها به مسیحیان، مسلمانان، سنیها، شیعیان، دروزیها، زیدیان، اسماعیلیان، عربها، فارسها، کردها و ترکهاست که با هم بجنگیم و دشمنی کنیم. آیا وقت آن نرسیده که ملتهای منطقه مسئله را درک کنند و کشورهایی را با انگشت نشان بدهند؟ متاسفانه هنوز تصمیم نداریم بنده با انگشت اشاره کنم. ولی همهمان میدانیم. آیا وقت آن نرسیده که ملتهای منطقه مسئله را درک کنند و کشورهایی را که این پروژهی مخرب و کینهتوزانه میپرورانند با انگشت نشان دهند و به نام صدا بزنند؟ پروژهای که خطرناکترین پروژهایست که روی منطقهی ما در حال پیادهسازی است.
برادران و خواهران، مسئولیت تمام مصائب و ویرانیهای امروز در درجهی اول بر عهدهی کسی است که در هر کجای جهان اسلام گروهها و جریانهای تکفیری را به لحاظ فکری، مالی، رسانهای و تسلیحاتی حمایت میکند و آنها را به میادین جنگ و کشتار کشورهای مختلف میفرستد. این افراد در حوزهی منطقه بزرگترین خدمت را به اسرائیل و آمریکا میکنند. در روز قدس ما همه را به هشیاری در برابر این خطرات و تلاش جدی در تمام کشورها برای حل مسائل طی گفت و گوی سیاسی داخلی و پایان بخشیدن به خونریزی در سوریه، تونس، لیبی، مصر، بحرین، عراق، پاکستان، افغانستان و سومالی فرا میخوانیم. متاسفانه هر کجا رد پای این گروههای تکفیری دیده میشود مصیبها نیز سر بر میآورند. ما به حل مسائل طی گفت و گوی سیاسی داخلی و پایان بخشیدن به خونریزی و زندهکردن این اولویت فرا میخوانیم.
ما در حزب الله به این مسئله فرا میخواندهایم و در این زمینه تلاش میکردهایم و همچنان نیز مدام در لبنان و خارج لبنان در جست و جوی نقاط اشتراک برای توافق بر سر آنها هستیم و تلاش میکنیم اختلافاتمان را سامان بدهیم یا از اولویت خارج کنیم. امروز ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند این مشی هستیم. چون اختلافات ویرانگر شدهاند. برخی اختلافات اقتصاد را متزلزل میکنند، برخی اختلافات کمی به امنیت صدمه میزنند، برخی اختلافات کمی اوضاع روانی را به هم میریزد ولی برخی اختلافات هم نابودگرند. الآن اختلافات به مرحلهی ویرانگری رسیدهاند. اگر هر کدام در پی اختلافات دینی، فقهی، مذهبی، فکری و سیاسی با دیگری باشیم و فارغ از نقاط اشتراک بر اساس این اختلافات کینه، دشمنی و شکافهای همیشگی تعریف کنیم دیگر امتی شایستهی حیات نخواهیم بود. امروز سخنرانیها و موضعگیریهایی میشنویم که دشمنیهای جدیدی را میان مسلمانان و مسیحیان، پیروان مذاهب اسلامی و مخصوصا سنیها و شیعهها، میان عرب، فارس، کرد و ترک و میان جریان ملیگرا و جریان اسلامگرا وضع میکنند و ترتیب میدهند. چنان که بعضی از اسلامگرایان به شدت به روی هر چه جریان نژادی، عربی و چپی بوده آتش گشودهاند و طرف مقابل نیز در جواب بر روی هر چه اسلامگرایی و احزاب اسلامگرا بوده آتش گشودهاند. اینها به نفع چه کسی است؟ این جنون، سر و صدا و آشفتگی شگفت همه را به کجا خواهد برد؟ مسئولیت حاکمان و دانشمندان هر کشور اینجاست که تعریف میشود. باید به خاطر تمامی امت و نه فقط فلسطین و قدس همهی تلاشها برای شکست دادن این پروژهی ویرانگر شکافافکن مخرب به کار بسته شود. و بنده به شما میگویم: امت، ملتها، نخبگان، مردم و عزیزان ما به اذن الله خواهند توانست این پروژه را شکست دهند و این پروژه ان شاءالله به زودی شکست خواهد خورد.
برادران و خواهران ما در حزب الله بر پایبندیمان به این اصول، عقاید و اولویتها که دشمنانمان به واسطهی آنها با ما سر جنگ دارند -مشکل دشمنانمان با ما این تفکر و پایبندی است.- و احیانا دوستانمان به خاطر آن ما را شماتت میکنند -که به نظرمان این مسئله در اولویت است.- تاکید میکنیم. ولی دوستان شماتت میکنند و میفهمند. در روز قدس پایبندی قطعی خود را به این اولویت اعلام میداریم.
برادران، ما در حزب الله -بنده عمد داشتهام جملات اینگونه باشند. چون ما امروز به چنین تاکیدی احتیاج داریم.- در کنار فلسطین و ملت آن خواهیم ماند و به رابطهی مستحکم و گرم با همهی گروهها و تمامی نیروهای فلسطینی بسیار علاقهمند هستیم. گرچه شاید در بعضی مسائل و موضوعات مرتبط با خود فلسطین، سوریه و منطقه با آنها اختلاف داشته باشیم. ولی ما از منادیان توافق بر سر نقاط اشتراک هستیم. چه رسد به این که این نقطهی اشتراک فلسطین و شعار هم «القدس تجمعنا» باشد. قدس باید ما را گرد هم بیاورد و پایبندی به فلسطین، قضیهی فلسطین و ملت آن باید از هرگونه اختلاف فکری، عقیدتی، دینی، مذهبی، فقهی، سیاسی، ملیگرایانه یا مسائل دیگری که بر سر آنها اختلاف داریم، برکنار باشد. در روز قدس باید از جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه به خاطر هر آنچه به خاطر فلسطین و قضیهی قدس بخشیدند و هر آنچه در اختیار جنبشهای مقاومت لبنان و فلسطین گذاشتند که موجب شد بارها این دشمن، رژیم و پروژه با شکست مواجه شوند بسیار تشکر کنیم که:«ومن لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق».
ما در حزب الله در کنار ارتش ملی لبنان، مقاومت بیدار آمادهی حفظ کشور و ملتمان و مقابله با همهی توطئهچینیها و طمعورزیهای این دشمن باقی خواهیم ماند. ارتش ملی لبنان که از همینجا به فرماندهان، افسران، سربازان، شهیدان و مجروحانش درود میفرستیم.
در روز قدس باید یادی کنیم از امام مقاومت، امام سید موسی صدر که دستهای ما را گرفت و به راه قدس، این صراط مستقیم، آورد. از دولتمردان جدید لیبی میخواهیم در این مسئلهی پر اهمیت کاملا مسئولیتپذیر باشند.
برادران و خواهران، بنده میدانم این روزها تحریک مذهبی بسیار زیاد است. اما به بنده اجازه دهید -بنده همیشه به عنوان یک مسلمان، وطنپرست، دوستدار نژاد و… صحبت میکنم.- این بار به عنوان یک شیعه صحبت کنم. بنده میدانم این روزها تحریک مذهبی زیاد است. حرفهای بسیاری در شبکههای ماهوارهای، سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی گفته میشود و صفتهایی برای شیعه به کار برده میشود که شایسته نیست انسان حتی به زبان بیاورد. البته اینها عمدی است، از سر خشم نیست. البته افرادی هستند که فریب خوردهاند ولی کسانی که پشت این مسئله هستند میدانند دارند چه میکنند. و همان کسانی که پشت این قضیه هستند بعضی شیعیان، شیخهای شیعه و ماهوارههای شیعه را میآورند تا همین کار را تکرار کنند، دست به تحریک مذهبی بزنند، فحش بدهند، توهین کنند و… و به نمادهای برادران اهل سنتمان و پیروان دیگر مذاهب اسلامی اهانت کنند. و مطمئن باشید -ماه رمضان است و روزهایم.- همان افراد پشت سر هر دو گروهند. خود همان افراد. چون اینها عمدی است. کار از این هم فراتر رفت و به قتل، جنایت، خودروهای بمبگذاری شده و… -همان طور که هر روز مخصوصا در عراق و پاکستان رخ میدهد.- در حسینیهها، مساجد، مقامها، بازارها، راهها و… و این ادبیات فراگیر شد. سپس با حوادث سوریه گستردهتر هم شد. انسان با دیدن این سخنان و کارها احساس میکند هدف کسانی که پشت همهی این تحرکات هستند این است که ما شیعیان فلسطین، قدس و ملت فلسطین را فراموش کنیم. بلکه بیش از این. از هر چه فلسطین و فلسطینی است بدمان بیاید. آنچه امروز روی آن کار میشود این است. این که روزی برسد که شیعیان جهان عرب و اسلام که هر روز در همهی کشورهایی که حضور دارند تظاهرات میکنند -در کشورهایی مثل پاکستان جزای راهپیماییهای شیعه در روز قدس با انفجارهای انتحاریان داده میشود.- از معادلهی نبرد عرب و اسرائیل خارج شوند. وقتی شیعه که بخش قابل توجهی از امت هستند -بله، اکثریت نیستند. ولی بخشی رکنی، فعال، توانا و تاثیرگذارند.- از معادله خارج شدند یعنی ایران نیز باید از معادله خارج شود. آنها میخواهند ما به این نتیجه برسیم.
امروز میخواهیم به همهی آنها، آمریکا، اسرائیل و انگلیس -که بیشترین سهم را در این بازی دارد.- و دستنشاندههای آنها در کشورهای منطقه، همهی دشمنان و همهی دوستان حقیقتی را بگوییم که با خون نهادینه شده. این طور نیست که فقط بالای منبر بگویمش. این حقیقت با خون نهادینه شده:
امروز، در روز قدس، آخرین جمعهی ماه مبارک رمضان 2013 میلادی ما شیعیان علی بن ابی طالب در جهان از فلسطین، ملت فلسطین و مقدسات امت در فلسطین دست بر نخواهیم داشت. بگویید رافضی، تروریست، جنایتکار… هر چه میخواهید بگویید و ما را هر جا که یافتید و در همهی جبههها و بر در هر حسینیه و مسجد بکشید اما ما شیعیان علی بن ابی طالب فلسطین را تنها نخواهیم گذاشت. و ما در حزب الله در این میان کسانی هستیم که در دل پروژهی مقاومت بزرگ شدهایم. کودک، نوجوان و جوان بودهایم که با این راه خو گرفتهایم، بزرگ شدهایم، رشد کردهایم و قد کشیدهایم. مبارزه با پروژهی صهیونیسم و دفاع از این امت، فلسطین، قدس، مقدسات، لبنان و کرامت و استقلال لبنان با گوشت و خون ما آمیخته شده، آن را از پدران و اجداد خود به ارث بردهایم و آن را برای فرزندان و نسل خود به میراث خواهیم گذاشت. در این راه هزاران شهید، بهترین شهیدان از سید عباس تا شیخ راغب و حاج عماد را تقدیم کردهایم. پارههای جگرمان و عزیزانمان به شهادت رسیدهاند.
پس روز قدس را با این سخن خطاب به همهی جهان به پایان میبرم:
ما در حزب الله مسئولیتهای خود را -هر اندازه که بر عهدهی ماست.- بر عهده میگیریم. و ما در حزب الله اسلامگرای شیعهی امامی اثنی عشری از فلسطین، قدس، ملت فلسطین و مقدسات این امت دست بر نخواهیم داشت.
خداوند امامان خمینی را رحمت کند.
خداوند همهی شما را یاری کند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
جستجو

دغدغههای امت

-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران
کتاب
