


بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در روز جهانی قدس
| فارسی




بنده از طرف همگی شما، از طرف تمامی مقاومان و شهدا، خانوادههای شهدا و جانبازان و همگی شرافتمندان این امّت به شما و آن سربازان صهیونیستی که آن طرفتر در حالت آمادهباشند و تصویر من را روی پرده میبینند و بنده نیز آنها را در تلویزیون میبینم ولی شما مستقیم، به آنان و شما، میگویم: این سرزمین پاک به صاحبانش باز خواهد گشت. این مشیّت الاهی و مشیّت مؤمنین مجاهد است. امام صدر در دههی هفتاد [میلادی] به أبو عمّار میگفت:«بدان أبو عمّار، قدس شریفتر از آن است که جز به دست مؤمنین آزاد شود.» امروز مؤمنان ساکن فلسطین ۱۹۴۸، غزّه، کرانه، مصر، سوریه، لبنان، اردن، عراق، ایران، لیبی، تونس و جایجای جهان عربی و اسلامیمان خود را برای آن روزی که این سرزمین را به ملّت و امّتش و قدس و مقدّساتشان را برای کامل کردن دین، نماز، روزه و شبزندهداریهایشان، باز خواهند گرداند، آماده میکنند.













أعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله رب العالمين والصلاة و السلام على سيّدنا و نبيّنا خاتم النبيين ابی القاسم محمّد بن عبد الله و على آله الطّيبّين الطّاهرين و صحبه المنتجبين و على جميع الأنبياء و المرسلين.
سلام و رحمت و برکت خداوند بر تمامی شما.
خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید:«فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا/ عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ ۚ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا ۘ وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا- پس هنگامی که [زمان ظهور] وعده دوم فرا رسد، تا شما را غصه دار و اندوهگین کنند و به مسجد [الاقصی] درآیند، آن گونه که بار اول درآمدند تا هر که و هر چه را دست یابند، به شدت در هم کوبند و نابود کنند./ امید است که پروردگارتان به شما رحم کند و اگر برگردید، ما هم باز میگردیم، و دوزخ را برای کافران، زندانی تنگ قرار دادیم.- سوره إسراء آیههای ۷ و ۸»
ابتدا در این روز به تمامی شما برادران و خواهران، آقایان و خانمها خوش آمد میگویم. و از خداوند سبحان و تعالی میخواهم این ساعتها را که مخصوصا در آفتاب نشستید، بخشی از عبادت و جهادتان در ماه عبادت، شهادت، حق و گفتن حق به حساب بیاورید. به همین خاطر امام خمینی (قدّس سرّه الشّریف) آخرین جمعهی ماه رمضان را برای روز قدس انتخاب کردند. به خاطر خصوصیّت، پاکی، بزرگی، کرامت، برتری و شرف این زمان، این ماه، این روزها و مشخّصا این روز. امسال خواستیم که دیدار و إحیاء روز قدسمان در این شهر، در این مزار، باشد. گوارا بادتان که به منظرهی تپّههای فلسطین چشم دوختهاید و سینههای خود را از رایحهی خوشبوی آن پر میکنید. برای ما مکان هم در انتخاب این مزار مؤثّر بود. فداکاریهای مردممان در لبنان و مشخّصا جنوب و فداکاریها و جهاد مقاومان و ارتش لبنان، بسیاری از شهرها، روستاها، تپّهها و درّهها را به نماد تبدیل کرده است. که وقتی به نامشان را به یاد میآوری، معانی، نشانها و ارزشهای زلال جهادی، ملّی، قومی، انسانی، ایمانی و اخلاقی به ذهن میآیند. از جملهی این نمادها شهر مارون الرأس و معانی آن است، مخصوصا با موضع، فداکاریها و ایستادگی اهالی و مقاومینش در جنگ سی و سه روزه. همچنین این مزار که چند ماه پیش شاهد ایستادگی قهرمانانهی مردان، زنان و جوانان فلسطینی پناهنده به لبنان بود. که بر پایپندیشان به حقّ بازگشتشان به سرزمین و خاک خود تأکید کردند. و با خون به جهان گفتند دههها نمیتوانند خاک فلسطین را به خاک فراموش شده بدل سازند؛ نه نزد ساکنینش و نه نزد امّتش. امروز اینجا گردآمدهایم تا این مناسبت را که خواستهی امام خمینی و سپس امام خامنهای است زنده بداریم. مناسبتی که ایشان خواستهاند إحیائی باشد برای مسئلهای که استکبار، غرب و تمامی مزدورانش تلاش میکنند آن را به ورطهی فراموشی برانند. آن را زنده میداریم تا در یادها، حافظهها و جانها بماند. همچنین آن را زنده میداریم تا در دایرهی مسئولیّتها در تمامی سطوح جهادی، سیاسی، رسانهای، مالی، ایستادگی، پایداری، فرهنگی و ایمانی قرار گیرد. و تا تأکید کنیم قدس و فلسطین بخشی از دین، فرهنگ، تمدّن، روزهداری ما در ماه رمضان، شب زندهداری، نماز و جهاد ما است. و بدون آن، نماز، روزه، جهاد و تمام این ارزشها بسیاری از معنا و اصالت خود را از دست میدهند.
برداران و خواهران، در زمان موجود بنده از برخی تحوّلات مرتبط با فلسطین و از منظر رابطهشان با فلسطین سخنخواهم گفت. هر چه کوتاهتر اوّلا از فلسطین و شرایط کنونی آن، مصر از باب ارتباطش با فلسطین، لیبی، سوریه و سخنم را با لبنان به پایان خواهم برد.
از فلسطین و شرایط کنونی آن آغاز میکنیم.
اوّل: باید شهر مقدّس قدس را به یاد داشته باشیم و خطر یهودیسازی شهر، نابودی مقدّسات اسلامی یا مسیحی، ایجاد کنشتهای جدید، تنگ شدن عرصهی زندگی، معیشت و مکان بر ساکنین، بیرون راندن اهالی قدس، ساخت شهرکهای بیشتر در قدس و اطراف آن را متذکّر شویم. چند روز پیش گزارش سالیانهی مؤسّسهی بین المللی قدس، که هر سال در این مقطع انتشار مییابد، منتشر شد. گزارشی که بسیار نگران کننده بود. اگر اکنون از مسئولیّتهای مستقیم جهادی سخن نگوییم، [حد اقل] مسئولیّتهایی رسانهای، سیاسی و مالی در قبال قدس برای حفاظت از مقدّسات و جانشین کردن اهالی قدس در سرزمینشان وجود دارد که حکومتها، دولتها و مردم جهان عرب و اسلامیمان باید آنها را به منظور همیاری با مردم فلسطین بپذیرند، مخصوصا حکومتهای اتّحادیه عرب و سازمان همکاریهای اسلامی با نام جدیدش.
دوّم: فلسطینی که به آن ایمان داریم و آن را حقّ فلسطینیان و حقّ این امّت میدانیم، تمام فلسطین است. پس در روز سرایش نغمهی حقیقت میگوییم هیچ کس حق ندارد از وجبی از خاک و قطرهای از آب فلسطین، و امروز باید اضافه کنیم از ذرّهای از نفت و گاز فلسطین، که اسرائیل آنها را غصب کرده، بگذرد. همچنین از حرفی از حروف فلسطین. چه که قذّافی سعی کرده بود حکومت اسراطین را طرح کند. هر حرف از نام فلسطین معادل تمامی خاک و آب این کشور است و هیچ کس حق ندارد از آن بگذرد و حق تصمیمگیری در این باره به هیچ کس بخشیده نشده.
و امّا برپایی دولت فلسطینی در سرزمینهای ۷۹م، مسئلهای فلسطینی است که ملّت فلسطینیمان در بارهی آن تصمیم خواهند گرفت ولی اضافه میکنیم هر گونه دولت و حکومت فلسطینی نباید به قیمت [دست کشیدن از] باقیماندهی فلسطین، سرزمین، خاک و ملّت این کشور تمام شود.
آرزوی حقیقی همهی ما این است که روزی برسد که در آن حکومت مستقل فلسطینی در تمام سرزمین فلسطین از شرق تا غرب بر پا شود و این حکومت به زودی بر پا خواهد شد ان شاءالله.
باید در روز قدس یادی کنیم از اسرای فلسطینی و عرب زندانهای اسرائیل، باریکهی محصور غزّه که هر روز مورد تجاوز قرار میگیرد و شهید میدهد، کرانهی باختری که سرزمینهای بیشتر و بیشتری از آن برای ساخت شهرکها بریده میشود، سرزمینهای ۱۹۴۸م و مردم وفادار و عزیز آن که با قدرت از طریق پروژههای جدید، یهودیسازی میشود و پناهندگان فلسطینی در جای جای جهان و مخصوصا در لبنان که در بخش لبنان به آنها اشاره خواهم کرد.
برادران و خواهران، ما هر روز این مسائل و مشکلات دشوار، سخت و دردناک را به یاد میآوریم، ولی باید بدانیم تمامی اینها نتیجهی اشغال، نتیجهی یک علّت، یعنی اشغال فلسطین است. و به جای این که جداگانه به سراغ حلّ مشکلات به وجود آمده برویم و به دنبال راه حل این مشکل و آن معضل باشیم، باید برویم سراغ درمان علّت اصلی.
اگر توانستیم مسئلهی اشغال را حل کنیم، معضل قدس، پناهندگان، شهرکها، حکومت مستقل، اسرای در بند و عدم استقلال وجود نخواهد داشت. و این است پیام امام خمینی در روز قدس که: سراغ علّت واقعی یعنی اشغال، اشغال فلسطین، برویم؛ تا تمام تلاشها متوجّه درمان علّت شود، نباید به حلّ نتایج بپردازیم، همگی، همان گونه که در لبنان انجام شده. وقتی علّت درمان شد، نتایج از میان خواهند رفت و مشکلات مستقیم اشغال، در لبنان پایان خواهند یافت. اگر امروز لبنان و منطقه از اسرائیل آزردهاند، علّت، اشغال فلسطین است. پس اشغال فلسطین تنها مایهی تأسّف فلسطینیان نیست. تا کنون و همیشه مایهی آزردگی فلسطینیان، لبنانیان، سوریهایها، اردنیها، مصریها و تمامی این منطقه و امّت بوده و هست.
به همین خاطر باید تلاشها اینجا، مشخّصا در این نقطه متمرکز شوند؛ مخصوصا پس از به بنبست رسیدن مذاکرات. ملّت فلسطین چه در خارج از مرزها یا داخل فلسطین اشغالی هر روز بیشتر تأکید میکنند که انتخابشان مقاومت است. عملیّات ویژهی اخیر که در شهر ایلات رخ داد و دژ صهیونیستی و سران سیاسی و سازمانهای نظامی و امنیتی آن را لرزاند تنها شاهدی بود بر سستی آن دشمن و عزم این ملّت. ملّتی که مقاومت میکند، میجنگد و پیآمدها و فداکاریهای هر عملیّات را به جان میخرد؛ چنان که این روزها در نوار غزّه رخ داد و میدهد. راه این است. ملّت فلسطین انتخاب خود را کرده. کسی او را به این کار رهنمون نشده، و به این مسیر نکشانده است.
امّا در روز قدس، مسئولیّت امّت این است که در کنار ملّت فلسطین بایستد و آن را پشتیبانی و حمایت کند و قدرتمند سازد. همان گونه که لبنانیان با مقاومتشان و پشتیبانی دوستان و افراد مخلص این امّت توانستند سرزمینشان را آزاد کنند، فلسطینیان نیز میتوانند با حمایت، کمک و همراهی همهی ما در مسیر آزادی سرزمینشان، این کار را به انجام برسانند. مسلّما تحوّلاتی که در منطقه در حال روی دادن است بسیار به مصلحت فلسطین و مسئلهی فلسطین است و هنگامی که ما به برخی از این تحوّلات توجّه میکنیم باید آنها را به طریق مصلحت فلسطین هدایت کنیم و اگر تحوّلات و تغییرات نسبت به فلسطین و مسئلهی فلسطین جنبهی منفی دارند باید این تحوّلات منفی را با حکمت، عقلانیّت و منطق درمان کنیم.
اگر بخواهم با سخنانی پیرامون مصر آغاز کنم، این مواضع رسمی و مردمی که این روزها در مصر میبینیم -در هر اندازه و با هر برآوردی، هر مقدار قابل تکیه باشند- مسلّما نشاندهندهی مرحلهی جدیدی در مصر هستند. اگر نظام حسنی مبارک و رهبری وی بود، پاسخ به گونهی دیگری میبود. بلکه روی خشم رسمی مصر با فلسطینیان بود تا مسئولیّت و پیآمدهای عملیات ایلات و شهادت افسران و سربازان مصری را در مرزهای مصر و فلسطین، متوجّه اهالی فلسطین کند. موضع رسمی و مهمتر از آن مردمی امروز، هزاران نفری که همچنان در برابر سفارت اسرائیل در قاهره تجمّع کردهاند و خواستار اخراج سفیر اسرائیل هستند، در گذشته ممکن نبود. این که مصر به اسرائیل پیام بفرستد و به آنان نسبت به تجاوز به غزّه هشدار دهد، مانند این روزها، با این که نظام حاکم مصر مانند سال ۲۰۰۸ با اعلام جنگ علیه غزّه از سوی قاهره، بر جنگافروزی علیه غزّه پرده پوشی کند، بسیار متفاوت است. این که مصریها تظاهرات کنند و پرچم اسرائیل را از سفارت مصرش پایین بکشند با این که مانند آن چه زمان حسنی مبارک رخ داد، وقتی سال ۲۰۰۸ میخواستند برای همبستگی با غزّه تظاهرات کنند و هدف گلوله گرفتند، بسیار متفاوت است.
وقتی از مصر صدایی بلند میشود، یعنی تغییرات استراتژیک مهمّی در منطقه رخ داده. نگاه کنید برادران و خواهران، آن چه چند روز پیش در مصر رخ داد که بنده نام آن را تحرّک مصر نمیگذارم، به عبارت عامیانه تنها تکانی خورد، مصر تنها به خود تکانی داد و اسرائیل لرزید و نتنیاهو آمد و علی رغم شدّت و نتایج عملیّات ویژهی ایلات و این که مبارزان نوار غزّه با شلیک کاتیوشا به شهرکهای جنوب فلسطین به تجاوزات پاسخ داده بودند، به اسرائیلیان گفت:«نمیتوانیم عملیّات گستردهی زمینی علیه نوار غزّه انجام دهیم چرا که بر روابطمان با مصر تأثیر خواهد گذاشت.» در حالی که مصریان تنها به خود تکانی داده بودند. پس ببینید اگر موضع مصر کمکم بهتر و بهتر شود، وضع چگونه خواهد شد. و این چیزی است که با شناختمان از اصالت و عظمت ملّت و ارتش مصر ما به آن دل بستهایم و امید داریم.
میرویم سراغ لیبی. (سریعتر سخن خواهم گفت چرا که زیر آفتاب نشستهاید.) در این شکّی نیست که حکومت قذافی جنایات و خطاهای بسیاری در حق ملّت خودش و مسئلهی فلسطین مرتکب شده. از جملهی جنایات وی در حقّ قضیّهی فلسطین و لبنان ربودن امام و رهبر سید موسی صدر و دو همراهش جناب شیخ محمّد یعقوب و استاد عبّاس بدر الدّین بوده است. آنها در مثل چنین روزهایی در حالی که مهمان قذّافی بودند، ربوده شدند. این جنایت خدمتی به خط اسرائیل بود. همگی ما میدانیم امام موسی صدر یعنی چه، [وجود] امام موسی صدر برای مقاومت لبنان و فلسطین یعنی چه، برای فلسطین یعنی چه، برای قدس یعنی چه. فلسطین در [قلب] عقلانیّت، اراده و تصمیمات وی بود. همگی ما میدانیم مقاومت فلسطین برای وی چه معنایی داشت، وقتی ایشان گفته بود:«من با عمامه، محراب و منبرم از مقاومت فلسطین محافظت میکنم.» در سالهایی که مقاومت فلسطین با خطر تصفیه مواجه بود، امام ربوده شد و این امر منجر به وقوع تمام وقایع پس از ربودهشدن امام شد. این ماجرا به مقاومت فلسطین و لبنان به یک اندازه ضربه زد. نمیخواهم به مباحث آن زمان بازگردم.
این بزرگترین جنایتی بود که صورت گرفت. اگر تقدیر بر این میبود که امام موسی سال ۱۹۷۸ و پس از آن در صحنه باقی میماند، تحوّلات بزرگی به نفع مقاومت فلسطین و لبنان، وحدت ملّی و مسئلهی فلسطین در لبنان و منطقه رخ داده بود.
امروز ما از برادران لیبیایی، از انقلابیان و مبارزان لیبی میخواهیم به این مسئلهی غمآلود و ربایش جنایتبار پایان دهند. و همگی امیدواریم امام و دو همراهش زنده و سالم به لبنان باز گردند، إن شاءالله.
همچنین از جنایات این حکومت این بود که لیبی را از فلسطین و جهان عرب دور کرد. روزی به سمت آمریکای لاتین و روزی به سمت آفریقا متمایل شد و از فلسطین و مسئلهی فلسطین دور. امروز همچنین از انقلابیان و مبارزان لیبی میخواهیم لیبی را به جهان عرب و به [صف حامیان] فلسطین بازگردانند. ما فرهنگ و وجدان این ملّت را میشناسیم. ملّتی که در برابر اشغالگری ایستادهاند و در مقاومتشان صدها هزار شهید و سرانی در اندازهی عمر مختار را تقدیم کردهآند، ممکن نیست طی قدرت و نمود بخشیدن به تصمیمات، سیاست و نقشههایشان، جز بازگشت به [صف حامیان] فلسطین کار دیگری بکنند. در عین حال که میدانیم ملّت لیبی امروز مسئولیّتهای خطیری از جمله حفظ امنیّت، وحدت و بازسازی حکومت را بر عهده دارند. ولی فرصت مهمتر، فرصت استقلال و به دست گرفتن زمام امور در برابر هجوم قابل پیشبینی غرب و آمریکا برای غصب مجاری امور و تصمیمگیری در لیبی است، اینجا هم دلبستگی ما به اصالت ملّت لیبی است.
به تحوّلات سوریه میپردازم؛ از مدخل فلسطین. در روز قدس، حقّی که باید گفته شود و هیچ کس در گفتن آن از سرزنش سرزنشکنندگان، هر کس باشد، نهراسد؛ حقّی که باید گفته شود و هیچ کس حق ندارد خود را به نادانی یا فراموشی بزند، حقیقت جایگاه سوریه و این سران سوریه در نبرد عرب-اسرائیل و مشخّصا مسئلهی فلسطین است. برای امروز گفتن خلاصهای کافی است، باید به دو چیز توجّه کنیم:
اوّل، حفاظت سران سوریه، با پشتیبانی ملّت عزیز و ارتش شجاع این کشور از تمامیّت ملّی سوریه، مسائل مرتبط با حقوق این کشور، هر ذرّه خاک و هر قطرهی آب سوریه و حفاظت این سران از حقوق عرب است. این حفاظت زیر فشار بین المللی، آمریکایی و غربی، در دوران فروپاشیهای عظیم شوروی و جهان عرب و جنگهای مستقیم آمریکا در منطقهی خلیج و پس از آن عراق صورت گرفت و همهی اینها بر طاقت این سران و حفاظتشان از حقوق سوریه و عرب تأثیری نگذاشت. اگر سران سوریه سازش میکردند، عقب مینشستند و از خود ضعف نشان میدادند، به سخن عامیانه «سر سازش در منطقه باز میشد و کار فلسطین و مسئلهی فلسطین تمام میشد.» در دورانهایی برای به نتیجه رساندن مسئله [سازش] در سوریه به منظور محاصرهی فلسطین، فشارهای بسیاری وارد شد ولی سوریهایها ایستادند و تسلیم نشدند.
برادران و خواهران، عرب و فلسطینیان، سوریه ایستاد و مسئلهی فلسطین با مذاکرات تکّه تکّه شد. اگر سوریه سازش میکرد چه میشد؟ اگر سوریه مشکلش را با اسرائیل حل میکرد و مسئلهی فلسطین و فلسطینیان را به حال خود وا میگذاشت چه رخ میداد؟ امروز مسئلهی فلسطین در چه حالی بود؟ پس به حق گفته میشود و میگویم: این سران سوریه در حفظ و نگهداری مسئلهی فلسطین و جلوگیری از تصفیهی این کشور، که همیشه هدف تمام جنگها و توطئههای آمریکا و غرب در منطقهی ما بوده است، بسیار ارجمند هستند. این یک. که نباید هم فراموش شود. باقی ماندن این موضع سوریه شرط اساسی بقای مسئلهی فلسطین و جلوگیری از تصفیهی این کشور است.
مسئلهی دوّمی که باید یادآوری کنم: ایستادگی سوریه و مشخّصا این سران در کنار مقاومت مخصوصا در لبنان و فلسطین است. که فقط ایستادگی هم نبوده. حمایتهایش از مقاومت لبنان و فلسطین بسیار مهم و مؤثّر بوده. امروز هم میگویند، حتّی بخش زیادی از حمایت ایران از طریق سوریه بوده است و اگر اراده و موضع سوریه نبود ممکن بود حتّی میان حمایت ایران با لبنان و فلسطین فاصله بیافتد.
همین سرزمینی که اکنون در جنوب لبنان در جبل عامل بر آن قرار دارید و مردم شما را در تلویزیون میبینند، اگر مقاومت پیروز سال ۲۰۰۰ نبود، این سرزمین آزاد نمیشد. و مقاومت سال ۲۰۰۰ پیروز نمیشد اگر عواملی و از جمله مهمترینشان پشتیبانی و موضع سران سوریه نمیبود. امروز شما بر زمین مارون الرأس که لبنان و عرب را سربلند کرد نشستهاید، این سرزمین نیز با پشتیبانی سوریه جنگید و مقاومت کرد. وارد جزئیات نمیشوم تا سران سوریه به زحمت نیافتند. فقط پشتیبانی معنوی و سیاسی نبود.
مقاومت فلسطین، ایستادگی ۲۰۰۸ غزّه، قدرت امروز نوار غزّه، اینجا هم وارد جزئیّات نمیشوم تا کسی را اذیّت نکرده باشم. ولی حدّ اقل سران و حرکات مقاومت فلسطینی غزّه عملکرد، روش و جایگاه این سران سوریه را برای ایستادگی و قدرت غزّه میدانند. در عین حال که این عملکرد و پشتیبانی همیشه فشارها و تهدیدات آمریکایی و غربی بیشتری را برای سران سوریه به همراه داشته. این دو را هیچ کس نباید فراموش کند. این از یک جهت.
از جهت دیگر به واسطهی جایگاه مهمّ سوریه، همه میگوییم و تأکید میکنیم این کشور برای پیشرفت نیاز به اصلاحات بزرگ و اساسی دارد تا جایگاهش ترفیع، و به نفع مردم، امّتش و تمامی منطقه قدرت یابد. ما شرایط سوریه را در همین جایگاه قومی میخواهیم. و ما، همگی، سوریهایها، لبنانیان، ملّتهای عربی و اسلامی، تمامی دوستداران فلسطین و قدس، میگوییم: سوریه را در همین جایگاه قومی میخواهیم. سوریهای قدرتمند در اصلاحات و پیشرفت.
و این یعنی چه؟ این یعنی هر کسی مدّعی دوستی است و سوریه را حکومت دوست و برادر میخواند و ادّعای دلسوزی برای سوریه، خونها، آینده و وحدت ملّیاش را دارد بر تلاش خود برای آرام کردن اوضاع سوریه و سوق دادن جریان به سمت گفت و گو و حلّ مسالمت آمیز بیافزاید.
هر موضع دیگری برای سوریه، فلسطین و تمام منطقه خطرناک است. آنان که امروز خواستار حضور نظامی ناتو در سوریه هستند، آیندهی سوریه را میخواهند یا نابودیاش را؟ آنان که خواستار جنگ داخلی در سوریه هستند و امروز در بسیاری تلویزیونها دیده میشوند و دست به تحریک طائفهای و مذهبی میزنند چه؟ قدرت سوریه همیشه این بوده که با احساسات ملّی و قومی اداره میشده. آنان میخواهند سوریه را به لبنان تبدیل کنند. طائفهای، چندپاره، رقابتی، آمادهی درگیری. در لبنان هر مسئلهی کوچک و بزرگی رنگ طائفهای به خود میگیرد. لبنان همیشه بر لب پرتگاه جنگهای داخلی است که از خارج و احیانا از سوی برخی دستهای سیاه داخلی برایش آماده شده. سوریه در طول تاریخ یکپارچگی خود را حفظ کرده چرا که با احساسات قومی و ملّی اداره میشود. این گونه بوده و باید بماند.
کسانی که به فریاد و درگیری و تحریکات طائفهای و مذهبی در سوریه دامن میزنند خواهان نابودی، تخریب و از بین رفتن جایگاه این کشور هستند.
امروز کسانی میخواهند سوریه را در راستای پروژهی خاورمیانهی جدید به ورطهی تقسیم بکشانند. پروژهای که با سوریه، ایران و تمامی دوستان در جنگهای سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ پیادهسازی آن را در لبنان و غزّه مختل کردیم. به همین خاطر در روز قدس بنده صراحتا و خالصانه برای قدس، فلسطین و لبنان میگویم: حتّی آن لبنانیهایی که به آشفتگی اوضاع در سوریه کمک میکنند و سلاح میفرستند و تحریک میکنند ایمن نخواهند بود، چه که لبنان ایمن نیست. تغییرات سوریه منطقه را فراخواهد گرفت، هر تغییر منفی و بدی در سوریه به تمام منطقه نشت خواهد کرد و هر تحوّل مثبتی به نفع همهی منطقه خواهد بود. همان گونه که جناب اسد چند روز پیش گفت آمریکا و غرب از سران سوریه امتیاز میخواهند نه اصلاح. آخرین چیزی که برای آمریکا اهمیّت دارد اصلاحات است؛ نشان هم آن که حکومتهای به شدّت دیکتاتور دیگری در جهان وجود دارند، و نمیخواهم نام ببرم، که در آنها هیچ گونه دموکراسی، آزادی بیان و آزادی مدنی وجود ندارد ولی از پشتیبانی، تأیید و حمایت آمریکا، فرانسه، بریتانیا و غرب برخوردارند.
مسأله اصلاحات نیست، امتیازدهی است. همگی باید پشت سوریه بایستیم تا به امتیازدهی نیافتد و در جایگاه و قدرت قومی [کنونی]اش بماند و بتواند با فراغت، آرامش و اطمینان به اصلاحات بپردازد. چرا که فشار، اصلاحات را مختل میکند و هیچ کس نمیتواند تحت فشار به اصلاحات بپردازد چون فشار نگرانی میآورد. آرامش، اطمینان، نرمی، روی باز، همکاری و دلسوزی برای وحدت ملّی است که درهای اصلاحات را برای اهالی آن باز میکند. و ما از جدّیت سران سوریه برای انجام این اصلاحات با خبریم.
به لبنان میپردازم. برادران و خواهران، امروز در سال ۲۰۱۱ در مارون الرأس موضع ما در لبنان پیرامون مسئلهی فلسطین و نبرد عرب و اسرائیل کاملا تغییر کرده است. همیشه در دل لبنانیان نسبت به هر گونه سازش و حل در منطقه هراسی وجود داشت چون پای لبنان نوشته میشد. چرا؟ چون لبنان حلقهی ضعیف بود. از آن عبور کردیم.
پس دنیا بداند لبنان دیگر حلقهی ضعیف این منطقه نخواهد بود و آن دوران باز نخواهد گشت. لبنانِ قدرتمند از حاکمیّت، استقلال و مصالح خود دفاع میکند. وقتی بعضی از نگرانی از [پیآمدهای] اقامت [مهاجران فلسطینی در لبنان] سخن میگویند، اگر لبنان ضعیف بود پروژهی مقیمسازی در این کشور صورت میگرفت ولی در لبنانِ قدرتمند نمیگیرد. اگر تمام دنیا بخواهد و لبنانیان و فلسطینیان ساکن لبنان آن را نپذیرند [صورت نمیگیرد.] فلسطینیان ساکن لبنان اقامت را نمیپذیرند و هر روز و در هر مناسبت این را اعلام میکنند. خونهای پاکشان در نقطهی صفر مرزی مارون الرأس شاهدی است بر این که اقامت را نمیپذیرند و به [هیچ] جایگزینی برای فلسطین راضی نخواهند شد. لبنانیان نیز مادامی که بر سر معادلهی مقاومت-ارتش-ملّت بایستند هیچ کس در این جهان نمیتواند مقیمسازی را بر ایشان تحمیل کند.
بله، اگر برخی لبنانیان که در قدرت بودند بخواهند توطئه و کارشکنی کنند و لبنان و فلسطین را به سروران آمریکاییشان بفروشند، ممکن است با مقیمسازی موافقت شود ولی ما اجازهی انجام آن را نخواهیم داد. پس، در لبنانِ قدرتمندی که در کنار پناهندگان فلسطینی ساکن لبنان که مخالف مقیمسازی هستند، ارادهی مخالفت با این پروژه را دارد، مقیمسازی صورت نخواهد پذیرفت و [مسئله] به پای لبنان تمام نخواهد شد.
دوّم: همیشه از بروز نتایج خصومتهای منطقهای در لبنان هراس وجود داشت، اگر بحرانی میان اسرائیل و سوریه وجود داشت، کار به لبنان میکشید، اگر میان اسرائیل و فلسطین مسئلهای بود باز کار به لبنان میکشید، ولی الان در غزّه بروز میکند. اگر میان اسرائیل و ایران مشکلی بود کار به لبنان میکشید، میان اسرائیل و مصر، باز به لبنان میکشید. آن دوران نیز تمام شد. حتّی اسرائیل از بحران داخلی به لبنان میگریخت. دوستان و عزیزان اینها مال گذشته است. دیگر پس از ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ ماجرا این طور نیست. تمام شد. لبنان تبدیل به معضل اسرائیل شده است. از آن میگریزد نه به آن. لبنان به دامی برای اسرائیل بدل شده است، که خود در آن میافتد، نه این که آن را برای کس دیگری نصب کرده باشد. پس از این بابت نیز اطمینان داریم.
همیشه اسرائیل به لبنان، آبها، توان، سرزمین، بلندیها و مخصوصا جنوب لبنان چشم طمع داشته. امروز کسانی هستند که مانع تحقّق این طمعها میشوند. این وضع جدید لبنان را چه کسی به وجود آورده؟ یک معادله. معادلهی ارتش-ملّت و مقاومت. نه از معادلهای نظری که از معادلهای واقعی حقیقی سخن میگوییم که با خون و فداکاری خلق شده، با ملّتی که ایستاد، مجبور به مهاجرتش کردند، صبر کرد، پشتیبانی و پایداری کرد و پارههای جگر خود را فرستاد تا در مقاومت بجنگند و به ارتش بپیوندند. لبنان قدرتمند شد، با مقاومتی که جنگید و با ارتشی که ایستاد.
در روز قدس، مسئولیّت لبنانیان است که از این معادله به خاطر لبنان، فلسطین و قدس حفاظت کنند. بله، صراحتا میگوییم کسانی هستند که در خارج کار میکنند و کسان دیگری هم هستند که در داخل کمک میرسانند، نمیگویم کسانی در داخل کار میکنند چرا که داخلیها کوچکتر از آنند که بتوانند کاری بکنند. بخشی از بازی خارجیها، آمریکا، غرب و اسرائیل برای هدف قرار دادن و تجزیهی این معادله هستند. تا ارتش، ملّت و مقاومت هر کدام برای خود باشند و تا هر کدام را به تنهایی هدف قرار دهند یا اگر شد یکی را با دیگری. این چیزی است که سالهاست دارند روی آن کار میکنند. سالهاست کار میکنند تا میان مقاومت و اهالی و ملّت آن فتنه ایجاد شود. مدّتها کار کردند تا میان ارتش و مقاومت فتنه شود و به آن دل بستند. سالهاست مقاومت مستقیما هدف قرار گرفته. امروز در مقابل، مسئولیّت حفاظت از این معادله است.
در بارهی مقاومت، پس از شکست هجمههای نظامی و آخرین آنها جنگ سی و سه روزه و حملات امنیّتی و آخرین آنها ترور فرمانده شهید حاج عماد مغنیّه، که بر اصرار، عزم، همبستگی، قدرت، حضور و ایمان به مسئله و هدف أساسیمان افزود، سیل اتّهامات روانه شد و اکنون حملات به مرحلهی دادگاه بین المللی رسیده است. وقت اجازهی صحبت در این رابطه را نمیدهد ولی برای این که سخنم را تمام کنم: برادران، بنده صحبت کردم و دادخواست منتشر شده را تشریح نمودم. پس از آن کنفرانسی قانونی، حقوقی، سیاسی و یک کنفرانس تخصّصی ارتباطات تشکیل شد و این دو از منظر قانونی و فنّی در رابطه با آنچه در دادخواست آمده بود، بحث کردند. برای پایان [صحبت] امروز میگویم: روز به روز روشنتر میشود چه قدر این دادگاه سیاستزده است، کشف میشود چرا تأسیس شد. همه میدانند چگونه تشکیل شد و رشد و سازمان یافت و قانونهایش وضع شد و چه محاکمههای غیابی بی سابقهای در تاریخ دادگاههای بین المللی در آن رخ داد و تحقیق چگونه پیش رفت و چه طور سوریه و چهار افسر و دیگران هدف قرار گرفتند و سپس حملات به حزب الله معطوف شد، تحقیقات درز کرد و سعی کردند بکند، شاهدان دروغین به کار گرفته شدند، از ایشان حمایت شد و هنوز هم میشود، هر نشان و شاهدی دال بر اتّهام اسرائیل رد شد و دادخواستی آمد تا بگوید دلایل از لحاظ قانونی و قضایی بیپایه، ضعیف و بی ارزشند. تمام اینها نفس هجمه و حجم آن را تأیید میکند.
امروز بنده، برداران و دوستان که میآییم شرح و توضیح میدهیم، برای قانع کردن دولت آمریکا، شورای امنیّت، بلمار، فرانسویان، کاسیزی و همچنین برخی شخصیّتهای سیاسی داخل لبنان نیست. چرا که آنان پیش از این جریانات کنترل پروژه را در دست داشتند و آن را به سمت مقاصد پیش میبردند. تنها برای مخاطب قرار دادن افکار عمومی است که به عقل، منطق، پذیرش دلایل، کمکش به مقاومت و درکش از حجم این توطئهی جدید دل بستهایم. با بصیرت این ملّت و ملل امّتمان و افکار عمومی که همیشه برای مقاومت تکیهگاه بودهاند، مقاومت این خطر و توطئهی جدید را پشت سر خواهد گذاشت.
امّا این دادگاه و آنچه صادر کرده و خواهد کرد، گفتهام و بار دیگر میگویم: هیچ ارزشی ندارد. این اتّهاماتی که به این مقاومان شریف نسبت دادهاند، افترا است. اینان مظلومند و ان شاءالله روز قیامت به خاطر این ظلمی که بهشان شده پاداش خواهند داشت و در دنیا نیز برایشان مایهی افتخار خواهد بود چرا که بار قدرت، صلابت و پیروزیهای مقاومت را بر دوش میکشند.
ارتش، که بخشی از معادله است. همه میدانیم و نمیخواهم پروندههای قدیمی را باز کنم، دولتهای پیاپی کاری برای تقویت این ارتش نکردند و همه ماجرای بودجه، نفرات، تجهیزات، تسلیح و… را می دانند. همچنین اکنون اسرائیل در جهان تلاش میکند تا ارتش لبنان تسلیح و تجهیز نشود، جریانهایی سیاسی در لبنان هم وجود دارند که محاصرهی دولت، حکومت و توقّف هرگونه پشتیبانی از ارتش لبنان و غیر آن را از حکومتهای جهان میخواهند. این به نفع کیست؟
ضربه زدن به ارتش مخصوصا در این روزها، با وجود احترامم نسبت به تمامی سازمانهای حکومتی و تلاشها و فداکاری نیروهای گوناگون امنیّتی، [قابل پذیرش نیست.] ارتش همچنان سازمانی ملّی است و ضامن امنیّت ملّی، همزیستی، حیات مشترک، قدرت، دوام و اتّحاد این کشور. وقتی به عنوان یک سازمان و قدرت راهبردی هدف قرار میگیرد میفهمیم مسئله جنبهی شخصی ندارد بلکه کار جریانهای سیاسی، نه یک جریان است. برخی با سخنان و بیانات آن را نشان میدهند و برخی کار را پیشتر تمام کردهاند و مهر کینه را مدّتها پیش زدهاند. وقتی به ارتش حمله میشود و علیه آن تحریک صورت میگیرد و حتّی افسران و سربازان به تمرّد فراخوانده میشوند، به مصلحت کیست؟ لبنان؟ فلسطین؟ مسئلهی مقاومت؟ مردم را بازی میدهند که با مقاومتیم ولی اختلافاتی در درون داریم.
همچنین وقتی به سراغ ملّت میآییم، شبانه روز برای تخریب این بافت ملّی و زندهکردن غرایز طائفهای و مذهبی از طریق هر چیز کوچک و بزرگی تلاش میکنند. حتّی اگر چیز کوچکی باشد، بزرگش میکنند، اگر معنای خاصّی نداشته باشد برایش معنا میتراشند، اگر واقعیّت نداشته باشد دروغپردازی میکنند. سالها تحریک طائفهای و مذهبی برای تخریب این وحدت و بافت این ملّت، به مصلحت کیست؟ گروهی لبنانی با خارج همکاری میکند، و دم زدن از سروری، آزادی و استقلال دیگر بیهوده است. پس از ویکیلیکس مشخّص شد ولتمن و سفیر فرانسه گردانندگان انقلاب سدر بودهاند. با ریز جزئیّات… آیا آزادی، سروری و استقلال این است؟ چرا این همه هجمه به این معادله؟
در روز قدس میگویم: مسئولیّت ملّت لبنان این است که از معادلهی ارتش-ملّت-مقاومت حفاظت و از ارتش، مقاومت و اتّحاد خود حمایت کنند. با صراحت، روز قدس باید کمی بیپروا صحبت کرد: هر کس در این کشور میشنوید علیه مقاومت تحریک میکند، به اسرائیل خدمت میکند. هر کسی علیه ارتش لبنان تحریک میکند، به اسرائیل خدمت میکند. هر کس با ادبیّات طائفهای و مذهبی سخن میگوید به اسرائیل خدمت میکند. میفهمد یا نمیفهمد بحث دیگری است. فردا میگویند سیّد گفت ما مزدوریم، بنده کسی را به مزدوری متّهم نکردم، بله، شما بدانید یا ندانید به اسرائیل خدمت میکنید. چرا که آنچه اسرائیل را از تهاجم به لبنان، آبها و ثروتها، امنیّت و سروریاش و حضور در این کشور باز میدارد و میتواند لبنان را به تکیهگاه فلسطین و ملّت فلسطین بدل سازد، این معادله است. چیزی که میتواند لبنان را در روزی شریک کند، و صراحتا این چیزی است که ما در پی آنیم، روزی که به زودی خواهد رسید و در آن روز شما نه تنها برای استشمام عطر فلسطین در تپّههای مارون الرأس خواهید ایستاد، که این عطر را در قلب فلسطین، در داخل فلسطین، استشمام خواهید کرد. به زودی روزی خواهد رسید که قدس را تنها از دور تحسین نخواهیم کرد بلکه در روز قدس، در سرزمین قدس، در بیت المقدس، مسجد الأقصی و کلیسای قیامت نماز خواهیم گذارد. این چیزی است که ما در پی آنیم. چگونه لبنانِ قدرتمند میتواند در این نبرد، در این آینده، حاضر باشد؟ با لحاظ این معادله.
برادران و خواهران، شما اهالی مقاومت، اهالی ایستادگی، پایداری و ساعتها نشستن زیر آفتاب برای فلسطین و نشان دادن وفا و دوستیتان هستید. بنده از طرف همگی شما، از طرف تمامی مقاومان و شهدا، خانوادههای شهدا و جانبازان و همگی شرافتمندان این امّت به شما و آن سربازان صهیونیستی که آن طرفتر در حالت آمادهباشند و تصویر من را روی پرده میبینند و بنده نیز آنها را در تلویزیون میبینم ولی شما مستقیم، به آنان و شما، میگویم: این سرزمین پاک به صاحبانش باز خواهد گشت. این مشیّت الاهی و مشیّت مؤمنین مجاهد است. امام صدر در دههی هفتاد [میلادی] به أبو عمّار میگفت:«بدان أبو عمّار، قدس شریفتر از آن است که جز به دست مؤمنین آزاد شود.» امروز مؤمنان ساکن فلسطین ۱۹۴۸، غزّه، کرانه، مصر، سوریه، لبنان، اردن، عراق، ایران، لیبی، تونس و جایجای جهان عربی و اسلامیمان خود را برای آن روزی که این سرزمین را به ملّت و امّتش و قدس و مقدّساتشان را برای کامل کردن دین، نماز، روزه و شبزندهداریهایشان، باز خواهند گرداند، آماده میکنند.
و السلام عليكم و رحمت الله وبركاته.
جستجو

دغدغههای امت

-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران
کتاب
