
حرف ما یک چیز است: امام و دو دوستش زندهاند، و در لیبی زندانی. باید آزاد گردند و باید ایشان را به میادین جهادشان، خانواده، ملّت و محلّهشان باز گردانید. نقطه سر خط! موضوع، چانهزنی و داد و ستد نیست. امکان ندارد سادهانگاشته یا فراموش شود و امکان ندارد، از میان برود. ما هر زمان تنها میخواهیم آنان به میادین جهادشان بازگردند و منظورمان رویارویی با فردی هم نیست. ما میخواهیم آنان بازگردند، نه بیشتر و نه کمتر.

در روز قدس ما در مقاومت، در لبنان، در جایگاه درست و خطّ پیروز احساس میکنیم: در سال ۲۰۱۰ پس از ۶۲ سال بیشتر از همیشه به قدس نزدیکیم.

مسالهی ما و پروژهی صهیونیزم مانند حرکتهای مقاومت منطقه تنها مسالهی زمان است، نه بیشتر، سرنوشت این دژ به سبب سنّتهای الهی، تاریخ، طبیعت مسائل و معادلات نبرد، با وجود ارادهی مردمی، ارادهی مقاومت، صبر و جنگآوری، نابودی است.

آمریکا توان ندارد. وارد جنگهای جدیدی نمیشود، چرا که از ورود به جنگ جدید عاجز است. نه به این خاطر که در هندسهی ارزشهایش میانهروی پیشگرفته یا در جایگاهش نسبت به حقوق بشر و حقوق ملّتها تجدید نظر کرده، آمریکا بازنگری اخلاقی نداشته. هرگز، بلکه گرفتار بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است، ناتوانیای که نتیجهی حملهی استکباری سنگینی است که به این منطقه کرد.

هنگامی که در بعضی جزئیّات صحنه مینگریم، شکّی نیست که ما هنوز در قلب درگیری هستیم، و دشواریهایی وجود دارد، در فلسطین سختیهایی موجود است، حتّی دشواریهایی در برابر مقاومت مبارکی که در ماه مبارک در غزّه که به تحرّکاتش بازگشته. سختیهایی نیز در لبنان، عراق و منطقه هست. ولی میشود از زاویهای دیگر، یا با نگاهی وسیع و جامع، بنگریم. میخواهم به کوتاهترین شکل ممکن از خطّ بازدارندگی و مقاومت سخن بگویم، چیزی که وقتی با خطّ دیگر، یعنی آن که محور غربی اسرائیلی نامیده میشود و بعضی میانهرویهای عربی به آن پایبند هستند، مقایسه میشود، از لحاظ حجم، امکانات و نفرات قابل قیاس نیست.

میتوانم بگویم خطّ بازدارندگی و مقاومت در سالهای اخیر توانسته دستآوردهای تاریخی بزرگی را در سطح منطقه تحقّق بخشد که تاثیراتی در تمام جهان داشتهاست.