بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در کنفرانس خبری اول پیرامون دادگاه بین المللی
| فارسی | عربی | عکس | فیلم | فیلم | صوت |اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
الحمد لله رب العالمین والصلاة السلام على سیدنا ونبینا خاتم النبیین محمد وعلى آله الطاهرین وصحبه المنتجبین وعلى جمیع الانبیاء والمرسلین والسلام علیكم جمیعاً ورحمة الله وبركاته.
مقدّمه:
امشب ساعت هشت و نیم شب را انتخاب کردم، یکی از دوستان به من گفت:«آخر کنفرانس خبری را ساعت هشت و نیم شب برگزار میکنند؟» به او گفتم من مردم و مطبوعاتیها را در نظر دارم. مردم حق دارند سخنان من را خوب بشنوند و [مجبور نباشند] تنها به بخشهایی که رسانهها انتخاب میکنند اعتماد کنند. البته این هم که رسانهها بعضی جملات و موضعگیریها را بگیرند و آنها را با یا بدون رعایت امانت بیان کنند، مسئلهای طبیعی است.
ولی من میخواهم به واسطهی شرایطی که در آن قرار داریم همه فرصت داشتهباشند سخنانم را کامل بشنوند. چنان که شما و لبنانیان همه عادت دارید، من واضح و صریح صحبت خواهم کرد، مخصوصاً در مورد مسائل خاص. از مقدّمات آغاز میکنم. به اعتقاد من همه باید بدانیم و بفهمیم که لبنان اکنون به مرحلهی واقعاً حسّاس وارد شدهاست. (همچنین اگر مرحلهای پس از این پیشآید، دربارهی آن سخن خواهم گفت.) ما امروز در آستانهی مرحلهای حسّاس، پیچیده و بسیار دقیق هستیم. ولی خب لبنان به این مرحله وارد خواهد شد. جنس شرایط اینبار اتّفاقات داخلی یا جنگ با اسرائیل نیست. این شرایط مربوط به دادگاه بینالمللی و رای اوّلیّهای است که به زودی منتشر خواهد شد. بعضی پس از سخنرانی اوّلم که در آن موضوع ارتباطات را مطرح کردم، ابراز شگفتی کردند که (چرا حزبالله دربارهی این موضوع صحبت کرد؟ جریان چیست؟) عدّهای ابراز شگفتی کردند و بعضی جوانان که از هیچ چیز اطّلاع ندارند، متعجّب شدند، بعضی هم چون از حقّمان دفاع کردهبودیم با ما مشاجره کردند. ما گفتیم توطیهای پشت موضوع ارتباطات است، خطری که مقاومت و کشور را هدف قرر داده. ما میخواستیم موضوع را بازکنیم ولی خب حالا دیگر نمیکنیم. (من دیگر امروز دربارهی موضوع ارتباطات صحبت نخواهم کرد. ما حقّی نداریم، چرا که وقتی شما از خود دفاع میکنید ولی کسی تشنّج ایجاد میکند، یا ناراحت میشود. پس شما حق ندارید صحبتی بکنید.)
بعضی در مورد حق ما با ما بحث کردند و بعضی حتّی فراتر رفتند و بدعتی در فلسفهی قضایی گذاشتند که در تاریخ بشر سابقه ندارند. شما میدانید که در تاریخ هر کسی متّهم میشود از خود دفاع میکند کسی که انگشت اتّهام به سوی او نشانه میرود از خود دفاع میکند، توضیح میدهد، تبیین میکند و موضوع را روشن مینماید. فلاسفهی نو ظهور لبنان امّا میگویند کسی که از خود دفاع کند، به جرم خود اعتراف کرده و مسئول است و اگر نیست پس چرا صحبت کرده و از خودش دفاع نموده؟ حقیقتا که این از اختراعات استثنائی لبنان است.
امشب دعوتتان کردیم تا گفتگو کنیم، البته از امشب شروع میکنم، ولی امشب از همه چیز صحبت نخواهیم کرد چرا که وقت یاری نمیکند. چیزهایی میماند برای بعد. به طور کلّی سخنان از دو قسمت تشکیل شده، قسمتی را امشب و قسمتی را در کنفرانس خبری بعدی دربارهی آن مطرح خواهیم نمود. چرا که نمیخواهم مردم را دو سه ساعت اسیر کنم تا به حرفهای من گوش بدهند. همچنین در کنفرانس دوّم زیاد چیز زیاد جدیدی نخواهم گفت و بیشتر اطّلاعات و مشاوره ارائه خواهم کرد. تا دربارهی این موضوعات همآنگونه که هست و به صراحت سخن بگویم.
صدور قریب الوقوع رای اوّلیّهی دادگاه بین المللی:
خب، تمام اطّلاعاتی که حزبالله در درسترس دارد نشان میدهند رای اوّلیهی دادگاه نوشتهشده است. (باشد برای کنفرانس بعدی، که حتماً انشاءالله تشریف بیاورید.) قبل از تحقیقات [هم نوشته شده است] حتّی قبل از تحقیقات از بعضی جوانان حزبالله در ماه آوریل، در سال ۲۰۰۸! ولی به دلایل سیاسی صدور آن به تعویق افتاده. این رای نوشته و موجود است. تمام مشاورههایی که آقای بلمار [مسئول کمیتهی ترور رفیق حریری] در واشنگتن و نیویورک با اعضای شورای امنیّت به انجام رسانده و آنچه در رسانهها از او نقل شده و سخنانش با سران فرانسه و دیگران، همگی به زمانبندیهای سیاسی مرتبط بوده و هیچ ارتباطی با محتوای این رای نداشته چرا که محتوا از خیلی وقت پیش نوشته شده بوده.
خب، بعضی از ما میپرسند: شما چه دارید؟ و چه چیزی میدانید که ما نمیدانیم؟ بگویید ما هم بدانیم! آقای سعد حریری قبل از سفرشان به واشتنگتن با من دیداری داشتند، که از این دیدار تشّکر میکنم، من آنچه اکنون میگویم را در آن دیدار گفتم. چرا که به نظر من ایشان فردی است که با علاقه و دلسوزی برای حمایت از کشور سخن میگوید. ایشان به من گفت: سیّد، در فلان ماه (هر چه میتوانم قصّه را کوتاه میکنم) رای اوّلیّه صادر خواهد شد و در آن افراد حزبالله متّهم خوانده خواهند شد. ولی آنها افرادی غیر خویشتندار و غیر مرتبط با حزبالله هستند. و من به شما قول میدهم وقتی این اتّفاق افتاد به رسانهها بگویم نه حزب با اینها رابطه دارد نه اینها با حزب. اینها افرادی غیر خویشتندارند که مرتکب این امر شدهاند. ایشان از کشور و حسّاسیّت اوضاع صحبت کردند و اینکه با هم همکاری داشتهباشیم، قطعاً تمام بحث هم در این رابطه بود. به همین مقدار از مضمون جلسه اکتفا میکنم. این مقدار را باید میگفتم تا بگویم دیگران به این موضوع اذعان کردهاند. نخستوزیر در این باره با ما صحبت کرد، تصریح میکنم با دید دلبستگی به همکاری سخن گفت. غیر از آنچه که نخستوزیر به ما گفت خیلی از مسئولین امنیّتی، که شما هم میشناسیدشان و البته من امشب قصد اسمآوردن بیش از این را ندارم، و همچنین مسئولین سیاسی، سفرا، گزارشات، نامهها و نشستهایی، همه از این موضوع سخن میگفتند، بعضی میگفتند در اکتبر است و بعضی میگفتند در نوامبر و دسامبر. شاید در مشخّص کردن زمان تفاوت داشتند امّا همه در مورد مضمون متّفق بودند. بعد ما جوانانمان را برای تحقیق آن هم به عوان شاهد میفرستیم! بالاخره یک وقت نباید بپرسیم چه دستتان آمده از تحقیق از ایشان؟ حتّی به نظر میرسد بعد از عید فطر تحقیقات از ایشان ادامه دارد، چرا که الآن کمیتهی تحقیق در تعطیلات تابستانی است (چرا خودشان را زجر میدهند؟ وقتی رای صادر شده مردم را به عنوان شاهد میبرند؟) [میگوید] حالا چرا در چیزی که زیاد معلوم نیست، پیش برویم؟ چرا! معلوم است جریانات به این سو پیش میرود. و با اظهارات رئیس ستاد ارتش دشمن اشکنازی هم این دادهها به اوج رسید:«در لبنان، واشتنگتن و برخی پایتختهای دیگر ساخت سناریوهایی برای جریاناتِ پس از صدور رای اوّلیّهی دادگاه آغاز شده.» جهان در حال توطئه است زیرا در یافته این رای به زودی صادر خواهد شد و این موضوع به پایان خواهد رسید. الآن در حال بحث دربارهی آنچه که بعد از رای اوّلیه پیشخواهد آمد است. [دربارهی این که] چه چیز باید به دست بیاید؟ مسائل چگونه پیش برود؟ چه کارهایی باید صورت بگیرد؟
کسانی که به سخنان بنده در هفتهی پیش اعتراض کردند، کاملاً در جریان هستند، شک هم ندارند امّا میخواهند حزبالله تا هنگام صدور رای اوّلیّه ساکت بماند و صحبت نکند. ولی [اگر این گونه ساکت باشیم، در هر صورت] رسانهها خواهند نوشت حزبالله متّهم و محکوم است. ما حتّی متّهم شدن [معدود] افرادی از حزبالله را رد میکنیم. یعنی اصلا [چنین چیزی] امکان ندارد. ما معتقدیم دستگاههای رسانهای، سیاسی و بینالمللی همچنان که در آستانهی ترور رفیق حریری و آنچه پس از آن صورت گرفت آماده بودند، اکنون آمادهی صدور رای اوّلیّهاند. به همین خاطر ما شدیداً واضح پس از گذر از آنچه که در مراحل پیش رخ داد، بر این باوریم که پروژهای بزرگ مقاومت، لبنان و منطقه را هدف قرار دادهاست. بعد از شکست تمام گزینهها و تجارب قبلی، اکنون پروژههای جدید مستقیما و نه از طریق هدف قراردادن متّحدان لبنانی یا پشتیبانان سوریهای، مقاومت را هدف قرار دادهاند. مستقیم، از مسیر دادگاه بینالمللی و با بهرهگیری از قضیّهای حقیقی، عادلانه، عاطفی و موضوعی که لبنانیان حول آن جمع شدهاند. یعنی قضیّهی شهادت و ترور شهید رفیق حریری. که بعد از اتمام همهی غرضورزیهای پیشین [اکنون] به کار گرفته شده است.
با این دادگاه سوریه هدف قرار گرفت، پروژه جواب هم داد و کار تمام شد و از این طریق تمام حامیان سوریه در لبنان به جز حزب الله هدف قرار گرفتند. این مقصود هم کاملاً حاصل شد. حالا میخواهند مقاومت را هدف قرار دهند، البته بنده یقین ندارم رای اوّلیّه در اکتبر، نوامبر یا دسامبر صادر خواهد شد یاحتّی جون. در گذشته زمانبندی مشخّصی وجود داشته ولی به دلایل سیاسی به تعویق افتاده، به دلایل سیاسی زمانبندی ثبوت یافت و باز هم به همان دلایل سیاسی این زمانبندی تغییر کرد! ولی تمام اطّلاعاتی که در دست ماست نشان میدهد تصمیم قطعی برای صدور این رای در شرایط کنونی لبنان و منطقه وجود دارد، با توجّه به آنچه منطقه، فلسطین، لبنان و تمام زمینهای محلّ زندگی ما آماده شده. گویی عدّهای عقیده دارند اکنون کاملاً وقت مناسبی است و به نظر میرسد به مصلحت نیست این شرایط در داخل و خارج لبنان ادامه یابد. شرایط ثباتی که به وضوح پس از تشکیل کابینهی وحدت ملّی در لبنان به وجود آمده. آنان فکر میکنند همگرایی لبنانیان نسبت به یکدیگر و فضای کنونی و رایج همکاری در کشور دیگر به صلاح نیست. آنان معتقدند و میخواهند لبنان و مقاومت را به زمین پروژهی آمریکایی/ اسرائیلی بکشند. همگی میدانند مقاومت لبنان مشخّصا مهمترین پشتیبان در مقابل برآوردهشدن نیازهای آمریکا و اسرائیل در میان فلسطینیان، لبنانیان، سوریه و منطقه در این کشورها است. و از بین بردن مقاومت لازم به نظر میرسد. در این مرحلهی حسّاس شرایط میطلبد همگی مسئولیّتهامان را بپذیریم و به آنها عمل کنیم. عالمانه و با دقّت اهداف اسرائیلی را در این بستری که آماده شده، نه در وطن، مقاومت یا هیچجای دیگر تحقّق نبخشیم. ما بسیار موافقم، این بسیار خوب است. اوّلین شرط این است که همکاری کنیم و مسئولیّت گوش سپردن به سخنان یکدیگر را بپذیریم. هیچکس هم بر قصّههای نوشته بر برگههایی که مشاوران یا تلخیصگران پیش رویش گذاشتهاند، اعتماد نکند. آری، در این مرحله، باید حرف یکدیگر ار بشنویم، چرا که هر کلمه، جمله و حرکتی معنی خاصّی دارد، و همه چیز را نمیتوان یکباره گفت!
حالات مفروض برای رای اوّلیّه:
امشب را انتخاب کردهام تا با دقّت و احساس مسئولیّت مسئلهای را مطرح کنم. فهمیدیم که رای اوّلیّه در آیندهای نزدیک صادر خواهد شد. تمام اطّلاعات و معلومات نشان میدهند ممکن است دو نتیجه موجود باشد. حالت اوّلی که در آن ما واقعاً خوشبختیم، و نتیجه و عالی نیز همان است، حتما میدانید که بنده همیشه دوست دارم احتمالات خوب را در نظر بگیریم، احتمالی که در آن هیچ کدام از برادران سوریهای، هیچ یک از چهار نفر (که پیش از این بازداشت بودند) و هیچ یک از حامیان سوریه در لبنان متّهم نشدهاند. این نتیجهای است بسیار خوب. این یک فرض است، در این فرض ما میگوییم اگر قصد همکاری دارید، بیایید مسئولیّتها را تقسیم کنیم. به انجام رساندن این مسئولیّتها از طرف ما یعنی ما برای مبارزه با فرض دوّم جدّی و علاقهمند هستیم.
امّا فرض دوّم این است که میگوید، افرادی از حزبالله که گفته میشود افرادی غیر خویشتندار هستند، متّهم خواهند شد. و پس از آن نیز رای اوّلیّه، ثانویّه و سوّم نیز صادر خواهد شد. ما طبیعتاً با متّهم شدن نصف حزبالله موافق نیستیم! بعضی نمیفهمند وقتی ما میگوییم سه نفر، یعنی پس از آن ۵، ۱۰، ۵۰ و ۱۰۰ نفر معرّفی خواهند شد ولی ما خیلی خوب میدانیم این وسیله ایست تا همهی ما را مورد اتّهام قرار دهند. حالت دوّم، کلید آشفتگی اوضاع پس از صدور رای اوّلیّه است. ما در این باره به طور کامل، واضح، متین، مستند و با دلیل در روزهای آینده صحبت خواهیم کرد. دربارهی جایگاه ما در دادگاه و نظر ما در این باره، توصیفمان از آن و نگرشمان به تحقیق.
در ماه آوریل زمانی که جوانان ما به دادگاه رفتند، جمعی از ما دیداری با مسئول آغاز کنندهی کمیتهی تحقیق تشکیل دادند. آنان به تمام خواستهها و ملاحضاتی که از جانب دوستان ما مطرح شد گوش دادند و تا این لحظه حتّی به یک سؤال نیز پاسخ نگفتند. چرا که آنان نه در درخواست و نه در تحقیق و پیگیری این موضوع جدّی نیستند. تمام اینها به واسطهی حالت دوّم کنار گذاشته شدهاست.
امروز دربارهی حالت اوّل سخن خواهیم گفت چرا که ممکن است این حالت پیش آید. بر اساس آنچه امروز میگویم مشخّص خواهد شد هنگامی که مرحلهی اوّل اتّفاق بیافتد، مرحلهی بعدی هم خواهد بود یا خیر؟
حالت اوّلی که از آن سخن میگوییم: [حالتی است که در آن] بحمدالله هیچ کدام از برادران سوریهای، افسران، سران، لبنانی، نمایندگان و وزراء لبنان، مخصوصاً کابینهی عمر کرامی وزیر کشور، وزیر دفاع، وزیر رسانه و هیچ وزیر دیگری مورد اتّهام قرار نگیرند. اگر اینها خارج از محدودهی اتّهام باشند بسیار خوب است. چرا که این دیدگاه از همان اوّل بوده. ما از روز اوّل گفته بودیم «کمی کوتاه بیایید». اکنون مستقیماً به سراغ مطالب[ی که لازم است از جانب ما صورت گیرد، تا حالت اوّل پیش بیاید.] میروم.
مسئولیّتهای ما:
به عنوان مطلب اوّل از سران چهارده مارس میخواهم حقیقتاً به خویشتن بازگردند و خود را توسّط لبنانیان و نه تنها با گروه خودشان به نقد بکشند. ببینند نتایج گزینههای انتخابی وسیاستهای اتّخاذ شده توسّط ایشان بر لبنان و منطقه چیست؟ پس اوّلین در خواست، بازنگری است.
تنها کسی هم که واقعاً جرات و شجاعت بازنگری حقیقی و علنی، به نقد کشیدن و احیانا مقایسهی مواضع خود را دارد. رئیس مجمع دموکراسی ولید جنبلاط است. تنها هماوست، اوّلا چرا که او این شجاعت را داراست، دوّما به شجاعتش اعتماد دارد چرا که میداند تصمیامت اوست که از او یک رهبر میسازد و دیگر این که میداند این بازنگری کاری است صحیح. باید این بازنگری را در موضعگیریهایش، مصاحبههای مطبوعاتی و سخنانش به نمایش بگذارد. امشب من از تمام سران دیگر گروه چهارده مارس میخواهم، میان خود به این بازنگری اقدام کنند. و سپس [نتایج را] به تمام لبنانیان و به طور خاص به مجمع عمومی در نشستهای حزبی و تشکّلی با صراحت اعلام کنند. این هم کافی نیست که بگویند: ما میخواهیم در سال ۲۰۱۰ با سوریه روابط خوب و طبیعی داشتهباشیم، بلکه باید به همهی لبنانیان بگویند:«ای مردم عزیز ما از سال ۲۰۰۵ اشتباهات بسیاری مرتکب شدیم و شما را به سوی پرتگاه میبردیم. ولی خداوند کمک کرد.»
آیا این شجاعت و جرات را دارید که به لبنانیان، مردم و بهخصوص به مجمع عمومی خود این را اعلام کنید؟ این نتیجه ایست که شما به آن رسیدهاید ولی جرات نمیکنید آن را به وضوح بیان کنید. و آن را در مسیری دیگر و در راه دیپلماسی، بزرگواری و حفظ آبرو پی میگیرید. سران شجاع، با جرات، مخلص و دلسوز، حتّی پس از ۵ سال میگویند:«ما اشتباه کردیم، مرتکب خطا شدیم، اطّلاعات ما غلط بود، راهی که ما رفتیم اشتباه بود. «ما را مؤاخذه نکنید مردم» البته من امشب نمیگویم عذرخواهی لازم است و فکر هم نمیکنم کسی در سوریه چنین توقّعی داشته باشد (البته آنها خودشان باید بگویند).»
به هر صورت، مصلحت لبنان و سوریه است که روابطشان عادّی باشند، این هم همان چیزی است که تمام نیروهای هشت مارس، از هشت مارس به آن فرا میخوانند! همچنین وقتی عماد عون میگوید:«از وقتی سوریه از لبنان خارج شد، مشکلات ما با این کشور پایان یافته، شما این مساله را بزرگ کردید، خیانت ورزیدید به غلط سوریه را متّهم ساختید.» تمام حرفش درخواست روابط عادّی است. این همان چیزی بود که نیروهای هشت مارس به آن فرا میخواندند، ما نیز جانب آنان هستیم. خب روابط طبیعی، شاخص و عالی شد دیگر! دیپلماتها میآیند و میروند و به قول معروف همه چیز انشاءالله به خوبی و خوشی تمام شد. این مسئله بسیار مهم و مثبت است. و بنده قبل از ورود به باقی مسائل دوباره میگویم: بازنگری کنید.
دوست دارم صریح بگویم: از چهارده فوریه ۲۰۰۵ (روز ترور) جهان تحریکتان کرد و شما هم آن را سرجایش ننشاندید. در چند ساعت سوریه و حامیانش را متّهم کردید و بر اساس این اتّهام به خیابانها ریختید. به نیابت از همه بدون تحقیق مدّعی شدید، محاکمه کردید و متّهم ساختید و کیفر دادید، همه در چند ساعت. تمام کشور را تحت الشّعاع این اتّهام قرار دادید. هیچکس فکرش را هم نمیکرد کارها اینگونه گسترش پیدا کند. [بیایید و بگویید]:«ما بودیم که سوریه را چند سال پیش متّهم کردید و حالا قصد داریم همهی این عواقب را از میان ببریم.» سوریه پاسخ نگفت، زیرا روابط میان دو کشور را خواستار است. ما نمیتوانیم از آنچه در این ۵ سال، که اکنون بعضی از آنها را گوشزد میکنم، بر سر کشور آوردید بگذریم. چه ضمنانتی و جود دارد که کشور را ۵، ۱۰ یا ۲۰ سال دیگر در این مارپیچها بر اساس معادلات، توهّمات و زمینههای ذهنی نگاه ندارید؟ به عقیدهی من این را میتوان بنمایهی این مسئولیّتها دانست.
اتّفاقات پس از ترور:
از چهارده فوریه ۲۰۰۵ چه رخ داد؟ رسانهها، سخنرانیها، روزنامهها، نوشتهها همهاش فحش بود و دشنام. اتّهامامت، بیحرمتی به سران سوریه و لبنان. خانوادهها، افراد، نیروهای سیاسی، احزاب، جریانات و علماء دینی. تنها در چهار سال، حرف و کلمهای نماند که در آن لعن، فحش، تهمت و نکوهش باشد، مگر در این چهارسال به کار گرفته شد. این شوراندن طائفهای و مذهبی که شما مرتکب شدید حتّی در صد سال گذشته در لبنان سابقه نداشته. آنها که شما علیه آنان شورش کردید، چه گناهی کرده بودند؟ یکی از آنها ما! شما بر علیه حزب الله [مردم را] تحریک کردید. بیشترین صبر بر اذیّتها را نیز مخالفان شما از میان برادران سنّی متحمّل شدند. بدون تفاوت میان رؤسا، تشکیلات و بقیّهی مخالفانتان، علماء، اطرافیان یا گروهها. چرا؟ حامیان سوریه چه گناهی کردهبودند؟ یا آنها که بعد نیروهای اپوزسیون و مخالف حکومت نامیده شدند، از جملهی آنها عماد عون، گناه تمام اینها چه بود؟ مردم هم به شما گفتند شما بدون دلیل متّهم و بدون تحقیق محاکمه میکنید. نتایج را میچینید و کارها را جلو میبرید. من بارها در تلویزیون پرسیدم، همچنین از آقای سعد حریری در منزلش: شما سوریه را متّهم ساختید، خب حتماً دلیلی دارید. من کنار شما ایستادهام، نه در مقابلتان، و نه برای مداخله. من کنار شما هستم حتّی در مقابل سوریه. ولی با دلیل متّهم کنید، دلیل بیاورید، دلایل واقعی. با فضا و اعمالی که در کشور جریان داشت و گروههایی که برای هدف قراردادن سوریه در داخل و خارج و شوراندن همهی دنیا، تشکیلات عربی، سازمان ملل، آمریکا و دولتهای اروپایی علیه این کشور میرفتند و میآمدند. سوریه برای چند سال کنار رانده شد. کار بعضی پهلوانان در گروه چهارده مارس به جایی رسید که درخواست کردند ارتش لبنان برای رویارویی با سوریه به مرزهای این کشور برود.بعضیها هم جلوتر رفتند و دوستداشتند در سوریه عملیّات به انجام برسانند!
تردید در موافقتنامههای میان لبنان و سوریه و متّهم ساختن هر کس این موافقتنامهها را امضا نموده بود [نیز یکی دیگر از این کارها بود]، چرا که آنها میگفتند، اینها موافقتنامههای ذلّت، خاری و بردگی است. تمام امضا کنندگان این موافقتنامهها از مسئولان وقت و پیشینیان را به ضایع کردن مصالح کشور متّهم ساختند. تا روزی که آقای نبیه برّی به آنان گفت: کمی کوتاه بیایید و مطالعه کنید. این موافقتنامهها بیشتر از اینکه به نفع سوریه باشند به نفع لبنان هستند. آنچه اکنون در حال رخ دادن است قسمتی از پازل اتّفاقاتی دیگر است.
در انتخابات مجلس سال ۲۰۰۵، البته نمیخواهم در بحث مقرّرات مربوط به قانون اساسی وارد شوم تا بعضی بگویند سیّد امشب میخواهد پایهی هر چیزی در کشور را منفجر کند! در این انتخابات به اهالی شمال که میخواستند پای صندوقهای رای بروند چه گفته شد؟ هر کسی از قوانین مصاحبه سخن گفت (این قوانین برای چه کسانی بود؟ آقای کرامی، استاد وجیع بعرینی، استاد جهاد الصمد و … و همچنین برادران در جبههی عمل اسلامی و مانند آنها یا مسلمانانی دیگری که آن زمان حضور داشتند چرا که جریانها مرز مشخّصی ندارد.) چرا گفته شد؟ هر کس با اینان مصاحبه میکرد، گویی داشت با قاتلان حریری گفتگو میکرد! انتخابات بر پایهی اتّهام بر سوریه و حامیان سوریه در لبنان شکل گرفت. این انتخابات نتیجهای داشت، از این نتیجه حکومتی تشکیل شد، این حکومت هم رایهایی صادر کردند و تفاهمنامههایی امضا نمودند. و برای تمام این امور به همین آشفتگی اوضاع نیاز بود! چه کسی مسئول کشتهشدن بسیاری از کارکنان سوریهای است؟ امروز هم به شرایط باز میگردیم. مسئولیّت شرایط سیاسی، طائفهای و داخلی که منجر به کشته شدن تعدادی از کارکنان سوریه شد، به دلایل سخنان نژادپرستانهای که گفتهاند، متوجّه سران گروه چهارده مارس است. بر لبنانیان چه گذشت؟ فشار بسیاری بر رئیس جمهور امیل لحود تحمیل شد که هیچکس تاب تحمّلش را نداشت، روزی هم من گفتم: او مردی واقعیست چرا که معلوم نبود فرد دیگری بتواند چنان که بمیل لحود ایستادگی کرد، تا لحظهی آخر در کاخ بعبدا (کاخ ریاست جمهوری) دوام بیاورد. یادتان میآید آنان میخواستند با تظاهرات کاخ ریاست جمهوری را فتح کنند؟ یادتان هست؟ از میان بردن حکومت نخستوزیر کرامی با تظاهرات و محاصرهی مجلس نمایندگان. متّهم ساختن حکومت به وسیلهی متّهم ساختن تمام وزرائش، عزل قضات و افسرها از منصبهایشان، انداختن افسرانی که امنیّت لبنان به آنان وابسته بود، در زندان. اینها همه در چهار سال صورت گرفت، این تغییرات به وجود آمد و بنده میگویم چرا؟ اوّلا تنها چیزی که از چهارده مارس تغییر نکرده این است که از همان موقع هیچ دلیلی برای محکومیّت سوریه و دوستانش پیدا نشده است. البته عجیب هم نیست. چرا که از اوّل هم معلوم بود، دلیلی وجود ندارد. ولی وقتی بحث تهمت سیاسی به میان میآید، جستجو دربارهی دلیل نیز از پی میآید. به این میگویند قضاوت عادلانه و بیطرف! تهمت میزنند، محاکمه میکنند، حکم صادر میکنند و بعد هم میروند کمیتهی تحقیق و دادگاه بینالمللی تشکیل میدهند و دنبال دلیل میگردند! شاهد دروغین هم میآورند. ای مردم لبنانی شریف و عزیز، ما فرزندان یک خاکیم و در این کشور رازی نیست. اینها همه معلوم است. اینها همه جعل سندی بود تا هجمه ادامه یابد و حامیان سوریه و مخالفان حکومت وقت بهراسند. و وقتی ترسیدی، قد خم کردی، ضعیف گشتی و کنار رفتی، نه ۱۰۰ رای اوّلیه که ۱۰۰ محکومیّت رسمی از دادگاه بینالمللی برایت صادر میشود، که آنهم از قضاتش و آنهم ماموران تحقیقش (که بعداً عرض خواهم کرد).
دوام و صبر سوریه در برابر فشارهای بینالمللی، منطقهای و عربی، ایستادگی مخالفان حکومت در لبنان در برابر تمام این حجم جنگ روانی و همچنین موضوع دفاع و حملات در جنگ سیوسه روزه، که در این روزها در سالگرد آن قرار داریم، این قضا را تغییر داد. این واکنشها آنان را به اعتراف به این حقیقت واداشت که دلیلی برای محکومیّت سوریه و حامیانش وجود ندارد، از همان ابتدا تا کنون نیز وجود نداشته. خب، دلیل هم این بود که اینان دیگر پیگیریی نکردند و نتوانستد سوریه را به حاشیه برانند و این رویارویی را پیش ببرند. پس این موضوع هم به اتمام رسید. این مرحله نیز گذشت. دوباره کارها را مرتّب کردیم، به سرویه رفتیم، با سوریهایها نشستیم به آنان اطمینان دادیم و خیالشان را راحت کردیم. این چیزی است که به آن افتخار میکنیم و میگوییم این از دستآوردهای ایستادگی سوریه و پایداری مقاومت در لبنان است. این از مهمترین نتایجی است که امروز به دست آمده است.
عالیست اگر یک بازنگری حقیقی، در بارهی آنچه که گفتم به انجام رساندید، صورت دهید. چه خوب میشود اگر در مقابل مجمع عمومی خودتان، مردم و ملّت لبنان به خطایی که مرتکب شدید اعتراف کنید. و امیدوارم این موضوع دیگر به پایان برسد و این مرحله را به پشت سر بگذاریم و وارد مرحلهای جدید شویم. مرحلهی روابط طبیعی، خوب، شاخص و پرحجم میان لبنان و سوریه، در این رابطه من شخصاً در کنار دیگر مردم لبنان از آن مردمانی هستم که برای سفر بشّار اسد به لبنان و سرزدن به کاخ ریاست جمهوری و اقامتش در آنجا و دیدار با سران، وزراء و نماندگان لحظهشماری میکنم. مرحلهی جدید که مرحلهی همکاری، برادری، هماهنگی، راستی و وحدت رویّه است. مرحلهای را که دشمن پیش روست و دریا پشت سر را پایان بخشیم (چنان که بعضی از آن اینگونه تعبیر کردند).
مطلب بعدی که به نظر من مطلوب میرسد. [که باید آن را به انجام برسانیم] (که پیآمدهایی نیز برای حالت دوّم رای اوّلیه دارد. منظورم این نیست که این به تعامل سیاسی، نظرات، دیدگاه، موضوع و جاگاه ما ارتباطی ندارد. بلکه همین ها نشان میدهد این مردم و مردان دلسوزند و سران استانها، دوست دارند کشور را بسازند. بدون خطایند، یعنی هیچ خطایی نمیکنند که نیاز باشد بازگردند.) درخواست (هدف و مطلب) دیگرم این است است که شما نمیخواهید شاهدان دروغین و کسانی که آنان را به کار گرفتند محاکمه کنید[؟]، در صورتی که آنان و کسی که آنان را جعل کرد نیز لایق محاکمه هستند. چرا آنان تحقیق را عمداً منحرف کردند، و شاهدان دروغین تنها وسیله بودند. مردی را آوردند، به او پول دادند، فردی فقیر، به او گفتند برو اینها را به کمیتهی تحقیق بگو. کسی که بیشتر از شاهدان دروغین دادگاه را منحرف ساخت، پشتیبانان آنان بودند. همه میشناسیمشان، بعضی از شاهدان قلّابی در مورد کانالهای ارتباطی نیز صحبت کردهاند، هنوز هم هستند، در لا به لای نشستهای خبری نیز گاهی اوقات سخن میگویند. هم چنین آمادهاند در برابر دادگاه بینالمللی نیز [به عنوان شاهد] حاضر شوند. ولی [گویی] کسی دوست ندارد اینان را احضار نماید، چرا که آن را رسوایی سیاسی، قضائی و اخلاقی که اوّل دارد ولی آخر ندارد تلقّی میکنند. خیلی خب، نه دوست دارند شاهدان دروغین را محاکمه کنند و نه کسانی که اینان را به ضعیفترین وجه جعل کردهاند را! به این میگویند از میان بردن آثار ظلم، چنان که رفع آثار جرم مصطلح است. اینان کسانی بودند که به وسیلهی شاهدان دروغین ظلم کردند، پس به همین وسیله نیز این حق از گردن آنان برداشته خواهد شد. ظلم معنوی، سیاسی و مادّی. حقّ خانوادهی کارگزاران سوریهای نبود که مسئولیّت اخلاقی، قضائی و جزائی این هجمه را متحمّل شوند. حتّی حقّ سوریه نیز شنیدن این سخنان گوناگون از شما نبود. حقّ مسئولین سیاسی لبنان از امیل لحود و عمر کرامی تا وزراء و نمایندگان نیز نبود. (حزب الله و امل به کنار). [همچنین] قاضیان، آیا آنان را به مناصب خود یا مناصب در سطح گذشته باز خواهید گرداند؟ امشب از شما میخواهم اگر اهل عدل واهل حق هستید، افسران را باز گردانید. مدیر روابط عمومی امنیّت ملّی را به منصبش باز گردانید. آیا میخواهید ثابت کنید این افراد جدید هیچ کدام اهل ارتباطات نیستند؟ خب این راهش است. آیا این شما نیستید که از دولت، ارزشها، قانون و عدالت دم میزنید؟ این هم عدالت. عدالت این نیست که با مردم چهارسال به عنوان متّهم رفتار کنیم، آنان را به فحش ببندیم و به آنها توهین و بیحرمتی کنیم. و در آخر بگوییم آزادید! بدون اینکه بگوییم ما اشتباه کردیم. این مورد دوّمی است که به درمان نیاز دارد.
سخنان پایانی:
با سخنی با همهی لبنانیان و مخصوصاً گروه چهارده مارس که دائماً مخاطبشان قرار دادم، سخنم را به پایان میبرم. میگویم: شما خانواده و برادران مایید. ما و شما قربانیان پروژههای بزرگ، حتّی بزرگتر از خودمان و لبنان هستیم. چیزی که میخواهم بگویم این است. این سران سیاسی اگر بازنگردند و اشتباهاتشان را اصلاح نکنند، کسانی که به تعبیر بنده با تفکّرات، راه، عملکرد و رویّهشان لبنان را چهار سال، در سختترین دورانهایش قرار دادند. [سالهایی که] همهی ما تمام روزها در آستانهی جنگ داخلی بودیم، نه یک روز، هر روز. تمام روزها در آستانهی جنگ داخلی بودیم. آنچه بر سر کشور آمد، بر سر اقتصاد، مردم، خانوادهها، همسایهها [حتّی]! هر کدام به نحوی، قومیّتهایی که چهار سال در نتیجهی این نگاه طائفهای و مذهبی به همه چیز، جدا افتادند. پایان حرفم دو سخن است. میخواهم بگویم اینها همه بخشی از پروژهای بزرگ در منطقه است که میخواهد لبنان را به اوضاع مشابه یا بدتر از این بکشانند. چه قدر را هم نمیدانم. دوسال، چهار، پنج یا ده سال، خدا میداند. سؤالی بزرگ دارم. باز میخواهید با آنها همکلام شوید؟ بعد از این همه تجربه؟ شما آزاده و مسئولیّتپذیر هستید. همهی مردم و سران سیاسی و دینی کشور نیز مسئولیّتپذیرند. دوست دارم در پایان این را هم بگویم تا همگی آسوده خاطر باشیم: حزبالله ابدا از هیچ چیزی نمیترسد. اگر باید حق ما را با رای اوّلیه بدهید، خب رای را صادر کنید و ما را خلاص! امام علی علیهالسلام میفرماید:«اگر از کاری میترسی، به آن وارد شو»[1] یعنی چه؟ یعنی کسی که بر علیه مقاومت و لبنان توطئه میکند، و کسی که تمام پروژههایش با شکست مواجه شده باید بترسد و نگران باشد. چرا که پروژههایش دوباره شکست خواهد خورد و از میان خواهد رفت. ما هرگز نمیترسیم، و نگران نیستیم، دوست دارم به بعضی بگویم اشتباه فکر کردهاید، مانند همیشه! حتّی یکبار هم صحیح نیاندیشیدهاید، از همهی تجارب برای همین یک بار درس بگیرید. درست بیاندیشید و دیگر غلط نکنید!
و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- ^ اذا هبت امرا فقع فیه فانّ شدّة توقّیه اشدّ من الوقوع فیه/ غررالحکم و درر الکلم/ حدیث ۸۹۵۵
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران