بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، به مناسبت اربعین و روز شهید حزب الله
| عربی | فیلم | صوت |بخشهایی از متن بیانات:
فرازها:
استشهادی احمد قصیر که سال ۱۹۸۲ مقر نظامی اسرائیل در جنوب لبنان را ویران کرد و موجب شد سه روز در اسرائیل عزای عمومی اعلام کنند، امیر مسیر فداکاری، سخاوت، بخشش و جانفشانی در راه عزت، کرامت و آزادی لبنان و ملت لبنان است. به همین علت ما روز شهادت وی را روزی برای بزرگداشت همهی فرماندهان و مجاهدان شهید و استشهادیانمان برگزیدیم.
راهپیمایی اربعین یک راهپیمایی بشردوستانه، عاطفی، اخلاقی، معنوی و بینظیر است. در این راهپیمایی بالغ بر ۲۰ میلیون نفر حداقل ۸۰ کیلومتر راه را پیاده طی میکنند. برخی میپرسند مگر شهر کربلا گنجایش ۲۰ میلیون نفر را دارد؟ در هر صورت عدهای از افراد به محض زیارت، شهر را ترک میکنند. دولت در این راهپیمایی هیچ نقشی جز تأمین امنیت ندارد و همهی خدمات اساسی و خوراک و نوشیدنی و اسکان، توسط خود مردم بزرگوار و بخشندهی عراق تأمین میشود. بنده مستندهایی در این زمینه دیدم و میتوان مستندهای بسیاری دربارهی نمونههای زلال و خودجوش و عاطفی که در این راهپیمایی رخ میدهد، تهیه کرد. این پدیده همچنان به لحاظ علمی، فکری و اجتماعی جای بررسی دارد. امروز اگر همهی محبت، شوق، عشق، اخلاق، صداقت، پاکی و بخشش روی زمین را گردآوری کنیم، بخش عظیمی از آن مربوط به این مراسم است. این موضوع در تاریخ بیسابقه است که ۲۰میلیون نفر به زیارت قبر یک انسان بروند. این بخشی از کرامتی است که خداوند به این شهید ابن شهید عطا کرده.
شهدای ما در حزب الله پا در مسیر حسین گذاشتند و تعداد زیادی از آنان به این کرامت الهی دست یافتند و لیاقت آن را نیز داشتند چون اهل ایمان، یقین، بخشش، جانفشانی و عطا و افرادی صادق و مخلص بودند که از این دنیا هیچ چیز حتی تشکر دیگران را نیز نمیخواستند. اینان مجاهدانی بودند که همچون حسین خون قلب خود را در راه الله و بندگان مظلومش عطا کردند و خدا نیز آن را به بهترین وجه از آنان پذیرفت و این مدال را به گردن آنان آویخت. زندگی دنیوی ما پر از محدودیتها و رنجهاست و از چگونگی حیات اخروی شهیدان و همنشینیشان با پروردگار بیخبریم اما بخش قابل لمس حیات آنان، همین کرامتی است که خداوند در دنیا به آنان بخشیده است. شهیدان ما در برههی اخیر برای شکست دادن بزرگترین پروژهای که برای منطقه با همهی خردههویتهایش طراحی شده بود و بزرگترین توطئه علیه اسلام و ارزشهای اخلاقی به شهادت رسیدند. این پروژه توسط اوباما، کلینتون، سعودیها و دیگر نیروهای منطقه طراحی شده بود و امروز در عراق و سوریه نفسهای آخرش را میکشد. ما حتی همین آزادی سیاسی را که در لبنان از آن برخورداریم فقط مدیون این شهیدان هستیم. بنده به خانوادهی شهیدان و جانبازان عرض میکنم اینها هنوز نمودهای دنیوی فداکاریهای شما و فرزندان شماست و از بابت آخرت نیز شاد باشید. در هر صورت ما همگی امانتداران این میراث و میوهی جانفشانی این عزیزان هستیم.
از شنبهی گذشته سعودی، لبنان را وارد یک بحران سیاسی و یک مرحلهی تازه و پراهمیت کرد. اینکه این مرحله خطرناک است یا نه، تنها به عملکرد و ارادهی لبنانیها ربط دارد. حدود یک سال بود دولت لبنان به طور جدی در حال فعالیت بود، پارلمان فعال شده بود، قانون انتخابات برای انتخابات پیش رو تدوین شد و برای اولین بار پس از ۱۲ سال قانون بودجه تصویب شد. همچنین پس از سالها دشمنی سیاسی، دوری و جفا گفتگو میان همهی نیروهای سیاسی کشور برقرار شده بود. مردم کشور نیز به طور کلی در نوعی آرامش روانی به سر میبردند. آرامش روانی کلی به این معنا نیست که مشکلات معیشتی، زیرساختی و فساد وجود نداشت ولی کشور در مسیر یک تحول قابل ملاحظه قرار گرفته بود. جناب سعد حریری دو هفته پیش آمار میداد که فقط در دو ماه جولای و آگوست، ۲ میلیون نفر از فرودگاه شهید رفیق حریری تردد کردهاند. خب، این نشاندهندهی امنیت و ثبات کلی است. هیچ کس نمیتواند بگوید پیدایش این وضعیت تنها کار من بود، این محصول همکاری، همگرایی و امتیازدهی همهی طرفها بود و در آزادسازی مناطق شرقی لبنان از دست گروههای تکفیری نیز به اوج خود رسید. همهی نیروهای حاضر در کابینه نیت خیر داشتند که این دولت تا فرا رسیدن انتخابات ادامه پیدا کند و تا جایی که میتواند به درمان پروندههای مختلف بپردازد. تا اینکه سعودی به طور ناگهانی نخست وزیر را بدون حضور معاونان و مشاورانش فراخواند.
از لحظهی خروج نخست وزیر لبنان از کشور، سعودی ادبیات و تهدیدات و اقدامات و دخالتی بیسابقه حتی در تاریخ کشورهایی غیر از سعودی را در پیش گرفت. حتی وزارت خارجهی آمریکا نیز گفت ما در جریان نبودهایم. البته ممکن است شخص ترامپ به علت هماهنگیهای ویژهای که میانشان وجود دارد، از این موضوع باخبر بوده باشد. امروز دیگر این موضوع قطعی و یقینی است و جای هیچ احتیاطی باقی نمانده و همه باید صراحتا اعلام کنند که: سعد حریری در سعودی بازداشت است و تا این لحظه نمیگذارند به لبنان بازگردد. سعودی نهتنها تلاش کرد وی نخستوزیر لبنان نباشد بلکه در حال تلاش برای تغییر ریاست جریان المستقبل است! ما مخالف جریان المستقبل هستیم و گاهی این مخالفت تا حد دشمنی سیاسی اوج میگیرد اما تلاش برای تحمیل یک رهبر بر یک جریان بدون مشورت یا اطلاع خودشان بسیار عجیب است.
سعودی به لحاظ رسانهای مدام ادبیات تحریکآمیز به کار میگیرد و میکوشد لبنانیها را به جان یکدیگر بیاندازد یا آنها را به راهپیمایی یا جنگ علیه یکدیگر وادارد. و پس از اینکه در این چند روز نتیجه نگرفت، آنها را به ضعف و بزدلی متهم میکند که خود این نیز نوعی اهانت است. سپس سعودی دست به اقدامات تنشآفرین علیه حکومت لبنان زد و افراد دارای تابعیت سعودی را از لبنان فراخواند. همچنین در حال فشار آوردن به کشورهای خلیج برای فراخواندان تبعهشان است. بنده بر اساس اطلاعات و نه تحلیل عرض میکنم سعودی همچنین از اسرائیل درخواست کرد به لبنان حمله کند و در ازای آن دهها میلیارد دلار دریافت کند. اگر کسی رسانههای اسرائیلی را دیروز و امروز دنبال کند بسیار به این موضوع بر میخورد که جنگ ۳۳ روزه نیز به درخواست و تحریک سعودی بوده است و روزهای آخر جنگ که اسرائیل میخواست جنگ را تمام کند، سعودی تماس گرفته و در خواست کرده بود جنگ تا ریشهکن کردن مقاومت ادامه پیدا کند. در هر صورت محاسبات اسرائیل، محاسبات دیگری است و جنگ همانطور که عرض کردم و عرض خواهم کرد، محال نیست اما در این شرایط بسیار بعید است.
مهمترین دارایی امروز ما در لبنان که باید دلسوز آن باشیم امنیت و ثبات است. امروز بسیاری از کشورهای منطقه به خاطر کشاندن کشورشان به این وضعیت، انگشت ندامت به دندان میگزند. اما سعودی شما را تشویق میکند با دست خودتان کشورتان را نابود کنید. به همین علت عرض میکنم که این هجمهی سعودی، فقط هجمه به حزب الله نیست بلکه هجمه به لبنان است. البته نمیخواهم از زیر بار اینکه کانون این هجمه حزب الله است شانه خالی کنم. ولی در هر صورت امروز اطلاعات و شاهدان عینی روایت میکنند که چگونه سعودی و قطر و آمریکا از عمان، ماجراهای سوریه را آغاز و مدیریت و این کشور را ویران کردند. به همین علت ما باید حواسمان باشد میخواهیم کشورمان را به کجا بکشانیم.
ما در حزب الله این رفتار توهینآمیز با جناب سعد حریری را محکوم میکنیم. امروز دیگر جزئیات رفتار سعودیها با وی مشخص است، از لحظهی رسیدن هواپیما تا شیوهی انتقال به محل اقامت اجباری و وادار کردنش به خواندن متنی که یک کلمهاش را نیز ننوشته بود. اهانت به نخست وزیر لبنان، اهانت به همهی لبنانیهاست، حتی مخالفان سیاسیاش. ما با بیانیهی نشست و فراکسیون المستقبل در لزوم بازگشت جناب سعد حریری به لبنان، همصدا میشویم. بگذارید برگردد. ممکن است به قصر ریاست جمهوری برگردد و بگوید میخواهم نخستوزیر بمانم، ممکن است بگوید میخواهم استعفا دهم، ممکن است به حزب الله بتازد، مهم نیست ولی بگذارید برگردد تا آن روز ببینیم چه میخواهیم بکنیم. بازداشت وی موضوعی است که هیچ لبنانی، عرب و انسان آزادهای در جهان نمیتواند دربارهاش سکوت کند.
ما این استعفای اعلامشده تحت اکراه را غیر قانونی، مخالف قانون اساسی، غیر شرعی و کاملا بیارزش میدانیم. علما و وکلا میدانند سخن فرد مُکرَه، مسلوب است. یعنی اگر یک نفر مسلسل روی شقیقهاش باشد و بگوید من زنم را طلاق دادم یا خانهام را به شما فروختم، این سخنان هیچ معنایی ندارد و نه زن طلاق داده میشود و نه مالکیت خانه انتقال مییابد. کابینهی فعلی لبنان همچنان پابرجاست و مستعفی نیست. وزرا نیز نباید به عنوان وزرای کابینهی سرپرست عمل کنند. بله، فقط جلسهی هیئت دولت به واسطهی غیاب نخست وزیر امکان برگزاری ندارد. اما هیچ دلیلی برای جلسات پارلمانی برای انتخاب نخستوزیر جدید که برخی از انسانهای عجول و بلکه دسیسهچین به آن فرا خواندند، وجود ندارد.
مدیریت حکیمانه، آرام و مسئولانهی رئیس جمهور جناب میشل عون با همکاری و مشورت جناب نبیه بری باید نقطهی اجماع و تحسین همهی لبنانیها باشد. این مدیریت تا این لحظه توانسته است برخی هدفهای کوتاهمدت تحمیل استعفا را خنثی کند و آرامش را به کشور و پول و اقتصاد لبنان بازگرداند.
این هجوم سعودی به لبنان و حزب الله (که نمیخواهم از آن بگریزم) بسیار کور و خشمگینانه و بداهه بود و کسی که در جنگ، اینگونه تصمیم بگیرد، طبیعتا مرتکب اشتباهات زیادی میشود. ما همانطور که عرض کردم، منادی تداوم ارتباط و مشورت میان همهی لبنانیها هستیم و این موضوع از طرف ما برقرار خواهد ماند. ما نیازمند یک ارادهی ملی همگانی برای حفظ کشوریم. باید در کنار یکدیگر بایستیم و از یکدیگر پاسداری و دفاع کنیم و بیش از همیشه احساس کنیم به یک هویت واحد تعلق داریم.
بنده در سخنرانی قبلی به این موضوع پرداختم اما به علت اینکه شبکهی العربیه موضوع را ادامه داد و روزهای آینده نیز مصاحبهها و سخنانی در این زمینه پخش کرد، دوباره عرض میکنم. موضوع پیشبینی ترورهای سیاسی در لبنان، همانطور که دستگاههای امنیتی لبنان تکذیب کردند، حقیقت ندارد. عجیب است که کارشناس سعودی آنقدر دقیق است که میگوید در اتوبان فرودگاه بیروت، دستگاههای پارازیت ساخت ایران کشف شده است. خیلی سریع کشف کردهاند که ساخت ایران است. در هر صورت تکرار این ادعاها بسیار هشداردهنده است و معلوم نیست در حال زمینهسازی برای چه چیزی هستند.
موضوع خطرناک دیگری که همین روزها رخ داد، ورود تعدادی از نیروهای النصره از مناطق تحت اشغال اسرائیل به شهرک الحضر سوریه برای حمله به فرقهی موحد دروز بود. این نشاندهندهی شیوهی عملکرد اسرائیل در این موضوع است که میکوشد بدون قبول هزینههای جنگ، با کشاندن منطقه به جنگهای مذهبی، به ویرانیها دامن بزند. در هر صورت ما و ارتش و حکومت بهدقت مراقب تحرکات اسرائیل هستیم.
علت اصلی خشم سعودی، ایران است. اگر بخواهیم این اتفاقات را درست توصیف کنیم باید این را بگوییم و ما این خشم را درک میکنیم. همهی نقشهها و سرمایهگذاریهای سعودی در سوریه به باد رفت و داعشی که ساخته بودند رو به پایان است. همچنین نتوانستند حکومت جدید عراق را زمین بزنند و پروژهی جدایی کردستان که حامی آن بودند نیز ناکام ماند. جنگ یمن بیش از هزار روز است که استمرار یافته و هیچ نشانی از پیروزی یا دستاورد نیست و فقط خشم و بمباران و جنایتآفرینی است. امروز یمن تحت محاصرهی دریایی، زمینی و هوایی و درگیر یک گرسنگی بیسابقه در جهان است. اینها را حزب الله نمیگوید، سازمان ملل میگوید. چند روز پیش که موشک یمنیها به فرودگاه ریاض برخورد کرد، سعودیها گفتند این موشک را حزب الله لبنان از ایران تحویل گرفته و از فلان منطقهی تحت سلطهی حوثیها شلیک کرده است. این نشاندهندهی نگاه تحقیرآمیز ذهن سلطهگر سعودی به یمنیهاست. وقتی رهبر شجاع و شریف حوثیها میگوید ما به زودی پهپادهای کنترلشونده را وارد معادلهی نبرد میکنیم همه مسخرهاش میکنند. ولی بنده میگویم این اتفاق خواهد افتاد و خود همین یمنیها که شما تحقیرشان میکنید در طول این جنگ به فناوری ساخت این تجهیزات دست یافتهاند. وقتی کسی اندازه، شجاعت، عزم، ایمان، صبر و قدرت پیشرفت دشمنش را دست کم بگیرد، نتیجه همین میشود. مثل ماجرایی که در مورد قطر رخ داد و سعودی نتوانست به زانو درش بیاورد. در حالی که سعودی و قطر در موضوع بهار عربی در کنار یکدیگر بودند. در بحرین نیز شما جناب شیخ عیسی قاسم را به حصر خانگی انداختید و جوانان بحرین را اطراف منزلش کشتید اما امروز اطلاعات نشان میدهند دولت بحرین در لبهی پرتگاه ورشکستگی است و امیر بحرین آخر هر ماه برای جمعآوری پول حقوق ارتش و کارمندانش راهی سعودی و کشورهای مختلف میشود. این که یک دولت مردمش را در خیابانها بکشد و علمایش را به حصر بیاندازد، اسمش پیروزی نیست.
ایران در لبنان نفوذ دارد، همان طور که سعودی نفوذ دارد. لبنان نه خارج از حوزهی نفوذ ایران است و نه خارج از حوزهی نفوذ سعودی. اما یک تفاوت ریشهای وجود دارد. ایران مثل سعودی در مسائل داخلی لبنان دخالت نمیکند و نمیگوید چه کسی باید رئیس جمهور یا نخست وزیر باشد یا بودجه و نفت و گاز و برق را به چه کسی بدهید یا ندهید. سخنان حضرت برادر شیخ حسن روحانی در زمینهی نفوذ ایران در لبنان اشتباه ترجمه و بد فهمیده شد. بنده میگویم بله ایران در لبنان نفوذ دارد اما از این نفوذ برای دخالت در مسائل داخلی لبنان استفاده نمیکند. بنده باز هم همه را به این چالش دعوت میکنم که یک مثال برای دخالت ایران در مسائل داخلی لبنان بیاورید. مثال واقعی نه ادعا روی هوا. چنین مثالی وجود ندارد. دیروز یکی از دوستان در تلویزیون صحبت میکرد و به سعودیها میگفت اگر با ایران مشکل دارید بروید با ایران بجنگید، چرا خشمتان را روی لبنان خالی میکنید. دوستان به من گفتند چرا این حرف را میزند. من گفتم اتفاقا حرفش معمولی است. اگر سعودی از ایران خشمگین است، دلیل نمیشود بیاید لبنان را ویران کند. ما در لبنان اذعان داریم که سعودی اینجا نفوذ دارد. اما اگر منظور شما این است که ما در مقابلتان زانو بزنیم چنین نیست و هجمهی شما نیز نتیجهای جز شکست ندارد. بگذارید من کمی به سعودی کمک کنم. اگر منظور شما از بین بردن مقاومت است بدانید اگر تمام کرهی زمین زیر و رو شود و اسرائیل را هم وادار کنید به لبنان حمله کند، حزب الله از بین نمیرود. اما اگر منظورتان از این هجمه، تغییر رفتار حزب الله است، مثلا خروج حزب الله از سوریه که خب موضوع سوریه تمام شد. اگر هم منظورتان تغییر موضع ما در قبال یمن است، این موضع، سیاسی نیست بلکه یک موضع انسانی، اسلامی، اخلاقی، دینی، نژادی و عربی است که روز قیامت آن را به محضر الله خواهیم برد.
سعودی گفته است ما میخواهیم لبنان را از سلطهی حزب الله نجات دهیم. بنده نمیدانم آیا مردم لبنان تحت سلطهی حزب الله هستند یا نه، خودشان باید جواب دهند. اما در مورد عبارت نجات یک نکته دارم. نکند شما میخواهید مردم لبنان را مثل مردم یمن از دست گروههای مسلح سرکش و غیر قانونی نجات دهید؟ که نتیجهاش شده است دهها هزار شهید و صدها هزار مبتلا به وبا و کشتار و خونریزی و جنایت هر روزه. شما با این رفتارهایتان فقط به نخست وزیر ما و جریان وی و اهالی مذهب وی و همهی مردم لبنان توهین کردید. شما فقط میخواهید از سر خشم، لبنان را ویران کنید و اهل سنت را علیه شیعه و شیعه را علیه اهل سنت تحریک کنید. ولی نه، لبنان حقیقتا یک کشور آزاد، باثبات، باعزت و گرامی است که زیر بار زور نمیرود. شهدای ما به همین علت به شهادت رسیدند. شما به ما حمله کردهاید چون ما دستورات پادشاه معظم را نمیپذیریم. برخی رسانههای سعودی و خلیجی شما حتی بیانیهی جریان المستقبل را که خواستار بازگشت رهبرشان به لبنان شدند، تحمل نکردند و آن را خیانت تلقی کردند!
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران