بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در جشن دومین آزادسازی لبنان
| عربی | فیلم | صوت |بخشهایی از متن بیانات:
فرازها:
در ۳۱ آگوست، سالروز جنایت ربودن امام موسی صدر از میان امتش و خانوادهی شریفش، کسی که بزرگمرد امت و امتی در یک مرد بود و افقها و آرزوهایی در سطح امت داشت و ضمانت گردآمدن و وحدت بود، مطلب تازهای غیر از آنچه برادر بزرگترمان استاد نبیه بری دیروز گفت، ندارم. به ایشان میگویم ای سید و امام و رهبر و معلم ما، همگی ما در جنبش امل و حزب الله فرزندان تو هستیم. راه تو را ادامه دادیم و خواهیم داد و آن را حفظ کردیم و خواهیم کرد؛ راهی که عبارت است از مقاومت، آزادسازی، توسعه و پاسداری از لبنان و صیانت از یکپارچگی و امنیت و همزیستی آن و دفاع از مرحومان مستضعف و رابطهی خوب با سوریه و دفاع از قدس. فرزندان تو و عزیزانت برای ادامه دادن این مسیر هزاران شهید دادند و مسیرشان را تغییر ندادند و نخواهند داد. ما امیدواریم تو بازگردی و بار دیگر امام و رهبر و الهامبخش و معلم و هدایتگر این مردم باشی و آنان را به مسیر حق و پیروزیها رهنمون شوی. تکرار میکنم این آزادسازی دوم و پیروزی اخیر نیز همچون آزادسازی ۲۰۰۰ و پیروزی ۲۰۰۶ بخشی از ثمرهی کاشتههای تو بود.
دومین آزادسازی یک جشن پیروزی ملی تازه است. بنده میکوشم به پروندههای روز نپردازم و برای ثبت شدن در تاریخ، به توصیف کامل این پیروزی بسنده کنم. چون اگر چیزی را فراموش کنم حتی اگر در مراسمهای بعدی دربارهاش صحبت کنم به اندازهی امروز اهمیت ندارد. تروریستها در مناطق شمالی و شرقی لبنان حضور یافته بودند. ارتش توانست مرزهای شمالی را ایمن کند اما در مرزهای شرقی مشکل وجود داشت و این منطقه به یک تهدید واقعی علیه لبنان تبدیل شده بود. گروههای تکفیری تصمیم داشتند وارد لبنان شوند و حد اقل چنانکه خودشان گفتند بقاع و هرمل را اشغال کنند و اینها سرزمین اولیهی حکومتشان باشد. اینها را همه خودشان گفتند. بنده چیزی از خودم اختراع نمیکنم. تکفیریها از مناطق حضورشان روستاها و شهرکهای لبنان را بمباران میکردند و خودروهای بمبگذاریشده و نیروهای انتحاری میفرستادند و این موضوع تا پیش از عملیات آزادسازی ادامه داشت. لبنانیها مثل همیشه دربارهی شیوهی مقابله با تهدید تکفیریها اختلاف نظر پیدا کردند. همچنان که در زمینهی مبارزه با واضحترین دشمن یعنی اسرائیل، اختلاف نظر دارند. سه گزینه وجود داشت: اول، عدم دخالت و عدم تشخیص ماهیت نبرد. دوم، دخالتهای ایجابی مثل کمک به برخی گروهها و فرستادن غذای گرم و… . سوم، ورود به نبرد.
گروههای تکفیری تهدید کردند که به دو شهر به اصطلاح خودشان صلیبی رأس بعلبک و قاع حمله خواهند کرد. آنها با این کار میخواستند دست به ارعاب بزنند و اگر موفق شدند کسانی را گروگان بگیرند، با زندانیهایشان داخل لبنان مبادله کنند. ما از ابتدای تصمیممان برای پاکسازی منطقه، همهی نهادهای رسمی را در جریان قرار دادیم. فرماندهی ارتش لبنان نیز آمادهی ورود بود اما ملاحظاتی در تصمیمسازی سیاسی وجود داشت که موجب تردید شد و این مسئولیت بر عهدهی ما قرار گرفت. مثل همیشه بحث شد که این آزادسازی صحنهسازی بوده است یا نه. دهها نفر به شهادت رسیدهاند و اینها میگویند صحنهسازی بوده است! در هر صورت ما میخواستیم آزادسازی بلندیهای شرق لبنان به زمستان نیافتد چون هزاران نفر از سربازان ارتش لبنان و سوریه و مقاومت در پایگاههای مملو از برف، ناچار به مرزبانی بودند. بله، برخیها در سواحل بودند و چندان برایشان تفاوتی نداشت. پس از آزادسازی بلندیهای عرسال، به صورت رسمی به ما اعلام شد که بلندیهای رأس بعلبک را ارتش لبنان آزاد خواهد کرد. ما نیز گفتیم ما در خدمت شما هستیم. بنده در پاسخ، این جمله را به مسئولان گفتم که: چه خوب که «ختامه مسک» این ماجرا به دست ارتش لبنان صورت بگیرد. و اینگونه پروژهی حکومت داعش در لبنان نابود شد. گرچه نمیتوان پروژهی تکفیر را در سوریه و لبنان تفکیک کرد اما بنده فعلا در حال صحبت دربارهی بخش لبنانی این ماجرا هستم.
دومین آزادسازی، نمونهای از تصمیمگیری سیاسی مستقل بود. بنده با دقت صحبت میکنم و ان شاءالله چیزی را جا نیاندازم. همچنین میتوانیم این تصمیم را یکی از دستاوردهای رئیس جمهور جدید، ژنرال میشل عون بنامیم. مرد شجاع و فرمانده مستقلی که سرسپردهی هیچ سفارتی نیست. بنده باید همینجا عرض کنم که پس از عملیات آزادسازی بلندیهای عرسال، سفارت آمریکا رسما ناراحتی و خشمش را از این عملیات به مسئولان لبنان ابلاغ کرد و گفت نباید اجازهی انجام این عملیات به حزب الله داده میشد. پس از گرفته شدن تصمیم تکمیل آزادسازی توسط ارتش از سوی حکومت لبنان، آمریکاییها بار دیگر آمدند و گفتند نباید این عملیات صورت بگیرد و تهدید کردند که اگر این عملیات انجام شود، کمکهایشان را به ارتش لبنان قطع خواهند کرد. اینها راز نیست. ملت حق دارند این چیزها را بدانند و بدانند که چه کسی در حال بازی کردن با خونها و سرنوشت ماست. نهایتا آمریکا پیشنهاد داد حد اقل این عملیات تا سال آینده عقب بیافتد اما خدا میدانست چقدر ما باید تا رسیدن سال آینده کشته و هزینه میدادیم. اگر حکومت تصمیمش را پس گرفته بود دیگر نه حکومتی معنا داشت، نه ارتشی و نه اعتمادی به حکومت چون حکومتی که تصمیماتش را آمریکاییها ملغی کنند دیگر حکومت نیست. شورای عالی دفاع با حضور مسئولان حکومتی و فرماندهان نظامی جلسه گذاشت و همگی انجام این عملیات را تصویب کردند. همچنین باید انصاف بدهیم و بگوییم که نخست وزیر نیز با تداوم تصمیم قبلی موافقت کرد. همهی اینها یک آغاز تازه و بسیار نویدبخش هستند. همچنین دیروز و پس از این تصمیم سیاسی مستقل و آزادسازی دوم، ژنرال عون دربارهی بخش دیگری از خاک لبنان صحبت کرد که همچنان تحت اشغال است یعنی مزارع شبعا و تپههای کفرشوبا که در اشغال اسرائیل هستند. بنده حکومت لبنان را به اعلام جنگ علیه اسرائیل فرا نمیخوانم اما از آنها درخواست میکنم رسما جلسه بگذارند و یک نقشهی جدی کامل سیاسی تربیتی دیپلماتیک و امنیتی برای آزادسازی این بخش باقیمانده طرح کنند.
همچنین باید از جانفشانیهای عظیم ارتش سوریه از ابتدا تا انتهای حوادث قدردانی کنیم. واقعیت آن است که در عملیات اخیر آنها به خاطر لبنان جنگیدند. صراحتا بگویم که آنها به واسطهی درخواست ما وارد این نبرد شدند اگرنه جنگ در این منطقه فعلا اولویت فرماندهان سوریه نبود. ما سراغ سران سوریه رفتیم و گفتیم اینها لبنان را تهدید میکنند و موجب جنگ فرسایشی هستند. همچنین در زمینهی مذاکره این اولین بار بود که در سوریه با داعش گفتگو میشد. بنده شخصا به سوریه و نزد جناب بشار اسد رفتم و گفتم این یک موضوع ملی انسانی و مورد اجماع لبنانیهاست و جز از طریق این مبادله و سازش قابل حل نیست. همهی اطلاعات سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی لبنان و حزب الله و کسانی که خودشان را تسلیم کردند بینتیجه بوده است. جناب بشار اسد گفت:«گفتگو با داعش من را ناراحت میکند اما اشکالی ندارد. اگر دولت لبنان خواستار مذاکره است، درخواست رسمی بدهد.» همان چیزی که بعدا بنده در سخنرانی گفتم و برخی گفتند سید میخواهد مذاکره با سوریه را به دولت لبنان تحمیل کند. سپس گفت:«و اگر حزب الله مذاکره میکند که خودتان میدانید.» چیزی که بنده در مورد هماهنگی میان دولت سوریه و لبنان گفتم تحمیل نبود، نظر ما بود. ما نظرمان را بدون هیچ تحمیل و توهینی بیان میکنیم. همچنان که صراحتا میگوییم ما خواستار تداوم این کابینه هستیم.
نظر ما در زمینهی مذاکره با سوریه به این خاطر است که آخرین کشور نباشیم. امروز فرانسه، انگلیس، آلمان و کشورهای اروپایی روابطشان را با سوریه از سر گرفتهاند و حالا این جناب اسد است که برای آنها شرط میگذارد. اولویت آمریکاییها نیز از میان بردن داعش است. مخالفان سوری نیز فضای جدیدی را مطرح میکنند. کشورهای خلیج نیز به صورت پشت پرده خطوطی را گشودهاند. شما میگویید منافع ملی در برقراری برخی روابط با سعودی است و ما نیز میگوییم منافع ملی در برقراری برخی روابط با سوریه است چون امروز همهی کشورها در حال ترتیب دادن روابط هستند و ما عقب میافتیم.
از رهبر، رئیس جمهور، کابینه، مجلس، ملت، نیروهای مسلح و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نیز به خاطر حمایت همیشگی از مقاومت و سوریه و عراق که این پیروزیها را در پی داشته است، تشکر میکنیم. همچنین به عراقیها بابت آزادسازی کامل تل عفر تبریک میگوییم؛ منطقهای که فجیعترین جنایتهای داعش و کشتارهای دستهجمعی و ویران کردن مساجد و کلیساها و مزار پیامبران در آن رخ داده بود. همچنین از ایران به خاطر حمایت بدون شرط و بدون دخالت از ارتش لبنان متشکریم. و چنانکه میدانیم ایران به پیامدهای این موضعگیریها گرفتار شد.
فارغ از اینکه در نبرد دومین آزادسازی میان طرف سوری و طرف لبنانی هماهنگی وجود داشت یا نه، این آزادسازی اسرائیل را آزرده کرد. اسرائیل امروز برای یتیمانش یعنی گروههای تکفیری میگرید و سراغ سردمداران آمریکا میرود تا فشار بیشتری بر ایران بیاورند. همچنین سراغ روسیها میرود که بتوانند منافع بیشتری را برای اسرائیل در لبنان و سوریه تضمین کنند. و مستقیما ایران را تهدید به جنگ میکند. البته اولویت اسرائیل بهکارگیری دیگران است، نه ورود مستقیم به جنگ. مثلا نمایندهی تازهی ایالات متحده در شورای امنیت از خود اسرائیلیها اسرائیلیتر است! آمریکا و انگلیس اخیرا تلاش کردند قطعنامهی ۱۷۰۱ [قطعنامه آتشبس جنگ ۳۳ روزه] را تعدیل کنند و نقش نیروهای یونیفل را به نفع اسرائیل تغییر دهند. دولت لبنان مخصوصا وزیر خارجه با کشورهای عضو دائم شورای امنیت تماس گرفت و موضع لبنان و عدم پذیرش این تعدیل را اعلام کرد. همچنین باید از برادران وزارت امور خارجهی ایران در این زمینه تشکر کنیم. در پایان، این طرح آمریکا و انگلیس شکست خورد. متأسفانه در شورای امنیت هیچ کس به نقض حریمهای دریایی و هوایی و زمینی هرروزهی اسرائیل توجهی نمیکند. همچنین در زمینهی گروگانگیری کشاورزان. اگر یک گاو از سمت اسرائیل به لبنان بیاید در شورای امنیت روی آن بحث میکنند اما اگر یک کشاورز لبنانی چند روز گروگان اسرائیل باشد هیچ کس هیچ حرفی نمیزند چون گاوهای اسرائیلی برای آمریکاییها ارزشمندتر از انسان لبنانی هستند.
پاسداری از مرزهای لبنان مسئولیت ارتش است و ما هیچ روزی ادعا نکردهایم که مسئولیت ماست. همچنین در زمینهی بازداشتیان امنیتی، ما خواستار محاکمهی سریع آنها هستیم که اگر گناهکار هستند، مجازاتشان آغاز شود و اگر گناهکار نیستند، آزاد شوند. ما از حکومت درخواست میکنیم ارزش همهی مناطق برایش برابر باشد و کشور برایش قلب و غیر قلب نداشته باشد. بقاع بخشی عزیز در لبنان است، همچنین استان شمالی عکار که در زمینهی محرومیت با این استان شریک است. ما خواستار توسعهی متوازن کشور هستیم. امنیت داخلی، اجتماعی و اقتصادی وظایف حکومت هستند و مقاومت جایگزین حکومت نیست. دقیقا به همین علت همه وظیفه دارند با حکومت به صورت ایجابی و با خطاپوشی برخورد کنند.
پروژهی تکفیر در منطقه در حال فروپاشی است و خط مقاومت با کمک روسیه توانستهاند آن را به این مرحله برسانند. اما قطعا لبنان پیروز و مقاومت با فشارهای بیشتری مواجه خواهند شد. امروز عدهای میکوشند حزب الله را یک نیروی ویرانگر جلوه دهند. میگویند بسیار خب، از گروههای تکفیری رها شدید و حالا ما میخواهیم به شما کمک کنیم از دست حزب الله رها شوید. اما این کمک به علت خیرخواهی برای ملت یا کشور لبنان نیست بلکه به علت خیرخواهی برای اسرائیل است. امروز دولت آمریکا خودش ویرانگرترین نیروی جهان است. معلوم نیست این اختلاف ترامپ و رئیس جمهور کرهی شمالی کرهی زمین را به کجا خواهد کشاند. ترامپ همچنین روابط را با روسیه و چین به بدترین سطح رسانده است. موضوع جنگ با ونزوئلا و افغانستان تازه شده است. آمریکا از اختلافات میان عربها حمایت میکند در حالی که همه میدانند بحرانهای میان کشورهای عربی اگر آمریکا بخواهد در نیم ساعت و با یک غمزهی ترامپ یا یکی از نزدیکان ترامپ حل میشود. جنگ یمن و بمبارانهای هولناک نیروی هوایی عربستان اگر آمریکا بخواهد در نیم ساعت تمام میشود. آمریکا حتی به پاکستان، همپیمان تاریخی خودش و ارتش و ملت و حکومت این کشور چنان اهانت کرده است که چند روز پیش شاهد یک تظاهرات میلیونی در این کشور بودیم. در چنین شرایطی ما در لبنان تنها در پی ثبات، همگرایی و یکپارچگی هستیم تا بتوانیم بدون لغزش از این برهه عبور کنیم. خواهش میکنیم هیچ کس خارجیها را علیه ما تحریک نکند. در هر صورت ما یک بخش بزرگ و اصلی و جداییناپذیر در این کشور هستیم. ممکن است تیری که از خارج به سوی ما شلیک میشود کمانه کند و به خود شما بخورد یا ممکن است به هر دومان بخورد.
دومین آزادسازی میوهی ایمان، صبر، جهاد خونین و مداوم و شجاعت شهیدان و جوانان و عزیزان و جگرگوشههای شما مردم بود. شما این گزینهی صحیح را انتخاب کردید و با توصیهی متقابل به حقیقت و با بصیرت نافذ و با سر زیر برف نکردن توانستید این پیروزی را به دست بیاورید. ما مرزبانی جوانان شما را در برف و کوران قلهها و کاروانهای شهدا را در هر شهر و روستا و حومه و موضعگیریهای خانوادهها و همسران و فرزندان شریف شهدا را فراموش نمیکنیم. دومین آزادسازی همچون آزادسازی اول ثابت کرد که هزینهی مقاومت بسیار از هزینهی تسلیم کمتر است. این عید متعلق به همهی مردم لبنان و در صدر همه، شماست. آن را با سعادت و عزت بزرگ بدارید. همچنین از همهی مقاومان عزیز همهی گروههای مقاومت و فرماندهان و شهدا و مجاهدان تشکر میکنیم. دشمنانی که برای دور کردن مردم از ما برنامهریزی میکنند بدانند نوجوانان ما سنشان را میشمارند تا به ۱۶ برسد و بتوانند به مقاومت بپیوندند و تا به ۱۸ برسد تا بتوانند به جبهه بروند. درود و سلام من بر همهی شما عزیزان. جهان بداند که این کشور با مردان و زنان و ارتش و مقاومان و قهرمانانش ایمن شده است. هر کس تصمیم دارد بخشی از این خاک را اشغال یا به آن دستدرازی کند بداند که دستش قطع خواهد شد. در این کشور یک ارادهی ملی قدرتمند وجود دارد که سرسپردهی هیچ کس و زیر منت هیچ کس نیست. این ملت لایق رسیدن به این سطح هستند و دوران تحقیر این ملت گذشته است.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران