بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در مصاحبه با روزنامهی جام جم ایران
| فارسی | فیلم |غرقی: طی 25 سال گذشته زندگی شما زندگی بسیار سختی بوده است، مردم دوست دارند بدانند طی این 25 سال به شما چه گذشته است با توجه به شرایط امنیتی که به شما و خانواده شما تحمیل شده است، آیا خانواده شما از این وضعیت خسته نشدهاند؟
سید حسن نصرالله: انسان به وضعیت عادت میکند، اولا خانواده به این وضعیت عادت کردهاند بویژه همسرم و همینطور فرزندانم. تعداد خانواده ما زیاد نیست و بیشتر فرزندان من ازدواج کردهاند و به طور مستقل و جدای از ما زندگی میکنند. تنها یک فرزندم با ما زندگی میکند. در 25 سال گذشته با شرایط امنیتی، سیاسی و اجتماعی که برایمان پیش آمده سازگار شدهایم و اوضاع زندگی خود را بر این اساس تنظیم کردهایم بهگونهای که توانستهایم با آن کنار بیایم و یک زندگی قابل تحمل داشته باشیم. بنابراین ما راضی به رضای او هستیم و مقدرات الهی را برای خود نعمت میدانیم و در این مورد گزینه دیگری در پیش رو نداریم چون این مسئولیت را پذیرفتهایم. و راهی جز پذیرش آن و ادامه وضعیت موجود نداریم و این حداقل کاری است که میتوانیم در راه خدای متعال انجام دهیم. من به شما و همه کسانی که این سوال را مطرح میکنند اطمینان میدهم که نگران این مسیر نباشند. برخی تصور میکنند مثلا فلانی و خانوادهاش زندگی سختی دارند و ناراحتند و خسته شدهاند، نه اینطور نیست ما این مشکل را از مدتها پیش حل کرده و با پذیرش این وضعیت با آن کنار آمدهایم و اکنون اوضاع برای ما بسیار عادی و طبیعی شده است و از نظر روحی و عاطفی همانند دیگر مردم زندگی عادی داریم (به فارسی) یعنی نگران ما نباشید.»
غرقی: شما اینطور که من اطلاع دارم دارای پنج فرزند بودید که یکی از آنها آقای محمدهادی شهید شدند و یکی از خیابانهای لبنان هم به نام ایشان است، اما سه فرزند پسر و یک فرزند دختر شما در حال حاضر چه کاری انجام میدهند و آیا آنها ازدواج کردهاند و فرزندی که پیش شما مانده است، کدام است؟
سید حسن نصرالله: از کوچک شروع میکنم، کوچکترین آنها نامش محمدمهدی است و حدود 15 تا 16سال دارد و در دبیرستان مشغول تحصیل است و طبعا هنوز مجرد است و به تحصیل خود ادامه میدهد. فرزند بزرگتر از آن محمدعلی است که ازدواج کرده و دو فرزند دارد و در تشکیلات حزبالله کار میکند، یعنی در یکی از واحدهای حزبالله مشغول است. پس از او ، دخترم زینب است که ازدواج کرده و او نیز چهار فرزند دارد و دانشجوی حوزه و دانشگاه است و او هم در خانه خود به صورت عادی زندگی میکند.»
غرقی: شنیدم همسر زینب خانم، محافظ شماست، همینطور است؟
سید حسن نصرالله: نه درست نیست. او جزو تیم همراه من نیست. او نیز در تشکیلات حزبالله کار میکند و به دور از هر گونه ارتباط مستقیم با من. اصولا من تمایل ندارم نزدیکانم به صورت مستقیم با من کار کنند. ارتباط او با من این است که او داماد من است همانند ارتباط فرزندم یا دوستم یا برادرم با من و فرزند بزرگترم هم محمدجواد است که او نیز ازدواج کرده و چهار فرزند دارد و طبعا به صورت مستقل زندگی میکند و در تشکیلات حزبالله مشغول است.
غرقی: آیا پیش آمده که تا به حال خانوادگی دور هم و با هم سر یک سفره بنشینید و غذا بخورید و گفتوگو کنید؟
سید حسن نصرالله: بعضی مواقع پیش میآید اما کم.
غرقی: کدام یک از فرزندانتان سیاسیتر هستند، در خانه مینشینید چه بحثهایی میکنید؟
سید حسن نصرالله: فرزندان یا نوههایم اگر سوال سیاسی داشته باشند آن را از من میپرسند، یعنی حتی برخی از نوههایم درحال حاضر مثلا 9 یا ده یا 11 سال سن و به مسائل سیاسی توجه دارند، چرا که در لبنان حتی کودکان نیز به مسائل سیاسی توجه دارند. اما معمولا درباره مسائل سیاسی صحبت نمیکنیم چرا که با فاصله زمانی یکدیگر را میبینیم و به مسائل خانوادگی و اجتماعی و مسائل کلی میپردازیم و به سوالات دینی و فرهنگی آنها پاسخ میدهم.
غرقی: آخرین باری که به طور دسته جمعی دور هم نشستید کی بود؟
سید حسن نصرالله: نمیتوانم به شما بگویم.
غرقی: شما ورزش هم میکنید؟
سید حسن نصرالله: کم ورزش میکنم بویژه در دوره اخیر؛ به علت فشار کار در ماههای اخیر، حتی مقدار کمی که ورزش میکردم هم نیز متاسفانه کنار گذاشتم، اما انشاء الله آن را از سر خواهم گرفت
غرقی: چه ورزشی را دوست دارید؟
سید حسن نصرالله: ورزشی را که دوست دارم نمیتوانم به آن بپردازم. من در گذشته در زمان جوانی فوتبال را بسیار زیاد دوست داشتم، اما طبعا سالهاست که نمیتوانم بازی کنم. زمانی که وارد حوزه علمیه شدم با گروهی از طلبهها فوتبال بازی میکردم، اما الان اینگونه نیست. الان تنها ورزش در دسترس، پیادهروی است، اما پیادهروی بر روی دستگاه ترد میل نه در فضای باز.
غرقی: شما به دلیل مسائل امنیتی مجبورید از تلفن همراه و تلفن ثابت یا از فضای مجازی دور باشید، این فاصله به شما به لحاظ کسب اطلاعات لطمه نزده است؟
سید حسن نصرالله: نه، چرا که اولا وسایل متعددی وجود دارد، رسانههای داخلی و بینالمللی، همه چیز در رسانه ها ذکر میشود. همه رسانههای خبری و شاید اکثر آنها را دنبال میکنم. یعنی هم خبرگزاریها و رسانههای داخلی و هم رسانههای خارجی، البته بیشتر رسانههایی را که اخبار را به صورت فوری اعلام میکنند. ثانیا. درست است که من از ارتباط مستقیم با اینترنت دور هستم، اما از آنچه در رسانه ها گفته و آنچه منتشر میشود مطلع هستم یا حتی ویدئوهای کوتاه را دنبال میکنم و برادرانمان در دفتر هر روز به کپی کردن آنها چه روی کاغذ و چه روی سی دی اقدام میکنند و من از آنچه در شبکههای اجتماعی یا پایگاههای اینترنتی خبری ارائه میشود اطلاع دارم و همچنین کلیپهای ویدئویی را به صورت روزانه نگاه میکنم.
غرقی: درخصوص رخدادها، ما شبکه ارتباطی امن یا تقریبا امنی داریم که میتوانم در هر مکان در لبنان با هر مسئول در حزبالله گفتوگو کنم در این خصوص هیچ منع امنیتی وجود ندارد با جنوب با بقاع با دورترین روستاها تماس میگیرم و اگر چیزی داشته باشند، میفهمم و از آنها سوال میکنم و مشکلی در این خصوص نداریم.
سید حسن نصرالله: با شمار زیادی از مسئولان حزبالله دیدار میکنم. برخی تصور میکنند من در یک نقطه زیر زمین مینشینم و گاهی با دیگران دیدار میکنم. نه این درست نیست. گاهی اوقات همه وقت روزانه من به صورت مداوم در حال دیدار با مسئولان حزبالله و برادران و حتی روحانیونی میگذرد که از مناطق دیگر میآیند، حتی با شخصیتهای سیاسی. طبعا بیشتر این دیدارها به دور از رسانهها انجام میشود. مینشینیم تبادل نظر و گفتوگو میکنیم و مسائل را میشنویم و برای همین در تماس دائمی برای فهمیدن جزئیات حوادث و رویدادهایی هستیم که رخ میدهد.
غرقی: اما روزنامه و تلویزیون که مشکلی ندارد و میتوانید بهراحتی به آن دسترسی داشته باشید؟
سید حسن نصرالله: بله طبیعی است.که به روزنامهها و رادیو تلویزیون دسترسی آسان دارم. حتی گاهی وقتها من به بسیاری از مناطق میروم. برخی تصور میکنند من نمیتوانم از محل سکونتم خارج شوم . نه میتوانم اما به صورت غیرعلنی. یعنی به صورت عادی در خیابان راه نمیروم، به شکل غیرعلنی حضور مییابم و میتوانم به هر جایی بروم و مردم و اماکن را از نزدیک ببینم.
غرقی: آخرین باری که در ملأعام ظاهر شدید کی بوده است؟
سید حسن نصرالله: روز دهم محرم گذشته.
غرقی: مردمی که شما را یکدفعه میبینند و مینگرند که سیدحسن نصرالله جلوی آنها ظاهر شده است چه احساس و برداشتی دارند، شما چه احساسی به آنها دارید؟
سید حسن نصرالله: من و آنها احساسات دوستی و مودت و احترام متقابل را به یکدیگر ابراز میکنیم. آنها احساسات خویش را بیان میکنند و من هم از این احساسات استقبال میکنم. اما آنها معمولا نگران من هستند و اظهار میکنند که من زیاد در ملأ عام نباشم تا خطری متوجه من نباشد و زیاد با آنها صحبت نکنم و حتی برخی حاضران به من اشاره میکنند که شتاب کن برو و اینگونه آشکارا در معرض دید نباش.
غرقی: شما گفتید که برخی از اخبار مهم را به صورت دست نوشته برای شما میآورند و به شما اطلاع میدهند. شما نگران نیستید که این اطلاعات نادرست باشد و در تصمیمگیریهای شما تاثیری بگذارد؟
سید حسن نصرالله: غالبا ما درستی اطلاعات را ارزیابی و درباره آن تحقیق میکنیم بویژه از طریق رسانهها. من همیشه به برادرانم میگویم باید در خصوص هرگونه اطلاعاتی که از رسانهها دریافت میکنند، اطمینان حاصل کنند. زیرا متاسفانه امروزه نمیتوان بسیاری از چیزهایی را که عنوان میشود مورد وثوق و اطمینان قرار داد. ما منتظر میمانیم تا اخبار تائید شوند. منتظر دیگر رسانههای رقیب و حتی مخالف خود میمانیم یا اینکه با طرفهای ذیربط تماس میگیریم تا درستی یا نادرستی اخباری را که گفته شده است، مشخص کنیم.
غرقی: شما میبینید که دور بودن از فضای مجازی در حال حاضر یک فاصله اطلاعاتی میان شما و جامعه ایجاد میکند، از طرفی هم شما به طور مدام نمیتوانید در ملأعام حضور پیدا کنید، آیا این روی تصمیمگیریهای شما که باید بر اساس منطق و مسائل روز جامعه باشد؛ تاثیر نمیگذارد؟
سید حسن نصرالله: من دور نیستم. خدمت شما عرض کردم. حتی مطالبی را که در پایگاههای ارتباط اجتماعی نوشته میشوند یعنی مطالبی که افراد عادی درباره موضوعات مهم مینویسند، برادران برای من کپی آن را میآورند و من تصاویر را ملاحظه میکنم و اخبار و مقالات را به طور مستقیم میخوانم. در هر حال، تاکنون بنا بر تجربه، ما از 25 سال گذشته، با شرایط دشوار و مسائل پیچیدهای روبهرو شدهایم. تاکنون شکر خدا، تصمیماتی که رهبران حزبالله اتخاذ کردهاند و من نیز یکی از آنها به شمار میآیم؛ تصمیماتی عاقلانه، درست و خوب بوده است.
غرقی: شما به مرحوم آیتالله بهجت ارادت ویژهای داشتید. چه ویژگی از شخصیت ایشان شما را مجذوب خود کرده بود؟
سید حسن نصرالله: تواضع، سادگی، مختصرگویی، صداقت عجیب، همچنین شفافیت و صراحت بیان ایشان مرا تحت تاثیر خود قرار داده بود. شما وقتی روبهروی ایشان مینشستید، احساس میکردید همه چیز مقابل ایشان روشن و بیپرده است از افراد گرفته تا حوادث و آینده.
غرقی: چرا از ایشان به عنوان پدر معنوی حزبالله نام بردهاید؟
سید حسن نصرالله: بعد از ارتحال امام خمینی (رضوانالله تعالی علیه)، اغلب مقامات حزبالله، چشمانشان در موضوعات روحی و معنوی و عرفانی به سمت و سوی حضرت آیتالله بهجت متوجه و معطوف شد. آنچه که بیشتر مسئولان حزبالله را به این سمت و سو ترغیب کرد؛ رفت و آمدهای رهبری حضرت آیتالله خامنهای (دام ظله الشریف) با ایشان بود. زمانی که ما مشاهده میکردیم رهبری و ولی امر ما با آیتالله بهجت چنین تماسی دارند و مرتب به دیدار ایشان میرفتند؛ طبیعتا ما نیز تشویق میشدیم که بیشتر به سمت آیتالله بهجت (رضوان الله تعالی علیه) گرایش و تمایل داشته باشیم. به همین خاطر زمانی که برادران و مسئولان عالیرتبه و فرماندهان مقاومت و نیروها و رزمندگان حزبالله راهی ایران میشدند؛ به دیدار با آیتالله بهجت میرفتند و به پندها و نصیحتها، توصیهها و راهنماییهای ایشان گوش میدادند و بر اجرای این نصایح پافشاری داشتند و اغلب به نصایح ایشان پایبند بودند و از آن تاثیر میپذیرفتند.
غرقی: شما همان طور که در مصاحبه قبل هم اعلام کردید و بارها هم اعلام کردهاید، به رهبر انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیتالله خامنهای، علاقه ویژهای دارید، این علاقه بیشتر سیاسی، اعتقادی یا عاطفی است؟
سید حسن نصرالله: در درجه نخست علاقه اعتقادی، روحی و معنوی است و به طور طبیعی، عاطفی است و در نهایت علاقه سیاسی به منزله نتیجه آن است و من علاقه اعتقادی خاص به رهبر انقلاب دارم و این من تنها نیستم بلکه بسیاری از برادران و نمیگویم همه تا مبالغه نکنم، اما میگویم بسیاری از ما در حزبالله لبنان، اعتقاد ویژهای به حضرت آیتالله خامنهای داریم و این اعتقاد از تبلیغ دوستان ایرانی نیست، یعنی اینطور نیست که دوستان یا طرفداران ایرانی رهبر انقلاب، عامل این دوست داشتن باشند و مابه این شخصیت تعلق خاطر پیدا کنیم بلکه نتیجه تماس مستقیم و تجربه مستقیم خود ما با ایشان است. من و برادرانمان، در تماس مستقیم با رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران هستیم، البته از زمانی که رئیسجمهور بودند این ارتباط وجود داشت، یعنی در آغاز تاسیس و تشکیل مقاومت در لبنان در سال 1982 در زمان حیات امام خمینی (قدس سره الشریف) و ما در آن زمان، به ایران و نزد ایشان میرفتیم و ساعات زیادی نزد ایشان بودیم و به مسائل ما میپرداختند و این دیدارها پیوسته برگزار میشد و علاقه خاصی بود. بنابر این تجربه، ما از ایشان اوصاف ایمانی، تقوایی، دینی، اخلاقی، رهبری و شخصیتی دیدیم، به صورت آشکار و جذب ایشان شدیم و ایمان داریم که ایشان در جهان اسلام عالمتر، فقیهتر، نیرومندتر و شایستهتر برای عهدهداری این مقام یعنی مقام رهبری و پیشوایی هستند و ما با تجربهای که از ایشان داریم، به این موضوع اعتقاد داریم و از طریق اتفاقات و حوادث و آنچه از ایشان میشنویم و در حوادث مختلف میبینیم که ایشان رهبری است که از طرف خدا تائید و کمک میشود، ما به چنین چیزی یقین داریم و شکی در این باره نداریم که ایشان رهبری است که خداوند ایشان را تائید و کمک میکند و بر همین اساس ما ایشان را بسیار دوست داریم و در لبنان بسیاری در دعاهایشان نمیگویند از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر بیفزا بلکه میگویند مابقی عمر ما را بگیر و به عمر رهبر بیفزا و من یکی از آنان هستم و ما معتقد هستیم که بقای عمر شریف ایشان، به عنوان رهبر بزرگ، فواید و منافع بزرگی برای امت و اسلام دارد و از بقای هر یک از ما مهمتر است.
غرقی: با توجه به مراوادتی که با ایشان (مقام معظم رهبری) داشته اید، آیا خاطره ای یا ویژگی خاصی از ایشان در ذهن دارید؟
سید حسن نصرالله: به طور طبیعی هر کس از هر کشوری وقتی وارد ایران می شود و در برابر رهبر انقلاب اسلامی ایران می نشیند، خود را در برابر انسانی بشدت متواضع، مهربان و دوست داشتنی و عاطفی و پدری مهربان می بیند، برای مثال هنگامی که برای یک ساعت یا یک ساعت و نیم یا بیشتر یا کمتر، در برابر ایشان می نشینیم، ایشان به سخنان ما گوش می دهند، تبسم می کنند و از چشمانشان دوستی را مشاهده می کنیم؛ دوستی به خود انسان و دوستان و برادران در مقاومت. به گونه ای که حتی پدرانمان که ما را تربیت کرده و با ما زندگی کرده اند یا استادان ما در ۲۵ سال گذشته، این گونه با ما تعامل و برخورد نداشته اند، ایشان همواره با محبت، دوستی و احترام و اکرام و عاطفه که شان رهبر انقلاب است با ما برخورد کرده اند و این رفتار به خودی خود کافی است که ما را بدون حد و مرز جذب خود کنند.
غرقی: آمریکا و رژیم صهیونیستی تهدیدهای شما را همواره جدی می گیرند و نگرانند، این چه احساسی را در شما ایجاد می کند؟
سید حسن نصرالله: این بر آنچه که ما به آن ایمان داشتیم می افزاید، انسانی که به خداوند بزرگ ایمان دارد و به او توکل می کند و به وعده خداوند مبارک اعتماد دارد و تکلیف شرعی خود را انجام می دهد و در پی قدرتمند کردن امت اسلامی و مردم خود در مقابل دشمن است، خداوند متعال او را مورد حمایت همه جانبه قرار می دهد و دشمنانش را از او می ترساند و این در احادیث شریف ما از پیامبر و اهل بیت آمده است، آنان به ما گفته اند. پس هنگامی که ما می بینیم اسرائیلی ها تهدیدهای ما را جدی می گیرند و اطمینان دارند که بر آنچه می گوییم، می توانیم عمل کنیم، این بر باورهای ما می افزاید و ما پایبند به ایمان هستیم و به آنچه می دانیم و اعتقاد داریم عمل می کنیم.
غرقی: شما قبل از این که یک چهره سیاسی یا نظامی باشید یک چهره روحانی هستید. فکر می کنید کدام ویژگی شما نسبت به دیگری برتری دارد و دوست داشتید که اگر دبیرکل حزب الله نبودید چه کار می کردید؟
سید حسن نصرالله: اولا نمی توان جدا کرد یعنی به عنوان مثال نمی توان روحانی و سیاستمدار و نظامی گری را از یکدیگر جدا کرد و این جداسازی دقیق نیست. من همیشه احساس می کنم که یکی از طلبه های علوم دینی هستم و این مساله لحظه ای از من جدا نیست. زیرا در همه جلسه ها و دیدارهایمان و حتی در فعالیت سیاسی و جهادی و نظامی، خداوند تبارک و تعالی حاضر است. (در این زمینه) آیه قرآنی و روایات اهل بیت (علیهم السلام) و حدیث و موعظه ها، همه اینها وجود دارد. نفس عمل ما این است که علاقه مندیم عمل ما برای خداوند تبارک و تعالی باشد و این بیش از آن که جنبه سیاسی داشته باشد، جنبه روحانی و معنوی دارد.
غرقی: در بسیاری از دیدارهای داخلی و جلسه ها من به عنوان یک روحانی سخنرانی می کنم این گونه نیست که من همیشه درباره مسائل سیاسی سخن بگویم درباره مسائل دینی و اعتقادی و اخلاقی سخن می گویم، مانند هر طلبه ای که با برادرانش دیدار می کند یا این که منبر می رود. بله در سخنرانی ها در مناسبت های عمومی مثل مناسبت های سیاسی که مجموعه ای از شبکه های تلویزیونی پخش می کنند علاقه مندم و سعی می کنم که از زمان استفاده کنم تا درباره مسائل سیاسی سخن بگویم زیرا این فرصت برای بقیه برادرانم فراهم نیست که موضع سیاسی را بیان کنند و رسانه های گروهی آنچه را که آنها می گویند پخش کنند. اما به دور از رسانه های گروهی من نقش طلبه علوم دینی را برای جوانان و مردم و برادران و خواهران ایفا می کنم.
همچنین به طور دائم کتاب مطالعه می کنم و به دروس حوزوی گوش می دهم. امروزه شکر خدا فناوری کارها را آسان کرده. کامپیوتر و ضبط دروس در سی دی ها که همه اینها بخوبی در دسترس است. به همین علت احساس می کنم هر قدر هم که سیاستمدار یا نظامی شده باشم از طلبه های علوم دینی هستم و بر این کسوت می مانم.
این جنبه طلبگی همان طور که شما می گویید بر دیگر ابعاد غلبه دارد و این همان چیزی است که من آن را بیشتر دوست دارم. الان به بخش دوم سوال شما می پردازم، اگر دبیرکل نبودم و این مسئولیت را نداشتم، دوست داشتم همان طور که در گذشته بودم، از مسجدی به مسجدی دیگر و از حسینیه ای به حسینیه دیگری و از شهرکی به شهرک دیگری بروم و تدریس و سخنرانی کنم و در مساجد حضور داشته و با مردم در تماس باشم و در سطح تمایل شخصی، من این نوع فعالیت و کار را دوست دارم و آرزو دارم روزی فرا برسد تا به آن شرایط بازگردم که اگر چنین شود، این کار را انجام دهم.
غرقی: با توجه به این که به هر حال خیلی از محدودیت های امنیتی برای شما وجود دارد، مجبورید بیشتر در فضای سربسته باشید. وقتتان را چطور تنظیم می کنید که هم به کارهایتان برسید و هم به هر حال در فضای سربسته بودن به مدت خیلی زیاد، افسردگی و مشکلات زیاد روحی می آورد، طی ۲۵ سال گذشته اینها را چگونه حل کرده اید؟
سید حسن نصرالله: زمانی که انسان به خداوند تبارک و تعالی ایمان داشته باشد، همان طور که حضرت امام خمینی(ره) همیشه توصیه می کردند که احساس کنید خداوند حاضر و ناظر است، این مساله به برکت قرآن و دعا، پشت سر گذاشته و حل می شود. اتاق های بسته و مکان های بسته، بسته باقی نمی ماند. برعکس من به شما می گویم این فضای خاص یعنی بسته و شرایط امنیتی که در مورد من اعمال شده به من کمک کرده است تا بیشتر از زمان استفاده کنم زیرا قبل از این شرایط امنیتی، شما گرفتار بسیاری از تعارفات و دیدارهایی بودید که وقت گیر است اکنون به علت شرایط امنیتی من این کارها را انجام نمی دهم و دیگران هم وضع و شرایط امنیتی مرا درک می کنند و این به من فرصت می دهد تا از زمانی که دارم به بهترین شیوه ممکن در مسائل جدی استفاده کنم.
غرقی: آقای سیدحسن نصرالله من در خبرها شنیدم بعضی وقت ها نیاز است شما دو تا سه بار مکان زندگیتان را عوض کنید. آیا خانم شما از این وضعیت شکایت نمی کند؟ یا خود شما خسته نشدید؟
سید حسن نصرالله: همان طور که ابتدا به شما گفتم به این وضع عادت کرده ایم یعنی انسان در ابتدا مثلا در ماه ها یا سال های نخست ممکن است کمی احساس خستگی یا سختی کند، اما اکنون این وضعیت بخشی از عادت ها و زندگی عادی ما شده است.
غرقی: چگونه با اعضای خانواده خودتان ارتباط برقرار می کنید مثل پدر، مادر یا برادرها و خواهرها؟ بستگان را چطور می بینید و ملاقات می کنید؟
سید حسن نصرالله: از طریق تماس تلفنی بستگان از این امکان برخوردار هستند و من می توانم از این طریق با آنها صحبت کنم و هرازگاهی مکانی را فراهم می کنیم، همان طور که شما به اینجا آمدید و با هم دیدار کردیم این امکان برای آنها نیز وجود دارد.
غرقی: من چهار تا ماشین عوض کردم تا به اینجا آمدم.
سید حسن نصرالله: چه بسا هوای شما را داشته اند، برخی از اشخاص با پنج یا شش ماشین عوض کردن به اینجا می آیند.
غرقی: البته باعث افتخار من است که الان خدمت شما هستم.
سید حسن نصرالله: در هر حال این تدابیر ضروری است. ما همگی تابع تدابیر هستیم (این تدابیر در مورد همه اجرا می شود) یعنی حتی نزدیکان و خانواده، زیرا مساله امنیت مساله جدی ای است، یعنی نمی توانیم در آن مسامحه و سهل انگاری کنیم. شکی نیست که من عاشق شهادت هستم، اما جایز نیست که در مراعات اصول و ضوابط امنیتی تعلل کنیم و به نوعی به دشمنان یک پیروزی مجانی بدهیم. بنابراین همه تابع این تدابیر هستند. تا زمانی که همه، این تدابیر را اجرا و رعایت کنند، مشکلی نیست.
غرقی: الان در جامعه مد شده است وقتی در جمع مردم حضور پیدا می کنید مردم می خواهند با شما عکس بگیرند. این مزاحمتی برای شما ایجاد نکرده است؟
سید حسن نصرالله: چنین امکانی فراهم نیست، زیرا همیشه به خاطر مسائل امنیتی میان من و افراد فاصله ای وجود دارد. آنها نمی توانند خودشان را به من برسانند تا این که بخواهند با من عکس بگیرند.
غرقی: من زیاد وقت شما را نمی گیرم. در پایان از شما می خواهم بفرمایید چه پیامی برای خانواده های معظم شهدا و رزمندگان مدافع حرم دارید؟
سید حسن نصرالله: من به آنها می گویم که این احساس را داشته باشند که خداوند سبحان و تعالی به آنها نگاه ویژه ای دارد و از میان عزیزان آنها و دوست داشتنی ترین افرادشان اعم از فرزندان، برادران و همسران آنها، شهدا را انتخاب کرده است. در این جنگ بزرگ فرزندان، عزیزان و همسران آنها در دفاع از اسلام و امت اسلامی و همه ملت های منطقه و دفاع از مقدسات، «تاکید می کنم» در دفاع از مقدسات به شهادت رسیده اند.
خدا آن روز را نیاورد که همه ما از حضور در میدان ها، دست بکشیم چه در عراق و چه جاهای دیگر، من درخصوص میدان نبرد خاصی یا فقط از حزب الله صحبت نمی کنم، درباره خانواده همه شهدا چه در عراق، چه سوریه و چه لبنان و حتی برادرانی که در یمن می جنگند یا در هر عرصه و میدان دیگری حضور دارند، صحبت می کنم. اگر این گروه های تکفیری می توانستند بر این کشورها تسلط پیدا کنند، هیچ چیز باقی نمی ماند. نه مقدسات و نه عتبات مقدسه و نه حرم مقدس و نه مسجد شریف پیامبر(ص) و گنبد سبز آن و مقبره پیامبر(ص)، هیچ اثری باقی نمی ماند.
شما می دانید که حتی اجداد این وهابی ها، در قدیم می خواستند قبر پیامبر(ص) را به طور کامل ویران کنند اما قیامی که در جهان اسلام برپا شد و نگرانی آنها از واکنش ها، مانع از این کار شد. این اعتقاد آنهاست. اگر به این گروه های تکفیری اجازه داده می شد یا تسامح می شد، همچنان که مقبره و مقام حجربن عدی (سلام الله علیه) را در غوطه دمشق ویران کردند، با همه قبرهای انبیا و اولیا و عتبات عالیات ائمه و مقبره پیامبر(ص) و حتی خانه شریف کعبه نیز چنین کاری می کردند. این مساله از اصول و شالوده های فکری و فقهی آنان به شمار می آید. آنها اگر می توانستند حتی کعبه شریف را هم نابود می کردند.
این شهدا از اسلام و تمام مقدسات اسلامی دفاع کردند. آنها همچنین از آبرو و شرافت مسلمانان دفاع کردند. این یک نبرد بسیار بزرگ است. از طرف دیگر این که شهدا نزد خداوند سبحان هستند. انسان وقتی می داند که فرزند یا عزیز او در جوار خداوند و پیامبران او و رسول گرامی و اهلیت (علیهم السلام) و در بهشت خدا در امنیت و آسایش، آرامش و نعمت است، خوشبخت خواهد بود، نگران و اندوهگین و دردمند نمی شود، فقط بار عاطفی فراق و دوری می ماند که آن هم امری طبیعی است و با این ایمان می توان بر هر اندوهی فائق آمد. من به خانواده این شهدا، شهادت فرزندانشان را تبریک می گویم و از خداوند سبحان و تعالی می خواهم شفاعت آنان را در روز قیامت روزی ما گرداند.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران