بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان: بیانات در نشست جهانی علما در حمایت از مقاومت

بیانات

14 آبان 1394

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در نشست جهانی علما در حمایت از مقاومت

|فارسی|عربی|فیلم|صوت|
«
اگر فقط عملیات‌های انتحاری -نمی‌گویم استشهادی- را که از سال ۲۰۰۳ علیه مردم اهل سنت، شیعه و کرد عراق -اگر علیه آمریکایی‌ها بوده مبارک است.- و مساجد، کلیساها، حسینیه‌ها، بازارها، مدرسه‌ها، ضریح‌ها و… رخ داد و همچنین [عملیات‌های رخ داده در] افغانستان، پاکستان، سوریه، سال گذشته در لبنان، هر روز در نیجریه، یمن و دیگر مناطق جهان و تعداد آن جوانان را که باید برشان که خسر الدنیا و الآخره شدند خون بگرییم بشماریم این تعداد عملیات در کمال شفافیت برای نابودی اسرائیل کافی بود ولی برای نابودی ملت‌ها، جوامع، ارتش‌ها، اراده، هشیاری، حتی احساساتمان نسبت به یکدیگر و حتی مواضعمان نسبت به مسئله‌ی اصلی یعنی مسئله‌ی فلسطین به کار گرفته شد.
 از موضع تجربه‌ی مقاومت لبنان عرض می‌کنم: کسانی که امروز در میدان انتفاضه حضور دارند به هرگونه حمایت و پشتیبانی حتی از جنس کلمات، موضع‌گیری‌های رسانه‌ای و… نیازمندند. این حمایت‌ها بدون شک موجب انگیختگی، کمک و تقویت حاضران در میدان می‌شود.
  این تعداد بالا از عملیات در این مدت کوتاه، نشان‌دهنده‌ی روحیه‌ی جهادی استشهادی، جرأت، یقین و ایمانی است که می‌تواند جهان را انگشت به دهان کند.
  بدون شک جنبش یا انتفاضه‌ی جدید همه را شگفت‌زده و البته صهیونیست‌ها را در لایه‌ی دولت، مردم، ارتش و دستگاه‌های امنیتی غافلگیر کرد. به همین خاطر امروز زبان به ملامت یکدیگر گشوده‌اند. این نه در محاسباتشان بود و نه در پیش‌بینی‌هایشان و نه در پیش‌بینی‌های خبرچین‌هایشان در بخش‌های مختلف فلسطین اشغالی.
  برای فلسطینی‌ها چیز زیادی تغییر نکرده است چون همیشه در معرض تهدید، بازداشت، زندانی شدن و محاصره و کشته شدن هستند. در نتیجه زحمتی اضافه بر آن‌چه ده‌ها سال است گرفتار آن هستند به خود نمی‌دهند.
  این حوادث نشان‌دهنده‌ی یأس و نا امیدی نیستند. افراد مأیوس و نا امید رفتارهای دیگری از خود نشان می‌دهند: خضوع و قعود بیش‌تر و فرار به سوی مواد مخدر و… . اما حوادثی که امروز در خاک فلسطین رخ می‌دهد نشان‌دهنده‌ی درک و ایمان عمیق ایشان به گزینه‌ی مقاومت و نبرد است.
  اسرائیل فقط محصول پروژه‌ی صهیونیسم نیست. این طور نیست که یهودیان صهیونیست نشستند، کنفرانسی برگزار کردند و تلاش کردند کشور یا رژیمی را برای خود بسازند. بلکه محصول اراده‌ای بین المللی در آن دوران است و تا امروز همچنان از پشتیبانی بین المللی و مخصوصا پشتیبانی بی‌نظیر آمریکا در همه‌ی سطوح برخوردار است. اسرائیل خط مقدم نیروهای استکبار و استعمار قدیم و نوین جهان و نماینده‌ی پروژه‌ی استکباری و استعماری است که همه‌ی منطقه و ملت‌ها، فرهنگ، تمدن، منابع و توان امت را هدف قرار داده است.
 مسجد الاقصی و بیت المقدس اماکن مقدس فلسطینی هستند یا اماکن مقدس اسلام؟ اماکن مقدس مسیحی متعلق به فلسطین هستند یا مسیحیت؟ با این نگاه فلسطینی‌ها ده‌ها سال است در خط مقدم در حال دفاع از این امت هستند. امت باید این را بفهمد.
  اسرائیل معتقد است جهان وظیفه دارد از او پشتیبانی کند و این کمک‌ها صدقه و منت‌بردار نیست. معتقد است چون از منافع آن‌ها در منطقه‌ی ما دفاع می‌کند جهان این وظیفه را دارد. چند روز است صحبت از درخواست کمک ۵ میلیارد دلاری از آمریکا در ازای توافق هسته‌ای ایران است.
  رفتار این امت یک میلیاردی یا یک میلیارد و چهارصد میلیونی با این قضیه‌ی فلسطین یک رفتار منفی و ناموفق است.
  سال ۲۰۰۶ در جنگ جولای می‌گوییم جهان عرب و اسلام بسیار همدردی کردند. ولی بیایید مشخص کنیم و با عدد صحبت کنیم. یک تظاهرات ۱۰۰.۰۰۰نفره یا ۵۰.۰۰۰نفره در تمام جهان عرب و اسلام برای من بیاورید. این تمام کاری است که یک میلیارد و چهارصد میلیون مسلمان انجام دادند.
  بدون شک حوادث جدید بر خسارت‌های این نبرد افزود چون بسیاری از کسانی که می‌توانستند برای فلسطین تلاش سیاسی، رسانه‌ای یا نظامی و یا حمایت مالی یا لوجستیک انجام دهند امروز برای حفظ وجود خودشان درگیر نبردهای میدان‌های دیگر شده‌اند.
  امروز بسیاری از دولت‌های جهان عرب و اسلام اعتقاد دارند و متأسفانه این به ملت‌ها و حتی جنبش‌های اسلام‌گرا و دین‌داران سرایت کرده است که ما مسئولیتی در قبال فلسطین و مسجد الاقصی نداریم.
  نگوییم این مسئله برای ملت‌های جهان عرب و اسلام واضح است. نه، برادران و سروران، واقعا بسیاری از مردم و ملت‌ها شبهه یا حتی اعتقاد عکس پیدا کرده‌اند. معتقد نیستند که درباره‌ی فلسطین تکلیف شرعی و وظیفه‌ی دینی دارند.
  ما امروز به جایی رسیده‌ایم که اطرافیان فلسطین نه اعتقادی به مسئولیت، وظیفه و تکلیف دارند و دیگر احساس خطر هم ندارند.
  انسان وقتی به اطرافش نگاه می‌کند دردمند می‌شود که چگونه در گذشته امت توانست بیدار شود و ده‌ها هزار مجاهد را برای آزادسازی افغانستان از اشغال شوروی به افغانستان بفرستد، امکانات عظیمی را در اختیار آن‌ها قرار داد، پول‌های دولتی و شخصی بسیار زیادی خرج شد، وسایل بسیج در سرتاسر جهان اسلام فراهم شد. حتی خود فلسطینی‌ها به نبرد افغانستان جذب شدند. اما این مسئله در مورد فلسطین رخ نداد. الآن حد اقل در سوریه، عراق، یمن و حتی لیبی جنگ‌های گسترده‌ای در حال وقوع است. اسلحه، امکانات و میلیاردها دلار پول دولتی و شخصی صرف می‌شود، فتواهای مختلف صادر می‌شود و عملیات انگیزش بسیار عظیمی رخ می‌دهد. چرا این به نفع فلسطین صورت نمی‌گیرد؟
 اگر فقط عملیات‌های انتحاری را که از سال ۲۰۰۳ علیه مردم اهل سنت، شیعه و کرد عراق و مساجد، کلیساها، حسینیه‌ها، بازارها، مدرسه‌ها، ضریح‌ها و… رخ داد و همچنین [عملیات‌های رخ داده در] افغانستان، پاکستان، سوریه، سال گذشته در لبنان، هر روز در نیجریه، یمن و دیگر مناطق جهان و تعداد آن جوانان را که باید برشان که خسر الدنیا و الآخره شدند خون بگرییم بشماریم این تعداد عملیات در کمال شفافیت برای نابودی اسرائیل کافی بود.
  به جای این که بخشی از تلاش رسمی و رسانه‌های عرب صرف ایجاد نوعی بسیج با هدف دشمنی با اسرائیل و پروژه‌ی صهیونیسم شود آن‌چه در واقع از رسانه‌ها، تلاش‌های سیاسی و گاهی فعالیت‌های نظامی حاصل می‌شود تبدیل ملت فلسطین به دشمن، مخالف سیاسی یا ملتی دوست‌ناداشتنی است!
  امروز خیلی صریح روی این مسئله کار می‌شود که ملت‌های عرب و مسلمان به نقطه‌ای برسند که به سرنوشت یک ملت کامل هیچ اهمیتی ندهند. صحبت از کشور مستقل فلسطینی و… نیست. صحبت از ملتی تحت اشغال است.
  همچنین در یک دوره و باز هم در نتیجه‌ی اشتباهات در جنگ ایران و عراق بعضی‌ها تلاش کردند موضع ایران و ملت این کشور نسبت به مردم فلسطین را به دشمنی تبدیل کنند. از برخی اشتباه‌ها استفاده می‌کردند که فلانی یا فلانی در جنگ هشت ساله از صدام حسین حمایت یا پشتبانی کردند.
  وظیفه داریم در این زمینه تعارف نکنیم و واقعیت ملت فلسطین را معرفی کنیم. ملت مظلوم و ستم‌دیده‌ای که چندین دهه درد و رنج‌ها و چالش‌های امت و نه تنها خودش را متحمل شد. ملت مقاومی که ده‌ها هزار شهید داد و هزاران نفر از بهترین پسران و دختران جوانش زندانی‌اند. ملتی که بی‌سرپناه و آواره است. این جنبه‌های بشری، اخلاقی، جهادی، تاریخی و فداکارانه‌ای که ملت فلسطین آن را به نمایش می‌گذارد تصویری است که باید در هر شرایط و با وجود هر اشتباهی آن را معرفی کنیم.
  حوادث این سال‌ها و حوادث اخیر این ذائقه‌ی کلی را تغییر داد و به نبرد جنبه‌ی فرقه‌ای بخشید و کسی که امروز مسیحیان را تهدید می‌کند مسلمانان هستند. این بزرگ‌ترین خطر است. کسی این مسئله را علنا بیان نکرده است ولی ممکن است در یک لحظه کسانی در برابر این خطر تکفیری که به هیچ انسانی رحم نمی‌کند و به هیچ کس فرصت نفس کشیدن نمی‌دهد که فکر کند، برگردد یا برای ایستادن تجدید قوا کند، اسرائیل را همپیمان، پشتیبان، مدافع و حامی خود بیابند.
  بنده ادعا می‌کنم اگر مسائل این‌گونه پیش برود ما یعنی نبرد اساسی اصلی، خسارت خواهد دید. باید بکوشیم حد اقل جلوی این خسارت‌ها را بگیریم.
  باید این انتفاضه را حد اقل حد اقل شایسته‌ی دفاع از مسجد الاقصی و اماکن مقدس بیت المقس بدانیم.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

و الحمد لله رب العالمین و الصلات و السلام علی سیدنا و نبینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین و صحبه الاخیار المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.

علمای ارجمند، برادران و خواهران، السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته.

ابتدا از برادران دانشمند در اتحادیه‌ی جهانی علمای مقاومت به واسطه‌ی تشکیل این دیدار نیکو و پربرکت مشخصا در این زمان برای بیان حمایت، پشتیبانی و تأیید انتفاضه‌ی محترم و تازه‌ی فلسطین تشکر می‌کنم و بر آن‌ها درود می‌فرستم. همچنین از موضع تجربه‌ی مقاومت لبنان عرض می‌کنم که کسانی که امروز در میدان انتفاضه حضور دارند به هرگونه حمایت و پشتیبانی حتی از جنس کلمات، موضع‌گیری‌های رسانه‌ای و… نیازمندند. این حمایت‌ها بدون شک موجب انگیختگی، کمک و تقویت حاضران در میدان می‌شود. چه این که این افراد با خطر شهادت مواجه هستند و با وجود آن که یقین و ایمان دارند نیازمند آن هستند که بر ایمان و یقینشان به صحت انتخابشان و این که از این راه به خداوند (سبحانه و تعالی) می‌رسند افزوده شود.

بنده صحبت‌هایم را به دو بخش تقسیم کرده‌ام. بخش اول توصیفی و بسیار کوتاه است و بخش دوم تلاشی است برای فتح باب بعضی بحث‌ها.

بخش توصیفی:

امروز در فلسطین از جانب این ملت با یک مرحله‌ی مهم و جدید از تاریخ مقاومت، جهاد، مبارزه، انقلاب، انتفاضه یا هر چه شما بنامید مواجه هستیم. حوادث این روزها نشان‌دهنده‌ی یک روحیه‌ی جهادی عالی و والاست. روزانه یا تقریبا هر روز شاهد عملیات‌های استشهادی هستیم. ما می‌فهمیم که عملیات استشهادی یعنی چه؛ عملیات‌های حمله با چاقو یا خودرو که اکثرا به شهادت مرد یا زن مجری آن می‌انجامد. کسی که پا به این کار می‌گذارد می‌داند که به سوی شهادت گام بر می‌دارد. این تعداد بالا از عملیات در این مدت کوتاه، نشان‌دهنده‌ی روحیه‌ی جهادی استشهادی، جرأت، یقین و ایمانی است که می‌تواند جهان را انگشت به دهان کند.

دوم: سادگی سلاح‌های مورد استفاده در این نبرد. این یک نبرد است و فقط یک انتفاضه‌ی مسالمت‌آمیز در معنای شایع آن نیست. سادگی سلاح چاقو و خودرو. چنین سلاحی نیاز به پشتیبانی لوجستیک و تشکیلات پشتیبانی لوجستیک و پیچیدگی ندارد. چنان که برادران گروه‌های مقاومت می‌دانند. حتی به پول زیادی هم احتیاج نیست. شاید ماشین گران باشد اما چاقو خیلی راحت‌تر است. این سلاح‌ها را نمی‌شود مصادره کرد. هر سلاح دیگری را می‌شود اما هیچ قدرت اشغال‌گر یا دولتی نمی‌تواند چاقو و خودرو را از دست مردم جمع‌آوری کند. همچنین هیچ قدرتی نمی‌تواند جلوی فروش این‌ها را بگیرد چون بخشی از زندگی طبیعی مردم هستند. این‌ها نشان می‌دهد وقتی اراده باشد، خلاقیت وارد می‌شود و وسایل مناسب برای ادامه‌ی جهاد، انتفاضه، مقاومت و تلاش پیدا می‌شود.

سوم: بدون شک جنبش یا انتفاضه‌ی جدید همه را شگفت‌زده و البته صهیونیست‌ها را در لایه‌ی دولت، مردم، ارتش و دستگاه‌های امنیتی غافلگیر کرد. به همین خاطر امروز زبان به ملامت یکدیگر گشوده‌اند. این نه در محاسباتشان بود و نه در پیش‌بینی‌هایشان و نه در پیش‌بینی‌های خبرچین‌هایشان در بخش‌های مختلف فلسطین اشغالی.

چهار: این انتفاضه با گذشت تنها چند هفته دل‌ها و رژیم تا بن دندان مسلح صهیونیست‌ها را به رعب و وحشت انداخته و به شدت بر زندگی شخصی، رفت و آمد، تجمعات و شرایط اقتصادی آن‌ها که برایشان بسیار بسیار بسیار مهم است تأثیر گذاشته. شما بازتاب و تأثیرات این عملیات‌های مردمی استشهادی را بر رژیم و دولت دشمن و مردمان استعمارگر، اشغال‌گر و شهرک‌نشینان فلسطین اشغالی از رسانه‌ها مشاهده کردید.

قاعدتا برای فلسطینی‌ها چیز زیادی تغییر نکرده است چون همیشه در معرض تهدید، بازداشت، زندانی شدن و محاصره و کشته شدن هستند. در نتیجه زحمتی اضافه بر آن‌چه ده‌ها سال است گرفتار آن هستند به خود نمی‌دهند.

آخرین مورد: واقعیت آن است که بر خلاف آن‌چه اسرائیلیان می‌کوشند جلوه بدهد و متأسفانه بعضی از ما در جهان عرب نیز برای این ایده نظریه‌پردازی می‌کنند این حوادث نشان‌دهنده‌ی یأس و نا امیدی نیستند. افراد مأیوس و نا امید رفتارهای دیگری از خود نشان می‌دهند: خضوع و قعود بیش‌تر و فرار به سوی مواد مخدر و… . اما حوادثی که امروز در خاک فلسطین و مخصوصا از سوی نسل این پسران و دختران جوان رخ می‌دهد نشان‌دهنده‌ی درک و ایمان عمیق ایشان به گزینه‌ی مقاومت و نبرد و کارکرد سالم این درک و ایمان در انتخاب صحیح گزینه‌ها و روش‌هایی است که این مجاهدان، شهیدان و قهرمانان اتخاذ کردند.

برادران و خواهران، این انتفاضه بار دیگر امت را با مسئولیت‌هایش در قبال فلسطین و مسجد الاقصی رو در رو کرد. این دومین بخشی است که متناسب با ماهیت نشست می‌کوشم به آن بپردازم.

مسئله‌ی اصلی مرتبط با گذشته، امروز و آینده‌ی این نبرد که سروران و حضار مطلع هستند اما باید به واسطه‌ی شنوندگان پرشمار خارج از مجلس بر آن تأکید کرد این است که اسرائیل فقط محصول پروژه‌ی صهیونیسم نیست. این طور نیست که یهودیان صهیونیست نشستند، کنفرانسی برگزار کردند و تلاش کردند کشور یا رژیمی را برای خود بسازند. بلکه کاشته شدن اسرائیل در قلب منطقه‌ی ما محصول اراده‌ای بین المللی در آن دوران است و تا امروز همچنان از پشتیبانی بین المللی و مخصوصا پشتیبانی بی‌نظیر آمریکا در همه‌ی سطوح برخوردار است. وقتی امروز به خاک فلسطین می‌پردازیم در ظاهر این نبرد دو طرف دارد. یک طرف دولت، ارتش و نهادهای امنیتی دشمن و شهرک‌نشینان اشغالگر خاک فلسطین چه در اراضی ۴۸ و چه اراضی ۶۷، همه اشغالگر هستند. در طرف دیگر هم ملت فلسطین، گروه‌های مقاومت و نیروهای سیاسی، مردمی و… چه در داخل و چه در جای جای جهان. ظاهر نبرد این است. اما واقعیت این نیست. کسی که در درک نبرد دچار اشتباه شود مرتکب خطاهای تاریخی و استراتژیک می‌گردد. ما همیشه منادی اصلاح درک از واقعیت نبردی که در خاک فلسطین در جریان است بوده‌ایم و هستیم. اسرائیل خط مقدم نیروهای استکبار و استعمار قدیم و نوین جهان و نماینده‌ی پروژه‌ی استکباری و استعماری است که همه‌ی منطقه و ملت‌ها، فرهنگ، تمدن، منابع و توان امت را هدف قرار داده است. اسرائیل پادگان و پایگاه پیشرفته‌ی نظامی این نبرد است. این‌جاست که ما باید به ملت فلسطین نگاه متفاوتی با نگاه رایج در بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی داشته باشیم. نگاه صحیح می‌گوید ملت فلسطین ده‌ها سال است که به عنوان نماینده و نائب این امت در خط مقدم دفاع از اماکن مقدس، کرامت، فرهنگ، تمدن، منابع و آینده‌ی آن می‌جنگد و مقاومت، مبارزه، جهاد و دفاع می‌کند. نگاه صحیح این است. نگاه اشتباه می‌گوید این یک معضل فلسطینی - اسرائیلی است. فلسطینیان وظیفه دارند مشکل خودشان را حل کنند و ما هم می‌بینیم چه کمکی از دستمان بر می‌آید. البته این‌ها بهانه است. نگاه اشتباه می‌گوید این یک معضل فلسطینی - اسرائیلی است و در نتیجه هر کس در هر میدان دیگری با اسرائیل می‌جنگد یا پرچم‌دار مبارزه با اسرائیل است می‌گویند چرا این کار را می‌کنید؟ آیا کار درستی است که به نیابت از فلسطینی‌ها می‌جنگید؟ یا وقتی در بعضی جاها موضع‌گیری‌های ضعیف یا عقب‌گرد صورت می‌گیرد می‌پرسند آیا کار درستی است که از خود فلسطینی‌ها فلسطینی‌تر و کاسه‌ی داغ‌تر از آش شدید؟ این یک نگاه بسیار غلط است. امت وقتی در کنار فلسطینی‌ها حاضر می‌شود به نیابت از آن‌ها نمی‌جنگد، به جای خودش می‌جنگد و از خودش و اماکن مقدس خودش دفاع می‌کند. مسجد الاقصی و بیت المقدس اماکن مقدس فلسطینی هستند یا اماکن مقدس اسلام؟ اماکن مقدس مسیحی متعلق به فلسطین هستند یا مسیحیت؟ در هر صورت با این نگاه فلسطینی‌ها ده‌ها سال است در خط مقدم در حال دفاع از این امت هستند. امت باید این را بفهمد و این نبرد را از این زاویه ببیند. بر این اساس: امروز شاهد هستیم طرف مقابل با قدرت در این نبرد حاضر است. دشمن اسرائیلی از هرگونه پشتیبانی مادی، اقتصادی، تسلیحاتی، تکنولوژیک، سیاسی و رسانه‌ای برخوردار است. همان طور که حضرت شیخ در ابتدا گفتند اگر صدایی بلند شود و مخاطب زیاد پیدا کند تلاش می‌کنند ساکتش کنند، مثل ماجرای این روزهای شبکه‌ی المیادین. حتی فریاد هم ممنوع است. این‌ها عملکرد جبهه‌ی مقابل است. اسرائیل معتقد است جهان وظیفه دارد از او پشتیبانی کند و این کمک‌ها صدقه و منت‌بردار نیست. معتقد است چون از منافع آن‌ها در منطقه‌ی ما دفاع می‌کند جهان این وظیفه را دارد. مدام درخواست‌هایی از این دست دارد. گاهی ۱۰ میلیارد دلار و حالا چند روز است صحبت از درخواست کمک ۵ میلیارد دلاری از آمریکا است. یعنی در ازای توافق هسته‌ای ایران ۵ میلیارد دلار کمک نظامی می‌خواهند. اسرائیل از هر فرصتی در این زمینه استفاده می‌کند. پس جبهه‌ی مقابل از کمک به نماینده‌شان در این نبرد کوتاهی نمی‌کنند. اما جبهه‌ی امت با نماینده‌اش در این عرصه چه طور رفتار می‌کند؟ کلیت ارزیابی منفی است. نمی‌توانیم ارزیابی مثبتی ارائه کنیم. بنده این‌جا به دنبال شماتت خودمان به عنوان امت نیستم بلکه فقط می‌خواهم بدون نا امیدی به دنبال دلایل و راه حل‌ها باشیم. چون این نبرد در جریان و در حال تداوم و استمرار است و به فرماندهان، گروه‌ها و جنبش‌های مقاومت و نسل مشخصی محدود نمی‌شود. این نبرد امت و یک مواجهه‌ی تاریخی است و این ما هستیم که باید به دنبال مسئولیت خودمان در این نبرد باشیم.

فقط یک نکته درباره‌ی گذشته: رفتار این امت یک میلیاردی یا یک میلیارد و چهارصد میلیونی با این مسئله یک رفتار منفی و ناموفق است. این مسئله مربوط به پیش از همه‌ی حوادثی است که امروز در منطقه جریان دارد. الآن بعضی پیدا می‌شوند و می‌گویند امت مشغول است، حوادث سوریه هست، لبنان و عراق گرفتار خودشان هستند، در یمن و افغانستان و پاکستان جنگ است و… . خب، برادر پنج یا شش سال قبل در بیش‌تر این کشورها هیچ کدام از این خبرها نبود، خبری از تهدیدها و جنگ‌های تازه نبود، فضای فرقه‌گرایی و مذهب‌گرایی تا این حد دشوار و حاد نبود، جنبش‌های مقاومتی مثل ما متهم به ورود به برخی حوادث نبودند و… هیچ کدام از این‌ها نبود. مردمی نشسته بودند و اسرائیل در فلسطین و لبنان با آن‌ها رو در رو می‌جنگید و مردم دیگری هم در سوریه، ایران یا… از آن‌ها حمایت می‌کردند. خب، در اشغال نظامی لبنان توسط اسرائیل در سال ۱۹۸۲ از جهان عرب و اسلام چه دیدیم؟ چه دیدیم؟ در روزهای تجاوز گسترده‌ی اسرائیل در آوریل ۱۹۹۶ در قالب عملیات خوشه‌های خشم و هنگام وقوع جنایت معروف قانا ازشان چه دیدیم؟ سال ۲۰۰۶ در جنگ جولای می‌گوییم جهان عرب و اسلام بسیار همدردی کردند. ولی بیایید مشخص کنیم و با عدد صحبت کنیم. می‌گوییم همدردی صورت گرفت. قبول. یک تظاهرات ۱۰۰.۰۰۰نفره یا ۵۰.۰۰۰نفره در تمام جهان عرب و اسلام برای من بیاورید. این تمام کاری است که یک میلیارد و چهارصد میلیون مسلمان انجام دادند. در تجاوز وحشتناک، عظیم و سخت اسرائیل به غزه در سال ۲۰۰۸ که تکرار هم شد و همچنین جنگ اخیر چه؟ خب، آن روز مشکلی با کسی وجود نداشت. جهان عرب و اسلام کجا بودند؟ طبیعتا به استثنای کسانی که موضع شرافتمندانه داشتند و کمک‌های مالی، سیاسی، نظامی و… کردند. اما اگر امت یک میلیارد و چهارصد میلیونی را در نظر بگیریم این تعداد کم است. این مربوط به پیش از این حوادث است. کسی نگوید فتنه جهان اسلام را از اقیانوس آرام تا خلیج و از اندونزی تا نمی‌دانم کجا فرا گرفته است. نه، متأسفانه پیش از حوادث و فتنه‌ها هم رفتار و نگاه به مسئله‌ی فلسطین همین بود. این جای توجه است. البته بدون شک حوادث جدید بر خسارت‌های این نبرد افزود چون بسیاری از کسانی که می‌توانستند برای فلسطین تلاش سیاسی، رسانه‌ای یا نظامی و یا حمایت مالی یا لوجستیک انجام دهند امروز برای حفظ وجود خودشان درگیر نبردهای میدان‌های دیگر شده‌اند. چه باید کرد؟ نگاهی کوتاه بیاندازیم و بنده پیشنهادی دارم که در پایان عرض خواهم کرد. می‌خواهم به عنوان مثال خیلی کوتاه به چند مسئله بپردازم. متأسفانه گاهی می‌بینیم هر اتفاق کوچکی که در منطقه می‌افتد افرادی می‌آیند و بر مبنای یک میلیارد یا یک میلیارد و چهارصد میلیون مسلمان تهدید می‌کنند. خب، برادر ده‌ها سال است فلسطین تحت اشغال است بیایید این تهدید یک میلیارد مسلمان‌تان را برای درمان این ننگ تاریخی که گریبانگیر امت‌مان است به کار بگیرید.

اما دلایل. چند مثال می‌زنم. این مجلس مجال ارائه‌ی بحث کامل را در این باره ندارد.

یک: امروز بسیاری از دولت‌های جهان عرب و اسلام اعتقاد دارند و متأسفانه این به ملت‌ها و حتی جنبش‌های اسلام‌گرا و دین‌داران سرایت کرده است که ما مسئولیتی در قبال فلسطین و مسجد الاقصی نداریم. این مسئولیت ملت فلسطین است. اگر کمی به عقب برگردیم خواهیم دید در همه‌ی سال‌های گذشته مخصوصا دهه‌ی اخیر پژوهشگاه‌هایی به لحاظ فکری، علمی و فرهنگی روی آن کار کرده‌اند و حتی کار به نظریه‌پردازی فقهی رسیده است. امروز صحبت‌هایی فقهی از این سو و آن سو بلند می‌شود که طبیعتا مبتنی بر هیچ دلیل شرعی واقعی نیست و می‌کوشد این نظریه را ارائه دهد که ما به عنوان جهان اسلام و عرب، دولت‌ها، ملت‌ها، روحانیان و احزاب هیچ مسئولیتی نداریم و این مسئولیت ملت فلسطین است. خودشان ببینند می‌خواهند چه کنند. این مسئله نیازمند برنامه‌ریزی است. نگوییم این مسئله برای ملت‌های جهان عرب و اسلام واضح است. نه، برادران و سروران، واقعا بسیاری از مردم و ملت‌ها شبهه یا حتی اعتقاد عکس پیدا کرده‌اند. معتقد نیستند که درباره‌ی فلسطین تکلیف شرعی و وظیفه‌ی دینی دارند. این مسئله که همان طور که حضرت شیخ فرمودند اجماع علمای امت است و برای ما و شما از بدیهیات و واضحات است و اجماعی تاریخی است که از ابتدای اسلام تا روز قیامت محل اجماع است. اما همین مسئله‌ی واضح و بدیهی، به واسطه‌ی گمراه‌سازی ده‌ها سال گذشته و مخصوصا دهه‌ی اخیر دیگر برای بسیاری از مردم واضح نیست. این نیازمند تلاش علمایی، حوزوی و فرهنگی برای مردم است.

دوم: این اعتقاد یا احساس که اسرائیل دیگر برای این دولت‌ها و ملت‌ها خطر محسوب نمی‌شود. اسرائیل فلسطین را تهدید می‌کند و خودشان ببینند چه می‌خواهند بکنند ولی دیگر تهدیدی علیه لبنان و سوریه نیست و اردن و مصر امن هستند و باقی کشورهای عربی از هرگونه تجاوز، طمع یا تهدید اسرائیلی برکنارند. متأسفانه امروز این نه تنها اعتقاد بسیاری از دولت‌ها بلکه اعتقاد بسیاری از عوام و نخبگان ملت‌هاست. بله، در عین حال واقعا در نتیجه‌ی جهاد، جان‌فشانی‌ها، پیروزی‌ها و دستاورد جنبش‌های مقاومت منطقه خطر اسرائیل کاهش پیدا کرده است. پروژه‌ی اسرائیل پهناور شکست خورد. اسرائیلی که نمی‌تواند در جنوب لبنان و غزه بماند نمی‌تواند اسرائیل پهناور نیل تا فرات را بسازد. این پروژه از بین رفت. اسرائیل عظیم که لبنان و غزه آن را شکست دادند از بین رفت. اما اسرائیل نیرومند، مصمم و اشغالگر فلسطین منهای غزه که غزه را نیز محاصره می‌کند همچنان قدرتمند است و ملت‌ها و دولت‌های منطقه را تهدید می‌کند و از همه‌ی فرصت‌های اکنون و آینده بهره می‌گیرد. خب، باید دوباره آزمندی، تهدیدات، خطرات و اهداف اسرائیل را به ملت‌های عربی و اسلامی و کشورها و دولت‌ها گوشزد کنیم. این نیز به تلاش سیاسی، فرهنگی و رسانه‌ای نیاز دارد و مسئولیتش بر عهده‌ی علما، نیروهای سیاسی، رسانه‌ها و نخبگان است. چون چه چیزی باعث می‌شود انسان به حرکت بیافتد؟ یا انگیزه‌ای از جنس احساس تکلیف دینی، ملی، نژادی یا اخلاقی و یا احساس خطر. ما امروز به جایی رسیده‌ایم که اطرافیان فلسطین نه اعتقادی به مسئولیت، وظیفه و تکلیف دارند و دیگر احساس خطر هم ندارند. ما در لبنان باید هر روز این حرف را تکرار کنیم اما بخشی از لبنانی‌ها معتقدند اسرائیل دیگر علیه لبنان خطر و تهدید محسوب نمی‌شود و مقاومت لبنان فقط از این بهانه برای حفظ سلاحش بهره می‌برد. این یکی از بدبختی‌ها و نمونه‌ای از وضعیت منطقه‌ی ماست.

سوم: خطا در شناخت دوست و دشمن و کامل کردن پازل اراده‌های بین المللی و آن‌چه برای دشمنان و دوستان ما انتخاب کرده‌اند. این‌جا مثال روشنش اشتباه گرفتن ایران و اسرائیل است.

چهارم: خطا در فهم، تشخیص و مشخص کردن اولویت‌ها که بسیاری از افراد را دور از عرصه‌ی اصلی و کانونی وارد پرونده‌ها و نبردهای بسیار خطرناکی کرده است. مثل همین حوادث امروز و دیروز. متأسفانه با قدرت در برابرمان حاضر است. علمای گرامی، برادران و خواهران، انسان وقتی به اطرافش نگاه می‌کند دردمند می‌شود که چگونه در گذشته امت توانست بیدار شود و ده‌ها هزار مجاهد -بدون شک مجاهد، بنده در این مسئله بحثی ندارم- را برای آزادسازی افغانستان از اشغال شوروی به افغانستان بفرستد، امکانات عظیمی را در اختیار آن‌ها قرار داد، پول‌های دولتی و شخصی بسیار زیادی خرج شد، افراد از درآمد و دارایی‌هایشان بخشیدند، وسایل بسیج در سرتاسر جهان اسلام فراهم شد ولی این مسئله در مورد فلسطین نداد. حتی خود فلسطینی‌ها به نبرد افغانستان جذب شدند. اما این مسئله در مورد فلسطین رخ نداد. آیا این یک سؤال بزرگ نیست؟ این سؤال نیاز به توجه، تأمل و پاسخ دارد. آیا افغانستان مقدس‌تر از فلسطین است؟ بدون شک آن هم قضیه‌ی حقی بود. اما این‌جا هم قضیه‌ی حق است و هم قضیه‌ی اماکن مقدس و تهدید تمام امت. چرا این مسئله صورت نمی‌گیرد و نگرفت؟ همچنین امروز. همه‌اش در مورد افغانستان صحبت نکنیم.

خب، الآن حد اقل در سوریه، عراق و یمن جنگ‌های گسترده‌ای در حال وقوع است. حتی در لیبی جنگی پابرجا در جریان است. خب، اسلحه، امکانات و میلیاردها دلار پول دولتی و شخصی صرف می‌شود، فتواهای مختلف صادر می‌شود و عملیات انگیزش بسیار عظیمی رخ می‌دهد. چرا این به نفع فلسطین صورت نمی‌گیرد؟ اگر فقط عملیات‌های انتحاری -نمی‌گویم استشهادی- را که از سال ۲۰۰۳ علیه مردم اهل سنت، شیعه و کرد عراق -اگر علیه آمریکایی‌ها بوده مبارک است.- و مساجد، کلیساها، حسینیه‌ها، بازارها، مدرسه‌ها، ضریح‌ها و… رخ داد و همچنین [عملیات‌های رخ داده در] افغانستان، پاکستان، سوریه، سال گذشته در لبنان، هر روز در نیجریه، یمن و دیگر مناطق جهان و تعداد آن جوانان را که باید برشان که خسر الدنیا و الآخره شدند خون بگرییم بشماریم این تعداد عملیات در کمال شفافیت برای نابودی اسرائیل کافی بود ولی برای نابودی ملت‌ها، جوامع، ارتش‌ها، اراده، هشیاری، حتی احساساتمان نسبت به یکدیگر و حتی مواضعمان نسبت به مسئله‌ی اصلی یعنی مسئله‌ی فلسطین به کار گرفته شد. بنده منظورم دقیقا آن چیزی است که عرض می‌کنم. آیا واقعا نمی‌طلبد که انسان بایستد و بررسی، تأمل و تلاش کند و به دنبال درمان باشد؟

پنجم: که بدتر از همه‌ی آن‌چیزهایی است بیان کردم. یعنی تلاشی در دهه‌های گذشته که در سال‌های اخیر نیز رو به فزونی گذاشته است برای ایجاد احساس گسترده‌ی دشمنی در میان تعدادی از ملت‌های عرب و مسلمان نسبت به ملت فلسطین. به جای این که بخشی از تلاش رسمی و رسانه‌های عرب صرف ایجاد نوعی بسیج با هدف دشمنی با اسرائیل و پروژه‌ی صهیونیسم شود آن‌چه در واقع از رسانه‌ها، تلاش‌های سیاسی و گاهی فعالیت‌های نظامی حاصل می‌شود تبدیل ملت فلسطین به دشمن، مخالف سیاسی یا ملتی دوست‌ناداشتنی است! بگذارید حد اقل را در نظر بگیریم و نگوییم دشمن. گرچه به حد دشمنی رسیده است. کمی در این باره صحبت خواهم کرد. صراحت امروز مرا تحمل کنید. حد اقلش این است که می‌گویند برادر به ما مربوط نمی‌شود، می‌خواهند بمیرند، زنده بمانند، ذبح شوند و خونشان به دیوار بپاشد. مگر ما خونمان به دیوار نمی‌پاشد؟ امروز خیلی صریح روی این مسئله کار می‌شود که ملت‌های عرب و مسلمان به نقطه‌ای برسند که به سرنوشت یک ملت کامل هیچ اهمیتی ندهند. صحبت از کشور مستقل فلسطینی و… نیست. صحبت از ملتی تحت اشغال است. در سال‌های گذشته روی این کار شد که وقتی مثل جنگ اخیر غزه دیار و خانه‌های این ملتی که تحت اشغال هستند ویران می‌شود شاهد باشیم عده‌ای در جهان عرب و اسلام به فلسطینی‌ها فحش بدهند و عده‌ای دیگر آن‌ها را ملامت کنند! در لایه‌ی عاطفی و روانی این نشان دهنده‌ی چیست؟ خب، روی این مسئله کار شد و از بعضی حوادث هم استفاده شد. بنده نمی‌خواهم مسئولیت‌ها را به گردن کسی بیاندازم. در حال صحبت از نتیجه‌ها هستم. کسی نگوید سید آمده است محاکمه کند و مسئولیت‌ها را به گردن دیگران بیاندازد و بگوید فلانی اشتباه کرد و فلانی اشتباه نکرد. داریم درباره‌ی نتیجه‌ها صحبت می‌کنیم.

در نهایت در ابتدای دهه‌ی هفتاد میلادی ملت فلسطینی به عنوان دشمن اردن و ملت این کشور نمایانده شد. شکی نیست که توطئه، [دخالت] سازمان‌های اطلاعاتی و غیره و البته اشتباهاتی وجود داشت. همه چیز دست به دست هم داد.

خب، در لبنان به نام فلسطینی‌ها جنگ داخلی شکل گرفت و ملت، اردوگاه‌ها و گروه‌های فلسطینی به دشمن تبدیل شدند. فارغ از دلایل. این که درست بود یا اشتباه بحث دیگری است. گفته شد اسرائیل دشمن نیست، فلسطینی‌ها دشمنند.

همچنین در یک دوره و باز هم در نتیجه‌ی اشتباهات در جنگ ایران و عراق بعضی‌ها تلاش کردند موضع ایران و ملت این کشور نسبت به مردم فلسطین را به دشمنی تبدیل کنند. از برخی اشتباه‌ها استفاده می‌کردند که فلانی یا فلانی در جنگ هشت ساله از صدام حسین حمایت یا پشتبانی کردند.

مثلا در مسئله‌ی کویت. آیا ملت فلسطین هزینه‌ی طوفان صحرا و نبرد و اشغال کویت را نپرداخت؟ درست و غلطش و این که مسئولش چه کسی بود بحث دیگری است. اما هر چیز اشتباه یا غیر اشتباهی برای تبدیل ملت فلسطین به دشمن این ملت‌ها، خارج کردن ملت فلسطین از ضمیر، عقل، قلب، احساسات، غم‌ها و حوزه‌ی مسئولیت این ملت‌ها به کار گرفته می‌شد. این چیزی است که امروز روی آن کار می‌شود. یعنی پیش از حوادث اخیر معروف بود که ملت‌ها یا حد اقل کشورهایی که همچنان در زمینه‌ی حمایت از فلسطین و ملت آن و جنبش‌های مقاومت موضع داشتند سوریه، عراق، ایران و ملت یمن و بحرین و… بودند. ولی امروز در این سال‌ها روی چه کار می‌شود؟ نمی‌خواهم وارد جزئیات شوم. مسئله به دقت نیاز دارد. دلم می‌خواهد حساسیت کسی را تحریک نکنم. ولی می‌خواهم هشدار بدهم کسانی می‌خواهند به لبنانی‌ها، سوری‌ها، عراقی‌ها، ایرانی‌ها، یمنی‌ها، بحرینی‌ها و… که در کنار فلسطین باقی مانده‌اند بگویند این مسئله به شما ربطی ندارد، دارید اشتباه می‌کنید و نبرد شما این‌جا نیست بلکه آن‌جایی است که وجود شما را در معرض خطر قرار می‌دهد. توجه دارید؟ امروز روی این کار می‌شود. این خطرناک‌ترین چیزی است که ممکن است رخ دهد. در جنگ‌های گذشته که علیه غزه یا فلسطین صورت می‌گرفت حد اقل همدردی، اشک یا دعا می‌دیدیم اما در جنگ اخیر در بسیاری از رسانه‌های عرب -چنان که گفتم- شاهد ملامت بودیم و حتی بعضی گستاخی به خرج دادند و به جایی رسیدند که نتانیاهو را مخاطب قرار دادند که این‌ها را ریشه‌کن کن، سر ببر و بکش. این نشان‌دهنده‌ی سطح بالا و عظیمی از کینه‌ای است که شکل گرفته است. این مسئله نیز به نظرم بسیار خطرناک است و باید به آن پرداخته شود. فلسطینی‌ها و غیر فلسطینی‌ها مسئولیت دارند. غیر فلسطینی‌ها مثل ما و دیگر ملت‌های عرب و مسلمان وظیفه داریم در این زمینه تعارف نکنیم و این مسئله را نپذیریم و واقعیت ملت فلسطین را معرفی کنیم. ملت مظلوم و ستم‌دیده‌ای که چندین دهه درد و رنج‌ها و چالش‌های امت و نه تنها خودش را متحمل شد. ملت مقاومی که ده‌ها هزار شهید داد و هزاران نفر از بهترین پسران و دختران جوانش زندانی‌اند. ملتی که بی‌سرپناه و آواره است. این جنبه‌های بشری، اخلاقی، جهادی، تاریخی و فداکارانه‌ای که ملت فلسطین آن را به نمایش می‌گذارد تصویری است که باید در هر شرایط و با وجود هر اشتباهی آن را معرفی کنیم. در مقابل هم برادران فلسطینی وظیفه دارند متوجه باشند، دقت کنند، مراقب باشند، بازنگری کنند، در مدیریت دقت به خرج دهند، به همه‌ی اطلاعات احاطه داشته باشند و تلاش کنند جلوی خسارت‌ها را بگیرند. چون در هر صورت آن‌ها طلیعه‌ی سپاه و خط مقدم هستند. اگر آن‌ها در این نبرد نباشند هر قدر هم که کمک‌کار، یاور، قدرت و پشتیبان وجود داشته باشد امکان ندارد این رویارویی به نتیجه برسد.

آخرین مسئله: تلاش‌های مجدانه‌ی این روزها برای فتنه‌ی فرقه‌ای و مذهبی. امروز و در این دو سه سال این یکی از بزرگ‌ترین خطرات است. ذائقه‌ی کلی مسیحیان جهان عرب یعنی مسیحیان شرق حمایت از مسئله و ملت فلسطین است، در کنار فلسطین می‌ایستند و اسرائیل را دشمن و تهدید تلقی می‌کنند. حوادث این سال‌ها و حوادث اخیر این ذائقه‌ی کلی را تغییر داد و به نبرد جنبه‌ی فرقه‌ای بخشید و کسی که امروز مسیحیان را تهدید می‌کند مسلمانان هستند. این بزرگ‌ترین خطر است. کسی این مسئله را علنا بیان نکرده است ولی ممکن است در یک لحظه کسانی در برابر این خطر تکفیری که به هیچ انسانی رحم نمی‌کند و به هیچ کس فرصت نفس کشیدن نمی‌دهد که فکر کند، برگردد یا برای ایستادن تجدید قوا کند، اسرائیل را همپیمان، پشتیبان، مدافع و حامی خود بیابند.

همچنین تلاش برای تبدیل حوادث منطقه به نبردها شیعه و سنی که همه را خواهد سوزاند، کم‌خون خواهد کرد و نابود خواهد کرد. این نیز نیاز به تلاش دارد.

پیشنهاد بنده در پایان، تشکیل نوعی چهارچوب است. اتحادیه‌ی جهانی علمای مقاومت می‌تواند پا پیش بگذارد و چهارچوبی را با حضور ما جنبش‌های مقاومت، نیروهای دیگر، پژوهشگاه‌ها و نخبگان تشکیل دهد تا به دنبال علل این مسئله بگردیم و راه‌ها و شیوه‌های درمانی را ترتیب دهیم. بله، می‌توانیم درمان و تلاش کنیم. شاید نتوانیم همه‌ی امت را به این نبرد جذب کنیم ولی اگر نصف، ثلث، ربع یا خمسش را جذب کنیم -ما خمس را هم قبول داریم- هر کسری از امت را جذب کنیم بهتر از وضعیت تلخ، دردناک و سخت فعلی است. می‌توانیم کاری از پیش ببریم؟ بله. بنده معتقد نیستم این نیاز به تلاش وقت‌گیر دارد. همه در دل نبرد هستیم. کنفرانس‌های بسیاری در گذشته تشکیل شده‌اند و پژوهشگاه‌های بسیاری این مسائل را مورد بحث قرار داده‌اند. می‌توانیم خیلی زود به چکیده‌ای برسیم، برنامه بریزیم و تقسیم کار کنیم. بنده نمی‌گویم اتحادیه‌ی جهانی علمای مقاومت به تنهایی می‌تواند این علل را درمان کند. می‌گوییم می‌توانیم با دولت‌ها، جنبش‌ها، ملت‌ها، علما، چهارچوب‌های علمایی، نخبگان و رسانه‌ها تقسیم کار و تلاش کنیم. حد اقل حد اقل اگر کسی را به دست نیاوردیم جلوی ریزش‌ها را بگیریم. بنده ادعا می‌کنم اگر مسائل این‌گونه پیش برود ما یعنی نبرد اساسی اصلی، خسارت خواهد دید. باید بکوشیم حد اقل جلوی این خسارت‌ها را بگیریم.

برادران و خواهران، در برابر این فداکاری‌های عظیم پسران و دختران جوان ملت فلسطین ما به دور از تمام نظرات، حساسیت‌ها، آراء، بسیج منفی، نبردهای روز، اختلافات و درگیری‌ها به پشتیبانی واقعی از این انتفاضه‌ی تازه فرا می‌خوانیم. باید این انتفاضه را حد اقل حد اقل شایسته‌ی دفاع از مسجد الاقصی و اماکن مقدس بیت المقس بدانیم. شاید الآن نمی‌تواند فلسطین را آزاد کند اما همان‌طور که برادر شیخ نافس کمی پیش فرمودند بله این انتفاضه اگر ادامه پیدا کند و حمایت شود می‌تواند به دولت دشمن و حامیان و سرورانش تحمیل کند که از مسجد الاقصی دور شوند و کناره‌گیری کنند و تهدید این مکان مقدس دینی و اسلامی را ادامه ندهند. مسئولیت حفظ اماکن مقدس بر عهده‌ی همه‌ی امت است. اگر این افراد به نیابت از ما از این اماکن مقدس دفاع و محافظت می‌کنند بر همه‌ی ما واجب است از هیچ تلاشی برای ادامه و استمرار ایستادگی این انتفاضه تا حد اقل تحقق این هدف‌ها تا چه رسد به هدف‌های همیشگی و بدون مرز این نبرد بدون مرز، فروگذار نکنیم. ما به الله (عز و جل) و وعده‌ی قاطعانه و قطعی یاری مجاهدان، صابران، احتساب‌گران و مرزبانان توسط وی و خیر به ودیعت‌گذاشته شده در امت‌مان تا روز قیامت اطمینان داریم و یقین داریم پایان این نبرد پیروزیِ قطعی است. مهم آن است که بکوشیم از آن‌هایی باشیم که خداوند متعال به آن‌ها توفیق می‌دهد تا به کمک او از آفرینندگان این پیروزی آینده باشند.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.


 

بیاناتی در این رابطه با موضوعات:

دغدغه‌های امت

دغدغه‌های امت

صدر عراق/ به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر
شماره ۲۶۲ هفته نامه پنجره به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر، در پرونده ویژه‌ای به بررسی شخصیت و آرا این اندیشمند مجاهد پرداخته است. در این پرونده می‌خوانید:

-...

رادیو اینترنتی

نمایه

صفحه ویژه جنگ ۳۳ روزه
بخش کوتاهی از مصاحبه سید حسن نصرالله با شبکه المیادین به روایت دوربین دوم

نماهنگ

کتاب


سید حسن نصرالله