بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان: بیانات در مراسم سالگرد شهادت سران حزب الله

بیانات

26 بهمن 1393

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در مراسم سالگرد شهادت سران حزب الله

|فارسی|عربی|فیلم|صوت|
«
امروز سرنوشت لبنان فقط در لبنان ساخته نمی‌شود. امروز سرنوشت لبنان، سوریه، عراق، اردن، مصر، لیبی، سعودی، بحرین، یمن و… در تمام منطقه رقم می‌خورد. سرنوشت هیچ کشوری تنها در خود آن کشور ساخته نمی‌شود. منطقه در حال ورز خوردن، فروریختن، زیر و رو شدن، مخلوط شدن و ترکیب دوباره است. هر کس می‌خواهد سرنوشت لبنان را تعیین کند باید در سرنوشت منطقه حاضر باشد و اگر در هنگام تعیین سرنوشت منطقه غایب باشد به دیگران می‌گوید سرنوشت ما را بسازید چون کاری از دست ما ساخته نیست. آیا این حرف درست نیست؟ امروز سرنوشت کشورهای منطقه در منطقه ساخته می‌شود. حتی بیش از این، سرنوشت جهان در منطقه تعیین می‌شود. به داعش، لیبی، ایتالیا، اروپا و… هم می‌رسیم. خب، امروز این درد زایمان در منطقه می‌خواهد معین کند این نظام‌ها می‌مانند یا می‌روند؟ این درد زایمان می‌خواهد معین کند این ملت‌ها می‌مانند یا می‌روند؟ مسائل به همین شیوه باقی خواهند ماند یا ترکیب و تجزیه می‌شوند و منجر به ویرانی چندین یا چند ده ساله خواهند شد؟ آینده چگونه است؟ همه‌ی این‌ها در منطقه برای کشورها، نظام‌ها و ملت‌های منطقه ساخته می‌شود و همه‌ی جهان از این مسئله تأثیر می‌پذیرد.
 امروز سرنوشت لبنان فقط در لبنان ساخته نمی‌شود. امروز سرنوشت لبنان، سوریه، عراق، اردن، مصر، لیبی، سعودی، بحرین، یمن و… در تمام منطقه رقم می‌خورد. سرنوشت هیچ کشوری تنها در خود آن کشور ساخته نمی‌شود. منطقه در حال ورز خوردن، فروریختن، زیر و رو شدن، مخلوط شدن و ترکیب دوباره است.
  مگر ما در بحرین چه کرده‌ایم؟ موضع سیاسی گرفتیم. نه به بحرین سلاح فرستادیم، نه به خشونت تشویق کردیم، نه خواستار سقوط نظام شدیم بلکه همیشه منادی جنبش مسالمت‌آمیز بودیم و به گفت و گو، اصلاحات، رد خشونت و عدم واکنش به خشونت و سرکوب نظام فرا می‌خواندیم و از آن پشتیبانی می‌کردیم. پس موضع ما که دولت کور و کر بحرین و همه‌ی دلسوزان یک کشور عربی باید از آن تشکر کنند این است.
 چند روز قبل دیدید که وزیر جنگ اسرائیل، یعلون، برای بازدید به جولان آمد و گفت نه، داعش و النصره تهدید و خطری به حساب نمی‌آید. عجب! امروز فقط اسرائیل است که داعش و النصره را خطر نمی‌داند
  داعش به فلسطین و بیت المقدس کاری ندارد. به همین خاطر وزیر جنگ اسرائیل می‌گوید مشکلی نیست. هدف واقعی داعش مکه و مدینه است. بگذارید برادران در پادشاهی عربستان سعودی بشنوند تا کمی آرام‌تر بروند و خوب فکر کنند.
 تکفیری ها می‌گویند ما به مکه و مدینه می‌رویم و از آن‌جا از مسیر اردن می‌رویم فلسطین. اما مسیری که در پیش گرفته‌اید به سوی رم است! چه جنگ‌ها و جبهه‌هایی مد نظر این‌هاست؟ این‌ها به چه کسانی خدمت می‌کنند و به نفع چه کسی می‌جنگند؟ این‌جا برای اولین بار به خودم جرأت می‌دهم و با قدرت می‌گویم به دنبال موساد اسرائیل، سی.آی.ای و سازمان جاسوسی بریتانیا باشید. پیش از این نمی‌خواستیم تئوری توطئه مطرح کنیم اما امروز می‌گوییم نه، بگردید. هر چیزی که به نفع قدرت و سلطه‌ی اسرائیل و آمریکا در منطقه باشد داعش و جریان تکفیری به آن مبادرت می‌کنند؛ حتی تحریک اروپا.
  مطمئن باشید برای این‌ها از هالیوود نیرو آمده است. تفکر، روحیه و وحشی‌گری‌شان هالیوودی است. مگر فرهنگ هالیوود چیزی جز سر بریدن و کشتن است؟ این‌ها تعالیم شرق، اسلام، مسیحیت، پیامبران، خلفا، صحابه و اهل بیت است؟! اعوذ بالله.
  اگر هر کدام از رفتارهای انسان مدعی اسلام با فطرت انسانی متناقض باشد امکان ندارد، محال است آن رفتار جزء اسلام باشد.
 ما به عنوان بخشی از این نبرد علیه جریان تکفیری خود را در حال دفاع از اسلام محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌بینیم؛ در حال دفاع از شیعیان، اهل سنت یا فرقه‌ی خاصی نیستیم. همه می‌دانند وقتی نبرد برای دفاع از دین و مقدسات خداوند (سبحانه و تعالی) باشد آن وقت ما بی‌حساب بذل می‌کنیم، بی‌نهایت صبر می‌ورزیم، بی‌پایان تحمل می‌کنیم و آمادگی ایستادن تا آخر را داریم. مانند عملکرد امام و سید ما اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در کربلا.
 اجازه ندهیم کسی با تفاوت قائل شدن میان داعش و جبهه‌ی النصره گولمان بزند.
 دولت اردن نمی‌تواند در عراق باب داعش بجنگد اما در سوریه از جبهه‌ی النصره پشتیبانی کند. بعضی کشورهای خلیج نمی‌توانند در ائتلاف بین المللی علیه داعش در عراق مشارکت داشته باشند ولی به جبهه‌ی النصره که خواهر داعش است پول، سلاح و امکانات بدهند.
  امروز وقتی در عراق ملت، نیروها، بسیج مردمی، نیروهای کرد و قبایل شیعه و سنی عراق با داعش می‌جنگند و جلوی آن را می‌گیرند در حقیقت جلوی رسیدن داعش به کویت را گرفته‌اند. جلوی رسیدن داعش به سعودی را گرفته‌اند… امروز در عراق روند سیاسی وجود دارد. شیعیان، اهل سنت و کردها مستقیم یا غیر مستقیم در حال گفت و گو هستند. گاهی بعضی اختلالات و جنایت‌ها پیش می‌آید. به جای این که با ماهواره‌هایتان به فتنه‌ی فرقه‌ای عراق دامن بزنید بنشینید کمک کنید عراقی‌ها جمع و یکی شوند تا بتوانند جلوی پیشروی دوباره‌ی داعش را بگیرند و بتوانند با آن مقابله و کارش را تمام کنند. آن‌ها دارند از شما و سلطنت و نفتتان دفاع می‌کنند.
  نفوذ با فساد مالی، خریدن انسان‌ها و… ایجاد نمی‌شود.
  همه‌ی اسناد نشان می‌دهند پروژه‌ی اصلی القاعده سلطه بر یمن و سوریه و حرکت از سمت سوریه و یمن به سوی مکه و مدینه بوده است.
  در عراق منتظر آمریکا نماندیم. مرجعیت، علما، دولت، ارتش، نیروهای امنیتی، بسیج مردمی، شیعیان، اهل سنت، کردها و قبایل سلاح برداشتند و به میدان جنگ رفتند. تا این لحظه آمریکایی‌ها به آن‌ها سلاح نداده‌اند. حتی حقوق هم نداده‌اند. سلاح و ذخایر از ایران و… می‌آید.
  نباید منتظر هیچ کس بمانیم. باید مستقیم وارد عمل شویم و مسئولیتمان را بر عهده بگیریم.
  ما حضور مختصری نیز در مرحله‌ی اول نبرد عراق که مرحله‌ی حساسی بود داشتیم.

اللهم صل علی محمد و آل محمد.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

بسم الله الرحمن الرحیم.

و الحمد لله رب العالمین و الصلات و السلام علی سیدنا و نبیینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد بن عبدالله و علی آله الطیبین الطاهرین و صحبه الاخیار المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.

اللهم صل علی محمد و آل محمد.

[ترجمه‌ی مقدمه و بخش مربوط به مسائل لبنان در اولویت ترجمه‌ی این پایگاه قرار ندارد. متن عربی این بخش از طریق همین صفحه برای پژوهشگران قابل دسترسی است.]

###پروژه تقسیم دوباره خاورمیانه###

بگذارید کمی وارد مسائل منطقه شویم؛ البته از یک مدخل لبنانی. این‌جا یک نکته‌ی حساس و تعیین‌کننده هست که خواهش می‌کنم کمی به آن بپردازیم. ده‌ها سال است از زمانی که ما درک کرده‌ایم تا امروز یک اختلاف و دو منطق وجود داشته است. در جشن‌ها و مناسبت‌ها شاهدشان هستید. یک منطق می‌گوید ما لبنان را فارغ از منطقه و حوادث آن می‌خواهیم. خواستار خودداری از ورود و عدم دخالت در همه‌ی حوادث منطقه هستیم. این یک منطق. طبعا حرف شیرین و زیبایی است. فارغ از این که گویندگان آن به آن پایبند هستند یا نه. در حال صحبت در مقام نظر هستیم. این منطق به لحاظ نظری به شما می‌گوید از دخالت در زمینه‌های سیاسی، رسانه‌ای، نظامی و میدانی خودداری کنید؛ لبنان تحمل ندارد؛ شرایط لبنان دشوار، پیچیده و… است و باید برکنار باشد و وارد هیچ کدام از محورها نکنیمش. این یک منطق. بار دیگر تکرار می‌کنم این که این نظر یا صاحبان آن -که در کشور هم بسیارند- در عمل بخشی از یک محور هستند یا نه و در مسائل منطقه دخالت می‌کنند یا نه، بحث دیگری است. منطق دوم در مقام نظر می‌گوید چنین چیزی ممکن نیست. البته فرمایش طرف مقابل شیرین و زیباست ولی -به بنده خرده نگیرید- فقط زیباست. یک حرف قشنگ و ادبی است ولی واقع‌نگرانه نیست. واقعیت، زمین، میدان، حقایق تاریخ، جغرافی، دموگرافی، امنیت، صلح، هم‌زیستی و همه‌ی این‌ها می‌گوید این‌طور نیست. دقیقا مثل طبیعت. وقتی بورانی می‌آید شما نمی‌توانید بگویید ما لبنانی هستیم و می‌گوییم پشت مرزها بایست، ما از باد، برف و باران برکنار هستیم و برف، باران و آب و هوای خود را داریم و پاره‌ای جدا افتاده از بهشتیم. این حرف به کجا منتهی خواهد شد؟ آیا چنین حرفی درست و واقع‌نگرانه است؟ چنین چیزی درست است؟ لبنانیان بخواهند یا نخواهند لبنان همیشه از حوادث منطقه تأثیر می‌پذیرفته. ایجاد دژی به نام اسرائیل و غصب کشور فلسطین اثرات شدیدی بر لبنان و منطقه گذاشت. هر چیزی که در منطقه رخ دهد بر لبنان تأثیر می‌گذارد. کسی نمی‌تواند بگوید دور شو، ما نمی‌خواهیم تأثیر بپذیریم. کسی نمی‌تواند چنین حرفی بزند. تفاوت عقل و جنون همین‌جاست. بیایید ببینیم حقیقت و واقعیت چیست؟ واقعیت همین است.

حتی بر عکس. امروز لبنان بیش از همیشه متأثر از حوادث منطقه است. امروز سرنوشت لبنان فقط در لبنان ساخته نمی‌شود. امروز سرنوشت لبنان، سوریه، عراق، اردن، مصر، لیبی، سعودی، بحرین، یمن و… در تمام منطقه رقم می‌خورد. سرنوشت هیچ کشوری تنها در خود آن کشور ساخته نمی‌شود. منطقه در حال ورز خوردن، فروریختن، زیر و رو شدن، مخلوط شدن و ترکیب دوباره است. هر کس می‌خواهد سرنوشت لبنان را تعیین کند باید در سرنوشت منطقه حاضر باشد و اگر در هنگام تعیین سرنوشت منطقه غایب باشد به دیگران می‌گوید سرنوشت ما را بسازید چون کاری از دست ما ساخته نیست. آیا این حرف درست نیست؟ امروز سرنوشت کشورهای منطقه در منطقه ساخته می‌شود. حتی بیش از این، سرنوشت جهان در منطقه تعیین می‌شود. به داعش، لیبی، ایتالیا، اروپا و… هم می‌رسیم. خب، امروز این درد زایمان در منطقه می‌خواهد معین کند این نظام‌ها می‌مانند یا می‌روند؟ این درد زایمان می‌خواهد معین کند این ملت‌ها می‌مانند یا می‌روند؟ مسائل به همین شیوه باقی خواهند ماند یا ترکیب و تجزیه می‌شوند و منجر به ویرانی چندین یا چند ده ساله خواهند شد؟ آینده چگونه است؟ همه‌ی این‌ها در منطقه برای کشورها، نظام‌ها و ملت‌های منطقه ساخته می‌شود و همه‌ی جهان از این مسئله تأثیر می‌پذیرد. هیچ کس نمی‌تواند بگوید ما لبنانی و… هستیم. این طور عمل نمی‌کند. مسئله‌ی تفنن ذهنی و سیاسی نیست. پای سرنوشت ملت، کشور، کرامت و آینده‌ی فرزندانمان در میان است. برای شوخی عرض می‌کنم در گذشته مشکل ما این بود که وقتی به عنوان چند لبنانی وارد بحث می‌شدیم باید بعضی‌ها را قانع می‌کردیم که برادران، به خدا لبنان بخشی از منطقه‌ی عربی، شام، خاورمیانه و… است. می‌گفتند نه! لبنان جزیره‌ای آرام برای خود است. الآن که وضع بدتر شده است. باید برخی لبنانیان را قانع کنیم که لبنان بخشی از کره‌ی زمین است نه مریخ! امروز همه‌ی کره‌ی زمین تحت تأثیر حوادث منطقه‌ی ما هستند. پس این منطق همیشه محل و مایه‌ی اختلاف بوده است. ما با این ذهنیت با مسئله برخورد می‌کنیم چون فکر می‌کنیم این با سرنوشت مرتبط است. حوادث منطقه به سرنوشت لبنان و ملت، آینده، کرامت، امنیت، نان و اقتصاد لبنان مربوط است. نمی‌توانید از تحولات موجود منطقه برکنار بمانید.

پیش از ورود به منطقه چند مسئله‌ی کوچک دیگر را نیز می‌خواهم اشاره کنم. در قالب چند موضوع یا چند کشور به منطقه نخواهم پرداخت. به صورت کلی درباره‌ی منطقه سخن خواهم گفت. فقط می‌خواهم خیلی کوتاه به خبری بپردازم. چون دیدم مناسب است توجه کنیم و عبور نکنم. بعضی افراد از موضع ما درباره‌ی بحرین انتقاد می‌کنند و فکر می‌کنند این موضع به روابط لبنان با کشور برادر و عزیز بحرین ضربه می‌زند. بحرین هم مانند هر کشور عربی دیگری برای ما عزیز و برادر به حساب می‌آید. بنده انتقاد را می‌پذیرم و کسانی که به چنین سیاستی یعنی سیاست عدم دخالت پایبند باشند حق دارند به موضع ما انتقاد کنند. اما مثلا بعضی افراد وارد کشور عربی دیگری که رابطه‌اش با لبنان پر اهمیت‌تر و خطرناک‌تر از رابطه‌ی بحرین با لبنان است می‌شوند. یعنی سوریه که رابطه‌ی امنیت، اقتصاد، راه، آسمان، دریا، آب، ملت و قبایل ما روشن است. اما بعضی افراد که از ابتدای حوادث سوریه ورود کردند، بخشی از نبرد رسانه‌ای، سیاسی، تسلیحاتی و مالی علیه سوریه و دولت، نظام، ارتش و انتخاب بخش عظیمی از ملت آن بودند و همچنان هستند حق ندارند درباره‌ی موضع ما در قبال بحرین انتقاد کنند. مگر ما در بحرین چه کرده‌ایم؟ موضع سیاسی گرفتیم. نه به بحرین سلاح فرستادیم، نه به خشونت تشویق کردیم، نه خواستار سقوط نظام شدیم بلکه همیشه منادی جنبش مسالمت‌آمیز بودیم و به گفت و گو، اصلاحات، رد خشونت و عدم واکنش به خشونت و سرکوب نظام فرا می‌خواندیم و از آن پشتیبانی می‌کردیم. پس موضع ما که دولت کور و کر بحرین و همه‌ی دلسوزان یک کشور عربی باید از آن تشکر کنند این است. چون وقتی یک جناح سیاسی در یک کشور، کشور عربی دیگری را مخاطب قرار می‌دهد و به آن‌ها می‌گوید خواسته‌هایتان حق است، از روش‌های مسالمت‌آمیز بهره بگیرید، سراغ خشونت نروید، بروید سراغ گفت و گو، سازش را بپذیرید باید از این موضع قدردانی شود. اما چون دولت بحرین هراسناک است و از هر حرف حقی می‌ترسد و هر بانگی را علیه خود می‌پندارد به هم می‌ریزد و شروع می‌کند به تهدید شما و این که لبنانیان را از بحرین بیرون می‌کنیم. این روش نظام‌های ضعیف، پست و سست است. می‌گویند اگر فلانی یک بار دیگر صحبت کند لبنانی‌ها را از بحرین بیرون می‌کنیم. مایه‌ی خجالت است. در هر صورت روزهای فوریه سالگرد انتفاضه‌ی مسالمت‌آمیز مدنی متمدنانه‌ی ملت بحرین است که امروز نیز به آن‌ها درود می‌فرستیم و آن‌ها را به واسطه‌ی صبر، پایداری، هشیاری و حکمت‌ورزی‌شان بزرگ و عزیز می‌داریم. پس کسی که نصیحت و وعظ می‌کند باید اول خود به آن پایبند باشد سپس می‌توانیم بیاییم با هم صحبت کنیم خوب است ما هم به آن پایبند باشیم یا نه؟ و اگر بله آیا رفتار فعلی‌مان درست هست یا نه؟

###جریان های تکفیری###

خب، وارد مسائل منطقه می‌شوم و به دو موضوع می‌پردازم. امروز در منطقه و در کنار تهدیدهای جدید اسرائیل -نمی‌خواهیم موضوعات گذشته را تکرار کنیم- خطر و تهدید جریان‌های تکفیری در عرصه‌ها و میادین جدید روشن شده است؛ جریان‌هایی که شاخص‌ترین آن‌ها داعش است. در گذشته گفتیم این تهدید فقط متوجه برخی دولت‌ها نیست بلکه متوجه همه‌ی دولت‌ها، نظام‌ها، رژیم‌ها، ملل و ارتش‌هاست. داعش فقط تهدیدی علیه اقلیت‌های دینی، مذهبی یا نژادی نیست، تهدیدی است علیه همه. حتی خیلی زود گفتیم داعش تهدیدی علیه اسلام به عنوان یک دین و رسالت است. از آن روز تا امروز همه‌ی حوادث بر این درکی که با هم درباره‌اش صحبت کردیم صحه می‌گذارند.

امروز همه‌ی جهان اذعان دارند که بله، این جریان تکفیری که داعش نام گرفته به تهدیدی برای امنیت جهان تبدیل شده است. کسی در جهان هست که هنوز در این باره بحثی داشته باشد؟ بله، فقط اسرائیل این جریان را خطر و تهدید به حساب نمی‌آورد. چند روز قبل دیدید که وزیر جنگ اسرائیل، یعلون، برای بازدید به جولان آمد و گفت نه، داعش و النصره تهدید و خطری به حساب نمی‌آید. عجب! امروز فقط اسرائیل است که داعش و النصره را خطر نمی‌داند. ولی همه‌ی کشورهای جهان ولو در ظاهر داعش را -حالا به النصره خواهیم پرداخت- خطر و تهدیدی علیه امنیت منطقه و جهان می‌دانند. اسرائیل حق دارد که داعش را خطر نداند چون تمام عملکرد داعش تا این لحظه صد در صد در خدمت منافع اسرائیل بوده است؛ حال داعش بداند یا نداند. چه شده؟ جبهه‌های جدیدی باز شده است و انواع جدیدی از جنایت و وحشی‌گری را از هالیوود و نمی‌دانم کجا الهام گرفته‌اند. شیوه‌ی سوزاندن خلبان اسیر اردنی، معاذ کساسبه، وحشتناک بود. شیوه‌ی سر بریدن کارگران مستضعف و مظلوم مصری که در تلویزیون‌ها دیده شد مایه‌ی ننگ و هراس‌انگیز بود. کشتن اسیران به این شیوه‌ها و سپس گشودن جبهه‌ها و تعیین هدف‌های جدید. داعش به فلسطین و بیت المقدس کاری ندارد. به همین خاطر یعلون می‌گوید مشکلی نیست. هدف واقعی داعش مکه و مدینه است. بگذارید برادران در پادشاهی عربستان سعودی بشنوند تا کمی آرام‌تر بروند و خوب فکر کنند. هدفشان مکه و مدینه است. امروز بنده در اخبار دیدم -به خاطر این که دقیق باشم. نمی‌دانم امروز امیران جدید تعیین کرده یا گزارشی قدیمی است؟ احتیاط می‌کنم.- ابوبکر بغدادی، خلیفه‌ی داعش، برای مکه و مدینه امیر معین کرده. هدف، مکه و مدینه است، بیت المقدس نیست. چرا؟ چون خلافت خلیفه‌ی داعش بدون حرمین شریفین کامل نیست. این نبردی است که به سوی آن در حال پیش‌روی هستند. خب، کسانی که کارگران قبطی مصری را در لیبی سر بریدند چه گفتند؟ گفتند هدف ما رم است. آن‌جا خیلی دور است آقا. مکه و مدینه به نسبت آن‌جا خیلی نزدیک‌تر است. مدام می‌گویند ما به مکه و مدینه می‌رویم و از آن‌جا از مسیر اردن می‌رویم فلسطین. اما مسیری که در پیش گرفته‌اید به سوی رم است! چه جنگ‌ها و جبهه‌هایی مد نظر این‌هاست؟ این‌ها به چه کسانی خدمت می‌کنند و به نفع چه کسی می‌جنگند؟ این‌جا برای اولین بار به خودم جرأت می‌دهم و با قدرت می‌گویم به دنبال موساد اسرائیل، سی.آی.ای و سازمان جاسوسی بریتانیا باشید. پیش از این نمی‌خواستیم تئوری توطئه مطرح کنیم اما امروز می‌گوییم نه، بگردید. هر چیزی که به نفع قدرت و سلطه‌ی اسرائیل و آمریکا در منطقه باشد داعش و جریان تکفیری به آن مبادرت می‌کنند؛ حتی تحریک اروپا. مثلا تصور کنید چند روز قبل وزیر خارجه‌ی ایتالیا می‌گوید ما آماده‌ی رهبری ائتلاف بین المللی برای مقابله با تروریسم در لیبی هستیم.

این‌جا یک پرانتز لبنانی می‌گشایم. مادربزرگ، چرا می‌خواهید برای مقابله با تروریسم در لیبی یک هجوم بین المللی به راه بیاندازید؟ پاسخ ایشان این است: -امیدوارم اشتباه نگفته باشم و وزیر دفاع زن باشد و مرد نباشد- چون تروریسم -خواهش می‌کنم خوب گوش کنید. خواهش می‌کنم ۱۴ مارس خوب گوش کنند- به فاصله‌ی ۳۵۰ کیلومتری مرزهای ایتالیا رسیده است! فقط ۳۵۰ کیلومتر! آن مادربزرگ در ایتالیا که یک کشور متمدن و… است فکر می‌کند چگونه باید فعالیتی نظامی در لیبی انجام دهد چون تروریسم به فاصله‌ی ۳۵۰ کیلومتری رسیده است. اما تروریست‌ها در چه فاصله‌ای از ما قرار دارند؟ آن بالا در جرود، القصیر، قلمون، تپه‌ها و خودروهای بمب‌گذاری شده و شما هنوز دارید با ما درباره‌ی حق، واجب، صحیح و غلط صحبت می‌کنید؟! همه‌ی جهان امروز درگیرند. در هر صورت این واقعیتی که بزرگنمایی نشده و خطری جدی و واقعی است. در سوریه وجود داشت، سپس تبدیل به سوریه و عراق شد و امروز لیبی نیز اضافه شده است. در زمینه‌ی سینا هم معلوم نیست انصار بیت المقدس با داعش بیعت کرده‌اند یا نه؟ همچنین مناطق دیگری نیز وجود دارند. امروز در تونس فراخوان نیروی عظیمی رخ داده است. القاعده‌ی یمن و بخشی از آن که با داعش و خلیفه‌ی آن بیعت کرده‌اند پیش می‌روند و پادگان‌هایی را در استان‌های جنوبی یمن اشغال می‌کنند. یک تهدید واقعی است. سر می‌برند و می‌کشند. این‌ها فیلم نیست برادر. از واقعیت فیلم گرفته‌اند! مطمئن باشید برای این‌ها از هالیوود نیرو آمده است. تفکر، روحیه و وحشی‌گری‌شان هالیوودی است. مگر فرهنگ هالیوود چیزی جز سر بریدن و کشتن است؟ این‌ها تعالیم شرق، اسلام، مسیحیت، پیامبران، خلفا، صحابه و اهل بیت است؟! اعوذ بالله. روشن است این تصویری که امروز در برابر ما قرار گرفته است از کجا نشأت می‌گیرد. خب ما ملت‌ها و دولت‌های منطقه را به همکاری برای مقابله با این تهدید تروریستی و تکفیری خطرناک و عظیم که همه را تهدید می‌کند فرا می‌خوانیم و بار دیگر می‌گوییم ما می‌توانیم این تهدید و پشتیبانان آن را شکست دهیم. چه آن پشتیبان موساد اسرائیلی باشد و چه آمریکا و انگلیس. برادران و خواهران، استراتژی‌های پی‌گیری شده تا امروز از جمله ائتلاف بین المللی و سازمان ملل [از تحقق این هدف] ناتوانند. البته این در صورتی است که خوش‌بین باشیم. اگر بخواهیم بدبین باشیم باید بگوییم چه کسی گفته این‌ها می‌خواهند از دست داعش خلاص شوند؟ این سؤال بنده جدی است. به این مسئله در بخش خودش باز خواهم گشت. به همین خاطر امت، ملت‌های امت، کشورهای منطقه، دولت‌ها، علما، احزاب سیاسی، نیروهای مقاومت و ارتش‌ها همه وظیفه دارند با این تهدید مقابله کنند. تهدیدی که پس از اسرائیل خطرناک‌ترین و بزرگ‌ترین تهدید است. به همین خاطر می‌خواهم سریع این چند بند را بگویم:

باید مقابله‌ی فکری، سیاسی و میدانی با این جریان تکفیری را دفاع از اسلام دانست. دیگر دفاع از یک خط، نظام، حکومت، طائفه، مذهب یا اقلیت نیست. این‌ها همه و در درجه‌ی اول اسلام را تهدید می‌کنند. از همه‌ی کسانی که می‌شنوند خواهش می‌کنم بدانند اگر هر کدام از رفتارهای انسان مدعی اسلام با فطرت انسانی متناقض باشد امکان ندارد، محال است آن رفتار جزء اسلام باشد. خداوند متعال می‌گوید:«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ- پس حق‌گرايانه، به سوى اين آيين روى آور، فطرتى كه خدا مردم را» از ابتدای خلقت «بر آن سرشته است. تغييرى در آفرينش خدا نيست.» از ابتدا تا انتها یک فطرت انسانی وجود دارد «آيين پايدار همين است و ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند. (روم/۳۰)» دین پایدار، دین منسجم و مطابق با این فطرت انسانی است. امکان ندارد یک عمل اسلامی یا دینی عملی باشد که عقل‌ها، قلب‌ها، روح‌ها و همه‌ی بشریت با وجود همه‌ی اختلافات فکری، نظری و رویکردهای عقیدتی و سیاسی از آن منزجر شوند. پس این نبرد، نبرد دفاع از اسلام است. بنده امروز با کمال سربلندی و افتخار به شما می‌گویم ما به عنوان بخشی از این نبرد علیه جریان تکفیری خود را در حال دفاع از اسلام محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌بینیم؛ در حال دفاع از شیعیان، اهل سنت یا فرقه‌ی خاصی نیستیم. همه می‌دانند وقتی نبرد برای دفاع از دین و مقدسات خداوند (سبحانه و تعالی) باشد آن وقت ما بی‌حساب بذل می‌کنیم، بی‌نهایت صبر می‌ورزیم، بی‌پایان تحمل می‌کنیم و آمادگی ایستادن تا آخر را داریم. مانند عملکرد امام و سید ما اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در کربلا. بنده می‌گویم ما چنین می‌کنیم اما همه‌ی مسلمانان را نیز به دفاع از دینشان فرا می‌خوانیم. علما، مراجع، رسانه‌ها و نویسندگان را به دفاع فرا می‌خوانیم. [دفاع] حتما نباید با سلاح باشد. برادر، داعش امروز به بدترین صورتی که تاریخ به یاد دارد در حال تخریب چهره‌ی یک دین الهی است. چنین چیزی در تاریخ سابقه ندارد.

دوم: جهان و اگر جهان نگفتند حد اقل کشورهای منطقه و کسانی که این تهدید و خطر را احساس می‌کنند باید به برخی کشورهای منطقه‌ای که همچنان داعش را با سلاح، پول، امکانات و حتی رسانه پشتیبانی می‌کنند -بعضی رسانه‌ها در ظاهر حامی داعش نیستند اما اگر خوب گوش کنید خواهید دید در حال دفاع از داعش هستند. الآن وقتش نیست این مسئله را باز کنم.- بگویند: بازی تمام شده است. منطقه و ملت‌ها و دولت‌های منطقه دیگر نمی‌توانند این سطح از جنایت و وحشی‌گری را که به نام اسلام و به ضرر همه‌ی ملت‌های منطقه صورت می‌گیرد تحمل کنند.

سوم: این مسئله بسیار مهم است. صریح و با بردن نام‌ها در این باره صحبت خواهم کرد. باید خود را گول نزنیم و اجازه ندهیم کسی با تفاوت قائل شدن میان داعش و جبهه‌ی النصره گولمان بزند. پیش از این در این باره خیلی صحبت کردیم. نمی‌خواهیم تکرار کنیم. این دو یک مایه، حقیقت، تفکر، فرهنگ، روح، هدف و رفتار دارند. بنده خواهش می‌کنم یک لبنانی یا عرب بیاید و برای ما توضیح دهد چه تفاوتی میان جبهه‌ی النصره و داعش هست؟ و چگونه می‌شود داعش تروریست می‌شود و جبهه‌ی النصره انقلابی؟! خواهش می‌کنم کسی بیاید توضیح دهد. مخصوصا در لبنان بعضی این طور صحبت می‌کنند. برای ما هم توضیح دهند؛ یا در تلویزیون یا با ما و برادرانمان جلسه بگذارند. در این زمینه فریب نخوریم. این‌ها یک جریان هستند که اختلافشان یک اختلاف تشکیلاتی در زمینه‌ی ریاست است. اما هر دو به یک نتیجه منتهی می‌شوند. امروز برای مقابله‌ی یکسان با جریان‌های تکفیری دعوت‌هایی مطرح می‌شود. این درست است. این موضع صحیح است. دولت اردن نمی‌تواند در عراق باب داعش بجنگد اما در سوریه از جبهه‌ی النصره پشتیبانی کند. بعضی کشورهای خلیج نمی‌توانند در ائتلاف بین المللی علیه داعش در عراق مشارکت داشته باشند ولی به جبهه‌ی النصره که خواهر داعش است پول، سلاح و امکانات بدهند. چگونه ممکن است؟ آخر با کدام منطق؟ باید این جریان که در حال ایجاد چنین تهدیدی است به صورت کامل مد نظر قرار گیرد.

چهارم: دولت‌ها و کشورهای منطقه باید نبردهای موجود را متوقف کنند. هر چقدر می‌توانیم کمک کنیم. یک نفر را می‌خواهد که تلاش کند. شاید بگویند سید دارد بیش از حد نیاز نظریه‌پردازی می‌کند. در هر صورت ما در مرحله‌ای قرار داریم که باید بر اساس مسئولیت‌هایمان صحبت کنیم. این که چه چیزی به ما می‌رسد و چه چیزی به دیگران نمی‌دانم. امروز باید دو اولویت وجود داشته باشد. اولویت مقابله با دشمن صهیونیستی که پروژه‌اش را در فلسطین با تخریب خانه‌ها، ایجاد شهرک، تهدید غزه، تهدید منطقه و… ادامه می‌دهد. و پروژه‌ی تکفیری‌ها که همه را تهدید می‌کنند. یعنی باید به این‌ها اولویت بدهیم و در این زمینه‌ها واقع‌نگر باشیم. برخی کشورهای عربی و خلیجی باید پرونده‌های مختلف منطقه را با نگاه متفاوتی ببینند چون آن‌ها هم در معرض تهدید هستند. یعنی غرور، احساسات، خشم و کینه شما را به خطا نکشاند. کمی آرام باشید و فکر کنید. مثلا امروز وقتی در عراق ملت، نیروها، بسیج مردمی، نیروهای کرد و قبایل شیعه و سنی عراق با داعش می‌جنگند و جلوی آن را می‌گیرند در حقیقت جلوی رسیدن داعش به کویت را گرفته‌اند. جلوی رسیدن داعش به سعودی را گرفته‌اند. چشم داعش فقط به دنبال بغداد نیست. همان طور که عرض کردم هدف داعش مکه و مدینه است. به همین خاطر بنشینید مسئله‌ی عراق را به گونه‌ای متفاوت بررسی کنید. امروز در عراق روند سیاسی وجود دارد. شیعیان، اهل سنت و کردها مستقیم یا غیر مستقیم در حال گفت و گو هستند. گاهی بعضی اختلالات و جنایت‌ها پیش می‌آید. به جای این که با ماهواره‌هایتان به فتنه‌ی فرقه‌ای عراق دامن بزنید بنشینید کمک کنید عراقی‌ها جمع و یکی شوند تا بتوانند جلوی پیشروی دوباره‌ی داعش را بگیرند و بتوانند با آن مقابله و کارش را تمام کنند. آن‌ها دارند از شما و سلطنت و نفتتان دفاع می‌کنند. با عراق به صورت دیگری برخورد کنید. مدام کینه‌های شیعه، سنی، فرقه‌ای و… را مطرح نکنید.

در مورد یمن همچنین. اگر در یمن پس از هزینه کردن میلیاردها دلار شکست خورده‌اید بروید دنبال دلایلش. نفوذ با فساد مالی، خریدن انسان‌ها و… ایجاد نمی‌شود. با این حال با یمن به صورت متفاوتی برخورد کنید. امروز در یمن یک انقلاب مردمی واقعی وجود دارد. نمی‌توانید نادیده‌اش بگیرید. همین انقلاب است که واقعا در برابر القاده و داعش که همه‌ی شما را تهدید می‌کنند ایستاده. همه‌ی اسناد نشان می‌دهند پروژه‌ی اصلی القاعده سلطه بر یمن و سوریه و حرکت از سمت سوریه و یمن به سوی مکه و مدینه بوده است. ای حاکمان خلیج، نمی‌خواهید مطالعه کنید؟ هیچ کس نیست برایتان بخواند؟ کمی مطالعه کنید. مدام یمن را به سوی انفجار داخلی نرانید، یمنی‌ها را علیه یکدیگر تحریک نکنید و در مقابل ملت یا بخش عظیمی از ملت یمن پای شورای امنیت را وسط نکشید. با آرامش و دقت برخورد کنید. انصار الله و رهبران آن از شجاعت، حکمت، هشیاری و مسئولیت‌پذیری ملی برخوردارند و می‌توانند به تفاهم برسند، گفت و گو کنند و همه‌ی این شرایط را مهار نمایند. اگرنه انفجار و فتنه یمن را به آن‌جا که نباید می‌کشاند و کسی که هزینه‌اش را خواهد پرداخت کشورهای خلیج هستند چون یمن در همسایگی‌شان به آتش‌فشان و میدانی وسیع برای القاعده و داعش تبدیل خواهد شد.

بروید با گروه آل خلیفه در بحرین صحبت کنید کمی آرام باشند، عقل داشته باشند، سرکوب را متوقف کنند، باب گفت و گو را بگشایند و زندانی‌ها را آزاد کنند. مردم بحرین خواستار سازش و اصلاحات هستند. البته ممکن است برخی برادران بحرینی این صحبت را قبول نداشته باشند اما عمدتا این گونه هستند.

بنشینید در زمینه‌ی سوریه بحث کنید. بازی در سوریه تمام شده است. ادامه‌ی جنگ در سوریه مثل کسی است که سرش را به کوه می‌کوبد. فقط هزینه می‌آفریند. می‌گوید ما یک حرفی زده‌ایم و باید محقق شود حتی اگر سوریه نابود شود و آمار کشتگان و زخمی‌ها بالا برود. واقعیت سوریه را با چشم واقع‌بین ببینید. باب گفت و گو باز شده است، به اپوزوسیون غیر تکفیری که پیش از این اجازه‌ی ورود به سازش را نداشتند اجازه داده شده وارد شوند و نظام آماده‌ی ورود به سازش است. بنشینید وضع را ببینید. اگر امکانش هست افراد بنشینند کمی آرامش کسب کنند و حوادث منطقه را بررسی کنند. می‌توانیم شرایطی ایجاد کنیم که به همه برای مقابله با خطری که همه را تهدید می‌کند کمک کند. حتی در لبنان. این وتو را از مسئله‌ی ریاست جمهوری بردارید. با شما هستم ای کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس که می‌شناسیمتان. وتو را بردارید و بگذارید لبنانیان بنشینند، به تفاهم برسند و در زمینه‌ی ریاست جمهوری و همه‌ی ترکیب کشور به سازش برسند. مشکل کجاست؟ همه‌ی مطالب این بخش به عبارت دیگر می‌شود: خواهشا بگذارید مردم به اولویت‌هایشان برسند و بر اساس آن‌ها رفتار کنند.

پنجم: ملت‌ها و کشورهای منطقه منتظر استراتژی بین المللی، ناتو، آمریکایی و… نباشند. باید همان طور که پیش از این در سوریه، لبنان، عراق و… مستقیما وارد عمل شدیم وارد عمل شویم. همان‌طور که در بسیاری از کشورهای عربی ورود صورت گرفته است باید برای مقابله با این جریان و جلوگیری از گسترش، تقویت، تثبیت، جاگیر شدن آن و… وارد عمل شویم. منتظر چه کسی هستیم؟ آمریکا. اولین حرف این است که آمریکا به دنبال از بین بردن داعش است. روی این بحث هست. چه کسی گفته آمریکا می‌خواهد داعش را از بین ببرد؟ آمریکا از وضع کنونی چه استفاده‌هایی می‌کند؟ غارت نفت. تحت عنوان پشتیبانی از کشورهای منطقه قیمت نفت را پایین آورده و به خودشان و تمام هم‌پیمانان، دوستان و دشمنانشان ضربه زده‌اند. غارت صدها میلیارد دلار از پول‌های منطقه تحت عنوان هزینه‌های نبرد نیروهای ائتلاف بین المللی. به واسطه‌ی داعش نفت را غارت می‌کند، دلار می‌دزدد، ما، ارتش‌ها، ملت‌ها، کشورها و اعصاب ما را ضعیف می‌کند، از طریق داعش کینه‌ها و دشمنی‌هایی می‌سازد که معلوم نیست تا ده‌ها سال آینده از بین بروند و تمام منطقه را به خاطر سلطه‌ی خودش و قدرت، ثبات و حفظ اسرائیل نابود می‌کند.  آمریکا چرا باید عجله داشته باشد؟ در بهترین حالت اگر آمریکایی‌ها به این نتیجه برسند که می‌خواهند کار را تمام کنند وقت تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زیاد است. چرا امروز؟ پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چند حرکت انجام می‌دهند و داعش را می‌زنند تا حزب دموکرات برنده شود. پس، از الآن تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باید چاقوی داعش کماکان روی گردن ما، عراقی‌ها، سوری‌ها، لبنانی‌هایی که داعش در قلمون و جرود عرسال در مرزهایشان قرار دارد، مصری‌ها، لیبیایی‌ها، تونسی‌ها، یمنی‌ها و همه‌ی ملت‌های منطقه باشد تا این که آمریکایی‌ها تصمیم بگیرند نهایتا می‌خواهند کاری بکنند یا نه. برادران و خواهران، هر کس روی آمریکایی‌ها حساب کند به سراب دل بسته است. شما دارید به کسی دل می‌بندید که شما را غارت می‌کند، علیه شما توطئه می‌ورزد و این‌ها را ساخته و فرستاده است سر وقت شما. نباید منتظر آمریکا و جامعه‌ی جهانی بمانیم. مثل کاری که مقاومت، مقاومت امام موسی صدر، مقاومت لبنانی‌ها، مقاومت لبنان، مقاومت ملی، مقاومت اسلامی، مقاومت سید عباس، شیخ راغب و حاج عماد انجام داد. مثل مقاومت لبنان، غزه و فلسطین که منتظر استراتژی عربی و بین المللی واحد نماندند و پیروز شدند. منتظر آمریکایی‌ها بمانیم؟ ما منتظر آمریکایی‌ها و ناتو نمی‌مانیم.

در عراق هم منتظر نماندیم. مرجعیت، علما، دولت، ارتش، نیروهای امنیتی، بسیج مردمی، شیعیان، اهل سنت، کردها و قبایل سلاح برداشتند و به میدان جنگ رفتند. تا این لحظه آمریکایی‌ها به آن‌ها سلاح نداده‌اند. حتی حقوق هم نداده‌اند. سلاح و ذخایر از ایران و… می‌آید. منتظر هیچ کس نماندند. داعش را در استان دیاله، بیش‌تر استان صلاح الدین و جرف الصخر شکست دادند، این روزها در الانبار شکستش می‌دهند و به زودی در موصل شکستش خواهند داد. چرا که نه؟ در سوریه نیز همین اتفاق علیه داعش خوب و داعش بد رخ داد و هر روز رخ می‌دهد. چون هر دو داعش هستند. در القصیر، قلمون و جرود عرسال نیز این گونه بود. بله، پس نباید منتظر هیچ کس بمانیم. باید مستقیم وارد عمل شویم و مسئولیتمان را بر عهده بگیریم.

به همین خاطر با این نگاه به شرایط منطقه -کمی از نتیجه تعجب خواهید کرد- به همه‌ی کسانی که ما را به عقب‌نشینی از سوریه فرا می‌خوانند می‌گویم: شما را دعوت می‌کنم که همه با هم به سوریه برویم. -اشکالی ندارد.- شاید پیش از این درباره‌ی عراق صحبت نمی‌کردیم. ما حضور مختصری نیز در مرحله‌ی اول نبرد عراق که مرحله‌ی حساسی بود داشتیم. همچنین می‌گویم: بیایید همه با هم به عراق برویم. -خواهند گفت سید زیاده روی کرد.- بیایید برای مقابله با این تهدید که امت و منطقه‌ی ما را تهدید می‌کند به هر جا که لازم است برویم چون ما این‌گونه از لبنان و ملت آن دفاع می‌کنیم و رفتار قدرت‌های بزرگ، کشورهای شریف و ارتش‌های قدرتمند جهان این‌گونه است! البته به اوکراین نمی‌بریمتان!

بنشینید با توجه به شرایط منطقه بازنگری کنیم. شما منطق بیاورید، ما منطق بیاوریم، شما دلیل بیاورید، ما دلیل بیاوریم. کسی نترسد که اگر کار در سوریه به سازش بیانجامد حکومت و قیومیت سوریه باز خواهد گشت. این‌ها به تاریخ پیوسته است. شما همه‌ی شرایط گذشته را می‌دانید و از ما بهتر خبر دارید. دلیلی ندارد این‌گونه نگرانی‌ها را در برابر این خطرات حقیقی و جدی که همه را تهدید می‌کند علم کنیم.

بنده همه را پیش از آب شدن برف کوهستان‌های شرقی به هماهنگی ارتش لبنان و ارتش سوریه فرا می‌خوانم. بنده دولت لبنان را به هماهنگی با دولت سوریه در پرونده‌ی پناهندگان یا مهاجران و پرونده‌ی امنیتی فرا می‌خوانم. خطر این روزها بسیار بزرگ‌تر از همه‌ی محاسبات حزبی، مذهبی و فرقه‌ای است. همچنین در این زمینه نیز به نگاه کل‌نگر فرا می‌خوانیم.

از سال ۱۹۸۲ برای ما مقدر شد که برای دفاع از لبنان و امت بجنگیم. آن زمان جوانانی کم سن و سال بودیم و حتی هنوز بعضی‌هایمان ریش در نیاورده بودیم ولی این مسئولیت را بر دوش گرفتیم، پیش رفتیم، بعضی‌هایمان شهید شدند و راه را از ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ ادامه دادیم. امروز در مسیر سران شهیدمان، نشان‌های ایستادگی و پیروزی‌مان، کاروان‌های شهدایمان رفته‌اند و با خون‌هایشان پیروزی آفریده‌اند. مقاومت مانده است و همچنان پاسخ همین [مقاومت] خواهد بود. ما نیز همچنان مسئولیت را بر عهده خواهیم گرفت و با ایستادگی‌مان، خونمان و الهام گرفتن از رهبرانمان، سید عباس، شیخ راغب، حاج عماد، ام یاسر و همه‌ی شهدا پیروزی خواهیم آفرید تا این که خداوند قضاوت کند که او بهترین قضاوت کنندگان است.

والسلام علیکم  و رحمت الله و برکاته.


 

بیاناتی در این رابطه با موضوعات:

دغدغه‌های امت

دغدغه‌های امت

صدر عراق/ به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر
شماره ۲۶۲ هفته نامه پنجره به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر، در پرونده ویژه‌ای به بررسی شخصیت و آرا این اندیشمند مجاهد پرداخته است. در این پرونده می‌خوانید:

-...

رادیو اینترنتی

نمایه

صفحه ویژه جنگ ۳۳ روزه
بخش کوتاهی از مصاحبه سید حسن نصرالله با شبکه المیادین به روایت دوربین دوم

نماهنگ

کتاب


سید حسن نصرالله