بیانات
بخشهایی از متن بیانات:
سال گذشته در مانند این گردهمآیی، که بنیاد شهید برای فرزند شهید احمد جغبیر برگزار کرده بود، ما و شما نبرد خود را با توطئهای که از سالها پیش طرّاحی شده بود آغاز کردیم…توطئهای جدید با نام «دادگاه بین المللی» و «رای اوّلیّه» و که مراحل مختلف آن را از سال پیش تا کنون دیدیم و پیش از آن نیز شاهدش بودیم…بنده در جمع شما گفتم ممکن نیست کوتاه بیاییم. ما در این کار جدّی بودیم. برخی تصوّر میکردند، امر برشان مشتبه شدهبود، که میشود مسئله را با سازش پایان داد. سازشی بر این اساس که: آنان در قدرت خواهند ماند و شما هم بار اتّهام رزمندگان و مقاومین را تحمّل خواهید کرد. ولی این مسئله به این طریق قابل پذیرش نبود.
به هر صورت، بنده قصد ورود به این بحث را ندارم. فقط اشارهای کردم تا بگویم از هنگام گردهمآیی پر برکت شما در سال قبل ما، دوستان و همپیمانانمان چه اسنادی ارائه دادیم، چه توضیحاتی دادیم، چه مسائلی را روشن کردیم و چه دیدارها و کنفرانسهای خبریای برگزار کردیم. همچنین معتقدم این تحرّکات سیاسی که انجام دادیم، توانست لبنان را به مرحلهای برساند که حتّی اگر این رای اوّلیّه و صد رای مانند این صادر شد نتوانند هیچ هدفی را تحقّق بخشند. در تلاشی مداوم با این اهداف پنجه در پنجه شدیم و آنها را از بین بردیم.
معتقدم آغاز نبرد با توطئه، از گردهمآیی شهدا و فرزاندان آنان، برکت و کرامتی به همراه داشته که موجب این موفقّیّتی، که به آن دست یافتیم، شده. و شما میدانید: امروز با یقین، آرامش، اطمینان، وضوح، علم، مدارک، اطّلاعات و اعتماد با این مسئله رو به رو میشویم. بر خلاف آنچه برخی تلاش میکنند در بعضی رسانهها بگویند یا جاهایی مینویسند و در میان سخن فرض میآورند که حزب الله آشفته، مضطرب و نگران است و نمیداند چه میکند. بنده در چند مناسبت در جنگ سی و سه روزه و چند روز پیش در این مجتمع به برادران و خواهران جانبازم نیز گفتم. اکنون دوباره میگویم: در جنگ جولای هنگامی که تمام جهان، جامعهی بین المللی، ایالات متّحده، کشورهای صنعتی، قدرتهای جهانی، با تاسّف شدید برخی حکومتها و رسانههای عربی، رسانههای خارجی و تعدادی داخلی، علیه ما توطئه میکردند، میلیونها آواره وجود داشتند و دهها و صدها نفر شهید میشدند، ساختمانها فرو میریختند، وسائل از بین میرفتند و آسمان پر از هواپیماها بود؛ آیا شنیدید یکنفر به خاطر ترس، ضعف، اضطراب یا آشفتگی از میدان جنگ فرار کرده باشد؟ آیا در چهرهی مادر شهید، پدر شهید، مادری آواره یا بزرگ و کوچک آنانی که بار نبرد ۳۳ روزه را به دوش کشیدند، اثری از شکوه، جا زدن، پشیمانی، نگرانی یا اضطراب دیدید؟ یا آنچه در چشمها و چهرهها میدیدیم و آنچه میشنیدیم همه بر عزمها میافزود؟ حقیقت این است. و وقتی در حالی که هیچ کس از آنها نخواسته بود به خانههایشان بازگردند، به خانههایشان بازگشتند، در حالی که زمین پر از بمبهای خوشهای بود و از خانهها و وسایل چیزی نماندهبود، منتظر هیچ کس نماندند و با سربلندی و شادی بازگشتند و پیروزیهایشان را جشن گرفتند، همه سخنها را شنیدیم.
امروز آن پیرزن بزرگوار دیگر در میان ما نیست، کسی که چهارده آگوست [روز پذیرش قطعنامه] در ضاحیهی جنوبی ایستاد و گفت دو خانه داشتم، یکی در ضاحیه و یکی در جنوب، هر دو نابود شدند، هر دو فدای مقاومت. مقاومت ما این است، روش ما این است، حقیقت و فرهنگ ما این است. اینان مردان، زنان، کودکان، شیرخوارگان و پیران ما هستند، جوانان هم که به جای خود. آیا جریان و روشی را که قدرتمندترین نیروی هوایی منطقه متزلزل نساخت، بلمار، فرانسویان، کسیزی یا چند نویسندهی مزدور که پر و بال میدهند و مینویسند و شرح میدهند و بزرگنمایی میکنند، میتوانند برلزانند؟! هرگز، این حرف بنده نیست، شما هم میدانید، به تمام کسانی که به این حالت معنوی و روحیهها و ارادهها دل بستهاند میگویم. به آنان [جبههی مقابل] میگویم: همان گونه که در جنگ جولای آرزوهای بزرگی داشتید و همه بر باد رفت، آرزوهای پستتان دربارهی توطئهی جدیدی که دادگاه بین المللی خوانده میشود هم به باد خواهد رفت. و همان طور که حزب الله از جنگ جولای که در آن میخواستید ریشهکنش کنید، قویتر از همیشه خارج شد؛ به شما میگویم از توطئهی دادگاه بین المللی نیز قویتر و با عزّتتر از همیشه خارج خواهد شد، ان شاءالله، با عنایت خداوند، با یاری خداوند، با اخلاص، صدق، ایستادگی و باور فرزندان و مردان و زنان این خط، روش و راه.
طبیعتا فرض بر این است که با تمام رویدادها و تحوّلات موجود و پیش رو با این روحیه، ثبات، آرامش و مسئولیّتپذیری برخورد کنیم.
***
چند روز پیش جناب رئيس جمهور از قصدشان برای ایجاد گفت و گوی جدیدی در سطح کشور خبر دادند. بنده در گردهمآیی امروز شما میگویم: ما در حزب الله با هرگونه گفت و گوی ملّی و نشستن لبنانیان بر سر یک میز، فارغ از موضاعات مورد بحث، موافقیم. طبیعتا رئیسجمهور بر اساس برنامهی خود با طرفهای مرتبط به گفت و گو خواهد پرداخت. ولی ما از نفس موضوع صحبت میکنیم. ما برای نفس گفت و گو، نفس دیدار و نفس بحث میان لبنانیان هیچ ملاحظهای نداریم. ملاحظهای نداریم و از آن استقبال، حمایت و پشتیبانی میکنیم و امیدواریم گفت و گویی نتیجهبخش، مثمر ثمر و مفید باشد.
همیشه گفتهایم ما آمادهی هر گونه گفت و گو هستیم و از هیچ گفت و گویی نمیترسیم. چرا که ما افق، منطق، برهان، تجربه، دلیل و شواهد محسوس داریم. ما تاریخ نمیگوییم. از تجربههایی که مردم و نسل کنونی آن را چشیدهاند صحبت میکنیم. ما از نیروی منطق برخورداریم.
طبیعتا بنده گاهی وقتها میشنوم برخی میگویند دلیل این که حزب الله جدّی نیست این است که استراتژی دفاعیاش را ارائه نمیکند. واقعا عجیب است. برخی مردم لبنان واقعا عجیبند. اوّلین کسی که از استراتژی دفاعیاش سخن گفت و آن را ارائه کرد، حزب الله بود. گویا اینها فراموش کردهاند. به اسناد و مدارکتان نگاهی بیاندازید. خیر، ما اوّلین کسانی بودیم که استراتژی دفاعی خود را ارائه کردند و پس از چند روز همان استراتژی دفاعی را که ارائه کردهبودیم، در جنگ سی و سه روزه به کار بستیم و این پیروزی به دست آمد. یعنی بدون این که ما بخواهیم، خداوند سبحان و تعالی خواست این استراتژی دفاعی سریعا پیاده شود و در نهایت این ارادهی خداوند بود.
در هر صورت، وقتی بنده شخصا در گفت و گوی مجلس شرکت میکردم، اوّلین نفری که استراتژی دفاعیاش را ارائه کرد بنده بودم. بیش از یک ساعت صحبت کردم و همه نشسته بودند گوش میکردند. صحبتها ضبط شد و هست و همه یادداشت برداشتند. جناب نبیه برّی آن روز رئیس جلسه بود و پس از این که (صحبتهایم) تمام شد ایشان گفت اگر نظر یا صحبتی مانده بفرمایید و همگی گفتند این سخن بسیار مهم و قابل تامّل و دقّت بود و بهتر است برای تعمّق بیشتر روی این مبحث فعلا جلسه را تعطیل کنیم. در حالی که میدانستند هنوز اوّل صبح است.
اینها خود را به خواب زدهاند. در هر صورت در این جا به این سخن کفایت میکنیم که: ما هرگونه گفت و گوی ملّی که از جانب ریاست جمهور رهبری شود را پشتیبانی میکنیم و آمادهی همکاری و تفاهم هستیم. و معتقدیم راه گفت و گو راه منطقی و طبیعی حلّ مشکلات بزرگ و حتّی کوچک ملّی است. و حتّی در مسائل حسّاسی مانند استراتژی دفاعی ما هیچ گاه از چنین فرصتی چشم نخواهیم پوشید. بله، یک روز -که آنان به این استناد میکنند- زمانی که جریان خلع سلاح را که همان اوّل هم به بنبست رسید، مطرح کرده بودند و هر روز خطابه میخواندند و لشکر کشی میکردند و تعابیر طائفهای و مذهبی به کار میبردند، آن روز بنده گفتم بدون شک در سایهی این جریان گفت و گو معنایی ندارد. چرا که برخی علیه مقاومت و سلاح مقاوت جنگ راه انداختهاند. ولی این با پایبندی همیشگی و موضع بنیادی ما نسبت به گفت و گو و آمادگی برای تفاهم از طریق آن منافاتی ندارد.
***
مسئلهی دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم، احترام و تاکید بر گام بزرگوارنه و قابل احترامی است که نخستوزیر محترم استاد نجیب میقاتی، وزیر دفاع و فرماندهی ارتش برداشتند؛ یعنی بازدید از جنوب. پس از این که دولت رای اعتماد گرفت و پس از اوّلین جلسهی کابینه، نخستوزیر لبنان با وزیر دفاع و فرمانده ارتش به بازدید از جنوب آمدند که جای تشکّر دارد. این کار همچنین معانی ملّی و اخلاقی بسیار بزرگی دارد که در تاریخ لبنان و تشریفات آن برای اوّلین بار صورت میگیرد.
مشکل جنوب همیشه این بوده که در برنامههای دولت جایی نداشته یا در بهترین حالت در جایگاه آخر بوده. ولی این که رئیس قوّهی مجریّه در روزهای اوّل مسئولیّت، اقدام به بازدید از جنوب بکند، ان شاءالله نشانهی خوبی است.
اگر نتیجهی تشکیل دولت از جانب حزب الله این است، مشکلی نیست، بسیار کار خوبی است! این یعنی حکومت به پذیرش مسئولیّتهای حقیقی و جدّی خود تن داده. چرا که تمام لبنان، تمام خاک لبنان، مسئولیّت حکومت است. متاسّفانه برخی مدام از توسعهی حضور حکومت در تمامی اراضی لبنان سخن میگویند و منظورشان تنها موضوع سلاح است! امّا مسئولیّت حکومت در قبال تمام خاک لبنان شامل دفاع، رفع محرومیّت، برخورد با سهلانگاری و حلّ مشکل ساکنین نیز میشود. این دیگر در محاسبات آنها نمیآید. حکومت برای آنان منطقه و محدودهای مشخّص دارد. لبنانیان همیشه به دنبال دولتی که متعلّق به تمام آنها و تمام مناطق باشد، میگشتهاند. و امیدواریم ان شاءالله این دولت، آن دولت باشد. برای تمام لبنان و تمام مناطق آن.
***
سوّمین مسئلهای که میخواهم در این سخنرانی به آن اشاره کنم این است که، بر اساس آنچه از برادران وزیر و ارتباط با طرفهای دولتی شنیدم، این دولت در اولویّت بخشیدن به حلّ پروندههای حسّاس و مشکلآفرین جدّی است. برخی پروندهها هستند که نه به بودجه، نه به پول و نه به حمایت خارجی نیازی ندارند، تنها به تصمیم، اقدام و تدبیر وابستهاند، یعنی مدیریّت و مسئولیّتپذیری. این پروندهها درد و رنج بسیاری از مردم را تسکین میبخشد. برای مثال پروندهی زندانیان و بازداشتیان زندانهای لبنان. تعداد زیادی زندانی در زندانهای لبنان هستند. حال مسلمان یا غیر مسلمان، وابسته به هر طائفهای، وابسته به هر مذهبی، وابسته به هر جریانی. اینجا از عدالت صحبت میکنیم؛ عدالتی که موضوعش بشر است، فارغ از هویّت دینی، طائفهای یا سیاسی آن. تعداد زیادی زندانی در زندانهای لبنان وجود دارند که یک، دو، سه، چهار و پنج سال است محاکمه نشدهاند و در آینده وقتی برخی از اینان محاکمه شوند، از اتّهامات تبرئه خواهند شد! این ظلمی بزرگ است. ان شاءالله در سایهی این دولت که به این کار فراخوانده شده و اکنون تلاشی جدّی را در این زمینه آغاز کرده [این مشکل حل خواهد شد]. این مسئلهایست که نه به بودجه، نه حمایت بین المللی، نه وضع مالیات اضافی و نه هیچ چیز دیگری نیاز ندارد. با کمّی همّت دادگاههای مدنی، نظامی یا … در لبنان، شاید برخی تصحیحات و اقدامات قانونی و کمّی همّت از جانب دولت [این مشکل قابل حلّ است]. بنده معتقدم و شما نیز میدانید این مسئله دارد بر هزاران خانواده فشار میآورد. به هر حال اینها انسانند و این دولت این مسئولیّت را پذیرفته.
هر گامی برای آزادی بازداشتشدگان بیگناه، که باقیماندنشان در زندان ظلم است، باید از جانب همه مورد حمایت و تایید قرار بگیرد و این مسئله وارد پروندهی مجادلات سیاسی میان اپوزوسیون و زمامداران و کشمکشهای طائفهای و مذهبی نشود. کشمکشهایی که عدّهای همیشه سعی دارند با آن مسئله را به موضوعی طائفهای و مذهبی بدل کنند. همچنین نباید این مسئله هم تحت الشّعاع تقسیمبندیهای طائفهای قرار بگیرد. هر زندانی بیگناهی باید از زندانهای لبنان آزاد شود. هر کس منتظر محاکمه است باید در روند محاکمهاش تسریع شود بعد اگر محکوم شد زندانی شود و اگر نشد آزاد شود. چرا که مسئله اثبات جرم است نه اثبات بیگناهی! این یکی از پروندهها بود و پروندههای زیاد دیگری هم هست. اکنون نمیخواهم وقت شما را بگیرم ولی از همین تریبون از دولت و وزرا، که ما نیز بخشی از آن هستیم، میخواهم: بسیاری پروندهها هستند که اگر آنان را در اولویّت و برنامهی خود قرار دهیم، بار مالی ندارند. معمولا وقتی از پروژهها صحبت میکنیم، نیاز به پول، امکانات و بودجه دارند. امّا این مسئله به دست خودمان است و میتوانیم در روند آن تسریع کنیم.
***
اسرائیل میگوید دستآوردش این بوده که من را وارد پناهگاه کرده! بنده در پناهگاه نیستم، درست که در جمع نیستم ولی به کارهایم ادامه میدهم و همچنان هم زیاد است!
***
آخرین مسئلهای که میخواهم پیش از پایان سخن به آن اشاره کنم -قصد صحبت از جنگ جولای و این مناسبت را ندارم، این را گذاشتهایم برای گردهمآیی پیش رو در ورزشگاه رایه- ولی پیش از پایان با دقّت و احترام یادی میکنم از مواضع جناب شیخ الازهر، شیخ احمد الطّیّب، مخصوصا در موضوع شیعه و سنّی و تقریب و همبستگی مسلمانان. ایشان شعارهایی کلّی و قدیمی را مطرح نکردند، رفتند سراغ حقیقت و جوهر موضوع یعنی اختلافات محدود میان شیعه و سنّی. بحث ما دربارهی اشتراکات عقیدتی، فقهی، فکری، فرهنگی و اجتماعی بین شیعه و سنّی است که آن را با نقاط اختلاف، غیر قابل مقایسه میبینیم. ولی همیشه افرادی تلاش کردهاند برخی نقاط اختلاف را به خدمت اغراض مرتبط با اهداف و درگیریهای سیاسی در بیاورند.
در سالهای گذشته در لبنان، همیشه هنگامی که جبههبندیهای سیاسی شدید شده، گفتهایم: اینها جبههبندیهایی سیاسی هستند ولی برخی اصرار دارند به آنها لباس طائفهای و مذهبی بپوشانند. ما از ادبیّات طائفهای و مذهبی استفاده نمیکنیم، سراغ تحریک طائفه و مذهبی نیز نمیرویم و همیشه به دنبال اشتراکات و خطابههای عمومی اسلامی، ملّی و قومی بودهایم. به شما بگویم: دیگران و حتّی خود ما، وقتی روزی رسید که یکی از ما به خطابهی مذهبی و طائفهای پناه آورد، همین نشان ضعف اوست. این دلیل ضعف است. کسی که به خطاب طائفهای و مذهبی پناه میبرد به دلیل ضعفش است. نه مسئلهای [برای طرح کردن] دارد، نه منطقی، نه برهانی. به همین دلیل، این مواضعی که جناب شیخ الازهر اظهار کردند، مواضعی مسئولانه و متناسب با چالشهایی هستند که امّت با آن رو به روست. و سخن ما همیشه این بوده که این مسئله جزء خطرات باقیماندهایست که نیروهای استکبار و اسرائیل برای بازگرداندن تنگناها به منطقه و خرد کردن و به فتنه کشاندن این امّت، آن را به بازی میگیرند.
ما به این موضعگیری تبریک میگوییم. طبیعتا بنده از تعریفهای ایشان از اینجانب و مقاومت تشکّر میکنم که جای تشکّر و تبریک نیز دارد. ما ان شاءالله در لبنان آمادهی هر گونه تلاش و کار در تمام پایگاههای دانشی، دینی، فرهنگی، سیاسی و … اسلامی شیعیان و اهل سنّت هستیم. و بنده از جناب شیخ الازهر و دانشگاه شریف الازهر میخواهم نقش پیشگامانهی رهبری خود را در این زمینه، چنان که در قرن گذشته بوده، بازی کند. و بنده معتقدم دانشگاه شریف الازهر به واسطهی جایگاه دینی و تاریخیاش، کشوری که به آن تعلّق دارد و منزلتش در امّت لیاقت و شایستگی برداشتن گام تاریخی و مهمی از این دست را، که امّت ما در این مرحلهی جدید به آن احتیاج دارد، دارد. و اطمینان دارم به زودی تمام مراجع دینی شیعهی جهان با این دانشگاه تفاهمات مهمّی برقرار خواهند کرد.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران