بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان: بیانات پیرامون استعفای وزرا و دادخواست دادگاه بین المللی

بیانات

26 دی 1389

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، پیرامون استعفای وزرا و دادخواست دادگاه بین المللی

|فارسی|عربی|فیلم|فیلم|صوت|
«
در سال‌های پیش چیزی نماند که با آن روبه رو نشده باشیم: جنگ سیاسی و رسانه‌ای، فریب، تخریب، دروغ، جنگ امنیّتی، ترور، جنگ نظامی سال ۲۰۰۶ ولی امروز می‌بینید که ما کجا هستیم. باز هم تاکید می‌کنم محاسبات پی‌گیران این پروژه بسیار غلط است. بنده در سخن‌رانی پیشین محاسبات غلط ایشان را در پنج مرحله بر شمردم و هنوز هم در اشتباه به سر می‌برند. ممکن است جلسه‌ی انتخابی جناب سعد حریری را باز گردانند، نمی‌دانیم در نهایت ممکن است انتخاب نمایندگان چه باشد امّا این آغاز مرحله‌ای جدید است، نه پایان یک مرحله. این آغاز مرحله‌ای جدید است و شما در اشتباهید. اگر فکر می‌کنید می‌تواند از رای اوّلیّه برای حمله به مقاومت کمک بگیرید، بسیار غلط محاسبه کرده‌اید. و بنده نیازی نمی‌بینم بیش از وارد جزئیّات شوم چرا که در پی آن‌چه جناب بلمار در این دو روز به انجام خواهد رساند، سخنان دیگری خواهم داشت.
 ما پیش‌نهاد می‌کنیم تلاش‌های سعودی- سوریه‌ای را پشتیبانی کنید. و حقیقتا ما، چنان که تمام کسانی که خیر لبنان را می‌خواستند و می‌خواستند لبنان از این معضل یا آن معضلاتی و فتنه‌هایی که برای آن آماده شده بود، بگذرد، چنین کرده‌بودند، به آن دل‌بسته بودیم.
  مطرح شد که انجام دو چیز امکان دارد، اوّل عقب انداختن صدور رای اوّلیّه برای چند ماه است تا مگر تفاهم بر چیز دیگری امکان یابد. دوّم این که بیایید بنشینیم و بحث کنیم چگونه می‌توانیم لبنان را در برابر پی‌آمدهای رای اوّلیّه حفظ کنیم.
 گفتیم...دولت لبنان...سه کار را به انجام برساند. کار اوّل: بازگرداندن قاضیان لبنانی. کار دوّم: پایان دادن به پشتبانی مالی لبنانی دادگاه بین المللی. کار یا بند سوّم: لغو یادداشت تفاهم میان حکومت لبنان و دادگاه بین المللی.
 امّا درباره‌ی یادداشت تفاهم، لغو آن یعنی: لبنان فارغ از پی‌آمدهای دادگاه و رای اوّلیّه است. اگر دادستان لبنانیان را می‌خواهد، اینترپل بین المللی و بقیّه هستند. بروید و ببیند چگونه می‌توانید دست‌گیرشان کنید. وظیفه‌ی دولت لبنان نیست کسانی را که بلمار متّهم‌شان ساخته دست‌گیر کند، آن هم وقتی مشکلاتی ملّی را ایجاد می‌کند.
 این دادگاه آمریکایی- اسرائیلی است و این رایی است آمریکایی- اسرائیلی.
 از طرف سعودی به ما خبر رسید آنان و جناب سعد حریری با این بندهای سه گانه موافقند. و گفتند: ما می‌توانیم توافقی یا تفاهمی داشته باشیم (بنده دوست ندارم آن را سازش بنامم).
 نخست وزیر سعد حریری پیش از این که بیروت را به مقصد ایالات متّحده ترک کند، به روشنی گفت:...
 نخست‌وزیر سعد حریری به آمریکا سفر کرد و دیدارهایی آمریکایی آن‌جا رخ داد و بدون هیچ نشانه‌ی قبلی طرف سعودی به طرف سوریه‌ای تماس می‌گیرد و می‌گوید:«عذر می‌خواهیم، به واسطه‌ی فشارها و اوضاع ما توان ادامه‌ی این راه را نداریم. خدانگهدار. هر کار صلاح می‌دانید بکنید.»
 واضح است آمریکایی‌ها و اسرائیلیان از ابتدا این تلاش‌های عربی را رد می‌کردند. آنان در برهه‌ای این تلاش‌ها را رها کرده بودند، چرا که دل بسته بودند «س س» سوریه‌ای - سعودی نمی‌توانند به توافقی دست بیابند. چرا که موضوع دشوار و پیچیده است و در نتیجه نیازی به دخالت، کارشکنی یا از میان بردن ندارد.
 آیا آمریکایی‌ها و اسرائیلیان می‌توانند به تلاش‌های عربی اجازه دهند به نتیجه برسد تا تمام این آرزوها و دل‌بستگی‌ها را در مقابل آنان از میان ببرد؟!
 بدون شک این مسئله تنها آمریکایی نبوده و بی شک طرف‌هایی سیاسی در لبنان وجود داشتند.
 امکان این که به این‌جا نرسیم وجود داشت، ولی چرا رسیدیم؟
 این تفسیر یا این فهم در این لحظه و این شب تایید می‌کند که تکیه بر این جریان در تصمیمات، مصالح و ثبات لبنان ممکن نیست و آنان قدرت گذردادن و کمک لبنان و سران لبنان را برای عبور از هیچ معضل یا سختی که ممکن است با آن مواجه شوند، ندارند.
 در میان این بندها تنها درباره‌ی یک یا دو بند می‌شود گفت درشان مصلحت کشور وجود دارد. ولی بقیّه‌ی بندها مصلحت جریان سیاسی- امنیتی جناب رفیق حریری است. این چیزهایی بود که ما بر سر آن مذاکره می‌کردیم.
 تعطیلی پرونده‌ی شاهدان دروغین خواسته شده‌بود.
 ساعت خواب؟! ما از پنج سال قبل می‌گفتیم تمام آن‌چه در کمیته‌ی بین المللی در جریان است در روزنامه‌ها، مجلّات، تلویزیون‌ها، نشست‌ها و نزد سران سیاسی و امنیّتی لبنان و در تمام سفارت‌های جهان موجود است، بعد از سرّی بودن تحقیق و اسناد سخن می‌گویند.
 حتّی بر عکس، این دولت خواستار ادامه‌ی حمایت مالی دادگاهی که علیه لبنان و مقاومت توطئه می‌کرد و قاضیان لبنانیش در این توطئه شریک بودند، بود.
 وقتی رای اوّلیّه‌ی اتّهامی صادر می‌شد و افرادی از حزب الله را متّهم می‌ساخت، آن هنگام کار تمام می‌شد و کشور بی سرپرست رها می‌شد، و ما نمی‌دانیم اسرائیل، آمریکا و دیگرانی که خواستار تخریب کشور از داخل هستند ممکن است دست به چه اقداماتی بزنند. آنان که مدام دل‌بستگی‌هایشان فتنه و برخورد است چه می‌کنند؟! این دولت کشور را بی سرپرست رها کرد.
 این دولت و نخست‌وزیر دقیقا کارهایی کردند که مانع حفظ لبنان در برابر پی‌آمدهای رای اوّلیّّه توسّط دولت می‌شد.
 ما از رجز، خطبه‌خوانی یا تهدید هیچ کس در این جهان نمی‌هراسیم، ما از جنگ‌هایشان، از هواپیما و کشتی‌هایشان هم نمی‌ترسیم، آن وقت سخنان و تهدیدات پوچشان ما را بترساند؟ ما بر اساس تشخیص و فهم خود از مصلحت کشورمان گام برمی‌داریم، و راهی که در آن گام برداشتیم تماما حقّ ما بود، بل‌که باید از این قدردانی کرد.
 شما صدور را دو ماه یا یک ماه و نیم عقب نیانداختید؟ چه می‌شد دو سه روز دیگر هم عقب می‌انداختید؟ نه نمی‌شود! خواسته شده این مسئله به عنوان دست‌مایه‌ی کاندیدایی خاص و مشخّص، هنگام جلسه‌ی انتخابی منتشر شود.
 اصلا ما این را خواستیم. ما وقتی استعفا دادیم می‌توانستیم در سایه‌ی حکومت جنگ راه بیاندازیم. ولی حکومت ناتوان و شاهدان دروغین دست‌نخورده باقی می‌ماندند. نه، ما استعفا دادیم و درخواست کردیم این حکومت با مسائل مواجه شود.
 هر دولتی از شاهدان دروغین حمایت کند، مخصوصا اگر کسانی که آنان را ساخته‌اند، ما نمی‌توانیم در برابر آن سکوت کنیم. هر حکومتی فساد مالی را حمایت کند یا گرداننده‌ی آن باشد، ما درباره‌اش سکوت نخواهیم کرد. هیچ کس ما را در خارج یا داخل تهدید نکند. و کسی علیه ما فضا سازی نکند. هر حکومتی مسئولیّت‌هایش را به صورت جدّی و رسمی برای درمان مسائل مردمی که از هر قشری اکنون در بدترین شرایط حیاتی، زندگی می‌کنند، به عهده نگیرد، ما نمی‌توانیم در برابرش سکوت کنیم.
 هر حکومتی علیه مقاومت توطئه کند -بنده از الان صریح خواهم بود- ما سکوت پیشه نخواهیم کرد، چرا که بر عهده‌ی ماست از تمام عناصر قدرت لبنان در برابر تهدید، طمع و خطر پابرجا و ثابت اسرائیل حفاظت کنیم.
 عبرت در رئیس‌جمهور تونس و گروهش است که تمام عمرشان با فرانسه، آمریکا و غرب بودند. حتّی اسرائیل رابطه داشتند. و موضع این نظام درباره‌ی تمام مسائل اساسی منطقه مشخّص بود. این‌هایی که تمام این سال‌ها این رئیس‌جمهور و گروهش خدمتشان را کرده‌بودند، از ایشان استقبال نکردند، ویزا به‌شان ندادند، نگذاشتند هواپیماشان در فرودگاه‌هایشان فرود بیاید. تمام نزدیکانِ [این سال‌ها] به رئیس‌جمهور و گروهش گفتند: خوش نیامدید، جمع کنید بروید دنبال کارتان…. این عبرت است.
 اگر امروز آمریکا و غرب بخواهند وارد موضوع شوند. این کار منجر به رشد بحران، پیچیده‌تر شدن مشکل و آشفتگی مصالح بزرگ و خطیری در لبنان می‌شود. امروز حجم مشکلمان مشخّص شده و ما لبنانیان می‌توانیم گرد هم بیاییم و درمانش کنیم.

اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم.

بسم الله الرّحمن الرّحیم.

و الصّلوة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا خاتم النّبیّین ابی القاسم محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.

سلام بر همه‌ی شما و رحمت الله و برکاته.

با توجّه به تحوّلاتی که در روزهای اخیر در لبنان رخ داد و اهمّیّت این برهه، خودم را مسئول توضیح، تشریح و تحلیل این روی‌دادها و ترسیم تقریبی مسیر امور در کشورمان دیدم. چرا که حق مردم لبنان، همه‌ی لبنانیان، تمام آنان که لبنان را دوست دارند و غم‌خوار آن، مردم، دولت، مقاومت و آی‌نده هستند، هم هست که اطّلاع یابند و تا جایی که امکان دارد و گفتن آن ممکن است، از روند امور مطّلع شوند. چرا که روند امور به روشنی برای ما نیّت‌ها، اهداف حملات و آن‌چه برای ما و این کشور آماده شده‌است، را مشخّص می‌سازد.

اوّل از روی‌دادها شروع می‌کنم. زیاد به گذشته باز نمی‌گردم. با عنوان‌های کوتاه از آغاز روند عربی یا آن‌چه تلاش‌های سعودی-سوریه‌ای نامیده می‌شد، شروع می‌کنم. تلاش‌هایی که در پی نزدیک شدن [زمان] صدور رای اتّهامی از جانب دادستان دادگاه بین المللی شکل گرفت. رایی که در آن انگشت اتّهام به سمت افراد یا کادر حزب الله نشانه گرفته می‌شد. روندی بزرگ‌وارانه از سوی سعودی و سوریه، ملک عبدالله بن عبدالعزیز و جناب بشّار اسد، آغاز شد. به ما گفته شد روندی این چنینی وجود دارد، ما آن را پشتیبانی کردیم و به تمام دوستانی که به کمک شتافتند گفتیم: ما پیش‌نهاد می‌کنیم تلاش‌های سعودی- سوریه‌ای را پشتیبانی کنید. و حقیقتا ما، چنان که تمام کسانی که خیر لبنان را می‌خواستند و می‌خواستند لبنان از این معضل یا آن معضلاتی و فتنه‌هایی که برای آن آماده شده بود، بگذرد، چنین کرده‌بودند، به آن دل‌بسته بودیم. 

گفت‌گوها آغاز شد، در حالی که بعضی در لبنان اصولا وجود چنین گفت‌گوها، افکار، جریان‌ها و شرایطی را انکار می‌کردند. چه برسد به این که امکان شکل گیری توافقی وجود داشته باشد. چرا که آنان از آرزوهایشان سخن می‌گفتند، نه از حقایق و روی‌دادهای خارجی.

بنده دوست دارم در این مسئله بسیار صریح باشم. تا تصویری واضح برای همه‌ی لبنانیان شکل یابد و بعد از این کسی قهرمان‌بازی در نیاورد و مسائل غیرواقعی را در اختیار مردم قرار ندهد.

از ابتدا طرف سعودی صریح بود. می‌گفتند لغو دادگاه بین المللی امکان ندارد چرا که این دادگاه بر اساس رای شورای امنیّت ایجاد شده. و [امکان تغییر یا لغو آن] دست آمریکا، فرانسه، بریتانیا و… است. خب، گفتیم ما این را درک می‌کنیم و بنده نیز به این معنا در سخن‌رانی شب عاشورا اشاره کردم. دوّم، که این نیز واضح است، این موضوعی بود که درباره‌ی آن گفت‌گویی صورت نگرفت، از روز اوّل و دیدار اوّل واضح بود. طرف سعودی می‌گفت لغو رای اوّلیّه امکان ندارد. و ما این مسئله را درک کرده بودیم چرا که رای اوّلیّه دست سعودی نبود، دست آمریکایی‌هاو اسرائیلیان بود. پس از طرف سعودی توقّع نمی‌رفت بتواند به آمریکایی‌ها و اسرائیلیان تحمیل کند رای اوّلیّه را لغو کنند. از ابتدا مطرح شد که انجام دو چیز امکان دارد، اوّل عقب انداختن صدور رای اوّلیّه برای چند ماه است تا مگر تفاهم بر چیز دیگری امکان یابد. دوّم این که بیایید بنشینیم و بحث کنیم چگونه می‌توانیم لبنان را در برابر پی‌آمدهای رای اوّلیّه حفظ کنیم. این‌ها همه در روزهای اوّل رخ داد. و قاعدتا تمام این مذاکرات سرّی بود. ما گفتیم خیلی خب ما درک می‌کنیم و مشکلی نداریم، مسلّما رای اوّلیّه را رد می‌کنیم و معتقدیم سیاست‌زده است و معتقدیم ما از طریق رای اوّلیّه مورد حمله‌‌ی آمریکا و اسرائیل قرارگرفته‌ایم ولی لبنان کشور ماست و ما دل‌سوز حفظ کشور هستیم. پس از گفت‌گوها به این نتیجه رسیدیم که چگونه لبنان را [از خطر] دور کنیم؟ هم‌چنان که شب عاشورا به آن اشاره کردم. چگونه لبنان را [از خطر] دور کنیم؟ لبنان را از طریق اجرای سه بند [از خطر] دور می‌کنیم. دولت لبنان تشکیل جلسه دهد و بگوید با توجّه به تحوّلات، خطرات، احتمالات و… و فارغ از ارزیابی آن از دادگاه بین المللی یا رای اوّلیّه، سه کار را به انجام برساند. کار اوّل: بازگرداندن قاضیان لبنانی. کار دوّم: پایان دادن به پشتبانی مالی لبنانی دادگاه بین المللی. کار یا بند سوّم: لغو یادداشت تفاهم میان حکومت لبنان و دادگاه بین المللی. خب، اگر دولت کنونی لبنان یا هر حکومت دیگری این‌ها را به انجام برساند، معنایش لغو دادگاه بین المللی نیست؛ هرگز. دادگاه بین المللی فارغ از نظر ما درباره‌اش پابرجاست. اگر قضات لبنانی بازپس گرفته شوند، دادگاه قانونی دارد یا شورای امنیّت قانونش را اصلاح می‌کند و قضاتی از نوع دیگر را برای ایشان جای‌گزین می‌کنند. اگر پشتیبانی مالی پایان یابد، [تنها] کمی پول مردم لبنان را زیاد کرده‌ایم. پشتیبانان مالی بسیاری در جهان هستند، آنان نه در مسائل مالی و نه در تکمیل قضات مشکلی ندارند. امّا درباره‌ی یادداشت تفاهم، لغو آن یعنی: لبنان فارغ از پی‌آمدهای دادگاه و رای اوّلیّه است. اگر دادستان لبنانیان را می‌خواهد، اینترپل بین المللی و بقیّه هستند. بروید و ببیند چگونه می‌توانید دست‌گیرشان کنید. وظیفه‌ی دولت لبنان نیست کسانی را که بلمار متّهم‌شان ساخته دست‌گیر کند، آن هم وقتی مشکلاتی ملّی را ایجاد می‌کند.

خب، اگر به این سه بند پای‌بند می‌بودیم، این یعنی دور کردن لبنان [از خطر] و حفظ آن از پی‌آمدهای رای اوّلیّه و نه به هیچ وجه یعنی لغو دادگاه بین المللی -برای تمام آنان که برای گم‌راه کردن مردم مغالطه می‌کنند- و نه یعنی لغو رای اوّلیّه. در عین حالی که دوست دارم دوباره بیان کنم، اعتقاد دارم این دادگاه آمریکایی- اسرائیلی است و این رایی است آمریکایی- اسرائیلی. 

ولی ما دوست داشتیم به راه حلّی معمولی پیرامون این موضوع برسیم. از طرف سعودی به ما خبر رسید آنان و جناب سعد حریری با این بندهای سه گانه موافقند. و گفتند: ما می‌توانیم توافقی یا تفاهمی داشته باشیم (بنده دوست ندارم آن را سازش بنامم). مسائل دیگری هم هست که از شما به عنوان اپوزوسیون، حزب الله یا حزب الله و حرکت امل، خواسته می‌شود. شما باید این بندها و این مسائل را بپذیرید و این تفاهم و توافقی کامل می‌شود میان ما. و توکّل به خدا.

بندها با شرط این که این مسائل به منظور به نتیجه رسیدن مذاکرات، سرّی باقی بماند، به ما ارائه شد. و قاعدتا تا همین چند وقت پیش سرّی باقی ماند. بعضی بندها صریح بودند و ما موافق بودیم ولی بعضی بندها به کمی بحث نیاز داشتند و ملاحظات و بحث‌هایی در باره‌ی بعضی از آن‌ها با برخی هم‌پیمانان ما وجود داشت. ولی جو مثبت به نظر می‌رسید. واکنش جناب بشّار اسد به طرف سعودی هم مثبت بود و کارها پیش می‌رفت.

طبیعتا، بیماری ملک و سفر ایشان به ایالات متّحده و حضور امیر شاه‌زاده عبدالعزیز هم‌راه ایشان، در حالی که ایشان بود که مذاکرات را پی‌گیری می‌کرد، بسیار این روند را کند کرد. مذاکرات از طریق تلفن و با فواصل انجام می‌گرفت.

دو هفته قبل یا کمی بیش‌تر، خبر رسید ملک وارد جریان شده و اوضاع جسمی ایشان خوب است و قصد ادامه‌ی این موضوع، رسیدن به توافق و پایان بخشیدن این جریان، را دارد. در زمانی نزدیک هم شاه‌زاده‌ی ملک برای توافق بر روی تمام بندها و روش‌های اجرا به دمشق و بیروت می‌آید. و هم‌چنین گفته شد برای تحقّق این اهداف و آماده‌سازی شرایط از جناب سعد حریری برای سفر به ایالات متّحده دعوت به عمل آمده.

و نخست وزیر سعد حریری پیش از این که بیروت را به مقصد ایالات متّحده ترک کند، به روشنی گفت: این توافق ماه‌ها پیش رخ داده بود. که این نیاز به دقّت دارد. ولی همین که ایشان می‌گوید توافقی وجود دارد و از ماه‌ها پیش رخ داده، خود پسندیده است. ولی گام‌هایی را که طرف مقابل باید به انجام می‌رساند، به انجام نرساند. بعضی گفتیم این سخنی بود مثبت. چرا که اوّلین اعتراف از افرادی در طرف مقابل بود که وجود افکار، یادداشت‌ها، مذاکرات یا به قول خودشان سازش را، انکار می‌کردند. ولی جریان را به خانه‌ی اوّل بازگردانده و مسئولیّت این امر را بر دوش طرف مقابل می‌اندازد. بعضی جنبه‌ی مثبت این سخنان را برداشت کردند و آن را مقدّمه‌ی گام‌های وعده داده شده‌ی سعودی-سوریه‌ای دانستند.

نخست‌وزیر سعد حریری به آمریکا سفر کرد و دیدارهایی آمریکایی آن‌جا رخ داد و بدون هیچ نشانه‌ی قبلی طرف سعودی به طرف سوریه‌ای تماس می‌گیرد و می‌گوید:«عذر می‌خواهیم، به واسطه‌ی فشارها و اوضاع ما توان ادامه‌ی این راه را نداریم. خدانگهدار. هر کار صلاح می‌دانید بکنید.»

پس از آن به ما خبر رسید این تلاش‌ها ناگهان و بدون نشانه‌ای خاتمه یافته. که خود پس از این نیاز به تحلیل و ارزیابی دارد. که چه کسی این روند را تعطیل کرد و کار را به این‌جا رسید؟

پس از این که این خبر و خبر این که صدور رای اوّلیّه و اتّهامی تعجیل صورت خواهد گرفت و همین روزها منتشر خواهد شد، به ما رسید. با هم‌پیمانانمان در اپوزوسیون، که وزرائی در دولت داشتند، مشاوره کردیم. چرا که وقت تنگ بود. همگی به این نتیجه رسیدیم که بدون شک -که بعد از این توضیح خواهم داد چرا- باید استعفایمان را از این دولت و در نتیجه سقوط آن را اعلام کنیم. به واسطه‌ی شرایطی که به زودی توضیح خواهم داد. بر اساس قانون اساسی و به شکل قانونی و بسیار طبیعی استعفاها تقدیم شد و چه در لایه‌ی دولت و چه در سطح بین‌المللی وارد شرایطی جدید شدیم و فردا جلسه‌ی انتخابی مجلس برگزار خواهد شد. 

این از روی‌دادها.

برویم ببینیم و تلاش کنیم آن چه رخ داد را فهم کنیم. چه چیزی رخ داد و چرا کار به این‌جا رسید؟

اوّلا: واضح است آمریکایی‌ها و اسرائیلیان از ابتدا این تلاش‌های عربی را رد می‌کردند. آنان در برهه‌ای این تلاش‌ها را رها کرده بودند، چرا که دل بسته بودند «س س» سوریه‌ای - سعودی نمی‌توانند به توافقی دست بیابند. چرا که موضوع دشوار و پیچیده است و در نتیجه نیازی به دخالت، کارشکنی یا از میان بردن ندارد.

ولی در مرحله‌ی اخیر وقتی دیدند مسئله در حدّ خوبی جلو است و جوّ مثبتی برای انجام توافق درباره‌ی این موضوع وجود دارد، با قدرت و قاطعانه وارد شدند و اعلام کردند امکان ادامه‌ی این روند وجود ندارد. و باید پایان یابد و به همین خاطر این طور ناگهانی پایان یافت. اگر کسی تفسیر دیگری دارد، بیاید به ما هم بگوید، بیاید به ما هم بگوید. این بر اساس تمام روی‌دادها و داده‌ها تنها تفسیر است. با وجود سخنان اسرائیلی که پیش از این تلاش‌ها و پس از پایان داده شدن به آن‌ها گفته می‌شد و دل‌بستگی‌های آمریکایی و اسرائیلی مخصوصا اسرائیلی بر پی‌آمدهای رای اوّلیّه که افرادی از حزب الله را متّهم می‌نمود؛ این سخنی واضح و آشکار است. شبانه روز می‌گویند. آیا آمریکایی‌ها و اسرائیلیان می‌توانند به تلاش‌های عربی اجازه دهند به نتیجه برسد تا تمام این آرزوها و دل‌بستگی‌ها را در مقابل آنان از میان ببرد؟!

دوّم: بدون شک این مسئله تنها آمریکایی نبوده و بی شک طرف‌هایی سیاسی در لبنان وجود داشتند. آنان که وجود افکار، سازش و روند را انکار می‌کردند. شب و روز تلاش کردند و طرف‌های آمریکایی، غربی و عربی را برای شکست تلاش‌های سعودی و سوریه‌ای تحریک نمودند. در بعضی دیدارها علیه ملک عبدالله عبارات زشت و ناپسند به کار بردند چرا که دانستند او مردی است که برای انجام این تفاهم و رسیدن به این توافق صادق، تلاش‌گر و جدّی است.

سوّم: این موضوع برای جناب سعد حریری و جریانش. او، چنان که در ابتدا گفتم، می‌گوید: توافق صورت پذیرفته و افرادی وجود دارند که چیزهایی که می‌بایست را به انجام نرسانده‌اند. مسلّما این درست نیست. ولی، خواستیم با او راه بیاییم، توافقی صورت پذیرفت و چند ماه منتظر ماندیم، آیا نماندیم، اگر شما دل‌سوز مصلحت کشور و عبور از این معضل هستی، ما هفته‌ای یا دو هفته‌ای برای تکمیل توافق و توافق بر روش اجرا منتظر نماندیم؟ ببینیم چه چیزی را شما لازم است به انجام برسانی، چه چیزی را ما؟ به خدا توکّل کنیم و از کشورمان را از این مرحله‌ی دشوار عبور دهیم؟ چه می‌شد چنین می‌کردید؟

به محض این که ایشان به آمریکا رفت، سر این تلاش قطع شد و نابود شد و به نقطه‌ی صفر بازگشت.

حقیقتا این جای سؤال دارد. سؤالی بزرگ. بنده دوست دارم لبنانیان بپرسند، امروز همه‌ی لبنانیان از وضعیّت کشور نگرانند، و امکان این که به این‌جا نرسیم وجود داشت، ولی چرا رسیدیم؟

چهارم هم در این رابطه. به نظر من جناب حریری و جریانش، یا از ابتدا این تلاش و این تفاهم را قبول نداشتند و نمی‌خواستند. در ابتدا در نتیجه‌ی فشار عربستان سعودی جلو آمدند و در نتیجه، این گونه نبود که تنها نخواهند، بل‌که رفتند و آمریکایی‌ها و غیر آن‌ها را برای فشار بر طرف سعودی به منظور پایان دادن این تلاش‌ها تحریک کردند. و یا نه، آنان هم‌راه ملک و طرف سعودی بودند ولی اراده‌ی آمریکا مسلّط بوده، این جا در پرانتز (آزادی، سروری، استقلال، تصمیم مستقل و مصالح ملّی کجا می‌روند؟!) آمریکا می‌گویند نه، یعنی نه! هیچ کدام از این دو گزینه بر سرعت جریان نیافزودند، چرا که بر اساس سخنان وی و تمام داده‌ها کارها در جریان بوده و به زودی به انتها می‌رسیده است.

این تفسیر یا این فهم در این لحظه و این شب تایید می‌کند که تکیه بر این جریان در تصمیمات، مصالح و ثبات لبنان ممکن نیست و آنان قدرت گذردادن و کمک لبنان و سران لبنان را برای عبور از هیچ معضل یا سختی که ممکن است با آن مواجه شوند، ندارند. [مثلا] اگر تلاش‌هایی چندماهه وجود داشته باشند امکان پایان دادن به آن‌ها در چند ساعت در ایالات متّحده آمریکا وجود دارد.

پنجم: هم‌چنین در تکمیل این تحلیل، جناب حریری پس از بازگشت گفت: این چیزهایی که ارائه کرده، چیزهایی که خودش آنان را دست‌آورد می‌نامید، دست‌آوردهایی است برای کشور. به هر صورت آن بندها و درخواست‌هایی که از ما خواسته شده بود، نزد من موجود است، چرا که اعلام کرده بودیم آماده‌ی بحث هستیم، و می‌خواستیم پاسخ بدهیم، گفته بودم بعضی را قبول خواهیم کرد و با بعضی هم با فضای مثبت روبه رو خواهیم شد ولی باید بحث کنیم. این‌ها موجود است. هم‌چنین برای این که دقیق باشیم، امشب بنده، به دلایلی مشخّص این بندها و خواسته‌ها را فاش نمی‌کنم، ولی اگر کس دیگری روزی این‌ها را فاش کند. لبنانیان می‌توانند قضاوت کنند و خواهند دید در میان این بندها تنها درباره‌ی یک یا دو بند می‌شود گفت درشان مصلحت کشور وجود دارد. ولی بقیّه‌ی بندها مصلحت جریان سیاسی- امنیتی جناب رفیق حریری است. این چیزهایی بود که ما بر سر آن مذاکره می‌کردیم. و با این حال ما در فضای مثبت با آنان رو به رو می‌شدیم. ما حاضر بودیم برای دور کردن لبنان از خطر امتیازات سیاسی و غیر سیاسی به جریان جناب حریری بدهیم. و در نتیجه، با این موضع، سلامت و مصلحت کشور را رعایت کنیم. ولی فارغ از بحث‌هایی در بعضی بندها و جزئیّات، مسئله تماما نابود شد. بله بنده می‌خواهم به خودم اجازه دهم، و یک بند، یک بند را به عنوان شاهد در میانه‌ی تحلیل‌ها به زودی بیان خواهم کرد. که می‌تواند در این باره شاهدی برای ما باشد.

یا همین الان می‌گویمش، حالا می‌فهمیم، وقتی سراغ دولت می‌رفتیم و می‌گفتیم برادران پرونده‌ای هست به نام شاهدان دروغین، خطرناک، حسّاس و گسترده. که پی‌آمدهای زیادی نیز دارد. افسران، غیر افسران و مردمی وجود دارند که چند سال بر اساس این شهادات به زندان انداخته‌شده‌اند. روابط لبنانی-سوریه‌ای، بر اساس این شهادات، تخریب نشده‌اند، نابود شده‌اند. بدترین جوّ مذهبی بر اساس این‌ها در لبنان ایجاد شد. درگیری‌های طائفه‌ای ولی در سطح مذهبی به وجود آمده بود. و در پنج سالی که گذشت این بدترین جوّ مذهبی بود که بر اساس نتایج این شهادات ایجاد شده بود. انتخابات مجلس صورت گرفت و دولت‌هایی را بر اساس نتایج سیاسی این شهادات تشکیل دادند. بیایید و شاهدان دروغین افراد سازنده‌ی اینان را محاکمه کنید. چرا که منجر به تمام این فجایع اخلاقی، انسانی، ملّی، اقتصادی و امنیّتی شده‌اند و هم‌چنین تحقیق را به بی‌راهه برده‌اند. این موضوع را نزد دولت بردیم. جای دیگری نبردیم، جای دیگری نبردیم و مسئله را جهانی نکردیم. به دولت گفتیم این را نزد شورای قضایی ببرید! خب، وقتی رای گیری و دموکراسی توافقی را درخواست کردیم، اشکال گرفتند؟ می‌دانیم این مسائل به توافق نیاز دارند، ولی در حالی که ما در رای گیری طرف بازنده بودیم، گفتیم رای گیری کنید. این عیب ما نبود، نقطه‌ی مثبت ما بود. ما تشکیلات را قاضی قرار می‌دهیم و در این مسئله خواستار دموکراسی توافقی هستیم و به رای گیری درباره‌ی خودمان و مسئله‌ای در این سطح راضی هستیم. ولی رای گیری را نپذیرفتند در حالی که ما گفته بودیم ما نتیجه را می‌پذیریم، این چیزی بود که مجلس را معطّل کرد، ما این کار را نکردیم.

خب، بند چه بود؟ یکی از بندهای خواسته شده تعطیلی پرونده‌ی شاهدان دروغین بود. این بخشی از سازشی بود که مطرح شده بود، یعنی در برابر این که ما لبنان را کنار بکشیم، در حالی که دادگاه و رای اوّلیّه هنوز وجود دارد. تعطیلی پرونده‌ی شاهدان دروغین خواسته شده‌بود. خب، حال چرا شما به فکر پرونده‌ی شاهدان دروغین هستید؟ این که لازم نیست بخشی از توافق یا سازش باشد، شما خود باید مُصِرترین مردم بر محاکمه‌ی شاهدان دروغین و سازندگان و جاعلان آنان باشید! با این حال این در سازش خواسته می‌شود. این به مصلحت کشور است یا مصلحت جریان سیاسی و امنیّتی به خصوص؟!

امروز می‌فهمیم چرا در مجلس رای گیری درباره‌ی شاهدان دروغین ممنوع بود تا پرونده بر عهده‌ی شورای قضایی بیافتد. حال می‌فهمیم چرا اجازه داده می‌شد کشور و مجلس وزرا در تمام این ایّام به نفع شاهدان دروغین، معطّل بمانند.

با احترام به تمام تحلیل‌هایی که ممکن است درباره‌ی آن‌چه دیروز شبکه‌‌ی «الجدید» منتشر ساخت، گفته شود. که البته امروز چیزی ندیدم . خب، ابتدا در داخل جریان پیش‌رو میان کارکنان و هم‌آهنگ کنندگان یک آگهی منتشر شد که این صوت ساختگی است و حتّی بعضی از مسئولین گفتند این فیلم ساختگی، بریده و تدوین شده است و الی آخر.

مسلّما این خنده دار است، چرا؟ چون امکان ساخت جلسه، نشست، گفت گو و بحث از لحاظ فنّی ممکن است، نمی‌دانم، به هر صورت متخصّصان می‌توانند بگویند این ساختگی است یا حقیقی. مضحک این‌جاست که این کارکنان، هم‌آهنگ کنندگان، آن مردم و آن نمایندگان حاضرند رای اوّلیّه‌ای را بر اساس داده‌های ارتباطی که هر اپراتور و شرکت مخابراتی می‌تواند بسازد و به سادگی ساختن آن امکان دارد، و کشور و منطقه را به نابودی می‌کشد، بپذیرند ولی صوت معتبری که شبکه «الجدید» پخش می‌کند را بلافاصله می‌گویند ساختگی است! به هر صورت کمی قبل بیانیه‌ای از روابط عمومی نخست‌وزیر، نخست‌وزیر دولت مستعفی صادر شد که در آن گفته می‌شود این اتّفاق افتاده ولی این‌چنین بوده و منظور این بوده، یعنی در معانی و زمینه‌های سخن بحث می‌کند ولی دیدار و آن‌چه در آن رخ داده را انکار نمی‌کند.

هم‌چنین پیش از این که برای گفت‌گو با شما بیایم، شاید هم مناسب نباشد من در این جزئیّات وارد شوم، ولی به من گفته شد تلویزیون مستقبل اسناد کامل روی‌دادهای این دیدار را به زودی منتشر خواهد کرد، زیر نویس کرده بودند. این‌جا بنده سؤالی دارم: اگر این اسناد از اسناد سرّی دادگاه و تحقیق بین المللی و تحقیق سرّی هستند، دست شما چه کار می‌کنند؟! این که شبکه «الجدید» و دیگران چگونه به این‌ها دست یافته‌اند به خودشان مربوط است، ولی شما، شما می‌خواهید اسناد کامل را در اختیار قرار داهید، از کجا چنین اجازه‌ای یافته‌اید؟ با توجّه به این که این اسناد سرّی هستند! و این چیزی است که بیانیه‌ی صادره از دفتر نخست‌وزیر به هنگام اعتراض به نشر می‌گوید و می‌گوید این از اسناد سرّی است. پس چگونه نشت پیدا کرده؟!‌ بگذارید به مردم بگویم، ساعت خواب؟! ما از پنج سال قبل می‌گفتیم تمام آن‌چه در کمیته‌ی بین المللی در جریان است در روزنامه‌ها، مجلّات، تلویزیون‌ها، نشست‌ها و نزد سران سیاسی و امنیّتی لبنان و در تمام سفارت‌های جهان موجود است، بعد از سرّی بودن تحقیق و اسناد سخن می‌گویند. به هر صورت دوست داشتم به این موضوع اشاره کنم.

این [پذیرفتن بند حذف پی‌گیری پرونده‌ی شاهدان دروغین] پیش از نابودی روند عربی صورت گرفته بود. برداشت ما این است که آمریکایی‌ها آمدند و نابود کردند، و خبر به ما رسید. خب، دلیل دخالت ما چه بود؟ چرا سراغ استعفا، بل‌که از نساب انداختن کابینه و نه تنها استعفای ده وزیر رفتیم؟ همین جا وظیفه‌ی خود می‌دانم به شرافت و کرامت موضع ملّی جناب وزیر دکتر عدنان السّید حسین که در حدّ توان و بزرگ‌واریش در این موضع وارد شد، اذعان کنم. و طبیعی است که دیگران بخواهند او را سرزنش کنند چرا که دیدگاه و محاسبات مخصوص به خود را دارند.

خب، ما به عنوان نیروهای سیاسی، در دولت شریک هستیم، و وزیرانی داریم و بخشی از آن هستیم. پس از یک سال و چند ماه تجربه وقتی ارزیابی کردیم، پس از تمام این تحوّلات آیا می‌توانیم با این دولت ادامه دهیم؟ پیش از این تحوّلات معضلی که وجود داشت این بود که این دولت درست و حسابی نبود. درست است که نخست وزیر در کشور بود و وزارت‌خانه‌ها، پرونده‌ها، نقشه‌ها و برنامه‌ها را دنبال می‌کرد. ولی آیا در آن جدّی بود؟ از روز اوّل بعضی دنبال این مسئله بودند، بعضی مردم از روز اوّل تشکیل حکومت وحدت ملّی مخالف تشکیل آن بودند و برای شکست آن تلاش می‌کردند و می‌خواستند که با شکست مواجه شود. در روند، نتیجه‌گیری‌ها و دست آوردها این واضح بود. نمایندگانی دیشب، دیروز و پیش از این در سخنانشان می‌گفتند بیایید این مسئله را حل کنید. ولی با این حال ما در از نساب انداختن حکومت عجله نکردیم. برای این که کسی نگوید چرا حالا چرا زودتر از این نه؟ [می‌گویم:] ما امیدوار بودیم با گذشت زمان، با پی‌گیری و جدّیّت، به مسئله‌ی روش، موفّقیّت و کارآیی دولت، حلّ مشکلات مردم، مقابله با فساد مالی و… فرصت بدهیم، امکان این که به جایی برسیم وجود دارد و این [دیدگاه] از روز اوّل وجود داشت.

در این حال است که لحظه‌ی مهم فرا می‌رسد. بله، ما به جایی رسیدیم که اکنون می‌گویم، در این دولت از رویارویی با فساد مالی، فساد اداری، تحقّق اصلاح مالی، اصلاح اداری و اصلاح اقتصادی ناتوان شده بودیم. چرا همه ندانند؟ بله [البته] ما هنوز به زمان امید داریم.

برای چند ماه، وزرا، کمیته‌ی مالی و بودجه‌ی مجلس لبنان از ۱۱ میلیارد دلار سخن می‌گفتند که در دولت‌های پیشین بخشیده شده و آن را طلب می‌کردند، فقط به ما بگویید چگونه؟ با تصمیم چه کسی و چه زمانی انجام شده؟ ۱۱ میلیارد دلار از کجا انفاق کردند؟ از پول چه کسی؟ از اموال پدر و مادرشان یا از پول مردم لبنان؟

ما تعداد زیادی نیروی سیاسی در لبنان هستیم و امکان داشت نه تنها ده وزیر، امکان مطالبه‌ی بیش از ۱۱ و ۱۲ وزیر در این موضوع وجود داشت. نمی‌توانستیم با دولت به نتیجه برسیم، وقتی هم شفّاف‌سازی حساب ۱۱ میلیارد دلار را درخواست می‌کردی، بلافاصله برچسب فتنه‌ی مذهبی و حمله به طوایف می‌زدند. [در حالی که] این چه حرفی است؟! این اوّلی. این بخشی از واقعیّت حکومت بود.

دوّم: ناتوانی دولت در پی‌گیری پرونده‌ی شاهدان دروغین در شورای قضایی، که گفتم پرونده‌ای مهم، گسترده و حسّاس است. حتّی با رای گیری هم نتوانستیم موفّق [به متقاعد کردن دولت برای پی‌گیری] شویم.

سوّم: و هم‌چنین این دولت از مقابله با پی‌آمدهای رای اتّهامی ناتوان و بسیار ناتوان است، حتّی بر عکس، این دولت خواستار ادامه‌ی حمایت مالی دادگاهی که علیه لبنان و مقاومت توطئه می‌کرد و قاضیان لبنانیش در این توطئه شریک بودند، بود و در نتیجه وقتی دادستان یا دادگاه می‌آمدند و از او می‌خواستند شهروندان را ظالمانه، به ناحق و از سر دشمنی بازداشت کند، خود را در دردسر می‌انداخت.

این دولت شایسته نبود، نابودی تلاش‌های عربی نیز تایید می‌کند این دولت شایسته‌ی مقابله با پی‌آمدهای رای اوّلیّه‌ی اتّهامی نبود. وقتی رای اوّلیّه‌ی اتّهامی صادر می‌شد و افرادی از حزب الله را متّهم می‌ساخت، آن هنگام کار تمام می‌شد و کشور بی سرپرست رها می‌شد، و ما نمی‌دانیم اسرائیل، آمریکا و دیگرانی که خواستار تخریب کشور از داخل هستند ممکن است دست به چه اقداماتی بزنند. آنان که مدام دل‌بستگی‌هایشان فتنه و برخورد است چه می‌کنند؟! این دولت کشور را بی سرپرست رها کرد مخصوصا وقتی خبردار شدیم جناب بلمار به رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر گفته، تردید از من است، فردا، دوشنبه رای اوّلیّه صادر می‌شود یا دوشنبه آن را به فرانسوی‌ها می‌دهد و سه‌شنبه آن را منتشر می‌کند. به هر صورت وقتی باقی نمی‌ماند و این دولت و نخست‌وزیر دقیقا کارهایی کردند که مانع حفظ لبنان در برابر پی‌آمدهای رای اوّلیّّه توسّط دولت می‌شد. وقتی دربرابر دولتی چنین ناتوان قرار گرفتیم، احساس کردیم بی فایده است، و این احساس تمام وزرا بود، می‌توانید از تک تک آنان بپرسید.

وقتی به این نتیجه، یا بدتر از این رسیدیم، مردم حرف داشتند، در خیابان‌ها راه افتاده بودند و آغاز درخواست‌هایی این‌چنینی بود، از ما خواسته‌شد از حرکت مردم در خیابان جلوگیری کنیم و از دولت، سیاست‌ها و روش‌هاییش که هیچ کس را راضی نمی‌کرد دفاع کنیم. در برابر تمام این‌ها چاره‌ای جز استعفا و از میان برداشتن دولت ناتوان وجود نداشت. از میان برداشتن دولت ناتوان آغاز شده و هنوز صد در صد نیست، چرا که به جلسان انتخابی فردا مربوط می‌شود. [ولی] قطعا دری برای تشکیل دولتی توانا، مسئولیّت پذیر، مخلص، غم‌خوار، آماده‌ی پی‌گیری و حلّ مسائل و پذیرش مسئولیّت‌ها برای لبنان گشوده شده. از نساب انداختن دولت این در را گشود. اما نگه‌داشتن آن، در را بسته نگاه می‌داشت، به همین منظور وظیفه‌ی ملّی و اخلاقی ما بود که دولت را از نساب بیاندازیم.

به نظر ما بر خلاف بعضی تفسیرهایی که شنیده‌ایم، ادامه‌ی این چنینی دولت کنونی ناممکن و ظلم به حاکمیّت، خود حاکمیّت، سازمان‌های مربوط به حاکمیّت و مردم بود. این اقتضای سلامت کشور است نه عکس این. می‌ماند این که مردم چه باید بکنند که می‌ماند برای جلسه‌ی انتخابی فردا.

هفتم: بر اساس تشخیصمان از واقعیّت ناتوان و بی‌فایده‌ی این دولت -نمی‌خواهم بالاتر از ناتوان بگویم و نیّت‌ها را بازگو کنم- بر اساس این تشخیص تصمیم به استعفا گرفتیم. ما گامی بر اساس قانون اساسی، قانونی، دموکراتیک و بسیار معمولی برداشتیم و این حقّ معمولی ماست. ما حکومت را در خیابان از میان نبردیم، راه‌ها را نبستیم، چرخ آتش نزدیم، تظاهرات نکردیم و مانند آن‌چه بعضی به انجام می‌رسانند سراغ استفاده از سلاح نرفتیم. اصلا چنین چیزهایی نبود. ما بر اساس قانون اساسی و به صورت دموکراتیک و متمدّنانه جلو آمدیم. [گفتیم] ما وزیران، این دلایلمان است و این هم استعفایمان.

[ولی] چه رخ داد؟ گویی اپوزوسیون لبنان، برای تقریب به ذهن، کعبه را نابود کرده‌اند! گویی این کعبه بوده. آمریکا، فرانسه و حکومت‌های غربی و عربی نماندند مگر شروع کردند به تهدید به ناآرامی در سطح منطقه و… یعنی تا این حد؟ چرا تمام دنیا واکنش نشان دادند؟ ان شاءالله خیر است! تنها به واسطه‌ی احتمال، نه قطع و یقین به این که مردم در قالب شرایط موجود در لبنان در نشست‌های انتخابی مجلس، احتمال این که اپوزوسیون یک فرد محترم طائفه‌ی بزرگ‌وار سنّی را مطرح کند و مسئولیّت تشکیل حکومت را بر عهده بگیرد و سعد حریری نیاید، به صرف این احتمال پای‌تختی در جهان نماند مگر واکنش نشان داد، تماس گرفت، فشار آورد و بیانیه صادر کرد، معنا و تفسیر این‌ها چیست؟

به هر صورت بنده دوست دارم این‌جا بگویم، ما در اپوزوسیون لبنان مسئولیّت ملّی‌مان را بر عهده می‌گیریم، و آن‌چا را این مسئولیّت ‌اقتضا کند به انجام می‌رسانیم، ما از رجز، خطبه‌خوانی یا تهدید هیچ کس در این جهان نمی‌هراسیم، ما از جنگ‌هایشان، از هواپیما و کشتی‌هایشان هم نمی‌ترسیم، آن وقت سخنان و تهدیدات پوچشان ما را بترساند؟ ما بر اساس تشخیص و فهم خود از مصلحت کشورمان گام برمی‌داریم، و راهی که در آن گام برداشتیم تماما حقّ ما بود، بل‌که باید از این قدردانی کرد و گفت: شما بر اساس قانون اساسی، به صورت قانونی و در چهارچوب سازمانی برخورد کردید.

از بیش‌تر پای‌تخت‌های جهان به ما اعتراض کرده و ما را متّهم ساختند. چگونه؟ یعنی چه؟ بنده به لبنانیان می‌گویم می‌دانید این یعنی چه؟ یعنی در لبنان کسی حقّ اعتراض، طلب حق، فریادزدن و پناه به هیچ کسی برای هیچ گونه روند اصلاح، تغییر یا درمان را ندارد.

از همه خواسته شده تسلیم باشند، و اگر دهنت را باز کنی، آمریکا، غرب، اسرائیل و جهان عرب به سرعت برچسب فتنه‌ی مذهبی می‌زنند. این خود بسیار رسواگر است و تایید می‌کند طرف مقابل که در این مسیر و در راستای این دیدگاه حرکت می‌کند، در چه جای‌گاه، موضع و پروژه‌ایست و بر اساس چه دیدگاه و برای مصلحت چه کسی کار می‌کند.

هشت: بر اساس دانسته‌های من روشن است، هم‌چنین در ساعت‌های اخیر نیز همین‌گونه بوده، که البته به کسی که ما کاندیدا می‌کنیم هم ارتباط پیدا کرده. ولی برای من روشن است اپوزوسیون بر عدم کاندیدا نمودن جناب سعد حریری برای تشکیل دولت جدید متّفق هستند. ما دفعه‌ی قبل اصلا کاندیدا معرّفی نکردیم ولی پذیرفتیم در دولت وحدت ملّی مشارکت داشته باشیم. ولی بعد از این تجربه‌ی یک سال و چند ماهه، ارزیابی، تلاش‌ها و فهم ما از تمام آن‌چه مخصوصا در این برهه‌ی اخیر رخ داد، ما در این مسئله صریح هستیم جلوی این کاندیداتوری را نخواهیم گرفت، [ولی] روش دیگری به کار خواهیم برد، بند امشب قصد اعلام کسی که اپوزوسیون وی را کاندیدا خواهد کرد، ندارم. این را فراکسیون اپوزسیون فردا در جلسه‌ی انتخابی مطرح خواهد کرد، ولی چیزی که می‌خواهم از وی در این مسئله بپرسم که اقتضای ملّی و بر اساس قانون اساسی است این است که چرا تمام جهان وارد شدند؟ هیلاری کلینتون، خانم کلینتون به این طرف و آن طرف. لبنانیان بدانند فردا جلسه‌ی انتخابی نمایندگان است و این که اوضاع در فراکسیون‌ها پیچیده باشد، طبیعی است ولی اپوزوسیون لبنان با ابزارهای ملّی وارد این میدان می‌شود و طرف مقابل با دخالت و پشتیبانی بین‌المللی و منطقه‌ای. و این واضح است، امروز برخی دولت‌ها، وزارات خارجه و رؤسای جمهور همگی با این سخن که حتما باید جناب سعد حریری به منسب خود در نخست‌وزیری بازگردد، دخالت می‌کردند. این حکومت آزادی، سروری و استقلال است؟ بگذارید مردم کارشان را بکنند، شما آن اکثریّتی که نیاز دارید، نیستید و بیش‌ترین هم‌صدا را ندارید. این روندی دموکراتیک و بر پایه‌ی قانون اساسی است، ولی وقتی جریان‌هایی پیدا می‌شوند که می‌توانند تشخص دهند که مصلحتشان کجاست و چگونه می‌توان به آن دست یافت، و ممکن است با نماینده‌ی اپوزوسیون یا گروه دیگری موافقت نکند، از جانب این دولت و آن دولت مورد فشار قرار می‌گیرد و مصالحش تهدید می‌شود. این طور می‌شود به طور صحیح در راه دموکراسی، قانون و قانون اساسی گام برداشت؟ آیا، آیا آن نخست‌وزیری که از این گونه مسیر به دست می‌آید به طور شفّاف، خالص و بی‌عیب بر اساس قانون اساسی است؟

ما انتخابات پیشین مجلس را علی‌رغم تمام سختی‌ها بدون این که هیچ مشکلی در کشور ایجاد کنیم، تحریم کردیم. ولی وقتی در انتخابات مجلس آن هم در کشوری مانند لبنان، طرف مقابل بیش از یک میلیارد و دویست میلیون دلار خرج می‌کند و وقتی حقّ رای در بعضی حوزه‌ها، صبح هزار دلار، ظهر دو هزار دلار و نزدیک غروب پنج هزار دلار می‌شود، آیا این انتخابات و این مجلس برآمده از خواست ملّت است؟ ما این را تحریم کردیم.

هم‌چنین می‌خواهم بپرسم: آیا جلسه‌های انتخابی که در سایه‌ی دخالت بین‌المللی، منطقه‌ای و فشارهایی بی‌نهایت عظیم صورت می‌گیرد، نتیجه‌اش از خواست حقیقی نمایندگان و تشخیص آنان درباره‌ی مصلحت‌های کشور و در نتیجه خواست مردم حکایت دارد؟ پس چرا این ‌ها صورت می‌گیرد؟

تصوّر کنید خانم سفیر ایالات متّحده‌ی آمریکا امروز به روستای زحله می‌آید تا با نماینده‌ی مجلس، نیکولا فتّوش دیدار کند. چرا؟ رفته ببیند زحله چه احتیاج دارد؟ توسعه، اقتصاد و اشتغال؟ یا سراغ نیکولا فتّوش رفته چرا که او با تک تک نمایندگان کار می‌کند؟ این چیزی است که در رسانه‌ها گفته می‌شود، آن‌چه را پشت پرده است و در رسانه‌ها گفته نمی‌شود را فقط خدا می‌داند.

بدتر از تمام این‌ها، از این دخالت‌های بین المللی، منطقه‌ای، فشارها و تماس‌ها برای انتخاب جناب سعد حریری برای نخست‌وزیری، با این که نشانه‌ای برای نگرانی نیست. یعنی بر اساس محاسبات کسی تایید نکرده نماینده‌ی اپوزوسیون پیروز می‌شود یا نماینده‌ی آنان. و ممکن است در برآوردی عادّی دست آنان پیش باشد. با این حال به سرعت دخالت می‌کنند. حال اگر تایید شود جلسه‌ی انتخابی نمایندگان فردا و پس از آن به انتخاب شخصیّت سنّی دیگری منتهی می‌شود، در حالی که در طایفه‌ی بزرگ‌وار سنّی شخصیّت‌های بزرگ و سران بزرگ، کارکشته، لايق و باسابقه‌ای برای اخذ این مسئولیّت وجود دارند. آن وقت چه می‌شود اگر تصمیم‌گیران و جهان تایید کنند که نماینده‌ی اپوزوسیون پیروز خواهد شد؟ چه چیز ممکن است اتّفاق بیافتد؟ باید منتظر چه حجم دخالتی باشیم؟

باز می‌گردم و بدتر از تمام این‌ها را می‌گویم، که به نظر من این خود افتضاح جدیدی برای جناب بلمار است، بنده می‌گویم وقتی روند و تلاش‌های عربی در آمریکا نابود شد، به جای طمانینه و عقب‌انداختن صدور رای اوّلیّه، از جناب بلمار عجله در صدور این رای خواسته شد، چرا که این بخشی از بازی بود. ولی افتضاح جناب بلمار این بود که دیروز اعلام کرد که بنده دوشنبه این را به فرانسویان ابلاغ خواهم کرد. آخر این چه زمان بندی است؟ رای اوّلیّّه و دادگاه بین المللی -حتّی در زمان‌بندی صدور رای اوّلیّه- بخشی از بازی سیاسی است که در لبنان در حال انجام است و ما را، این گروه، مقاومت و کشور را آماج حملات قرار خواهد داد. نمی‌توانست تا روز چهارشنبه صبر کند؟ تا جلسه‌ی انتخابی تمام شود و نخست‌وزیر جدید معیّن گردد؟ نمی‌توانست تا پنج‌شنبه صبر کند؟ بنده نمی‌گویم رای اوّلیّه صادر خواهد شد ولی قطعا می‌دانم این مسئله به صورت رسمی به حکومت لبنان و هم‌چنین در رسانه‌ها اعلام شده. بنده از اطّلاعات مخصوص صحبت نمی‌کنم، امّا حالا نمی‌توانست این را تا چهارشنبه، پنج‌شنبه، جمعه یا شنبه عقب بیاندازد؟ خیر است ان شاءالله. شما صدور را دو ماه یا یک ماه و نیم عقب نیانداختید؟ چه می‌شد دو سه روز دیگر هم عقب می‌انداختید؟ نه نمی‌شود! خواسته شده این مسئله به عنوان دست‌مایه‌ی کاندیدایی خاص و مشخّص، هنگام جلسه‌ی انتخابی منتشر شود.

این واقعیّت امر است، اگر کمی سریع صحبت می‌کنم برای این است که پیش از ساعت نه و نیم تمام کنم چرا که تلویزیون‌ها ساعت نه و نیم برنامه‌ها، مصاحبه‌ها و… دارند. و دوست ندارم بیش از این سخن را طولانی کنم. 

بنده دوست دارم بسیار روشن و صریح سخن بگویم. نگاه کنید امروز، فردا، پس‌فردا و روزهای بعد دو روند هم‌زمان دنبال می‌شود.

روند جلسه‌ی انتخابی مجلس که به انتخاب نخست‌وزیر جدید می‌انجامد. و روند جناب بلمار که گفته است رای اوّلیّه را به فرانسویان خواهد داد و انتشار آن.

از روند اوّل و دوّم سخن خواهم گفت.

مسلّما به نظر ما این زمان‌سنجی به نفع جلسه‌ی انتخابی مجلس صورت پذیرفته. ولی ما می‌خواهیم درباره‌ی هر کدام جداگانه سخن بگوییم، بله درست است که این به آن منظور صورت گرفته، ولی آن‌چه ما می‌گوییم دو بخش دارد. بخش جلسه‌ی انتخابی مجلس جدا و بخس جناب بلمار و رای اوّلیّه جدا.

این که نتیجه‌ی جلسه‌ی انتخابی مجلس چه باشد موضوعی است و رای اوّلیّه و چگونگی برخورد با آن موضوعی دیگر.

در بخش اوّل: ما آن را روندی دموکراتیک، بر اساس قانون اساسی، قانونی و روندی معمولی می‌دانیم. و اصلا ما این را خواستیم. ما وقتی استعفا دادیم می‌توانستیم در سایه‌ی حکومت جنگ راه بیاندازیم. ولی حکومت ناتوان و شاهدان دروغین دست‌نخورده باقی می‌ماندند. نه، ما استعفا دادیم و درخواست کردیم این حکومت با مسائل مواجه شود. زمان جلسه معیّن شد که این روندی طبیعی است و به زودی به نتیجه می‌رسد. فارغ از نتیجه ما در این روند مشارکت خواهیم کرد و برای اعلام رایمان مانند تمام فراکسیون‌های مجلس به کاخ ریاست جمهوری خواهیم رفت. در این روند، فردا و پس از آن، مسئولیّتی بزرگ و ملّی و تاریخی متوجّه سران و سردم‌داران سیاسی و احزابی است که نماینده، نماینده‌ی مجلس و فراکسیون دارند، است. دور از تعصّب و موضع‌گیریهای پیشین بیایید؟ بگویید می‌خواهید این کشور به کجا برود و این حکومت چگونه باشد؟ چرا که از طریق نخست‌وزیر می‌توانیم مشخّصات دولت آی‌نده را بفهمیم. می‌خواهید چه دولتی را به مردم لبنان معرّفی کنید؟

چه روش و تلاش‌هایی را در وضع داخلی، منطقه‌ای و شرایط سخت برای مردم لبنان به انجام خواهید رساند؟ بنده امشب شما را با خودتان، مسئولیّت، احساس و ارزیابی‌تان تنها می‌گزارم. همین‌ها رای می‌دهند و نظر خود را درباره‌ی این موضوع اعلام می‌کنند. و جلسه پیش‌خواهد رفت و نتیجه‌ی رای‌گیری نخست‌وزیر را معیّن خواهد کرد و در سایه‌ی آن مردم مشخّص خواهند کرد چگونه رفتار خواهند نمود.

این‌جا نیز می‌خواهم صریح باشم، ما این دولت و دولت پیشین را تجربه کردیم. برای ما، به عنوان حزب الله، مشخّصا این تجربه‌ی جدیدی است، ما سال‌ها در دولت‌ها مشارکت نداشتیم و می‌توانیم این مشارکت‌ها را ارزیابی کنیم.

فارغ از این ارزیابی، می‌خواهم درباره‌ی صریح باشم. هر دولتی پس از این تشکیل شود باید دولتی مسئولیّت‌پذیر باشد. برای ما -و معتقدم بقیّه‌ی گروه‌های اپوزوسیون نیز ممکن است چنین حالتی، با همین وضوع و قطعیّت داشته باشند- برای ما پس از این سکوت در برابر حکومتی که از شاهدان دروغین حمایت کند، ممکن نیست. روند عربی تمام شد، و پرونده‌ی شاهدان دروغین متروک مانده. دولت آی‌نده باید در این باره تصمیم بگیرد، می‌خواهد به شورای قضایی بفرستد یا اصلا آن را رد کند، این که چگونه برخورد خواهد نمود تصمیم دولت آی‌نده است. هر دولتی از شاهدان دروغین حمایت کند، مخصوصا اگر کسانی که آنان را ساخته‌اند، ما نمی‌توانیم در برابر آن سکوت کنیم. هر حکومتی فساد مالی را حمایت کند یا گرداننده‌ی آن باشد، ما درباره‌اش سکوت نخواهیم کرد. هیچ کس ما را در خارج یا داخل تهدید نکند. و کسی علیه ما فضا سازی نکند. هر حکومتی مسئولیّت‌هایش را به صورت جدّی و رسمی برای درمان مسائل مردمی که از هر قشری اکنون در بدترین شرایط حیاتی، زندگی می‌کنند، به عهده نگیرد، ما نمی‌توانیم در برابرش سکوت کنیم.

هم‌چنین در درجه‌ی اوّل -و بنده در این موضوع تعارف ندارم- ما از دولت نمی‌خواهیم مقاومت را حمایت نماید و همیشه این را گفته‌ایم. ما در اثنای جنگ سی و سه روزه از کسی حمایت مقاومت را نخواستیم. و تمام کسانی که حمایت کردند شریفانی بودند که با این کار از وجدان، مسئولیّت‌پذیری، بزرگ‌واری، انسانیّت، وطن‌پرستی و هویّت قومی‌شان خبر دادند. ما همیشه از دولت می‌خواستیم بر ضدّ مقاومت توطئه نکند، علیه مقاومت تحریک نکند، به این پای‌تخت و آن پای‌تخت نروند تا دولت‌ها و حکومت‌ها را علیه مقاومت لبنان تحریک نماید. هر حکومتی علیه مقاومت توطئه کند -بنده از الان صریح خواهم بود- ما سکوت پیشه نخواهیم کرد، چرا که بر عهده‌ی ماست از تمام عناصر قدرت لبنان در برابر تهدید، طمع و خطر پابرجا و ثابت اسرائیل حفاظت کنیم. و همه می‌دانیم در منطقه کسی از کسی حمایت نمی‌کند، لبنان را ساکنانش، ارتشش، مردم و مقاومتش حفظ می‌کنند. ما منتظر هیچ نیروی دریایی از جانب هیچ کس در جهان نمی‌مانیم تا بیایند و لبنان را حمایت کنند. اگر کسی، دولت یا غیر دولت، پس از این علیه عناصر قدرت موجود در لبنان توطئه نماید، ما در برابر وی سکوت نخواهیم کرد.

آرزومندیم و امیدواریم لبنانیان بتوانند حکومتی توانا، کارا، ملّی که اولویّت‌هایش اولویّت‌های مردم و تحقّق مصلحت آنان باشد را تشکیل دهند. و دوست دارم این‌جا، پیش از پایان دادن به سخنم و دو بخش پیرامون رای اوّلیّه بگویم، آن‌چه این روزها در تونس رخ داد، می‌بایست عبرتی باشد. و مسلّما این‌جا باید به مردم تونس انقلاب، انتفاضه و قیام تاریخی‌شان را تبریک بگویم. عبرت کجاست؟ نه تنها در این که «مردم روزی زندگی‌شان را خواستند»، عبرت در رئیس‌جمهور این نظام و گروهش است که تمام عمرشان با فرانسه، آمریکا و غرب بودند. حتّی اسرائیل رابطه داشتند. و موضع این نظام درباره‌ی تمام مسائل اساسی منطقه مشخّص بود. این‌هایی که تمام این سال‌ها این رئیس‌جمهور و گروهش خدمتشان را کرده‌بودند، از ایشان استقبال نکردند، ویزا به‌شان ندادند، نگذاشتند هواپیماشان در فرودگاه‌هایشان فرود بیاید. تمام نزدیکانِ [این سال‌ها] به رئیس‌جمهور و گروهش گفتند: خوش نیامدید، جمع کنید بروید دنبال کارتان…. این عبرت است.

 

عبرت این است که [با استقلال] ما لبنانیان، مردم لبنان و هر مردم، دولت یا قدرتی، حتّی اگر تمام جهان بنشینند، تفاهم کنند و اجرا نمایند، کشور سرپا می‌ماند. وقتی گفته شد س-س به بن‌بست رسیده، سران سیاسی لبنان آمدند. این موضوع وقتی وزرا استعفایشان را اعلام کردند حتّی از رابیه نیز اعلام شد. و گفتند ما دنبال حلّ لبنانی-لبنانی هستیم. ولی وقتی ما لبنانیان نمی‌توانیم درمانی ایجاد کنیم و نمی‌توانیم به راه حلّی برسیم، این یک مشکل مربوط به ماست.

 

 

اگر امروز آمریکا و غرب بخواهند وارد موضوع شوند. این کار منجر به رشد بحران، پیچیده‌تر شدن مشکل و آشفتگی مصالح بزرگ و خطیری در لبنان می‌شود. امروز حجم مشکلمان مشخّص شده و ما لبنانیان می‌توانیم گرد هم بیاییم و درمانش کنیم. ولی طرف دیگر می‌گوید ما حل نمی‌خواهیم، حتّی وقتی تلاش‌های سعودی-سوریه‌ای می‌آید و ممکن است به درمان راه پیدا کنیم، این درمان، چنان که گفتم، با مشارکت لبنانیان نابود می‌شود.

 

ما به هیچ وجه نمی‌خواهیم درها را قفل کنیم، ما می‌گویم آی‌نده‌ی لبنان در گرو گفت‌گو، دیدار، هم‌کاری و برخورد مثبت است. ولی اگر کسی بخواهد به وسیله‌ی آمریکا، غرب و جهان با بخشی از مردم لبنان زورآزمایی کند، در اشتباه است، در اشتباه است، در اشتباه است. و باید از تمام جریاناتی که در منطقه رخ داد عبرت بگیرد.

آخرین مسئله، در بحث رای اوّلیّه. البته مسلّما موضع ما مشخّص است. برخی مردم می‌گویند: صبر کنید رای اوّلیّه را ببینید و ببینید چه دلایلی به کار برده. دلایلش را در دیر اشپیگل، لوموند، سیاست کویت و تلویزیون کانادا دیده‌ایم. نزد همه‌ی جهان موجود و شناخته‌شده است به چه چیزهایی اعتماد کرده‌اند و بر چه اساس جعل کرده‌اند و چگونه قصّه را از ابتدا تا انتها ساخته‌اند. و چیزی به نام تحقیق سرّی، اسناد سرّی و این چیزها وجود ندارد. تمامش در جهان موجود است. به همین منظور آمدیم و این رای را رد کردیم و گفتیم واقعیّت این دادگاه این‌هاست و حقیقت این تحقیق این‌هاست و نیامدیم فحش بدهیم، آمدیم گفتیم این از روی‌دادها، این داده‌ها و این از حقایق. بر اساس این‌ها دادگاه را آمریکایی-اسرائیلی خواندیم.

این روند جدای از روند دولت است و منتظریم ببینیم فردا و پس از آن در موضوع رای اوّلیّه چه رخ خواهد داد و بر اساس آن برخورد می‌کنیم و از کرامت، وجود و جای‌گاهمان دفاع خواهیم نمود. این که چگونه برخورد کنیم به سران حزب الله و مشاوره و ارتباط با هم‌پیمانانمان مرتبط است. ولی مطمئنا مسئولیّت برخورد با این موضوع بر عهده‌ی ماست. دوباره می‌گویم ما دو روند را از هم جدا می‌دانیم. و با تایید تمام آن‌چه در ماه‌های پیشین گفتیم، ما کسانی هستیم که اجازه نمی‌دهیم، اجازه نمی‌دهیم، اجازه نمی‌دهیم به جای‌گاه و کرامتمان خدشه وارد شود یا علیه ما توطئه شود. و کسی در جهان و عالم بیاید و خون شهید نخست‌وزیر رفیق حریری را ظالمانه و از سر دشمنی ولو به صورت غیرقطعی یا اتّهامی به ما نسبت دهد. بعضی می‌گویند خودتان را ناراحت نکنید ممکن است پس از محاکمه تبرئه شوید، ممکن هم هست نشوید. همان کس که رای اوّلیّه را نوشت، رای دادگاه را هم خواهد نوشت. این دادگاه به کلّی دست حکومت آمریکا و در تل آویو است و هر کس با این راه بیاید به این پروژه خدمت می‌کند، بداند یا نداند.

برای همین این بخش را به فردا و پس از آن موکول می‌کنم تا در پی آن‌چه را صادر خواهد شد، و پس از این که خواندیمش و دیدیمش و ان شاءالله می‌گوییم چگونه برخورد خواهیم کرد. زمان‌بندی، محتوا و چگونگی آن به تشخیصمان از مصلحت‌ها مربوط است.

واقعیّت چنین است که این کشور در نتیجه‌ی طمع‌هایی که به آن وجود دارد سال‌هاست در این معضل و این فتنه وارد شده است. و مسلّما به نظر من و بر اساس شواهدی که پیش از این در کنفرانس خبری ارائه دادم، اسرائیلیان جناب حریری را ترور کرده‌اند، آنان هستند که برای تغییر در اوضاع لبنان در لبنان مرتکب ترورها می‌شوند.

در سال‌های گذشته و در سال اخیر و پیش از آن از نابودی پروژه‌شان در لبنان سخن گفتند و گفتند که متاسّفانه فلان جریان بر لبنان سیطره یافته و پیروز نشدند، نتوانستند و توانشان نرسید ولی مایوس نشدند. حمله، تلاش برای محاصره و گوشه‌نشین کردن، آرزوی بلندپروازانه‌ی سلطه بر لبنان، تغییر کامل لبنان یعنی تغییر شرایط داخلی آن و تبدیل جای‌گاه منطقه‌ای این کشور را کامل کردند. ولی دوست دارم به آن‌ها بگویم در تمام سال‌های گذشته، در سخت‌ترین شرایط و دشوراترین لحظات، وقتی جرج بوش به واشنگتن باز گشته بود… و وقتی ارتش‌های آمریکایی در پای‌تخت‌های عربی و اسلامی خزیده بودند و از خاورمیانه‌ی جدید سخن می‌گفتند، ما همین‌جا ایستادیم، همین‌گونه بودیم و چنین ماندیم.

در سال‌های پیش چیزی نماند که با آن روبه رو نشده باشیم: جنگ سیاسی و رسانه‌ای، فریب، تخریب، دروغ، جنگ امنیّتی، ترور، جنگ نظامی سال ۲۰۰۶ ولی امروز می‌بینید که ما کجا هستیم. باز هم تاکید می‌کنم محاسبات پی‌گیران این پروژه بسیار غلط است. بنده در سخن‌رانی پیشین محاسبات غلط ایشان را در پنج مرحله بر شمردم و هنوز هم در اشتباه به سر می‌برند. ممکن است جلسه‌ی انتخابی جناب سعد حریری را باز گردانند، نمی‌دانیم در نهایت ممکن است انتخاب نمایندگان چه باشد امّا این آغاز مرحله‌ای جدید است، نه پایان یک مرحله. این آغاز مرحله‌ای جدید است و شما در اشتباهید. اگر فکر می‌کنید می‌تواند از رای اوّلیّه برای حمله به مقاومت کمک بگیرید، بسیار غلط محاسبه کرده‌اید. و بنده نیازی نمی‌بینم بیش از وارد جزئیّات شوم چرا که در پی آن‌چه جناب بلمار در این دو روز به انجام خواهد رساند، سخنان دیگری خواهم داشت.

از خداوند سبحان و تعالی می‌خواهم مردم لبنان را یاری کند و به تمام سران لبنانی حکمت، مسئولیّت‌پذیری، دل‌سوزی و توانایی عبور از این معضلات را عنایت فرماید، و این طبیعت زندگی است.

خدا عافیتتان دهد.

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.


 

بیاناتی در این رابطه با موضوعات:

دغدغه‌های امت

دغدغه‌های امت

صدر عراق/ به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر
شماره ۲۶۲ هفته نامه پنجره به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر، در پرونده ویژه‌ای به بررسی شخصیت و آرا این اندیشمند مجاهد پرداخته است. در این پرونده می‌خوانید:

-...

رادیو اینترنتی

نمایه

صفحه ویژه جنگ ۳۳ روزه
بخش کوتاهی از مصاحبه سید حسن نصرالله با شبکه المیادین به روایت دوربین دوم

نماهنگ

کتاب


سید حسن نصرالله