بیانات
سخنرانی تلویزیونی در روز عاشورای محرم ۱۴۴۲
|بخشهایی از متن بیانات:
اگر ما میخواستیم فقط برای روحیهبخشی یا مصرف رسانهای صرفا پاسخی [به شهادت علی کامل محسن] داده باشیم این کار را همان روز اول انجام داده بودیم. الآن میگویم چگونه… بچههای مقاومت میتوانستند خیلی ساده یک پایگاه نظامی را انتخاب کنند و چند موشک به آن شلیک کنند و استحکامات و تجهیزاتش را تخریب کنند و تصاویرش را در همهی رسانهها پخش کنیم و بگوییم الله اکبر! به شهادت برادرمان پاسخ دادیم. ولی طبیعتا هیچ سربازی نه کشته میشد و نه زخمی. حتی ممکن بود اسرائیلیان به قول خودشان برایمان نردبان بگذارند که از خر شیطان بیاییم پایین! ممکن بود مثل کاری که در مورد پادگان آویویم کردند، هلیکوپتر و برانکار بیاورند و عدهای را با ظاهر افراد زخمی درست کنند و موضوع را فیصله دهند. اما هدف ما اینها نبوده. هدف ما نه رسانهها هستند، نه یک پاسخ صرفا روحیهبخش و نه مصارف رسانهای. به هیچوجه. ما میخواهیم یک معادله را تثبیت کنیم. امروز بیش از همیشه دربارهی این معادله صریح صحبت میکنم تا اسرائیل بفهمد: وقتی یکی از مجاهدان ما را میکشید، ما یکی از سربازانتان را میکشیم. تمام. معادله این است. این نمیشود که شما یکی از ما را بکشید و ما بیاییم یک پایگاه، تپه، استحکامات و تجهیزات آهنی و حلبی را بزنیم! پول تمام جهان دست شماست و جایگزین میکنید. این کارها در مقابل اسرائیل معادلهی بازدارندگی درست نمیکند. اولین بار است من با این صراحت صحبت میکنم. خودشان به واسطهی رصد رفتار ما در هفتههای گذشته میدانند که ما نمیخواهیم وسائل نقلیهی نظامی را بزنیم. وسائل نقلیهی نظامی در دیدرس ما قرار دادند و ما میدانستیم اینها کنترل از راه دور هستند و نزدیمشان. در حالی که میتوانستیم بزنیم. خودشان میدانند که ما معطل موفقیت رسانهای و یک تکه فیلم نیستیم و میدانند که ما دنبال یک سرباز هستیم که بکشیمش. به همین خاطر همهی سربازانشان را پنهان کردهاند. مثل موش پنهان شدهاند. ماجرای این چند هفته نقطهی قوت مقاومت است. نقطهی ضعف و ناکامی نیست. دقت کنید، مقاومت نیامده است عصبانیتش را تخلیه کند و نمیخواهد خوراک رسانهای درست کند. مقاومت در به ثمر رساندن این مأموریت جدیت دارد. آنها آرزو دارند یک اتفاق بیافتد و خلاص شوند و شمال فلسطین اشغالی به وضعیت طبیعیاش باز گردد… تصمیم ما در این زمینه قطعی است. مسئله فقط به شرایط میدانی ربط دارد و باید زمانش فرا برسد. واقعیت این است که ما عجلهای هم نداریم. اعصابمان درگیر نیست که چرا امروز یا فردا نزدیم. اینگونه هم فکر نمیکنیم که تأخیر مایهی ضعف است. علتش این است که هدفی برای تحقق هدف اصلی در برابرمان آشکار نشده. آخرش چقدر میخواهید در سوراخهایتان بمانید؟ چقدر دیگر؟ یک هفته؟ دو هفته؟ یک ماه؟ دو ماه؟ سه ماه؟ هر قدر… ما به لحاظ زمانی تحت فشار نیستیم و کسی هم ما را تحت فشار نگذارد. آخرش که میآیید بیرون! آن وقت همدیگر را میبینیم.
***
امروز سالگرد ربودهشدن حضرت امام و رهبر، سید موسی صدر و دو بردار و همراه عزیزش، حضرت شیخ محمد یعقوب و استاد عباس بدرالدین است. خداوند همهشان را به سلامت به آغوش خانوادهها و میهنشان باز گرداند. این یک سالگرد ملی است که همه را گرد هم میآورد. علت آن هم جایگاه امام صدر در سطح ملی و در سطح جهان اسلام و نهتنها در سطح شیعیان است. پروندهی ایشان، پروندهی همهی ماست. امام صدر امام مقاومت است و روشی روشن و شفاف را در موضوع مبارزه با دشمن صهیونیستی و شیوهی برخورد با موضوعات ملی و منطقهای برای همهی ما ترسیم کرد. ما در سالگرد ربودهشدن ایشان تأکید میکنیم همگی ما در حزب الله و جنبش امل به این امام بزرگ و عظیم و عقل، روح، اندیشه، خط و روش او تعلق داریم… ما در حزب الله در همهی گامهایی که فرماندهی جنبش امل و مجلس اعلای شیعیان و خانوادهی امام سید موسی صدر و حضرت شیخ محمد یعقوب و استاد عباس بدرالدین برای پیگیری این پرونده برداشتهاند یا ممکن است بردارند همواره پشتیبان و کمککار ایشان بودهایم و خواهیم ماند. ما کنار ایشان و پشتیبانشان هستیم چون آنها این مسئولیت را پذیرفتهاند و این بسیار طبیعی است و در هر درخواستی که احتمالا از ما داشته باشند، خود را در اختیار ایشان میگذاریم.
***
فرض کنیم یکی از مراجع دینی یا سیاسی لبنان یا یکی از سه رئیس [جمهور و کابینه و مجلس] یا گروهی از نمایندگان پارلمان یا یکی از احزاب لبنان میآمد و لبنانیها را به یک پیمان تازهی سیاسی دعوت میکرد. چه اتفاقی در کشور میافتاد؟! تکفیرش میکردند، او را از میهنپرستی ساقط میکردند، برخی او را مزدور دیگران و برخی در خدمت پروژههای دیگران میدانستند، به موضوع ابعاد فرقهای و مذهبی میبخشیدند و الی آخر. یادم هست چند سال پیش من صحبتی کردم… آن هم نه دربارهی یک پیمان تازهی سیاسی… پیمان تازهی سیاسی یعنی همه چیز از ابتدا نوشته شود… من نه از یک پیمان تازهی سیاسی بلکه از یک مجلس مؤسسان برای توسعهی پیمان طائف یعنی پیماننامهی سیاسی موجود و در حال اجرا صحبت کردم و یادمان هست آن روزها برخی جناحها و برخی مراجع چه واکنشی نشان دادند. که بعدش من آمدم و گفتم برادر خودتان را اذیت نکنید ما حرفمان را پس گرفتیم. نکته اینجاست که وقتی این از خارج و از سوی یکی از رؤسای جمهور و البته نه هر رئیس جمهوری مطرح میشود [اوضاع فرق میکند]. یعنی فرض کنید مثلا رئیس جمهوری اسلامی ایران لبنانیها را به یک پیمان تازهی سیاسی دعوت میکرد! در کشور چه اتفاقی میافتاد؟! مثلا اگر رئیس جمهوری عربی سوریه به یک پیمان تازهی سیاسی در کشور فرا میخواند چه اتفاقی افتاده بود؟! و دیگران… اما [طرح پیشنهاد] از سوی برخی کشورها بیاشکال است چون دوست و… دستهبندی میشوند و حتی کسانی که نظرات متفاوتی دارند با احترام برخورد میکنند. مثل ما که با احترام برخورد کردیم. این یک مشکل در ذهنیت و فرهنگ سیاسی لبنان است که یک رئیس جمهور از خارج میآید (گرچه ما سفر، افکار و تلاشهایش را محترم میدانیم) و میگوید یک پیمان تازهی سیاسی ببندید و ناگهان میبینی تمام کشور ساکت شدند. هیچ کس اعتراض نمیکند. هیچ کس عصبانی نمیشود. هیچ کس تهمت نمیزند. هیچ کس نیتخوانی نمیکند. برخی تأیید کردند و برخی سکوت کردند… شکر خدا (که تنها کسی است که برای ناخوشیها نیز حمدش میگویند) یک نفر از جایی در جهان آمد و مردم لبنان حاضر شدند در مورد طرحش نظرات منفی ندهند و در نتیجه باب چنین بحثی باز شد. باب این بحث باید بالاخره روزی باز شود.
***
آیا مثل بسیاری از کشورهای دموکراتیک جهان برویم سراغ همهپرسی؟ لبنانیها مدام دربارهی سوییس حرف میزنند و میگویند لبنان سوییس شرق است. خب، در همین سوییس در مورد موضوعات زیربنایی همهپرسی انجام میدهند. این سازوکار را دوست دارید؟ برای تشخیص خواستهها، امیدها، آرزوها و اهداف ملت لبنان از آن استفاده کنیم؟ یا افرادی وجود دارند که همهپرسی را نمیپذیرند و بلافاصله موضوع اکثریت را مطرح میکنند و میگویند لبنان با کمیتش لبنان نشده، با کیفیتش لبنان شده و از این حرفها. خب، آیا حاضرید به سازوکار نظرسنجیهای مطمئن، علمی، متنوع، پراکنده، روا و واقعنما اعتماد کنید و طبق آن تصمیمگیری شود؟ آیا سازوکارهای دیگری نیز هست؟ هر چیزی که شما دوست داشته باشید ما حاضریم در موردش بحث کنیم. اما بالاخره این موضوع باید در لبنان حل شود تا بفهمیم ملتمان چه چیزی میخواهد و تا راه همهی کسانی بسته شود که خواستهها و امیدها و آرزوهایی را تحمیل میکنند و میگویند اینها خواستههای ملت لبنان و خواستههای مردمی هستند. انتخابات پارلمان قابل اتکاست؟ خب، انتخابات پارلمان را مبتنی بر بهترین قانون ممکن متناسب با وضعیت لبنان انجام دادیم. [قانون این انتخابات بر مبنای] دموکراسی تناسبی بود و فرصت برای همه فراهم بود و مجلس فعلی روی کار آمد. ولی خیلی زود فراخوانها برای انتخابات زودهنگام پارلمان شروع شد. خب، چه میخواهید؟ سؤال من امروز از نیروهای سیاسی، مراجع دینی، نخبگان حقوقی و رسانهای و حتی ملت لبنان این است که ای ملت لبنان، سازوکارتان برای بیان اهداف و آرزوهایتان چیست؟ تا حاکمان، وزیران، نمایندگان و رؤسای لبنان و جهان و کشورهای جهان و جامعهی جهانی آن را درک کنند؟ این باید حل شود. حل نشده است. بدون استثنا هیچ کس در لبنان نمیتواند چنین ادعایی کند. ناگهان یک مرجع دینی میآید میگوید این خواستهی ملت لبنان است. خب، شما از کجا فهمیدی؟! آمار گرفتی؟! خودت از ملت لبنان پرسیدی؟! همهپرسی انجام دادی؟! آخر چطور؟! هیچ رهبر سیاسی نمیتواند بیاید بگوید این ارادهی ملت لبنان است. تا چه رسد به کسی که ممکن است فقط نمایندهی خودش باشد و حتی زنش نیز انتخابهای سیاسیاش را قبول نداشته باشد اما میآید آنها را به ملت لبنان تحمیل میکند و میگوید اینها انتخابها، خواستهها و آرزوهای ملت است! ما هم چنین ادعایی نداریم. بله، ما بر اساس انتخابات و آمار و ارقام مدعی هستیم بزرگترین حزب سیاسی لبنان هستیم و بیشترین هواداران یک حزب در لبنان، متعلق به ما هستند. و اگر بازهی بزرگتر را در نظر بگیریم، دوگانهی حزب الله و [جنبش] امل [در اکثریت هستند]. و اگر باز هم فراتر برویم، ما و متحدانمان [در جریان ۸ مارس در اکثریت هستیم]. اما ما مدعی نیستیم حرفهای ما بیانگر ارادهی همهی ملت لبنان است. ما بیانگر ارادهی کسانی هستیم که نمایندهشان هستیم. راستگو و واقعبین باشید. این موضوع نیازمند حل است تا بتوانیم کشورمان را روی ریل درمان سالم و صحیح بیاندازیم.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران