بیانات
مصاحبهی تلویزیونی به مناسبت بیستمین سالگرد آزادسازی جنوب لبنان از اشغال اسرائیل
|بخشهایی از متن بیانات:
مبارزه با فساد بسیار دشوارتر از مبارزه با اسرائیل است.
***
من دوست دارم گاهی به تجربهی بزرگ و پراهمیتی استشهاد کنم که در لبنان روی داد. یعنی تجربهی حضرت امام سید موسی صدر. مدتی قبل نواری صوتی از ایشان را گوش میکردم که طبیعتا منتشر نشده است چون مربوط به جلسات داخلی با کادرهای جنبش امل در سالهای قبل از ربودهشدن ایشان بود. ایشان مسائل سیاسی را برایشان توضیح میداد و آنها در این باره با او بحث میکردند. میخواهم به جملهای استشهاد کنم. حضرت سید، حضرت امام صدر آنجا پس از اینکه گردهمایی بعلبک و گردهمایی صور را برگزار کرده و در حال آمادهشدن برای برگزاری گردهمایی بیروت است ادبیاتی بسیار تند در مقابل سیاستمداران دارد و از ظلم، تبعیض، محرومیت، سهلانگاری و… سخن میگوید. حضرت سید میگوید:«متأسفانه سیاستمداران…» آن روزها «…به خاطر اینکه از امتیازهای خودشان محافظت کنند…» نمیخواهم الآن شخص خاصی را معین کنم «…هیچ مشکلی ندارند که کشور را به ورطهی جنگ داخلی بیاندازند...».
مجری: و این واقعا رخ داد…
و عبارتی به کار میبرد و میگوید:«اغلب سیاستمداران لبنان، قلب ندارند». و تعریف میکند:«من با یکی از رهبران بزرگ کشور جلسه داشتم و داشتیم بحث میکردیم و میگفت حالا ۳هزار نفر یا ۵هزار نفر یا ۱۰هزار نفر کشته شوند، چه اشکالی دارد؟!» و واقعا لبنان به ورطهی جنگ داخلی افتاد. خب، من مقالههایی خواندم و همیشه گفتهام نقد اشکال ندارد. مشکل در توهین به یکدیگر یا توهین به عقل یکدیگر است. اما اختلاف نظر اشکالی ندارد و ممکن است به هیچ اتفاق نظری نرسیم. یکی از چیزهایی که میگویند این است که حزب الله فوبیای جنگ داخلی دارد. کاملا درست است. و این مایهی افتخار حزب الله است. حزب الله بدون شک یک نیروی نظامی مهم در لبنان و منطقه است و شاید برخی بگویند یک قدرت منطقهای است و اسرائیل بهشدت از آن حساب میبرد اما همین نیروی نظامی که اسرائیل از آن حساب میبرد نمیخواهد در لبنان جنگ داخلی اتفاق بیافتد و از آن میترسد.
***
آیا جنگ داخلی به ما اجازه میدهد بر لبنان حکومت کنیم؟ خب، ما اصلا نمیخواهیم حکومت کنیم. نه از مسیر جنگ داخلی و نه از مسیر دیگر. بنده هزار بار گفتهام و امشب تکرار میکنم: اگر همهی لبنانیها بیایند و اجماع کنند و بگویند ای حزب الله ما میخواهیم به شما فرصت بدهیم ۵ یا ۱۰ سال دولتی کاملا از حزب الله تشکیل دهید و اصلا حاکمان کشور باشید، میگوییم: دستتان درد نکند، نمیخواهیم. اصلا چنین چیزی در ذهن ما وجود هم ندارد. صحبت زهد نیست. ممکن است کسی بپرسد یعنی شما زاهد هستید؟ نه. ما اعتقاد داریم این کشور به واسطهی ترکیب، اجزاء اجتماعی و ساختار مذهبیاش… [اصلا اجازهی چنین کاری را نمیدهد]. اگر شخصیتهایی در کشور هستند که مذهبگرایانه فکر نمیکنند، به این معنا نیست که کشور دیگر مذهبگرا نیست. واقعیت این است که هنوز تعداد چنین افرادی کم است. با احترام به همگان میگویم، اکثریت قاطع افراد در لبنان همچنان تحت حاکمیت تقسیمبندیها و محاسبات مذهبگرایانه هستند. چنین کشوری بدون نظارت مردم بر یکدیگر و بدون مشارکت قابل مدیریت نیست. به همین علت ما طرفدار مشارکت واقعی ملی هستیم و طرفدار منزوی کردن، نادیده گرفتن و طرد نیستیم. اینکه همیشه خواستار دولت وحدت ملی بودیم به این علت بوده است. درست است که مشارکت همگان موجب پیش نرفتن کار و موجب کندی و دشواری تصمیمگیری میشود اما خوبیها و نقاط مثبت بسیار بزرگی دارد.
***
ما همواره به اسرائیل هشدار میدهیم که منطقه را به جنگ بزرگ نکشاند. یعنی گشودن همزمان همهی جبههها [در کشورهای مختلف]. امکان دارد اسرائیل منطقه را در یکی از جبههها به جنگ بکشاند و همزمان جبهههای دیگر گشوده شوند. قاعدتا این به مجموعهای از شروط و موضوعات مرتبط با خط مقاومت و آمادگی و توانش در منطقههای مختلف وابسته است. یعنی معنای حرف من این نیست که ما روی این موضوع توافق کردهایم و تصمیم گرفتهایم. اما ایدهای است که در ذهن همه وجود دارد و مورد بحث و بررسی است و شاید روزی به نتیجه برسیم. مثلا -به خاطر اینکه برخی لبنانیها اعتراض نکنند- اگر دشمن اسرائیلی جنگی را با لبنان آغاز کرد، ممکن است کار تا جایی پیش برود که همهی خط مقاومت وارد جنگ شوند. این چیزی است که نامش را جنگ بزرگ میگذاریم. این جنگ بزرگ اگر رخ بدهد نتیجهاش نابودی اسرائیل است. به همین علت یکی از روشهای جلوگیری از آغاز جنگ توسط اسرائیل در هر کدام از جبههها، فعالیت جدی روی پروژهی جنگ بزرگ است تا جلوش را بگیریم. اما آیا منطقه در حال حرکت به این سمت است؟ بله، گرچه ممکن است زمانی فرا برسد که حتی نیازی به جنگ بزرگ نباشد. یعنی یکی از سناریوهای واقعبینانه و نه خیالپردازانه این است که امریکاییها مشغول کار خودشان باشند و ضعیف شده باشند و دیگر نتوانند در این منطقه کاری انجام دهند و شرایط منطقه کمی به نفع خط مقاومت تغییر کند و اسرائیلیان چمدانهایشان را جمع کنند و بروند و کار بدون جنگ تمام شود. این یک سناریوی واقعبینانه است. خواب و خیال نیست.
***
ممکن است بسیاری افراد گله کنند که چرا اسرائیل هواپیما بلند میکند و سوریه را میزند؟ البته بنده نمیدانم فرماندهی سوریه تا کی تحمل میکند. این تحلیلی که میگویم به معنای این نیست که این موضوع تا پایان تحمل خواهد شد. نهایتا صبر حدی دارد. اما هندسهی فکری که تا این لحظه حاکم است، این است که: اسرائیل برای پاسداری از گروههای مسلح و تغییر معادله به نفع گروههای مسلح و درانداختن نظام و حکومت و ارتش سوریه به یک جنگ منطقهای، این کار را انجام میدهد. در حالی که به نفع سوریه نیست وقتی در حال جنگی جهانی با تروریسم است برود و با اسرائیل بجنگد. پس لازم است صبر کند. همان چیزی که به آن میگوییم صبر استراتژیک. اما در داخل همین صبر و تحمل، مجموعهای از قواعد همچنان حاکم است. اسرائیل متوجه آنهاست. طرف مقابل نیز متوجه است. ضمن اینکه اسرائیل با این کارها هیچ هدفی را محقق نمیکند. یعنی نه انتقال [سلاح] را متوقف کرده و خودش به این موضوع اعتراف میکند. و نه توانسته ایرانیها را از سوریه خارج کند و بنده گفتم که نخواهد توانست این کار را انجام دهد. و نه توانسته حزب الله را خارج کند. و نه توانسته ارتش سوریه را که به گذشت زمان در حال بازیافتن سلامت خود است، تضعیف کند.
***
مجری: حضرت سید، گویی حضرتعالی دارید میگویید… یا ممکن است از سخن شما اینگونه فهمیده شود که: ای لبنانیها، شما دو راه بیشتر ندارید یا جنگ داخلی یا باقی ماندن در همین وضعیت!
سید حسن نصرالله: نه، نه، من این را نمیگویم.
مجری: راه حل میانهای وجود دارد؟
سید حسن نصرالله: بله. راه حل میانهای هست.
مجری: مثلا از طریق قوهی قضائیه؟
سید حسن نصرالله: نه، غیر از قوهی قضائیه. مگر دو سال دیگر انتخابات مجلس نیست؟ خب، یک طبقهی تازه را انتخاب کنید.
مجری: اما حضرت سید…
سید حسن نصرالله: تظاهرات ملاک نیست که بیاییم بگوییم این تظاهرات نمود ارادهی ملت لبنان است. با حفظ احترام تظاهرکنندگان، چه کسی میگوید این نمود ارادهی ملت لبنان است؟ خب، انتخابات نیز نمود ارادهی ملت لبنان است. وقتی مردم میروند همان طبقهی سیاسی را یکبار، دوبار، سهبار، چهاربار و… انتخاب میکنند و تفکیک نمیکنند… من نمیگویم همهی طبقهی سیاستمداران فاسد هستند. این حرف غلط است. این [شعار:] «همهشان یعنی همهشان» [که در راهپیماییهای لبنان گفته میشد] یک سخن عادلانه و منصفانه نیست. خب، میان سیاستمداران تفکیک کنید و هر کس را فاسد میدانید محاکمه کنید. پس راه برای تغییر وجود دارد اما آیا ملت لبنان خواستار تغییر است؟ وقتی کار به جای باریک میرسد ناگهان یک مذهب شروع میکند به پاسداری از فلانی یا فلانی یا فلانی. میگویند اینها خط قرمزند.
در مورد بخشی که به ما مربوط میشود، من از روز اول گفتم هیچ خط قرمز، آبی، زرد و… وجود ندارد. هر کدام از اعضای حزب الله اگر در قوهی قضائیهی لبنان پرونده دارند، چه وزیر باشند، چه مدیر، چه نماینده، چه شهردار [باید به دادگاه بروند]. همین دولت جدید که داشت تشکیل میشد برخی منطقهها رفتند علیه شهردارهای ما شکایت کردند. گفتیم بروید دادگاه. وزیر ما میرود دادگاه. نمایندهی ما میرود دادگاه. اگر کارمندی وابسته به ماست، من پاسداری نمیکنم، میگویم بروند دادگاه. دیگران ممکن است نگرانیهایی داشته باشند یا نداشته باشند اما من چه ظالم باشم و چه مظلوم، میروم دادگاه. چون وقتی این پرچم را بلند کردم باید خودم عمل کنم.
***
بیایید یک دادگاه ویژه درست کنیم که به لحاظ قضایی کاملا از همه چیز حتی قوهی قضائیه و قوهی مجریه جدا باشد. اینجا این بحث مطرح میشود که باید موازنهی مذهبی رعایت شود. اشکالی ندارد. شیعیان، اهل سنت، همه، مارونیها، ارتدکسها، درزیها و… حضور داشته باشند. پروندهی قاضیان را بیاورند و بهترین، پاکترین و قدرتمندترین قاضیان از همهی این مذاهب [انتخاب شوند]. نامهایشان را میریزیم در یک ظرف و قرعهکشی میکنیم تا نگویند قاضیِ وابسته به فلان رهبر سیاسی را آوردند. سپس اختیارات کامل در زمینهی دادرسی و صدور حکم به او میدهیم. اما این قاضیان باید تصمیمشان را گرفته باشند که استشهادی هستند. مثل چیزی که در مقاومت هست. مدام میگویند شما در مقاومت نیروهای استشهادی داشتید [پس چرا در مبارزه با فساد ندارید؟!]. به من قاضیان استشهادی بدهید تا من شما را از چنگ فساد آزاد کنم (خنده). باید یک ایده پیدا کنیم. این ایده که من الآن مطرح کردم همینطور به ذهنم رسیده بود و ان شاءالله با برادران [شورای رهبری حزب الله] مطرح میکنم. هنوز نمیدانم چقدر جدی و خوب است. ولی باید بگردیم. اینکه فارغ از دستگاه قضایی برویم سراغ مبارزه با فساد، درست نیست. اگر بنا به تهمت است که الآن شما شبکههای اجتماعی را باز کنید، آیا یک نفر در لبنان پیدا میشود که فاسد، راهزن و دزد نباشد؟! همه همدیگر ار متهم میکنند. آیا کشور اینطور پیش میرود؟! یک نفر را میخواهد که بیاید پرونده را ببیند و بگوید بله، حق با ایشان است و ادعای دیگری باطل است و هر کس شواهدی دارد بیاورد. راه این است. پس ما دستگاه قضایی را داریم که باید رویش کار کنیم و مردم را داریم که باید ارادهشان را در انتخابات پارلمانی بیان کنند.
مجری: برخی معتقدند دلبستن به انتخابات پارلمان در نظامی که ثابت کرده زایندهی بحرانهاست و نسبت به اصلاحات چموشی میکند [بیفایده است]. یعنی اصولا نظام ناکامی فضاحتبارش را ثابت کرده. حضرت سید، سؤال این است که همچنان فکر میکنید میشود در سایهی این نظام دست به اصلاحات زد؟!
نگاه کن، پرداختن به موضوع نظام [کار سادهای نیست]. من اتفاقات این چند روز را پیگیری میکردم و باخبرم. چند سال قبل در فضای بهار عربی من نه از انقلاب اجتماعی صحبت کردم (خنده)، نه از تغییر نظام و نه هیچ چیز دیگر. من از موضوع مهمی به نام مجلس مؤسسان صحبت کردم که در آن پیمان طائف [که مبنای نظام سیاسی لبنان است] بررسی شود تا این پیمان «توسعه بیابد». اما همین که «لا إله…» را گفتم، گفتند سید کافر شد (خنده). چون نام مجلس مؤسسان را به زبان آورد! و دیگر ما اسمش را هم نیاوردیم.
***
مجری: حضرت سید، مقاومت امسال شعار «۲۰ سال کرامت» را مطرح کرد. اما همین لبنانیها امروز معتقدند کرامتشان از سوی طبقهی حاکم هتک میشود و این موجب مخدوش شدن دستاورد آزادسازی است. حضرت سید، به من اجازه دهید گفتههای دوستداران مقاومت را در این زمینه برایتان نقل کنم. آنها میگویند ما آمادهی تحمل هر جنگ خارجی ححتی اقتصادی هستیم اما چرا باید فساد داخلی را تحمل کنیم؟ همین افراد میگویند: ما آمادهایم با حزب الله در همهی نبردهای استراتژیکش شرکت کنیم اما چرا حزب الله تمام تلاش خود را برای رهایی ما از فساد داخلی انجام نمیدهد؟
سید حسن نصرالله: خوب است که شما این پیامها را به من میرسانید. قاعدتا ما اینها را مدام میشنویم و در جلسات برای ما نقل میشود و در روزنامهها و شبکههای اجتماعی میخوانیم. میدانیم اینها اعتقاد مردم است. یک تذکر مهم هست که باید بر سر آن توافق کنیم یعنی این مدخلی است که اگر بتوانیم روی آن توافق کنیم مثل کلیدی میشود برای همهی افکار و اعمال بعدی انسان. من دوست دارم گاهی به تجربهی بزرگ و پراهمیتی استشهاد کنم که در لبنان روی داد. یعنی تجربهی حضرت امام سید موسی صدر. مدتی قبل نواری صوتی از ایشان را گوش میکردم که طبیعتا منتشر نشده است چون مربوط به جلسات داخلی با کادرهای جنبش [امل] در سالهای قبل از ربوده شدن ایشان بود. ایشان مسائل سیاسی را برایشان توضیح میداد و آنها در این باره با او بحث میکردند. میخواهم به این جمله استشهاد کنم. حضرت سید، حضرت امام صدر آنجا پس از اینکه گردهمایی بعلبک و گردهمایی صور را برگزار کرده در حال آماده شدن برای برگزاری گردهمایی بیروت است. آنجا ادبیاتی بسیار تند در مقابل طبقهی سیاستمداران دارد و از ظلم، تبعیض، محرومیت، سهلانگاری و... سخن میگوید. حضرت سید میگوید:«متأسفانه طبقهی سیاستمداران...» آن روزها «... به خاطر اینکه از امتیازات خودشان محافظت کنند...» نمیخواهم الآن شخص خاصی را معین کنم «... هیچ مشکلی ندارند که کشور را به ورطهی جنگ داخلی بیاندازند...» و عبارتی به کار میبرد و میگوید:«اغلب سیاستمداران لبنان، قلب ندارند» و تعریف میکند:«من با یکی از رهبران بزرگ کشور جلسه داشتم و داشتیم بحث میکردیم...» و میگفت حالا ۳ هزار نفر یا ۵ هزار نفر یا ۱۰ هزار نفر کشته شوند. چه اشکالی دارد»؟! و واقعا لبنان به ورطهی جنگ داخلی افتاد. خب، من مقالههایی خواندم و همیشه گفتهام نقد اشکال ندارد. مشکل در توهین به یکدیگر یا توهین به عقل یکدیگر است. اما اختلاف نظر اشکالی ندارد و ممکن است به هیچ اتفاق نظری نرسیم. یکی از چیزهایی که برای ما نقل میکنند این است که [مردم میگویند] حزب الله فوبیای جنگ داخلی دارد. کاملا درست است. حزب الله بدون شک یک یروی نظامی مهم در لبنان و منطقه است و شاید برخی بگویند یک قدرت منطقهای است و اسرائیل به شدت از آن حساب میبرد. اما همین نیروی نظامی که اسرائیل از آن حساب میبرد نمیخواهد در لبنان جنگ داخلی اتفاق بیافتد و از آن میترسد.
مجری: فوبیا یعنی ترس بیدلیل...
سید حسن نصرالله: آنها معتقدند ما فوبیا داریم اما ما معتقد نیستیم فوبیا داریم. ما این را با ایمان، ملیگرایی، انسانیت، اخلاق و دلسوزیمان برای کشور هماهنگ میدانیم. امام صدر در همان دوران میگوید سلا حبرای دفاع از جنوب، فلسطین، ممانعت از فلان مسائل و... است... نه برای کسب دستاورد یا اصلاح یا تغیر سیاسی [داخلی]. حتی این جمله را میگوید:«انقلاب داخلی در لبنان اگر فرامذهبی نباشد به هیچجا نمیرسد». طبیعتا منظورمان انقلاب مردمی است.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران