بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع

بیانات

25 فروردین 1397

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در گردهمایی «وفای به شهدا» حوزه‌ی بقاع غربی در مشغرة

|عربی|فیلم|صوت|
در حال ترجمه
بخش‌هایی از متن بیانات:

فرازها:

معمولا در انتخابات‌ها احزاب برای حمایت از لیست‌ها یا افراد خودشان جشن برگزار می‌کنند اما این جشن ما برای حمایت از لیستی در بقاع غربی است که ظاهرا هیچ فردی از تشکیلات حزب الله در آن حضور ندارد اما روح مقاومت، امید و وفاداری در تک تک افراد این لیست وجود دارد. ما این جشن را برگزار کردیم تا بر محبت و حمایتمان از این افراد و اهمیت داشتن پیروزی تک تکشان تأکید کنیم. ما معتقدیم راهیابی افراد این لیست به مجلس، فراتر از همه‌ی تشکیلات‌ها، احزاب و تقسیم‌بندی‌های جغرافیایی است و موجب قدرت گرفتن همه‌ی باورمندان و حامیان مقاومت می‌شود. معمولا وقتی افراد یک حزب مشخص در لیستی حضور ندارند، هواداران آن حزب نسبت به آن لیست سرد و بی‌تفاوت می‌شوند. اما شما مردم این منطقه که عزیزترین و گرانقدرترین افرادتان را به آستان شهادت تقدیم کردید، در انتخابات گذشته نیز ثابت کردید بر اساس تعصبات حزبی رفتار نمی‌کنید. در تقسیم‌بندی‌های داخلی حزب الله، هیچ منطقه و محوری به اندازه‌ی بقاع غربی دارای فرماندهان شهید نیست؛ چه از نظر تعداد و چه از نظر شخصیت؛ فرماندهان شهید پیشرویی که حتی در اتاق عملیات به شهادت نرسیدند بلکه در خطوط مقدم شربت شهادت نوشیدند.

مقاومت همان‌گونه که نیازمند قدرت تسلیحاتی و آغوش حمایت مردمی است، نیازمند افرادی است که در میادین سیاست، جلوی توطئه علیه مقاومت را بگیرند.

یکی از مسائلی که مشخصا باید در مجلس آینده پی‌گیری شود موضوع پروژه‌ی رود لیطانی و همچنین حفاظت از پاکی این سرمایه‌ی آبی است که در مقابل چشمان ما در حال هدر شدن است. دشمن همچنان از پشت مرزها به این رود چشم طمع دوخته است. در بودجه‌ی سال‌های گذشته با تلاش مشترک فراکسیون توسعه و آزادسازی و فراکسیون وفاداری به مقاومت، مبالغی به حفاظت از این رود اختصاص داده شده بود که قطعا نیازمند پی‌گیری در مجلس آینده است.

بافت بشری و حضور و هم‌زیستی صدها ساله و اصیل مذاهب مختلف اسلامی و مسیحی در این منطقه، تابلوی زیبایی است که باید از آن پاسداری کرد. هر کدام از این مذاهب تاریخ، شخصیت‌ها، علما، رهبران و نیروهای سیاسی خود را دارند.

نباید فراموش کنیم که دشمن همچنان به این منطقه چشم طمع دوخته است و البته مردم منطقه همچون گذشته می‌دانند که مصلحتشان در پایداری در سرزمین خودشان است. تصرف رود لیطانی نیز از گذشته یکی از تیترهای آزمندی اسرائیل به این بخش از لبنان بوده. علت دیگر اصرار اسرائیل بر تصرف این منطقه، اشراف بر دمشق و همچنین اشراف بر بیروت است. البته با توجه به همه‌ی تجربه‌ها و تلاش‌های گذشته از جمله تجربه‌ی نابودی تانک‌های میرکاوا در جنگ ۳۳ روزه و تجارب سال ۲۰۰۰ قطعا اسرائیل بزدل‌تر از آن است که تانک‌ها و افرادش را وارد این سرزمین کند. چه، امکانات، اراده و تجارب مقاومت در همه‌ی این سال‌ها افزایش یافته است.

ملت‌ها و ساکنان منطقه پی برده‌اند که در مواجهه با برتری مالی و نظامی دشمنانمان از جمله اسرائیل و…، هیچ معادله‌ای غیر از سه‌گانه‌ی طلایی ارتش ملی - مقاومت مردمی - حمایت ملت وجود ندارد. این تنها راهبردی است که می‌تواند بقای باعزت و کرامت یک ملت را در سرزمین خودش تضمین کند.

چگونه برخی ساکنان بقاع غربی دست به تحریک علیه مقاومت می‌زنند در حالی که مقاومت بر هیچ کس منتی ندارد و ضمانت وجودشان در سرزمینشان است؟ مردمان این منطقه در طول تاریخ با دمشق و سوریه روابط تجاری داشتند و این روابط یکی از ارکان حیات در این منطقه بوده است. ۷ سال پیش با حوادثی که در سوریه رخ داد، مردم به دو دسته تقسیم شدند. در هر صورت اگر هنوز کسی وجود دارد که دل بسته است حکومت سوریه فروبپاشد، سرنگون شود یا تغییر کند، از بنده بپذیرد که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. موضوع سوریه در مراحل پایانی خودش است. منافع همه‌ی ساکنان این منطقه اقتضا می‌کند که به همزیستی گذشته‌شان با سوریه برگردند. اتهام دیگری که مطرح شد این بود که لیست مقاومت، نماینده‌ی سوریه است. این‌طور نیست. ما هم‌پیمانان و دوستان سوریه هستیم اما هیچ لیست و شخصی نماینده‌ی سوریه نیست.

کسی که به لحاظ سیاسی ضعیف باشد می‌رود سراغ دامن‌زدن به درگیری‌های مذهبی. چون هیچ منطق و روش باورپذیری غیر از تحریک احساسات مذهبی ندارد. این را بدانید، چه ما و غیر ما، هر گاه هر رهبر، رئیس جمهور یا نماینده‌ای دست به تحریک مذهبی زد یعنی به لحاظ سیاسی در موضع ضعف قرار گرفته و دست به اسلحه‌ی شیطان برده است. همه حتی مخالفان سیاسی باید در این کشور همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند. روح کلی حاکم بر کشور حتی در مواقع مخالفت و درگیری باید روح همگرایی و دست‌یابی به راه حال باقی بماند.

موشک‌باران سه‌جانبه‌ی سوریه ممکن بود به درگیری آمریکا و روسیه بیانجامد و همه‌ی جهان و منطقه را نگران کرده بود. گرچه به طور همزمان اسرائیل، برخی کشورهای منطقه و گروه‌های تکفیری که با وجود ۷ سال جنگ ناکام مانده بودند بسیار امیدوار شدند. همان‌طور که در سخنرانی قبلی گفتم، این نمونه‌ی دیگری از استکبار آمریکا بود که خود را قاضی، محقق البته بدون تحقیق، مدعی العموم و جلاد می‌داند. علت انجام حمله در روز شنبه این بود که شنبه قرار بود اولین هیئت اعزامی سازمان منع گسترش سلاح‌های شیمیایی به دوما بروند و خاک‌ها، اماکن و افراد را آزمایش کنند و آمریکا می‌دانست چنین ماجرایی حقیقت ندارد. آمریکا همچنین منتظر شورای امنیت و غیر شورای امنیت نماند. ضمنا این حمله‌ی نیازی به مشارکت سه کشور نداشت و آمریکا تنها می‌خواست بگوید این حمله توسط جامعه‌ی بین المللی انجام شده است.

ما در سوریه و خط مقاومت به علاوه‌ی همپیمان روسی، همه‌ی احتمالات را در نظر گرفته بودیم چون ترامپ خودش هم نمی‌داند آخرش چه تصمیمی می‌گیرد. نهایتا ۳ یا ۴ هدف را زدند. در مورد هدف چهارم با توجه به این‌که هیچ موشکی به آن نرسید، بحث هست که آیا واقعا هدف بود یا نه. همچنین باید از رفتار عالی و ویژه‌ی نیروهای پدافند هوایی سوریه یاد کنیم. چون برخی طرف‌ها سعی می‌کنند آن را نادیده بگیرند. مطالبی که بنده می‌گویم از مشاهدات بچه‌های حزب الله است که در هنگام حمله به سوریه آن‌جا حضور داشته‌اند. پدافند هوایی سوریه توانست موفقیت نظامی بسیار عظیم و پراهمیتی را به دست آورد. همین‌که سربازان سوری در طی چند ساعت حمله‌ی هوایی همچنان در سکوهای موشکی نشسته بودند نشان‌دهنده‌ی شجاعت، انضباط، فداکاری، پیشگامی و هماوردطلبی افسران و سربازان ارتش سوریه است؛ در حالی که برخی می‌کوشند مدام به روحیه‌ی این ارتش ضربه بزنند و شجاعتش را زیر سؤال ببرند. در هر صورت همه‌ی هدف‌هایی که مورد اصابت قرار گرفتند از پیش خالی شده بودند.

اگر هدف حمله‌ی سه‌جانبه باج‌گیری از سوریه بود، محقق نشد. اگر هدف، ارعاب و شکستن روحیه‌ی سوریه و هم‌پیمانانش و ملت و فرماندهان ارتش سوریه بود، محقق نشد و امروز اعتماد به نفسشان و اعتمادشان به رهبر، ارتش، سربازان و سلاح‌هایشان و همچنین روحیه‌شان بسیار بیش‌تر از روزهای قبل از حمله است. اگر هدف، بالا بردن روحیه‌ی گروه‌های تکفیری مسلح برای برای پیشروی بود (موضوعی که در خطوط مختلف از جمله جنوب درعا، تدمر، خط تماس دیرالزور، شمال حلب و… به‌طور جدی برای آن آماده شده بودند) این حمله فقط موجب سرخوردگی بیش از پیششان شد. همه‌ی فرماندهان و رهبران گروه‌های مخالف سوریه که در هتل‌های خارجی ساکن‌اند و همچنین برخی کشورها که به این حمله دل بسته بودند سرخورده شدند. اگر هدف، تغییر معادله به نفع اسرائیل یا برخی کشورها بود نیز در پاسخ به عبارت خود اسرائیلیان بسنده می‌کنم: نتیجه‌ی همه‌ی تهدیدهای ترامپ و موشک‌های خوشگل و جدید و هوشمندش، صفر بود! اگر هدف، تخریب تأسیسات زیربنایی یا نیروی ارتش سوریه بود، محقق نشد. همچنین اگر هدف، وارد آوردن فشار سیاسی به سوریه و همپیمانانش برای حرکت در مسیر درمان سیاسی بود بنده می‌گویم این حمله موجب پیچیده‌تر شدن فرآینده درمان سیاسی و افزایش بحران در روابط بین المللی شد. این حمله اگر کنفرانس ژنو را به طور کامل بی‌فایده نکرده باشد حداقل مسیر را پیچیده‌تر کرد.

اگر هدف حمله‌ی سه‌جانبه به سوریه از بین بردن تأسیسات زیربنایی بمب‌های شیمیایی بود، چنین چیزی اصلا وجود نداشته که بخواهد نابود شود. این‌ها همه تهمت و اتهام‌های باطل هستند. و بنده به شما می‌گویم در هر پیروزی پس از این نیز شاهد این نمایش خواهیم بود. مثل داستان سلاح هسته‌ای در ایران که سازمان بین المللی انرژی اتمی همیشه شهادت داده است ایران به سمت ساخت سلاح هسته‌ای حرکت نمی‌کند و حضرت امام خامنه‌ای با اعتبار دینی و سیاسی‌اش مدام می‌گوید این موضوع حرام است و هیچ دلیل و اطلاعاتی در این زمینه وجود ندارد اما ایران را به لحاظ بین المللی محاصره می‌کنند و کیفر می‌دهند. موضوع سلاح شیمیایی نیز دست از سر ارتش و نظام سوریه بر نخواهد داشت. در هر صورت آن‌ها به هیچ حمله کردند.

چرا حمله‌ی سه‌جانبه به سوریه به صورت محدود صورت گرفت؟ در حالی که می‌دانیم برخی کشورهای خلیج هر روز آمریکا را تحریک می‌کنند و حاضرند پول‌های زیادی در ازای یک حمله‌ی نظامی گسترده به آمریکا بدهند تا آمریکا مثلا ارتش، وزارت دفاع یا قصر ریاست جمهوری را در سوریه بزند. همچنین لابی‌های صهیونیستی حاضر در ایالات متحده همیشه به وارد آوردن سخت‌ترین ضربه‌ی ممکن دعوت می‌کنند. اما چرا آمریکا دست به عملیات گسترده نزد؟ به علت بحثی که میان سیاستمداران و مشاوران وزارت دفاع و پنتاگون وجود دارد. نظامیان آمریکا خیلی خوب می‌دانند عملیات گسترده علیه نظام و ارتش سوریه و نیروهای همپیمان حاضر در این کشور نمی‌تواند به سادگی جمع شود و به پایان برسد. و فرماندان ارتش در آمریکا مسئول امنیت افسران و نیروهایشان هستند. آن‌ها می‌دانند حمله‌ی گسترده موجب افروخته شدن تمام منطقه می‌شود. به این علت است که عاقلانه رفتار می‌کنند. پس در چهارچوبی که پنتاگون پذیرفت حمله کردند اما اگر کار را به ترامپ، بولتون، کشورهای خلیج، اسرائیل و لابی‌های صهیونیستی سپرده بودند اتفاق دیگری می‌افتاد. در هر صورت می‌خواستم بگویم این یک اذعان امنیتی و نظامی بزرگ از جانب آمریکاست. آمریکا اذعان دارد خط مقاومت می‌تواند خسارت‌های شدیدی به‌شان وارد کند اگر نگویم می‌تواند مثل همه‌ی نبردهای گذشته، شکستشان دهد. تجربه‌ی این حمله باید موجب اعتماد به نفس ما شود و بدانیم گزینه‌های دشمن با وجود برخورداری از امکانات عظیم، محدود است. ممکن است کسی امکانات زیادی داشته باشد اما گزینه‌هایش محدود باشند. در هر صورت جنگ پایان نیافته است، گرچه ما در مسیر پیروزی قرار داریم.

 

عربی:

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم.

بسم الله الرحمن الرحيم.

الحمد لله رب العالمين، والصلاة والسلام على سيدنا ونبينا خاتم النبيين أبي القاسم محمد بن عبد الله وعلى اله الطيبين الطاهرين، وعلى صحبه الاخيار المنتجبين وعلى جميع الانبياء والمرسلين.

السلام عليكم جميعاً  ورحمة الله وبركاته،

ارحب بكم في هذا اللقاء المبارك، وأشكركم على هذا الحضور الكبير. في البداية اتوجه اليكم بالتهنئة بالتبريك في ذكرى مناسبتين دبنيتين عزيزتين،  ذكرى المبعث النبوي الشريف وذكرى الاسراء والمعراج. في مهرجاننا واحتفالنا الانتخابي هذا أود أن أتكلم أولاً في الشأن الانتخابي فيما يتعلق بمنطقة او دائرة البقاع الغربي – راشيا وكلمة أخرى في التعليق والتوقف  قليلاً عند الأحداث  التي حصلت في منطقتنا  فجر يوم السبت، من عدوان ثلاثي على سوريا، وفهم هذا العدوان وتداعياته.

اولا: الهدف من هذا الاحتفال هو التعبير عن تأيدينا السياسي والمعنوي والشعبي للائحة الغد الافضل في دائرة البقاع الغربي – راشيا، رئيساً وأعضاء التي تتكون من قوى سياسية وشخصيات سياسية محترمة وعزيزة وصديقة ومنسجمة.

في الشان الانتخابي اسمحوا لي أن أبداً من الخاص لاتكلم اولاً مع حزب الله ومن ثم الى العام أي الدائرة الانتخابية.

عادة أي حزب أو تيار أو جماعة أو جهة أو حركة  في الموسم الانتخابي  تقيم مهرجاناً انتخابياً للائحة من مرشحيها او للائحة فها أحد من مرشحيها  المباشرين،  يعني الذين ينتمون الى  حزبها، الى تنظيمها، الى تشكيلها.

اليوم الذي نفعله أمر غير متعارف عليه في لبنان ان حزب الله يقيم مهرجاناً انتخابياً دعماً للائحة الغد الافضل التي لا يوجد له فيها بحسب الظاهر أي مرشح من حزبه، تشكيله ،تنظيمه، ويأتي كل هؤلاء الناس والجمهور ليعبّرعن تأييده ومساندته وحضوره. نحن نقيم هذا المهرجان الانتخابي الداعم للائحة الغد الافضل والتي يوجد فيها بروحها وقلبها وفي كل فرد من أفرادها الأمل والوفاء. نقيم هذا المهرجان أولاً  للتعبير عن وفائنا لاصدقائنا وإخواننا وحلفائنا، للتعبير عن محبتنا لهم، وللتعبير عن تأييدنا لهم، وللقول لهم انه يهمنا إنجاحهم فرداً فرداً، واننا نؤمن بأن وصولهم الى المجلس النيابي يشكل مصلحة وطنية تتعدى الأحزاب والتنظيمات والطوائف والمذاهب والجغرافية المناطقية.  وان نجاحهم بتأييدكم جميعاً فيه قوة لكل المؤمنين بالمقاومة والداعمين لها والمتمسكين بالمعادلة الذهبية، الجيش والشعب والمقاومة، لحماية لبنان,

وثانياً: لاننا نعتبر أنفسنا ممثيلن في اللائحة حتى على المستوى الخاص والمباشر، لأننا عندما اتفقنا في قيادتي حركة أمل وحزب الله مع الأخ دولة الرئيس الأخ نبيه بري، اتفقنا على كل الدوائر وفي الدوائر التي يكون المرشح المتفق عليه من حركة أمل كما هو الحال في دائرة البقاع الغربي راشيا، كما هو الحال في دائرة الزهراني  فإن مرشح حركة أمل هو في الحقيقة مرشح حركة أمل وحزب الله، وفي الدوائر التي يكون المرشح فيها من حزب الله كما في دائرتي زحلة وجبيل فإن المرشح هو لحزب الله وحركة أمل، وقواعد حزب الله وحركة أمل معنية بأن  تتعاطىى وتتعامل مع هؤلاء المرشحين على هذا الأساس، وعلى هذه القاعدة، ولذلك ليس من الجديد في هذا الاحتفال الذي يعني لائحة الغد الأفضل أن أقول أن حزب الله أيضاً مسمى وممثل في هذه اللائحة عبر الأخ العزيز الحاج أبو جعفر نصر الله  هو يمثل حركة أمل ويمثل حزب الله على حد سواء.

من جهة أخرى، أيضاً في الخاص أود أن أتوجه بالشكر الجزيل لجميع إخواني وأخواتي في حزب الله في البقاع الغربي وراشيا سواءً في التنظيم أو في الجمهور، وأعبر لهم عن امتناني الشخصي عن امتنان قيادة حزب الله الكبير لموقفهم المسؤول دائماً، لاخلاصهم، لصدقهم، لتحملهم المميز للمسؤولية في كل المسائل وكل القضايا وكل الملفات وخصوصاً في ملف الانتخابات. وهذه ليست المرة الاولى، في الانتخابات الماضية أيضاً كذلك بشكل طبيعي كل جماعة، كل حزب ، كل تنظيم، كل حركة يطمح في دائرة انتخابية معينة أن يكون المرشح الذي يمثله في دائرته من أبناء تنظيمه، من جماعته الخاصة، المباشرة،  وهذا الأمر طبيعي وعندما لا يكون المرشح من أبناء التنظيم المباشر وإنما يكون أخ في تنظيم آخر، وهو واحد معنا في الروح والروح الساكنة في جسدين أو صديق أو حليف  بطبيعة الحال قد تواجه قاعدة هذا الحزب شيئاً من البرودة أو من الهمة الضعيفة، أما نحن نشهد كما في الانتخابات السابقة، نشهد لاخواننا وأخواتنا في البقاع الغربي أنهم لم يتصرفو يوماً بخلفية حزبية ولا بعصبية حزبية وإنما كانو دائماً ينطلقون من روح المقاومة وثقافة المقاومة ومسؤولية المقاومة، والمسؤلية الوطنية التي  قدموا خلالها أعز وأغلى أحبائهم شهداء.

وأنا أعرف كما في السباق، في الانتخابات السابقة، أعرف اليوم، ماكينة حزب الله الانتخابية في البقاع الغربي – راشيا وهمتكم العالية وحماستكم وإخلاصكم، وأنا أود في المقابل أيضاً أن أؤكد لكم  أنه إن شاء الله بعد الفوز في هذه الانتخابات وهذا وعد مني شخصياً ووعد من أبو جعفر أنكم ستجدون أن الأخ أبو جعفر سيمثلكم خير تمثيل كما يمثل إخوانكم وأخواتكم في حركة امل، وستجدونه أفضل تمثيل لخياركم ولمنطقتكم ولمطالبكم ولأهدافكم إن شاء الله.  وهذا هو أملنا ايضاً، في وفاء كل هذه اللائحة، رئيساً وأعضاء الذين نعرفهم عن قرب ونعلّق عليهم الكثير من الآمال التي تعلقونها أنتم عليهم.

هذا في الخاص الذي يرتبط بحزب الله مباشرة ولذلك إن شاء الله ما نتوقعه من ماكينة حزب الله الانتخابية ومن كل الإخوة والأخوات في حزب الله تنظيماً وجمهوراً، نتوقعه منكم الحضور الأقوى والأكبر  والأهم في السادس من أيار عند صناديق الانتخاب والإقتراع، وهذا أملنا  الكبير بكم دائماً.

أنتقل الى العام، اولاً في العام أهل البقاع الغربي وراشيا هم جزء أساسي من المقاومة ومن معركة المقاومة دفاعاً عن منطقتهم المباشرة، وسأتكلم بها لاحقاً، ودفاعاً عن وطنهم، ودفاعاً عن قضيتهم المقدسة. كانوا جزءاً أساسياً في المقاومة وما زالوا وسيبقون إن شاء الله. دليل هذا الالتزام الصادق والوفي والميتن في المقاومة هو شهداء أهل البقاع الغربي، جرحاهم وعوائل شهدائهم ، معتقليهم الذين دخلوا الى السجون، عملياتهم التي كانت تملأ وتجتاح كل مواقع الاحتلال والعملاء المحيطة بكم والتي يمكن أن تشاهدوها. أنتم قدمتم عدداً كبيراً من الشهداء، الرجال والنساء، والصغار والكبار، سواءً في عمليات المقاومة الهجومية أو الدفاعية، أو في تحمل العدوان الاسرائيلي والقصف الاسرائيلي اليومي، المدفعي والجوي، أو في تحمل المجازر كما حصل في عدد من الحروب التي حصلت. والملفت في شهداء البقاع الغربي أنه إذا قلنا في التسميات التنظيمية، نقول قطاع، الإخوان في حركة أمل يقولون منطقة، أما نحن نقول قطاع البقاع الغربي، أما في التسمية العسكرية فنقول محور البقاع الغربي. الملفت أنه إما لا يوجد أو قليلاً ما نجد قطاعاً أو محوراً قدّم من الشهداء القادة الذين تحملوا المسؤوليات المتنوعة والعديدة، وقاتلوا لسنوات في صفوف هذه المقاومة ثم قضوا شهداء. في شخصية هؤلاء القادة الشهداء وفي عددهم أيضاً، يعني لو أخذنا أي قطاع وقسمناه إلى قطاع، قطاع، قطاع، ومحور، محور، محور، وأسمينا الشهداء القادة من هذا القطاع أو من هذا القطاع أو من هذا القطاع، سوف نجد هنا ميزة في البقاع الغربي، بعدد الشهداء القادة الذين تقدموا الخطوط الأمامية وكانوا في الخطوط الأمامية واستشهدوا في الخطوط الأمامية، وهذه ميزة ثانية، يعني أن قادة لم يستشهدوا وهم قاعدين في غرف العمليات، بل قادة استشهدوا في الخط الأمامي، في المواقع الأمامية وفي المواجهات المباشرة في الأعم الأغلب. الشهداء القادة: الحاج أبو حسن محمد بجيجي والشهيد القائد رضا الشاعر والشهيد القائد نصّار نصّار والشهيد القائد حسين مرعي والشهيد القائد أبو علي أحمد شهلا والشهيد القائد السيد حسن هاشم والشهيد القائد سمير ملحم، وكان آخر الشهداء الذي لم يترك ساحةً يجب أن يكون موجوداً فيها إلا وتواجد، وختم شهادته في نصرته للشعب العراقي المظلوم في مواجهة عدوان داعش المتوحشة في العراق الحاج الأخ إبراهيم الحاج المعروف بالحاج سلمان. هذا العدد من القادة الشهداء، وأعتذر إذا نسيت أحداً، يمكن أن أكون نسيت أحداً أعتذر من عائلته، كل الشهداء في البقاع الغربي كانوا في الحقيقة عنوان لهذه المعركة، ولرجالكم وأبطالكم وشهداءكم، كل شهداءكم وجرحاكم ومجاهديكم أيامٌ لا تنسى وتضحيات جسام، تشهد عليها جميع المواقع من تومات نيحا إلى أبو راشد والجبور إلى جوسي إلى الأحمدية وبئر الضهر والديدبة والشهبا و... و... و... وصولاً إلى المواجهة البطولية الإستشهادية التي خاضها مجاهدوكم في بلدة ميدون وما زال رجال هذه المنطقة في المقاومة موجودين في كل مكان يجب أن نكون موجودين فيه، ولذلك قدموا الشهداء خلال كل هذه السنوات الأخيرة في بلداتها وفي مدنها وفي قراها.

إنطلاقاً من هذه الموقعية المميزة للبقاع الغربي وراشيا، في تاريخ المقاومة وحاضرها، نقول أن الموقف الطبيعي هو مع هذه اللائحة في الإنتخابات، ونرجع إلى الإنتخابات، إستناداً إلى كل ما ذكرته في يوم الأحد الماضي في مهرجان النبطية، حتى لا أعيد الآن، أنا أفترض أن الإخوة والأخوات نسبياً تابعوا هذا الخطاب أو عرفوا خلاصته، حتى لا أعيد أؤكد لكم أن الحضور القوي في المجلس النيابي، وأن الحضور القوي في الحكومة، وأن الحضور القوي في مؤسسات الدولة، هو ضمانة حقيقية للمقاومة وللمعادلة الذهبية، وللحفاظ على هذه المعادلة. المقاومة كما هي بحاجة إلى قدراتها التسليحية المباشرة، كما هي بحاجة إلى بيئتها الشعبية الحاضنة، هي بحاجة دائماً إلى الظهر الآمن، إلى من يحمي ظهرها، إلى من يمنع من يتواطأ عليها أو يطعن ظهرها بالسيوف والخناجر، ومن هنا يأتي موضوع وموقف المقاومة في هذه الإنتخابات وفي هذه الدائرة بالتحديد.

ثانياً: بالتعاون والتضامن بين رئيس وأعضاء هذه اللائحة، وبالتحديد بين حركة أمل وحزب الله  سيكون كل الفائزين في خدمة أهل هذه المنطقة، على المستوى الخدماتي وعلى المستوى الإنمائي وعلى مستوى رفع الصوت والتمثيل ونقل المطالب ومتابعة الإحتياجات، هناك إنجازات حصلت في الفترة الماضية، الأخوة المرشحون تحدثوا عنها في مناسبات عديدة، وهم أيضاً مطلعون على حاجات هذه المنطقة وعلى أولوياتها، ولذلك، أنا لا أعود إلى تكرار هذه المسائل كما أفعل في بقية المهرجانات. هناك حاجات على المستوى الوطني، النواب الفائزون من هذه الدائرة سيكونون جزءاً من حملة الهم الوطني. عندما نتكلم عن الهم الوطني، يعني بالموضوع الإقتصادي لأن هذا لا يتفكك إلى دوائر ومناطق، وبالموضوع المعيشي وبموضوع البنية التحتية التي توصل البلد ببعضه البعض، وبموضوع البطالة وبموضوع الفقر، هذه ملفات وطنية ، تنحل وتتجزأ وتنعكس في الدوائر والمناطق الجغرافية، وهناك حاجات على مستوى كل منطقة ترتبط بخصوصياتها.

السادة المرشحون إن شاء الله بعد فوزهم سيحملون الهم الوطني ويحملون هم هذه المنطقة، لكن بالتحديد أنا أختار عادةً قضية معينة، بالتحديد أعتقد أن موضوع الليطاني،  نهر الليطاني ومشروع الليطاني وبحيرة القرعون ونظافة هذا النهر ونقائه وصفائه، والحفاظ على هذه الثروة المائية التي هي من أعظم نعم الله سبحانه وتعالى علينا، والتي يتطلع إليها العدو من خلف الحدود ومن خلف الحواجز، ثم تهدر من بين أيدينا، هذه يجب أن تكون أولوية مطلقة. البقاع الغربي وراشيا وكل منطقة هي مستفيدة بالدرجة الأولى من خيرات هذا النهر، من بقائه صافياً ونقياً ومتدفقاً حياً سواءً على مستوى الشرب أو على المستوى الزراعي أو على المستوى الإقتصادي، أو على المستوى السياحي،

 " وجعلنا من الماء كل شيءٍ حي"،هذه مسؤولية، طبعاً السادة النواب سيتحملونها، في موازنة 2017 -2018 وبجهد مشترك ومتكامل بين كتلتي التنمية والتحرير والوفاء للمقاومة، وبالتعاون مع نواب آخرين، تمت الموافقة على ميزانيات لمشروع الليطاني، هذا الأمر يحتاج بالتأكيد في الأشهر والسنوات المقبلة إلى متابعة أكيدة، وهناك بلدات أيضاً ما زالت تعاني في موضوع الماء وتحتاج إلى بدائل مائية، هذه يجب أن تكون من أولويات العمل.

ثالثاً: أيضاً فيما يتصل بأهل البقاع الغربي وراشيا، سكان هذه المنطقة، من خصوصيات أيضاً هذه المنطقة، هو هذا التنوع وهذه اللوحة الجميلة المتشكلة من إنتماءاتهم الدينية، في المنطقة مسلمين ومسيحيين وسنة وشيعة ودروز ويعيشون سوياً منذ مئات السنين، الذي يرجع إلى التاريخ نعم منذ مئات السنين، هذه الوجودات هي وجودات أصيلة، هذه وجودات أصيلة، ولها تاريخها، شخصياتها وعلمائها وزعمائها وعائلاتها وقواها السياسية وبيوتاتها، ما هي مصلحة سكان هذه المنطقة وأهل هذه المنطقة، أريد أن أتكلم من ثلاثة زوايا:

الزاوية الأولى: المصلحة الوجودية، يعني مصلحتهم في بقائهم في أرضهم، ومصلحتهم في بقائهم في قراهم ومدنهم وبلداتهم وحقولهم ومزارعهم، هذه أسميها المصلحة الوجودية.

هذه المصلحة الوجودية من الذي يهددها؟ ومن الذي يقف ويشكل خطراً عليها؟ العدو الإسرائيلي، العدو الإسرائيلي الذي لديه مشروعه وإعتداءاته وأطماعه وطموحاته، وكلنا يعرف أن منطقة البقاع الغربي وراشيا كما الجنوب هو جزء من أطماع العدو، وكان دائماً هكذا، والليطاني أحد التعابير الخاصة في هذا الشأن.

لكن هناك خصوصية أخرى للبقاع الغربي وراشيا في موضوع المواجهة مع العدو الإسرائيلي، وهي خصوصية جغرافيا المكان، رأيتم في إجتياح 82 هو أتى ودخل، يعني أول شيء يريد أن يأتي ليدخل عندما يفكر بأي إجتياح يجب أن يدخل حاصبيا وراشيا والبقاع الغربي لسببين أو لأحد سببين، إما للإلتفاف على دمشق، مضبوط، إما للإلتفاف من الأرض اللبنانية على دمشق، أو للإلتفاف على بيروت، من خلال الوصول عبر السهل إلى ضهر البيدر. إذاً، هذه خصوصية جغرافية، راشيا وحاصبيا في الجغرافيا، هذا الوادي وهذا السهل في أي عدوان إسرائيلي يريد أن يلتف على دمشق أو يلتف على بيروت، طبعاً هذا الأمر صار بعيداً لكن يبقى قائماً، لا نستطيع أن نشطبه كلياً من المعادلة، أنا أقول لكم بكل صدق العدو الإسرائيلي بعد كل تجارب المقاومة في لبنان هو أجبن من أن يفكر بأن يأتي بدباباته ورجاله إلى راشيا والبقاع الغربي أو إلى الجنوب.

بعد مجازر الميركافا وبعد ما جرى عليه قبل العام 2000 وفي العام 2000 وفي العام 2006 ، وبعد كل هذا التطور في إمكانيات المقاومة، في إرادتها وفي عقلها وفي فهمها وفي تجاربها، هو أجبن وأضعف من ذلك، لكن يجب دائماً أن نبني على أسوأ الإحتمالات.

إذاً ، نحن في منطقة محاذية، البقاع الغربي وراشيا ميزتهم مثل الجنوب تماماً، الآن الجنوب له تقسيم أسمه محافظات وإدارة، لكن في مواجهة العدو وفي مواجهة العدوان وفي مواجهة الإحتلال ، في مواجهة حرب 82 وفي ال2006 خلال سنوات المقاومة، الجنوب والبقاع الغربي وراشيا كانا جبهة واحدة، هذا شأن، ضمانتنا فيه من؟ حماية هذه المنطقة كجزء من حماية لبنان. الحقيقة هي المعادلة الذهبية، لا يوجد خيار آخر. إذا نريد أن نتكلم بالمنطق، بالعقل، بالمصلحة، بعيداً عن التعصب، نعم لا يوجد خيار آخر. الآن غدا نرى إذا أعادوا فتح الاستراتيجية الدفاعية لنرى إن كان هناك أفكار جديدة على ضوء كل التجارب أو "دق الماي هي ماي والدي دي والطبيب الله". لكن كل التجارب التي عشناها من 2006 وقبل 2006 إلى اليوم تؤكد أن هذا النوع من المعادلة، كما حصل في سوريا، كما حصل في العراق، مثل ما يحصل في أماكن أخرى، هذا الانسجام بين الجيش الوطني والمقاومة الشعبية والشعب الذي يحتضن الجيش والمقاومة هو الرد الاستراتيجي الوحيد المتاح أمام شعوبنا وأوطاننا في مواجهة التفوق العسكري والمادي الذي يملكه أعداؤنا من أميركا وإسرائيل وغيره.

ولذلك أنا أقول لسكان هذه المنطقة - الخطاب ليس للحاضرين فقط في المهرجان، لا لكل سكان المنطقة - إلى متى يستمر البعض في البقاع الغربي وراشيا بالتحريض على المقاومة. الآن ليس لديهم شيء ليقولوه، أنا رأيت خطاب اللائحة الأخرى، لائحة تيار المستقبل، حاولت أن أفهم شيء في السياسة، أفهم شيء بالاستراتيجي، أفهم شيء بالوطني، رأيت واحد يقول لك "طويلة على رقبتهم"، واحد يقول لك " قاعدين على قلبهم"، تحريض - الآن آتي لموضوع سوريا بعد قليل - إلى متى، هل مصلحة أهل البقاع الغربي مسلمين ومسيحيين، سنة وشيعة ودروز، مصلحتهم استمرار التحريض على المقاومة وهي التي تشكل ضمانة لبقائهم ووجودهم، ولبقائهم العزيز ووجودهم الكريم، والمقاومة عندما تفعل ذلك لا تمن أحداً ولا تربح جملية من أحد ولا تطلب شكراً من أحد، هذا البعد الأول. نعم، في التأكيد على هذا الخيار هنا يأتي أهمية لائحة الغد الأفضل.

البعد الثاني، هو البعد السوري، معروف أن، الآن الحدود فصلت وإلا غالباً أهل البقاع الغربي، أهل البقاع الأوسط، أهل بعلبك - الهرمل، أهل الشمال نفس الشيء، لكن الآن فلنتكلم هنا. أهل البقاع الغربي وراشيا والبقاع الأوسط عموماً علاقاتهم الاجتماعية، علاقاتهم الاقتصادية، علاقاتهم التجارية، ذهابهم إيابهم هم وسوريا، هم ودمشق وريف دمشق، يعني هناك تواصل دائم، وهذا كان جزء من حياة المنطقة ، هذا جزء أساسي من حياة المنطقة، من حياتها الاقتصادية ومن حياتها الاجتماعية والعائلية، وجزء أيضاً من أمنها لأنه كان لا يمكن تفكيكه.

حسناً، قبل سبع سنوات نتيجة التطورات والأحداث التي حصلت في المنطقة انقسم الناس هنا وذهبوا في خيارات، هناك فريق سياسي موجود في البقاع الغربي - راشيا أخذ خيار معاد لسوريا وخطابات ومواقف وتحريض وحتى دخول في الموضوع الأمني أو العسكري بشكل أو بآخر - لا أريد الدخول بهذا التفصيل - وإنما أريد أن أقول اليوم لأهلنا في البقاع الغربي وراشيا كما لأهلنا في البقاع الأوسط، إن شاء الله نقولها بعد عدة أيام، أقول لهم، إذا هناك أحد ما زال يراهن أو يبني على خياراته السابقة يجب أن تعيدوا النظر أنتم ، يجب أن تتأملوا، يجب أن تفكروا، يعني بموسم الانتخابات ليس فقط شعارات وخطب رنانة وخطب حماسية، أيضاً يجب أن  نحكي بالعقل ونحكي بالمنطق ونحكي بمسؤولية. إذا هناك أحد ما زال يراهن أن الوضع في سوريا سينهار أو سيسقط أو سيتبدل لمصلحة أميركا أو لمصلحة إسرائيل أو لمصلحة هذه الدولة الإقليمية أو تلك الدولة الإقليمية - اليوم لن أدخل في الأسماء - فهو واهم، وينتظر سراباً، هذا الموضوع اقبلوه مني كواحد موجود على الأرض وفي الميدان وفي المتابعة التفصيلية، استراتيجياً وتكتيكياً، هذا الأمر انتهى، هذا الأمر في مراحله الأخيرة. ولذلك مصلحة أهل البقاع الغربي وراشيا بكل انتماءاتهم ، بكل طوائفهم ومذاهبهم، مصلحتهم الحياتية والاقتصادية والاجتماعية والأمنية والسياسية هو أن يعودوا إلى التعايش مع هذا المحيط، أقصد السوري، في الحد الأدنى التوقف عن هذا التحريض والتوقف عن الخيارات الخاطئة والبائسة، هذا لن يؤدي إلى نتجية، لن يؤدي إلا إلى الخسارة.

أيضاً أعود في البعد الثاني وأقول لكم، إن لائحة الغد الأفضل التي اتهمت قبل أيام في البقاع الغربي وراشيا، عندما هجموا عليها، أن هذه تمثل سوريا، لا أحد يمثل سوريا في هذه الانتخابات، لا أحد يمثل سوريا، وسوريا لم تسم أحداً في هذه الانتخابات، لا لائحة ولا غير لائحة، ولكن نعم لأن هذه اللائحة فيها حلفاء سوريا وأصدقاء سوريا وأصحاب البصيرة الذين كان ليدهم الوعي الكافي لفهم ما يجري في سوريا وفي المنطقة وحفظوا خط الصداقة والود مع سوريا لذلك بيطبيعة الحال هذه اللائحة من خلال نوابها الذين سيفوزون ومن خلال قواها السياسية وشخصياتها هي الأقدر على  وصل من قطع لتحقق مصالح أهل البقاع الغربي وراشيا.

والبعد الثالث، بعد داخلي، مسألة العيش الواحد، العيش المشترك في هذه المنطقة، دائماً كنا نقول، واليوم أريد أن أؤكد ونحن في عز المنافسة الانتخابية وما زلنا وكنا في عز المنافسة السياسية، بل الخصام السياسي، لأقول لكم أيها الإخوة والأخوات، مصلحة سكان هذه المنطقة أن يعيشوا معاً، أن يتواصلوا، أن يتلاقوا، أن لا يتقاطعوا، أن لا يتباعدوا، أن لا يسمحوا بتحويل أي صراع سياسي إلى صراع طائفي، الضعيف سياسياً هو الذي يحول صراعه السياسي إلى طائفي، لأنه ليس لديه حجة ولا منطق ولا دليل فيذهب إلى العصبية الطائفية، دائماً التاريخ هكذا، أي قيادة، أي تيار، أي حركة، أي حزب، أي جماعة، عندما يكون لديها مشروع سياسي واضح وقضية سياسية واضحة ومنطق قوي هي لا تحتاج لاستثارة العصبيات، أما الضعيف الهزيل الذي لا منطق له ولا مصداقية له هو الذي يلجأ إلى استثارة العصبيات المذهبية والطائفية، وأنا أقول لكم خذوها قاعدة، نحن أو غيرنا، في اليوم الذي تجدونا فيه أحداً زعيماً أو رئيساً أو نائباً أو حزباً أو جماعة يتكلم اللغة ويستثير العصبيات المذهبية والطائفية، اعرفوا أنه ضعيف ويلجأ إلى أسلحة الشيطان.

مصلحة أهل هذه المنطقة أن يعيشوا سوياً، حتى لو هناك خلاف سياسي، لماذا يجب أن نتباغض؟! الروح يجب أن تكون روح تلاقي وليس روح تباعد وليس روح تباغض، الناس بقيت تجلس مع بعض وتعزي بعض وتشارك في أفراح وأحزان بعض وتشتري من بعض وتبيع لبعض وتزور بعض، لا يتحول سكان المنطقة كما يحاول البعض أن يحول، أن هناك قرى شيعية منعزلة، قرى مسيحية منعزلة، قرى درزية منعزلة، قرى سنية منعزلة، هذا خطأ، هذه خطيئة، هذا خطر. أيضاً اللائحة هنا تشكل هذا النسيج وتعبّر عن هذا النسيج، وتعبّر عن روح التواصل هذا.

هذا في الشأن الانتخابي وفيما يعني دائرة البقاع الغربي، اسمحوا لي في بقية الوقت المتاح أن أعلق على ما جرى في منطقتنا وأختم.

طبعاً خلال الأيام القليلة الماضية وأمام تهديدات الرئيس ترامب و تغريداته، العالم كله كان يعيش حالة قلق كما قلنا يوم الجمعة، والمنطقة أيضاً. قبل فجر السبت في العالم وفي المنطقة كان هناك قلق، لماذا أيضاً في العالم؟ في العالم لأنه لم يكن أحد يعلم ما حجم الضربة وحجم العدوان وإلى أي مدى يمكن أن تؤدي إلى صدام أمريكي روسي وهذا لا يبقى في سوريا بل يمكن أن يمتد على مساحة العالم.

في كل الأحوال، كان هناك مستوى كبير من القلق في العالم وفي المنطقة، وكان أيضاً هناك مستوى كبير من الآمال والأحلام لإسرائيل، لبعض الدول الإقليمية وللجماعات الإرهابية التكفيرية المسلحة في سوريا التي فشلت وخسرت الحرب خلال سبع سنوات، آمال طويلة وعريضة.

في كل الأحوال، ذكرت سابقاً أننا أمام مثال ومصداق جديد وتجربة جديدة للإدارة الأميركية، للاستكبار الأميركي الذي ينصف فيه نفسه محققاً ولا يحقق بطبيعة الحال هو فقط اسمه محقق، ومدعي عام وقاضي يصدر الأحكام وجلاد ينفذ الأحكام.

حسناً، لماذا أسرع فجر السبت، أحد الأسباب المهمة أنه السبت - أي أمس - يصل الجزء الأول من وفد منظمة حظر الأسلحة الكيميائية، والأحد اليوم، يصل الجزء الثاني ويذهبون إلى دمشق، كان من المفترض السبت والأحد أن يدخل وفد منظمة حظر الأسلحة الكيميائية التابع للأمم المتحدة أن يدخل إلى دوما ويفحص التربة والمكان والأشخاص الذين ادعي أنهم أصيبوا بالكيماوي ويقدم تقريره، ولأن ترامب يعلم بأن ما جرى في دوما هو مسرحية حقيقية، ولأن رئيس فرنسا يعلم ان هذه مسرحية، وغريب أن الفرنسيين اليوم اعترفوا بأن أدلتهم هي مواقع التواصل الاجتماعي والأفلام التي شاهدوها على مواقع التواصل الاجتماعي، لأنهم يعرفون أن هذه مسرحية عجلّوا بالعدوان قبل أن يصل وفد منظمة حظر الأسلحة الكيميائية إلى دوما، هذه طبعاً يتوقف عليها كثيراً، ولم ينتظروا لا مجلس أمن ولا غير مجلس الأمن وهذا شاهد آخر على مستوى الغطرسة الأميركية والطغيان والاستبداد والاستكبار الأميركي. طبعاً أتحدث عن الأميركي، لن أتحدث عن الفرنسي والإنكليزي، لأن هذان الاثنين هم تابعان للأميركان، هم في هذا العدوان كانا تابعين، لم يكونا أصحاب قرار مستقل، جيء بهم من أجل التلوين، تلوينة، حتى لا يقال أميركا، يجب أن يقال الغرب، يجب أن يقال أن هناك جزء مهم من المجتمع الدولي، وإلا حجم الأهداف وعددها التي ضربت يوم السبت لا يحتاج إلى أميركا وفرنسا وبريطانيا، هذا تلوين، لذلك فليكون كلامي عن الأميركان.

حسناً، حصل العدوان، كلنا أيضاً كنا ننتظر هذا العدوان وكنا نفترض كل الاحتمالات، قلت كل الاحتمالات ، الذي ظهر، لذلك انا يوم الجمعة لم أعد أرجح فرضيات لأنه مثل ما يقولون بالأمثلة: الذي اليوم حقه "مدري اديه" بعد يومين يصبح ببلاش.

الموضوع واضح، ننتظر بضع أيام ويظهر، لكن طبعاً نحن كنا نتعاطى في سورية وفي محور المقاومة، سورية وايران وحركات المقاومة، حزب الله زائد الحليف الروسي انه كل الفرضيات كل الاحتمالات واردة، لانه هذا ترامب لا تعرف ما هو القرار الذي يأخذه في نهاية المطاف. حستا، إنتهى الأمر الى العدوان الثلاثي الذي حصل فجر السبت، ضرب مجموعة محددة من الأهداف، ثلاثة أهداف ليس أكثر، أربع أهداف إن شقة نفسها، حتى يوجد هدف قيل أنه هدف لم تصل اليه الصواريخ، اما لأنه تم اسقاطها، أو لأنه لم يكن هدفاً. لا نريد ان ندخل في هذا النقاش، فحصل العدوان على مجموعة محددة من الأهداف، هم أعطوها عنواناً ليس له صلة بالسلاح الكيميائي، وأعود إليها بعد قليل، طبعا هنا يجب أن يسجل الاداء الممتاز والمميز لقوات الدفاع الجوي في الجيش العربي السوري، هذه حقيقة. الان هناك اناس يريدون أن يزهدوا بهذا الموضوع، لكن أنا أقول لكم نقلا عن اخوانكم، شباب حزب الله في سورية، عن شهود عيان، يصدقون في القول، نعم لقد تمكنت الدفاعات الجوية السورية من إسقاط عدد كبير من الصواريخ ومنعها من الوصول إلى أهدافها، وهذا انجاز عسكري كبير ومهم جداً، وقبل أن تسقط الصواريخ أو لا تسقط نفس بقاء هؤلاء الضباط والجنود السوريين، نفس بقائهم على أسلحتهم، على منصاتهم، تحت هذا العدوان الجوي الذي استمر لمدة ساعة تقريباً، هو عبارة عن مستوى الشجاعة والانضباط وروحية الفداء والاقدام والتحدي التي يتحلى بها ضباط وجنود الجيش العربي السوري، الذي يحاول البعض دائماً أن يمس بمعنوياته، وبمستوى إرادته، ونحن نشيد بهذا الأداء، وبهذه الروحية، وبهذه الشجاعة.

اذا انتهى المشهد، جزء من الصواريخ تم استقاطها، بعض الاهداف قصفت، وبعض هذه الاهداف كانت خالية، يمكن كلها كانت خالية، وبعض هذه الاهداف كانت قد قصفت سابقا، يعني ليس فقط خالية وإنما كانت قد قصفت سابقا، وانتهى الامر.

حسنا، نقف لنقول كلمتين أمام هذا الحدث، لو أخذنا سريعا كل الأهداف المفترضىة التي حكي عنها والأهداف المفترضة التي تكلمت عنها وسائل الاعلام الأميركية والفرنسية والبريطانية والعربية، وخصوصاً الخليجية، وحتى الآمال والطموحات التي بنيت على هذا العدوان، لنرى ما هي الأهداف المفترضة، ولنرى هل تحقق نصر مثلما حاولوا ان يقولوا أم ان هناك فصل.

اولاً، التهويل من أجل الخضوع والابتزاز وتقديم التنازلات، هذا لم يحصل، لا قبل الضربة ولا بعد الضربة، اذا كان هذا الهدف، هذا الهدف لم يتحقق.

ثانياً، ارعاب وكسر معنويات السوريين وحلفائهم، الشعب السوري، القيادة السورية، الجيش السوري، يعني ان نأتي لنضربكم، لنطبشكم، لنكسركم، بالتالي نهز من معنوياتكم، أو نحطم معنوياتكم، النتيجة ماذا كانت؟ انه اليوم الشعب السوري والجيش السوري والقيادة السورية، بعد النظر الى نتائج الضربة معنوياتهم أعلى وأكبر وأشد، ثقتهم بأنفسهم، ثقتهم بقائدهم، بجيشهم، بضباطهم، بجنودهم، بسلاحهم، أقوى من أي وقت مضى.

ثالثا، اذا كان الهدف هو رفع معنويات الجماعات الارهابية، الجماعات المسلحة لتقدم بعد الضربة مثلاً أو بعد الهجوم، وهذا كان يحضّر له بشكل جدي، لأكثر من جبهة، لتقدم على الهجوم سواء في الجنوب في منطقة درعا أو باتجاه تدمر من قاعدة التنف أو على خط التماس في دير الزور والبوكمال أو في شمال حماة أو ادلب أو غرب حلب، النتيجة ماذا كانت؟ لا يوجد معنويات بل بالعكس احباط، المزيد من الاحباط. انا كنت كل الوقت أتابع من قبل الضربة الى بعد انتهائها، الاعلام والميدان، كل التفاصيل، ورأيت خيبة الأمل التي عبّر عنها قيادات الجماعات المسلحة وقيادات ما يسمى بالمعارضة السورية المقيمون بالفنادق وفي الخارج، كانوا محبطين، هذه هي النتيجة؟ حسنا، وهذا كان حال أيضا بعض الدول.

رابعا، إذا كان الهدف تغيير المعادلة لمصلحة اسرائيل، أو تغيير المعادلة لمصلحة بعض الدول الاقليمية، هذا خابت آماله. تعبير موجز قاله الاسرائيلون، أنا أنقله لكم، إن تهديدات ترامب وصواريخه الجميلة، يعني الاسرائيليون ينكتون عليه، الصواريخ الجميلة والجديدة الذكية شاهدناها كصواريخ جميلة، ولكن نتيجتها صفر، هذا التقييم الاسرائيلي، الذي كان يبني على أنه سيأتي الطيران الأميركي والفرنسي والبريطاني ليدمّر سلاح الجو السوري والدفاع الجوي ويضرب المراكز أو الأماكن التي يتواجد فيها الحرس الثوري وحزب الله وبقية الحلفاء، هكذا كان يراهن الإسرائيلي وهكذا كانت تراهن بعض الدول الإقليمية.

إذا كان الهدف ضرب البنية التحتية، هذا لم يحصل. ضرب بنية القوات، هذا لم يحصل.

إذا كان الهدف ـ سأترك الكيماوي لآخر ملاحظة ـ الضغط على سوريا وعلى حلفائها للتعجيل بالحل السياسي، انا أعتقد أن ما حصل فجر السبت سيعقد الحل السياسي، أكتفي فقط بهذه الكلمة، سيعقد الحل السياسي، سيأزّم العلاقات الدولية وأزّمها، وسيعقّد مسار جينيف إن لم يؤد إلى نسف مسار جينيف، يعني خلاف الهدف.

أخر شيء، الى ماذا إنتهوا؟ قالوا، كلا، نحن ليس هدفنا ضرب النظام ولا ضرب الجيش ولا نريد أن ننتقم، نحن نريد أن نضرب البنية التحتية للسلاح الكيماوي في سوريا. يا أخي لا يوجد بنية تحتية، يا  أخي هذا تحصيل حاصل، هذه أوهام، هذه إتهامات باطلة، وأنا أقول لكم هذا الإتهام سيبقى عند كل إنتصار آتي يمكن أن نشاهد مسرحية كيماوي وعدوان من هذا النوع، لا نستبعد ذلك في المستقبل.

مثل قصة السلاح النوووي الإيراني، وكالة الطاقة الدولية الذرية تشهد بأن إيران لا تعمل من أجل إنتاج سلاح نووي، سماحة الإمام الخامنئي دام ظله كل يوم يخطب ـ وهو لديه مصداقيته الدينية والسياسية ـ ويقول نحن نعتقد أن إنتاج سلاح نووي هو حرام. كل المعطيات والمؤشرات والأدلة تؤكد أن إيران لم تسعى ولن تسعى إلى إمتلاك أو إنتاج سلاح نووي، وهم ليس لديهم أي دليل ومع ذلك إيران تُحاصر وتُعاقب في العالم وفي مجلس الأمن وفي الإدارة الأميركية نتيجة إتهام باطل، وهذا الإتهام اليوم في سوريا ايضا ً سوف يبقى يلاحق النظام والجيش والدولة والقدرة السورية على المواجهة.

إذا هذا هدف، هذا تحصيل حاصل، هذه "خالصة"، لأنه لا يوجد شيء، أنت قادم لتضرب الهواء.

النقطة الأهم التي أريد أن أصل إليها في الخاتمة هي محدودية الضربة، لماذا محدودية الضربة؟ مع العلم اننا نعلم ونقطع ونجزم أن دولا ً خليجية كانت على مدار الأيام والساعات الماضية تمارس أعلى تحريض للإدارة الأميركية وتعرض أموالا ً طائلة من أجل القيام بعملية عسكرية ضخمة في سوريا، ضرب الجيش وضرب سلاح الجو وضرب وزارة الدفاع وقصر الرئيس وغيرهم، مع اننا نعلم ـ يعني لماذا محدودية ضربها ـ مع اننا نعلم أن اللوبي الصهويني في الولايات المتحدة الاميركية كان يعمل في الليل وفي النّهار لتكون ضربة قاسية وأقسى ما يمكن، ويمكن أن تغيّر المعادلات في الصراع في سوريا.

لماذا لم تذهب القيادة الأميركية إلى عملية واسعة وإكتفت فقط بضربة محدودة؟ لسبب النقاش والجدال الذي كان قائما بين السياسين والمستشارين وبين وزارة الدفاع والبنتاغون  فقط - إنتبهوا الى هذه النقطة لأهميتها وسنختم ـ ما هي النقطة بالتحديد؟ أن العسكر الأميركي يعرف جيدا أن الذهاب إلى مواجهة واسعة وعملية كبيرة ضد النظام والجيش وقوى الحلفاء الموجودة في سوريا لا يمكن أن تنتهي ولا يمكن أن تمر.

وزارة الدفاع وقادة الجيوش الأميركية هم مسؤولون عن أمن ضباطهم وجنودهم وقواعدهم في المنطقة، وهم يعرفون جيداً أن عدوانا واسعاً من هذا النوع سوف يلهب المنطقة كلها، وسوف يفجر المنطقة كلها، ولذلك كانوا يعملون بعقل، والنتيجة كانت هي الحدود التي قبل بها البنتاغون ووزارة الدفاع والعسكر، وإلا لو ترك الأمر لترامب وبولتن وبعض دول الخليج وإسرائيل واللوبيات العاملة في الولايات المتحدة الأميركية لكنّا أمام عدوان مختلف.

إلى أين أريد أن أصل؟ أريد أن أصل إلى نتيجة تقول، هذا إعترف عسكري أمني أميركي حقيقي بقوة محور المقاومة وقدرته على المواجهة، في الحد الادنى على إلحاق الأذى الشديد بكل من يفكر بالعدوان على هذه المنطقة، إن لم أقل بإلحاق الهزيمة كما حصل في كل المعارك السابقة.

هذه التجربة التي حصلت فجر السبت بنتائجها يجب أن تزيدنا ثقةً بقوتنا، بوجودنا، بمحورنا، بقدرتنا على التصدي والمواجهة، وبمحدودية خيارات العدو، وإن كان يملك إمكانيات هائلة، ممكن للإنسان أن يملك إمكانات هائلة ولكن خياراته تكون خيارات محدودة.

تجاوزنا هذا المقطع ولكن هذه الحرب لم تنته، هذه المعركة لم تنته، وإن كان مسارها هو مسار الإنتصار.

أيها الإخوة والأخوات إن شاء الله نعود ونلتقي جميعا يوم السادس من أيار، لنعبّر في صناديق الإقتراع عن قناعاتنا، عن خياراتنا السياسية، عن أمانينا، عن طموحاتنا، لنختار ممثلينا في المجلس النيابي الذي سيحملون هذه الأهداف كما يحملها وحملها الشهداء بدمائهم، والجرحى بجراحهم، وعوائل الشهداء بتضحياتهم، وكل المقاومين المقاتلين الذين ما زالوا يحملون دمائهم على الأكف.

وأنتم أهل الوفاء للشهداء، أهل الوفاء للوعد، أهل الوفاء للنصر، وأهل الوفاء للمقاومة.

السلام عليكم ورحمة الله وبركاته.


 

دغدغه‌های امت

دغدغه‌های امت

صدر عراق/ به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر
شماره ۲۶۲ هفته نامه پنجره به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر، در پرونده ویژه‌ای به بررسی شخصیت و آرا این اندیشمند مجاهد پرداخته است. در این پرونده می‌خوانید:

-...

رادیو اینترنتی

نمایه

صفحه ویژه جنگ ۳۳ روزه
بخش کوتاهی از مصاحبه سید حسن نصرالله با شبکه المیادین به روایت دوربین دوم

نماهنگ

کتاب


سید حسن نصرالله