بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع

بیانات

23 فروردین 1397

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در گردهمایی «وفای به وعد» حوزه‌های انتخابیه‌ی دوم بیروت و بعبدا

|عربی|فیلم|صوت|
در حال ترجمه
بخش‌هایی از متن بیانات:

فرازها:

برخی‌ها در حوزه‌ی انتخاباتی بیروت، موضوع هویت عربی را پیش کشیدند. گفتند برای حفظ هویت عربی بیروت به لیست المستقبل رأی دهید. برخی دانشمندان، هویت عربی را برآمده از زبان می‌دانند. اگر این تعریف را بپذیریم، هویت عربی یک موضوع بسته و نژادی نیست و افراد می‌توانند وارد آن شوند. در هر صورت اگر منظور این افراد مسئله‌ی زبان است، ما حاضریم در زمینه‌ی اطلاع از زبان عربی با آن‌ها وارد رقابت شویم. برخی‌ها نیز هویت عربی را یک موضوع نژادی دانسته‌اند. اگر منظور از هویت عربی، نژاد است نیز ما حاضریم حکومت لبنان در این زمینه تفحص کند که نسب کدام کاندیداها واقعا عربی خالص است. اما به نظر می‌رسد منظور از کسانی که این موضوع را مطرح کردند، مسئله‌ی هویت عربی در برابر پروژه‌ی فارسی است. اگر منظورشان این است بنده می‌خواهم بپرسم منظور شما از هویت عربی چیست؟ آیا هویت عربی به معنای سرسپردگی در برابر کشورهای مستکبر و تحقق پروژه‌ها و آرزوهای آن‌ها در منطقه و برپایی جنگ‌های نیابتی به جای آن‌هاست؟ آیا هویت عربی به معنای دست شستن از ملت فلسطین و سکوت در برابر قضیه‌ی آن‌هاست؟ چرا کشورهای عربی در برابر شهادت ده‌ها نفر در جمعه‌های بازگشت سکوت کرده‌اند؟ آیا هویت عربی به معنای رقم زدن «معامله‌ی قرن» است؟ در گذشته کشورهای عربی از حق فلسطینیان صحبت می‌کردند، سپس گفتمانشان به قرار گرفتن در کار انجام شده تغییر کرد و امروز کار به جایی رسیده‌است که ولی عهد سعودی می‌گوید تشکیل حکومت در فلسطین، حق آبا و اجداد یهودیان متجاوز و آدم‌کش ساکن در این کشور است! آیا هویت عربی به معنای بخشش صدها میلیارد دلار از پول اعراب به آمریکا و اروپا و فرانسه و… است؟ در حالی که کشورهای عربی درگیر مشکل بیکاری، مهاجرت، بی‌سوادی و… هستند. آیا هویت عربی به معنای سوء استفاده از دین اسلام و ارائه‌ی نسخه‌ی سیاه از اسلام است؟ آیا نقش سعودی به عنوان برادر بزرگ‌تر، پیشوای بزرگ، خادم حرمین و… یا هر چه شما می‌گویید، حتی اگر اشتباه از یمن بود، این بود که به جای بخشش و تصحیح اشتباه، بخواهد سرش را قطع کند؟

چند روز پیش شنیدم یک نفر گفت به کسانی که عراق و سوریه را ویران کردند رأی ندهید. بنده هم این درخواست را تکرار می‌کنم. اما چه کسانی عراق و سوریه را نابود کردند؟ چه کسانی القاعده را وارد عراق کردند؟ و چهار هزار عملیات انتحاری انجام دادند؟ که اگر همین تعداد عملیات را در فلسطین انجام داده بودند، اسرائیلی نمانده بود. چه کسانی هر روز از آمریکا و اسرائیل دعوت می‌کنند به سوریه و عراق و فلسطین حمله کنند؟

برخی گفتند برای حفظ هویت عربی بیروت به لیست مقاومت رأی ندهید. بیروت از گذشته همواره هویت عربی داشته است. هویت عربی بیروت به بر دوش گرفتن دغدغه‌ها و آرمان‌های جهان عرب بوده است. روزنامه‌ها، کنفرانس‌ها، تئاترها، ترانه‌ها، اشعار، ادبیات و تظاهرات‌های بیروت، آینه‌ی اهتمام عرب بوده‌اند. این‌که بیروت در یک موضوع عربی شعار خودداری از مداخله بدهد، یک موضوع تازه است. بیروت از اولین روز آغاز مسئله‌ی فلسطین از سال ۱۹۴۸ برای این موضوع آغوش گشود. سال ۱۹۸۲ اولین جرقه‌های مقاومت مسلحانه‌ی مردمی در برابر اسرائیل در همین شهر زده شد و اسرائیلیان را مجبور کرد خیلی سریع از شهر خارج شوند. هنوز افراد زیادی به یاد دارند که نیروهای اسرائیلی در شهر با بلندگو می‌گفتند به ما شلیک نکنید، ما عقب‌نشینی می‌کنیم. بنده ادعا نمی‌کنم تنها لیست ما یعنی «بیروت یکپارچه» است که از هویت عربی بیروت محافظت می‌کند. چنین ادعایی نداریم و برای رقبا احترام قائلیم. اما قطعا آن هویت عربی که در ابتدا مطرح کردم با این هویت عربی بیگانه است.

یکی از نکات مهم در زمینه‌ی شهر بیروت، حفظ بافت متکثر اجتماعی آن و هم‌زیستی در آن است. این شهر از گروه‌های ده‌ها هزارنفری با خاستگاه‌های مختلف تشکیل شده است. امروز و در سالگرد آغاز جنگ‌های داخلی ما در منطقه‌ی بعبدا هستیم یعنی منطقه‌ای که این جنگ‌ها از آن آغاز شد. امروز قصد محاکمه‌ی کسی را نداریم و به زمینه‌ها، اهداف و نتایج این جنگ تلخ و ویرانگر نمی‌پردازیم. برخی زخم‌های حاصل از این جنگ، همچنان در حال خونریزی‌اند. شایسته است در این سالگرد و از این‌جا به وفاق ملی، عدم قطع رابطه، گفتگوی مدام، تمرکز بر نقاط اشتراک، احترام به دیگری و خصوصیت‌های فرهنگی و حقوق طبیعی‌اش از جمله حق طبیعی‌اش در سیاست دعوت کنیم. همه باید بیاموزیم اختلافات کوچک و بزرگمان را دور از ادبیات اردوکشی، درگیری، کشتار یا هر چیزی که لبنان را به جنگ داخلی بکشاند، حل کنیم. همه به یاد دارید اما می‌خواهم به استراتژی آمریکا در آن دوره اشاره‌ای بکنم. آن‌ها به‌طور جدی در فکر گسیل کاروان‌های دریایی به بندرهای لبنان برای انتقال مسیحیان لبنان به اروپا بودند و می‌خواستند لبنان را به عنوان میهن جایگزین برای درمان موضوع فلسطین اعلام کنند!آمریکایی‌هایی که برخی آن‌ها را دوست می‌پندارند، این هستند. در حالی که آن‌ها از گذشته همزمان در حال توطئه علیه مسیحیان و مسلمانان بودند.

برخی‌ها حتی نام ضاحیه‌ی جنوبی را نمی‌پذیرند و به دنبال نام جایگزین برای آن می‌گردند. شما باید هویت و نام ضاحیه‌ی جنوبی را بپذیرید و حتی به آن احترام بگذارید. ضاحیه‌ی جنوبی امروز نه تنها در لبنان بلکه در جهان عرب و حتی تمام جهان با مقاومت، عزت، شرافت، ذلت‌ناپذیری و ایستادگی قرین شده است.

سال ۲۰۰۶ ما در نزدیکی خیابان عین رمانه و در کلیسای مار مخایل در حضور رهبران حزب الله و جریان آزاد ملی با این جریان مسیحی تفاهم‌نامه امضا کردیم. این تفاهم‌نامه نتایجش را در جنگ ۳۳ روزه، کنفرانس دوحه، حوادث سال ۲۰۰۹ و همه‌ی دوره‌های بعدی نشان داد. مهم‌ترین دستاورد این تفاهم همگرایی و ارتباط مردمی و پذیرایی متقابل مردم در طول جنگ سال ۲۰۰۶ از یکدیگر بود.

لیست واحد جریان آزاد ملی، جنبش امل و حزب الله در حوزه‌ی انتخابیه‌ی دوم بیروت و بعبدا نشان می‌دهد ما بیش از منافع انتخاباتی بر توافق سیاسی اصرار داریم. و همچنان که ما سه جریان در این حوزه‌ی انتخاباتی به لیست واحدی رسیده‌ایم، ان شاءالله پس از این انتخابات باید برای اختلافات جریان آزاد ملی و جنبش امل راه حلی پیدا کنیم. ما در کشوری هستیم که حتی دشمنان سیاسی برای منافع مقطعی با یکدیگر تفاهم می‌کنند و نباید دو جریان سیاسی بزرگ که دارای منافع استراتژیک هستند با هم مشکل داشته باشند. همچنان که ما با جریان آزاد ملی تبدیل به یک حزب نشده‌ایم و قرار نیست در همه‌ی امور به یک نتیجه برسیم و هر جا آن‌ها حضور دارند ما نیز حضور داشته باشیم یا هر جا ما حضور داریم آن‌ها نیز حضور داشته باشند. ما بر سر مسائل استراتژیک تفاهم کرده‌ایم. باید در این زمینه فرهنگ‌سازی کنیم که تفاهم به معنای اندماج نیست و تفاوت و اختلاف در موضوعات غیر استراتژیک موجب انحلال تفاهم نمی‌شود.

امروز نیز کسانی در داخل و خارج لبنان هستند که می‌کوشند کشور را به سوی درگیری داخلی سوق دهند. آخرین این تلاش‌ها، حوادثی بود که بنده آن‌ها را تلاش‌های سبهان، وزیر امور خلیج در سعودی، می‌نامم. تلاش‌هایی که یکی از مراحل آن، بازداشت نخست وزیر لبنان توسط سعودی بود. و بنده به شما می‌گویم برخی در لبنان آمادگی این را داشتند که سراغ گزینه‌ی جنگ داخلی بروند. گزینه‌ای که قطعا برای کشور بد تمام می‌شد.

در بحران‌های اخیر منطقه دوست داشتند ما جنگ محورها که سرتاسر منطقه را فراگرفته بود، به داخل لبنان بکشانیم اما ما از این کار خودداری کردیم. بنده در اولین سخنرانی که حضور نظامی‌مان را در سوریه اعلام کردم جمله‌ای گفتم که برداشت‌های مختلفی از آن شد. گفتم: برادران لبنانی، برخی از ما طرفدار این جبهه هستیم و برخی دیگر طرفدار آن جبهه. اگر کسی وجود دارد که می‌خواهد با هم درگیر شویم، بیایید برویم آن‌جا با هم بجنگیم. (۹۲/۳/۴) کانتکست این حرف چه بود؟ این بود که ما نمی‌خواهیم در لبنان جنگ داخلی صورت بگیرد. برخی با همین انگیزه، خودروهای بمب‌گذاری‌شده را به مناطق شیعه‌نشین در لبنان فرستادند. وقتی اولین خودروی بمب‌گذاری‌شده در ضاحیه منفجر شد، خیلی‌ها در لبنان دستشان را روی قلبشان گذاشتند و از خودشان پرسیدند حالا شیعیان چه پاسخی خواهند داد و به کدام شهر حمله خواهند کرد؟! عوامل این گروه‌های تکفیری بعدها در بازجویی‌ها اعتراف کردند یکی از هدف‌هایشان آغاز جنگ داخلی بوده است. آن‌ها آرزو داشتند ما پاسخشان را در لبنان بدهیم. آرزوی آن‌ها ایجاد درگیری داخلی میان لبنانی‌ها و میان لبنانی‌ها و فلسطینی‌ها بود. آیا نمی‌توانستند عوامل انتحاری‌شان را از توابع کشوری غیر از فلسطین انتخاب کنند؟ اما مردم لبنان با درک ملی‌گرایانه، فهم اولویت‌ها، تعهد دینی، اخلاقی، سیاسی، انسانی و ملی و با صبر، تحمل، عقل استراتژیک و نظمْ شهیدان و زخمی‌هایشان را از صحنه خارج کردند و خانه‌هایشان را بازسازی نمودند و گفتند انتقام ما درون لبنان نیست.

شرایط منطقه‌ای و احتمالات جنگ، نگران‌کننده است. نمی‌گویم هراس‌آور است اما می‌گویم نگران‌کننده است. در هفته‌ی گذشته دو حادثه‌ی مهم رخ داد و همچنان نیز بر شرایط تأثیر دارند. حادثه‌ی اول: تجاوز آشکار و واضح اسرائیل به پایگاه یا فرودگاه تی‌فور در حومه‌ی حمص. هدف این حمله نیروهای ایرانی سپاه پاسداران بودند. تعداد زیادی موشک به آن محل شلیک شد. این حمله به شهادت ۷ نفر از افسران و سربازان سپاه و زخمی شدن چندین نفر دیگر انجامید. این یک حادثه‌ی تازه و عظیم و پراهمیت بود. شاید مردم از اهمیت و اندازه‌ی این حادثه مطلع نیستند. در این حادثه اسرائیل قصد کشتار عمدی داشت و چنین چیزی بی‌سابقه است. مثلا در گذشته اسرائیل نیروهای ما را در قنیطره با موشک زد. اتفاقا یکی از نیروهای سپاه با ما بود و اسرائیلی‌ها گفتند بعدا متوجه شده‌اند. گفتند ما خبر نداشتیم و خیال می‌کردیم همه نیروهای حزب الله هستند. این موضوع در هفت سال گذشته [در بحران سوریه] بی‌سابقه است. این‌که اسرائیل بیاید به وضوح نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حاضر در سوریه را بزند و عمدا آن‌ها را بکشد و عده‌ای را به شهادت برساند و عده‌ای را زخمی کند. قاعدتا این مسئولان ایرانی هستند که تصمیم خواهند گرفت چه خواهند کرد. خودشان اعلام می‌کنند چه کاری انجام خواهند داد. من الآن در جایگاه سخنگوی آن‌ها نیستم. اما به عنوان حزب الله حاضر و مرتبط با حوادث منطقه می‌خواهم نکته‌ای را به اسرائیلیان گوشزد کنم. ببینید متأسفانه چقدر دروغ‌گو هستند. وزیر جنگ اسرائیل، لیبرمن، می‌گوید من نمی‌دانم چه کسی تی فور را زده است! در حالی که [دولت] لبنان می‌داند و آمریکا و روسیه اعلام کردند بمباران کار اسرائیل بود. اما وزیر جنگ نمی‌داند! بنده این متن را نوشته‌ام تا پیامی که به اسرائیلیان می‌دهم دقیق باشد و برایشان از رو بخوانم: باید بدانند مرتکب یک اشتباه تاریخی شدند. این یک اشتباه معمولی نیست. دست به یک حماقت بزرگ زدند. و با این تجاوز خود را وارد جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی ایران کردند. و ای صهیونیست‌ها، ایران یک کشور کوچک، ضعیف و بزدل نیست و شما این را می‌دانید. می‌خواهم بگویم این حادثه یک نقطه‌ی عطف در شرایط منطقه است. شرایط منطقه پیش از این حادثه به گونه‌ای بود و پس از آن به گونه‌ای دیگر است. از این حادثه نمی‌توان مثل بسیاری از حوادث این منطقه به سادگی گذشت. این یک نقطه‌ی عطف تاریخی است. وقتی اسرائیلی‌ها چنین حماقتی را مرتکب شدند، ارزیابی دیگری داشتند و بنده به آن‌ها می‌گویم ارزیابی‌تان اشتباه بود. در مورد آینده نیز می‌گویم: شما مسیر تازه‌ای را در زمینه‌ی نبرد باز کردید و دیگر دست به محاسبات اشتباه نزنید. در مسیر تازه‌ای که آغاز و باز کردید، محاسبات اشتباه نداشته باشید چون مستقیما با جمهوری اسلامی ایران طرفید. نقطه سر خط. به همین مقدار بسنده می‌کنم.

ایرانیان با خون خود شهادت دادند وجودشان در سوریه برای اسرائیل غیر قابل تحمل است. در حالی که ده‌ها هزار نیروی تکفیری از جبهه‌ی النصره، داعش و بقیه‌ی گروه‌های مسلح تکفیری در درعا، قنیطره و مرزهای جولان با اسرائیل تماس مستقیم دارند و از سلاح‌های ضدزرهی برخوردارند. اما اسرائیل با آن‌ها همکاری می‌کند و زخمی‌هایشان را برای درمان به داخل سرزمین‌های اشغالی می‌برد.

پاکسازی باغ‌های شرقی دمشق تقریبا تمام شده بود و فقط دوما مانده بود و در حال مذاکره بودند که نمایش دوما اجرا شد. ما همگی استفاده از سلاح‌های شیمیایی را محکوم می‌کنیم و آن را جنایت جنگی و گناه کبیره می‌دانیم. در این زمینه بحثی وجود ندارد. اما بنده می‌خواهم به شما و حتی هواداران خودمان تأکید کنم آن‌چه در دوما رخ داد نمایش بود. ما در نبرد حضور داریم و مطلع هستیم. نه بمب شیمیایی درکار بود و نه هیچ چیز دیگر. این‌ها اطلاعات موثق ماست. ضمن آن‌که معقول نیست طرف پیروز از سلاح شیمیایی استفاده کند. کار تمام شده بود و این‌ها تسلیم بودند. بحث بر سر جزئیات بود و این‌که آیا سلاح‌های سنگینشان را تحویل بدهند یا نابود کنند. با هر پیروزی بزرگی در سوریه این نمایش‌ها اجرا می‌شوند. ترامپ نیز شروع کرد بر اساس این نمایش و بدون مشورت با پنتاگون و سازمان‌های اطلاعاتی‌شان، توئیت کرد و گفت حمله می‌کند. این نمونه‌ای دیگر از استکبار آمریکاست که خود را محقق جا می‌زند اما تحقیقی در کار نیست. قبل از تحقیق، حکم صادر کرد. خودش مدعی العموم، قاضی و جلاد است.

توئیت‌های ترامپ نشان‌دهنده‌ی اداره‌ی از هم‌گسیخته، سردرگم پرکشمکش در آمریکاست. سردمداران آمریکا در زمینه‌ی منطقه گرفتار حیرانی استراتژیک هستند. البته چنین وضعیتی در دولتی که هر روز یک وزیرش استعفا می‌دهد یا عزل می‌شود طبیعی است. آن‌چه تا کنون گفتم وضعیت سردمداران آمریکاست اما ترامپ، خودش یک ماجرای مستقل است. ترامپ اولا یک رئیس جمهور هیجانی و پیش‌بینی‌ناپذیر است. یک هفته قبل توئیت کرده بود ما به زودی نیروهایمان را از سوریه خارج می‌کنیم و همه متحیر شده بودند. حالا توئیت کرده است به سوریه حمله می‌کنیم. ثانیا ترامپ تاجر است. حتی زمان جرج بوش نیز صحبت ظاهرا از دموکراسی و آزادی بود اما ترامپ فقط از ملیون و میلیارد صحبت می‌کند. وقتی از عربستان برگشت در مورد هیچ موضوعی صحبت نکرد غیر از این‌که ۴۰۰ میلیارد دلار پول آورده است! اخیرا نیز وقتی ولی عهد سعودی رفته بود آن‌جا برگه‌ها را گرفته بود رو به روی دوربین و یکی یکی توضیح می‌داد چه قرادادهایی بسته‌اند. کاری که یک تاجر معمولی هم خجالت می‌کشد انجام دهد. ولی عهد سعودی اگر هم می‌خواهد به آمریکا پول دهد، حد اقل طوری بدهد که کسی نبیند. ترامپ با سربازان ارتش آمریکا نیز به عنوان مزدور رفتار می‌کند. فردای روزی که گفت از سوریه عقب‌نشینی خواهیم کرد، کنفرانس خبری گذاشت و گفت اگر سعودی می‌خواهد ما در سوریه بمانیم باید هزینه‌اش را بپردازد! ثالثا این رئیس جمهور بحران‌زده است. این روزها یک نفر به نام مولر در حال انجام تحقیق از وی است. همان روزی که توئیت کرد که به سوریه حمله خواهد کرد، یک ساعت بعد توئیتی علیه مولر منتشر کرد. خب، ما در برابر سردمدارانی سردرگم و رئیس جمهوری هیجانی و دولتی بدون نگاه استراتژیک هستیم. در چنین وضعیتی هر احتمالی وجود دارد. ممکن است هیچ اتفاقی نیافتد. ممکن است حمله‌ای محدود صورت بگیرد. ممکن است جنگ شود.

خط مقاومت، سوریه، ایران و جنبش‌های مقاومت منطقه از این توئیت‌های هالیوودی ترامپ نمی‌ترسند. این خط بر پایه‌ی پیروزی‌ها بنا شده و پروژه‌های بزرگ استکبار را شکست داده و توان، روحیه و پایگاه مردمی‌اش روز به روز در حال افزایش است و توان آن را دارد که در برابر عظیم‌ترین طوفان‌های عالم ایستادگی کند. در مقابل نیز جبهه‌ای قرار دارد که از تعداد زیادی شکست در لبنان، عراق، سوریه و افغانستان سربرآورده است. ترامپ بداند اگر به این جبهه حمله کند، جنگش با نظام‌ها و ارتش‌ها نخواهد بود بلکه با ملت‌های منطقه طرف است. و نتیجه‌ی هر جنگی با یک ملت، شکست است. ما ده‌ها هزار شهید داده‌ایم تا این امت از کرامت، عزت، قدس و استقلالش را از دست ندهد.

باید در انتخابات پیش رو حضوری پرشور و آرام داشته باشیم تا به استحکام همزیستی در کشور بیانجامد. شما با شرکت در انتخابات به شهیدان، مقاومت، آینده‌ی این کشور و ملت آزاد، سازش‌ناپذیر، بزرگوار، مستقل و عزتمند این کشور و حکومت مستقل، قدرتمند و با عزتش وفا خواهید کرد.


 

بیاناتی در این رابطه با موضوعات:

دغدغه‌های امت

دغدغه‌های امت

صدر عراق/ به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر
شماره ۲۶۲ هفته نامه پنجره به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر، در پرونده ویژه‌ای به بررسی شخصیت و آرا این اندیشمند مجاهد پرداخته است. در این پرونده می‌خوانید:

-...

رادیو اینترنتی

نمایه

صفحه ویژه جنگ ۳۳ روزه
بخش کوتاهی از مصاحبه سید حسن نصرالله با شبکه المیادین به روایت دوربین دوم

نماهنگ

کتاب


سید حسن نصرالله