فرازها:

پس از آزادی ۵ اسیر مقاومت از دست جبهه‌ی النصره، می‌خواهم به خانواده‌ی اسیران و شهیدان باقی‌مانده در دست گروه‌های تکفیری و مفقودان تأکید کنم من حال شما را درک می‌کنم. و به شما تضمین می‌دهم مقاومت با جدیت، اخلاص و صداقت پی‌گیر بازگرداندن این عزیزان یا مشخص شدن سرنوشتشان است. بنده به این پرونده توجه ویژه دارم. بازگرداندن این مجاهدان تعهد دینی، اخلاقی و جهادی مقاومت به شما مردمان صبور، شریف و مجاهد است.

چون آزادسازی بلندی‌های عرسال بیش‌تر جنبه‌ی لبنانی پیدا کرد و رسانه‌ها کم‌تر به حضور ارتش سوریه پرداختند می‌خواهم بر نقش ارتش سوریه تأکید کنم و بگویم یکی از علت‌های سرعت و یکسره شدن کار این نبرد، جنگ همزمان در دو جبهه بود. نظام سوریه به همه‌ی تعهداتش در این نبرد عمل کرد و تسلیحات در اختیار ما گذاشت. همان‌گونه که این نظام، پیش از آن در نبردهای مضایا، زبدانی و کوسایا نیز نظام به تعهداتش عمل کرده بود.

بنده به دولت لبنان می‌گویم در پرونده‌ی پناهندگان سوری منتظر سازمان ملل یا سازش سیاسی فراگیر در سوریه نباشید. همچنین تأکید می‌کنم این پرونده را یک پرونده‌ی سیاسی یا مالی نبینید بلکه در قبال آن موضعی مسئولانه بگیرید چون این موضوع با منافع همه‌ی پناهندگان و همه‌ی ملت لبنان سر وکار دارد. با نظام سوریه وارد مذاکره شوید و خواهید دید که این پرونده پیش خواهد رفت.


رئیس جمهور با این پرونده به صورت عاطفی، سیاسی و بشری برخورد کرد و جلوی زخم زبان‌ها را گرفت. همچنین می‌خواهم در مورد نخست وزیر منصف باشم. وی از ابتدا با مذاکره موافقت کرد و امکاناتی را در اختیار گذاشت که برایش موجب زحمت شد. شاید کسی بگوید سید تو بسیار اخلاقی با موضوع برخورد می‌کنی اما ما مأمور به نیت نیستیم. خدا نیت‌ها را بهتر می‌داند. وقتی یک نفر کار درستی انجام می‌دهد، حتی اگر اختلاف سیاسی کوچک یا بزرگی میانمان وجود داشته باشد، انصاف حکم می‌کند از این رفتار مسئولانه‌اش قدردانی کنیم. همین که ایشان اذعان کرد که مقاومت در عرسال کاری انجام داده، خوب است و با برآیند سخنان و بیانیه‌های جریان ۱۴ مارس تفاوت دارد.


باید از جمهوری اسلامی ایران تشکر کنیم که با حمایت‌های سخاوتمندانه و کریمانه‌اش، انجام نبردهامان با تکفیری‌ها را برای ما امکان‌پذیر کرد. البته ایران قطعا نقش‌های دیگری هم داشته است که توضیح آن‌ها را می‌گذارم برای بعد.

بار دیگر تأکید می‌کنم به محض اعلام آمادگی ارتش لبنان، حزب الله عرسال را تحویلشان خواهد داد. خاک، بلندی‌ها و باغ‌های این منطقه متعلق به مردم عزیز عرسال است و ضمانت‌بخش‌ترین حالت آن است که ارتش هر چه سریع‌تر منطقه را تحویل بگیرد تا مردم به ادامه‌ی برداشت محصولشان برسند.

عده‌ای می‌پرسند چرا نبرد عرسال را ارتش لبنان انجام نداد. واقعیت آن است که ارتش لبنان در سازمان نظامی‌اش مشکلی ندارد و از مسؤولان، فرماندهان، افسران و سربازان لایق و شجاعی برخوردار است. مشکل، در تصمیم‌سازی سیاسی کشور است. ارتش قطعا همان‌طور که نبرد قاع و رأس بعلبک را انجام داد، می‌توانست این نبرد را به خوبی به نتیجه برساند. اگر دولتی نداشته باشیم که بتواند تصمیمات سیاسی درست بگیرد بهترین سلاح‌ها و بهترین ارتش نیز به کار نمی‌آید. دولت نباید برای خارج یا گوشه‌ی چشم فلان وزیر یا سفیر، بیش‌تر از منافع داخلی حساب باز کند. یک مقاله در نیویورک تایمز نباید بتواند همه‌ی مسیر سیاسی کشور را تغییر دهد.

در مورد گروهی که به اتهام همکاری با حزب الله در کویت دستگیر شدند باید تأکید کنم ما همیشه اگر کاری کرده باشیم شجاعت بیانش را داریم. وقتی یکی از برادران ما [که در زمینه‌ی انتقال سلاح به نوار غزه کار می‌کرد] در مصر دستگیر شد ما مسئولیت وی را پذیرفتیم. البته نظام حسنی مبارک به او اتهام مضحکی زده بودند که یک‌نفره برای براندازی نظام مصر تلاش می‌کند! همچنین حضور ما در سوریه علنی است. در زمینه‌ی کویت باید بگویم: ما به کویت سلاح نفرستادیم، آن‌جا سلاح نداریم، سلاح نخریدیم، به آن‌جا سلاح قاچاق نکردیم و حزب الله در کویت هیچ هسته و افراد و عناصر لبنانی یا غیر لبنانی ندارد. اصولا حزب الله در هیچ کشوری هسته‌های [نظامی یا امنیتی] ندارد. بله، در همه‌ی جهان علاقه‌مندانی دارد. همچنین کسی نمی‌تواند مدرکی بیاورد که با بنده یا یکی از مسئولان حزب الله جلسه داشته است و ما وی را به براندازی نظام کویت تشویق کرده‌ایم. موضع ما نسبت به نظام کویت همیشه مشارکت در انتخابات شهرداری‌ها و پارلمان و همکاری در قدرت و تلاش برای هم‌زیستی مسالمت‌امیز بوده است. امیدوارم این موضوع با پدری جناب امیر کویت به نفع کویت و لبنان پایان یابد. ما نیز حاضریم از طریق کانال‌های رسمی هرگونه ابهام یا سؤالی را پاسخ بدهیم.

در نبرد پیش رو با داعش، در داخل خاک لبنان، ما تحت فرمان ارتش هستیم. اگر بگویند بایستید، می‌ایستیم، بگویند کمک کنید، کمک می‌کنیم، بگویند پشت خط را ببندید، می‌بندیم، بگویند منطقه را تسلیم کنید، می‌کنیم. همچنین خطوط این نبرد در خاک سوریه نیز در همه‌ی خطوط تماس و محل‌های حضور حزب الله و ارتش سوریه گشوده خواهد شد. من به فرماندهان داعش می‌گویم تصمیم این نبرد قطعی است و تنها چند روز با آن فاصله داریم. شما در این نبرد شکست خواهید خورد و اگر وارد جنگ شوید کشته، مجروح یا اسیر خواهید بود. مگر این‌که باب گفتگو را بگشایید. گرچه آسان نیست و پرونده‌ی اسیران ارتش و نیروهای امنیتی لبنان وجود دارد و باید با نبرد یا گفتگو تکلیفش مشخص شود. رفقای شما در جبهه‌ی النصره حرف را گوش نکردند و مجبور شدند بجنگند و شکست خوردند. شما نیز اگر انتخابتان جنگ است، قطعا به خواست خدا شکست خورده هستید. همان‌طور که رئیس جمهور در عید ارتش گفتند لبنان در آستانه‌ی یک پیروزی تازه است. حزب الله نیز در جبهه‌ی سوریه در برابر یک پیروزی تازه است. تصمیم با داعشیان است، ببینند می‌خواهند با این موضوع چگونه برخورد کنند.

بیاناتی در این رابطه با موضوعات:

• اخلاق سیاسی
• جریان های تکفیری
• سوریه
• لبنان