بیانات
بخشهایی از متن بیانات:
فرازها:
ما باید بیش از همهی مردم نسبت به حفظ امنیت حساس باشیم چون این امنیت با سخنرانی به وجود نیامده است. افراد زیادی به شهادت رسیدهاند، تعداد زیادی خانوادهی شهید وجود دارند، افراد زیادی مجروح شدهاند و تعداد زیادی خانوادهی جانباز وجود دارند. این امنیت مجانی به دست نیامده.
در روز کارگر، باید به یک معضل اساسی اشاره کنیم و آن بیکاری است. بیکاری جزء مشکلات درجهی یک محسوب میشود و فقر، مشکلات خانوادگی، طلاق، بیسوادی، گرایش به مواد مخدر، سرقت، جنایت و مزدوری را در پی دارد. همچنین موجب بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی میشود. احزاب و گروههای جامعهی مدنی میتوانند موضوع بیکاری را مطرح کنند یا به اندازهی خود در تأمین فرصتهای شغلی سهم ایفا کنند اما این مسئله اصولا بر عهدهی حکومتهاست. در برخی کشورها هیئتهایی بلندپایه برای درمان این موضوع تشکیل شده است. ما نیز فارغ از نامها به تشکیل یک چهارچوب رسمی تخصصی برای بررسی و شیوهی درمان این موضوع فرا میخوانیم. چه، بیکاری از موضوعاتی است که مشخص نیست چه کسی مسئول آن است و باید از چه کسی دربارهاش مطالبه کرد.
متأسفانه وقتی یک معضل سخت در کشور پیش میآید، گروههای سیاسی به جای تلاش برای حل آن، از این معضل برای اشکال گرفتن از یکدیگر، ویران کردن ائتلافها و از بین بردن روابط استفاده میکنند!
بعضی از گروهها حزب الله را متهم میکنند که با رد قانون ارتدکسی قصد دارد نگذارد مسیحیان نمایندههای خود را در پارلمان انتخاب کنند. بنده میخواهم اعلام کنم هنگامی که این قانون مطرح شد حزب الله با آن موافقت کرد و موافقتش را نیز پس نمیگیرد. شاید کسی بگوید شما اشتباه کردید با چنین قانونی موافقت کردید، این بحثی جداست اما تصمیم حزب این بود. پس تهمت مخالفت با قانون ارتدکسی نمیتواند متوجه ما باشد. در میان خود مسیحان کسانی بودند که این قانون را ابتدا پذیرفتند اما سپس با آن مخالفت کردند. در هر صورت ما آن کسانی نیستیم که بخواهیم جلوی نمایندگیشدن عادلانه و منصفانه و طبیعی هر کدام از افراد یا فرقهها را در پارلمان بگیریم.
اگر ما دربارهی دموکراسی تناسبی صحبت میکنیم برای اقناع کردن و بیان شیوهی برقراری سلامت و عدالت و مسیر قانونی درست است، نه برای تحمیل کردن. ما قصد تحمیل کردن مدل تناسبی را بر هیچ کس نداریم. امروز در کشور ما مسیحیان و درزیها بیش از همه برای وجود خود نگرانند. دلیل آن هم تعدادشان و همچنین کاهش جمعیتشان در سالهای اخیر است. ما نمیتوانیم به نگرانی این گروهها توجه نکنیم و نمیتوانیم یک قانون انتخاباتی را بدون خواست و ارادهی یک فرقهی کامل یا اکثریت یک فرقه، بر کشور تحمیل کنیم. ممکن است برخی فرقهها احساس کنند قانون تازه موجب حذف یا انزوای آنها میشود. ما همچنان نیازمند صبر، واقعبینی بیشتر و امتیازدهی داخلی بیشتر هستیم. ما وقتی از دموکراسی توافقی حمایت کردیم، از تحمیل آن حمایت نکردیم. در هر صورت اگر قانون انتخابات به نتیجه نرسد، هر سه گزینهی جایگزین یعنی فقدان رئیس جمهور، تمدید مدت ریاست جمهوری یا بازگشت به قانون ۶۰ به معنای قرار گرفتن کشور بر لبهی پرتگاه است.
همه باید تواضع داشته باشیم و خطر را احساس کنیم. اگر امنیت کشورمان از بین برود هیچ کس در جهان به فکر ما نخواهد بود. امروز ۱۶ روز از اعتصاب غذای ۱۵۰۰ اسیر فلسطینی میگذرد و هیچ کس در این باره در جهان و جهان عرب و اسلام صحبتی نمیکند. دشمن اسرائیلی هم مثل همیشه حاضر به مذاکره یا پاسخگویی به مطالبات نیست. مطالبهی این اعتصابکنندهها آزادی فلسطین یا قدس نیست، بلکه دستیابی به حقوق انسانیشان به عنوان اسیر است. ولی دشمن مثل همیشه بر گذشت زمان، خستگی و عقبنشینی بدون دستاورد این افراد دل بسته است. نظامها و ملتهای عربی و اسلامی کجا هستند؟ اتحادیهی عرب و سازمان همکاریهای اسلامی کجا هستند؟ اروپا و غرب و سازمان ملل کجا هستند؟ کسانی که گاهی برای یک اتفاق کوچک در یک گوشهی دنیا قیامت به پا میکنند کجا هستند؟ بنده گفته بودم که تلاشهایی در جریان است که فلسطین به قضیهی فراموششده تبدیل شود و اینها نشانههای آن است. امروز کدام نظام واقعا در حال وارد کردن فشار برای آغاز مذاکرهی رژیم صهیونیستی با زندانیان است؟ بروید از دوستان آمریکایی و اروپاییتان و سازمانهای حقوق بشر این را مطالبه کنید. اگر این اتفاق در کشوری افتاده بود که در ائتلاف آمریکا قرار نداشت (نمیگویم ایران یا سوریه… فقط در ائتلاف آنها نبود.) جهان از اولین ساعتهای برپایی اعتصاب قیامت شده بود و نظامی که این اعتصاب درون آن صورت گرفته به تجاوز، اعمال غیر انسانی و وحشیگری متهم میشد اما رژیم صهیونیستی، این فرزند لوس آمریکا و پادگان نظامی پیشرفتهاش در خاورمیانه هر کاری دلش میخواهد میکند و نتنیاهو مثل موضوع جنگهای غزه و شهرکسازیها به اندازهی کافی وقت دارد.
امروز دبیرکل سازمان ملل صحبت میکند و میگوید در طول سخنرانی من ۵۰ کودک در یمن کشته شدهاند و هزاران نفر در معرض مرگ بر اثر گرسنگی قرار دارند. مگر همهی جهان نمیدانند در یمن چه خبر است؟ من اگر الآن نام ببرم میگویند سید توریسم لبنان را خراب کرد. همهی جهان میدانند که پول عربستان است که این سکوت جهانی را به همراه دارد و ترامپ میخواهد باز هم بیش از این ازشان پول بگیرد ولی یمنیهای بیچاره پولی ندارند که آمریکا و سازمان ملل بدهند تا آنها یادشان بیافتد باید جلوی این جنگ و کشتار هر روزه را بگیرند.
هنگام خروج شهرنشینان از دو شهرک فوعه و کفریا که سالها در سوریه تحت محاصره بودند یک انتحاری وحشی میآید و صدها نفر را میکشد و زخمی میکند اما هیچ کس صدایش در نمیآید، اما اگر همین موضوع در جبههی مقابل صورت گرفته بود و مثلا یک خمپارهی اشتباه به خودروی حامل شهرنشینان اصابت کرده بود ممکن بود آمریکا در پاسخش چندجا را در سوریه بمباران کند. به محض این که در کشورهای غیرهمپیمان با آمریکا اتفاقی میافتد، قبل از هر گونه تحقیقی، آمریکا مثل همیشه خود را به عنوان مدعی العموم، وکیل، قاضی و مجری حکم جا میزند و کشورهای خلیج هم احسنت میگویند.
این که خاک ما آزاد شده است و اسیرانمان از زندانهای رژیم صهیونیستی بازگشتهاند هیچ ارتباطی با شورای امنیت، آمریکا و جامعهی بین المللی ندارد و فقط به خاطر شما مردم شریف، جانهای سازشناپذیر و پیکرهایی است که با خون خود این کشور را آبیاری کردند. فقط به خاطر شماست. از جهان توقع عدالت و انصاف نداشته باشید. البته این به آن معنا نیست که نباید مطالبه کنیم اما توقع پاسخ نداشته باشید. ما در جهان گرگها زندگی میکنیم. هیچ قانون بین المللیای وجود ندارد. فقط قانون جنگل است. اگر قوی نباشیم خورده میشویم. همهی جهان به دنبال منافعشان هستند نه به دنبال ارزشها. توان ما وابسته به وحدت داخلی و درک ملت است.
چند روز است درگیریهایی در باغهای شرقی دمشق میان جیش الاسلام و جبههی النصره ادامه دارد که در آن از هر نوع سلاحی از جمله تانک و سلاحهای توپخانهای استفاده میشود. پاکسازی و اعدام میکنند و یکدیگر را با اصطلاحات تاریخی و دینی باغی، خوارج، نفوذی، مرجئه، سگهای جهنم و… مینامند. اگر این حوادث را به همهی حوادث و درگیریهایی که در این چند سال داخل گروههای تکفیری مسلح رخ داده است اضافه کنیم نتیجه میگیریم اگر سوریه به دست اینها افتاده بود و توانسته بودند کشور و ارتش را از بین ببرند در همهی شهرها و شهرکها شاهد این درگیریهای بدون عقل و بیپایان و بیهدف بودیم و دیگر هیچ ضمانت و چهارچوب اخلاقی، دینی، قانونی و شرعی وجود نداشت.
همچنان در رسانهها بحث میکنند که آیا حضور ما در سوریه صحیح بوده است یا نه. برخی برای من نامهی سرگشاده مینویسند و در ابتدایش هم میگویند میدانیم که تو اینها را نمیخوانی! نخیر، بنده میخوانم. هر روزی که از حضور ما در سوریه میگذرد بیشتر روشن میشود که حضور ما صحیح بوده است. هر لحظه از حضور ما در سوریه خود یک پیروزی است، گرچه پیروزی نهایی نیست. من ۶ سال است که هیچ سخنرانیای در جهت بسیج مردم برای حضور در سوریه نداشتهام، در حالی که در دوران مبارزه با اسرائیل گاهی ما هر روز سخنرانی برای بسیج مردم داشتیم. بنده در مورد سوریه به تحلیل و توصیف بسنده میکنم چون مردم ما خودشان از واقعیت ماجرا آگاهترند.
ابوالفضل العباس(ع) نماد رد اماننامهی بیطرفی در نبرد است. او کسی است به حقانیت خود و صداقت امام و رهبرش ایمان داشت. اماننامهای که شمر شب عاشورا به او و برادرانش داد برای پیوستن به سپاه یزید نبود بلکه برای بیطرفی و خروج از نبرد و بازگشت به زندگی بود ولی او نمیپذیرفت و خود و برادرانش را فدای حسین(ع) کرد. این اوج کرامت، بخشندگی و ایثار و ایمان و یقین و باقی ماندن در میدان است.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران