بیانات
سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در افتتاحیهی دومین کنفرانس نوآوری و اجتهاد از دیدگاه حضرت آیت الله امام خامنهای (مد ظله)
| فارسی | فیلم | صوت |امروز در موضوعاتی مانند حکومت، آزادیهای مدنی، زن، خانواده، روابط زناشویی، روابط بین المللی، اقتصاد و جنگ و صلح اسلام نگاه، موضع، احکام، ایدئولوژی و مکتب روشن خود را دارد. امروز نیز احیانا در نتیجهی فشارها و مخصوصا در پی این انقلاب عظیم ارتباطی و رسیدن کلمات و اصوات به دورترین ملتها و جهان میبینم بعضی به جایی رسیدهاند که میخواهند بعضی اندیشهها، عقاید و بنیانهای اسلام را به گونهای که به اصول ضربه میزند با الگوهای مدرن تطبیق دهند.
بسم الله الرحمن الرحیم.
و الحمد لله رب العالمین و الصلات و السلام علی سیدنا و نبینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد بن عبدالله و علی آله الطیبین الطاهرین و اصحابه الاخیار المنتجبین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین.
السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته.
اولا از برادر عزیز حضرت شیخ ماهر به خاطر این محبت و قطعهی زیبای ادبی تشکر میکنم. این طوری ما را خجالتزده میکنی استاد.
به همهی برادران حاضر در این دیدار پربرکت خوشامد میگویم. در صحبتهایم که به مناسبت افتتاحیه است به واسطهی ماهیت دیدار و کنفرانس به موضوعات سیاسی منطقه نخواهم پرداخت و فقط دربارهی شخصیت محوری این کنفرانس سخن خواهم گفت. تنها در پایان سخنرانی چند دقیقه دربارهی تحول اخیری که دیروز در مرزها صورت گرفت موضع خواهم گرفت.
افتخار دارم امروز در افتتاحیهی دومین کنفرانس نوآوری و اجتهاد فکری حضرت امام خامنهای (دام ظله) با عنوان راهبردهای فرهنگ اسلامی در کنار شما باشم. حضرت امام خامنهای (دام ظله) در واقع شخصیتی چندبعدی است و امروز در جایگاههای عظیم، پر اهمیت و پیشرفتهای در زمینهی اسلام و امت قرار دارد. اجازه دهید از باب ورود به موضوع بعضی از این جایگاهها را یادآوری کنم و نه همهاش را.
اول: مرجع تقلید. حضرت امام خامنهای چنان که معروف است مرجع تقلید میلیونها مسلمان در جهان برای شناخت احکام فرعی فقهی جزئی است و در بسیاری از مسائل عبادی و مرتبط با زندگی مطابق فتاوی ایشان رفتار میکنند. در این جایگاه یعنی مرجعیت تقلید لازم است ایشان فقیهی در بالاترین مراتب فقاهت باشد. چه این که شرط مرجعیت تقلید طبق فتوای مشهور فقها آن است که شخص در میان فقهای زندهی دورانش اعلم یا حد اقل یکی از کسانی باشد که احتمال اعلمیت آنها میرود. به علاوهی شرطهای عدالت و… در مرجع تقلید. همچنین فقاهت بسیار بالا و احاطهی علمی گسترده و عمیق ایشان به مجموعهای از علوم مرتبط با اجتهاد فقهی مانند اصول، حدیث، رجال، دانشهای مرتبط با زبان عربی و…. این جنبهی ایشان را میتوانیم از طریق فتاوی شرعی منتشر شدهی ایشان، درس خارج فقه ایشان که نزدیک یا بیش از بیست سال است ادامه دارد و بحثهای عمیق ایشان با دیگر علما و فقها در مسائل مختلف و مخصوصا در زمینهی حکومت که آنها را مسائل مستحدثه مینامیم بشناسیم؛ مسائلی که در این دوران به واسطهی تحولات زمانه مبتلی به هستند و فقهای گذشته به آنها نپرداختهاند. پس این یک جنبه. جایگاه مرجعیت تقلید به خودی خود یک مسئلهی مهم و بسیار حساس است که نیاز به تلاش عظیم و عمیق علمی، فقهی و فکری دارد.
دوم: رهبر جمهوری اسلامی ایران، ولی فقیه، ولی امر مسلمانان و هر نامی که بنامید یک معنا دارد. رهبر و ولی امر. این جایگاه نیز علاوه بر شرط فقاهت، عدالت، تقوا و… نیاز به صلاحیت و شجاعت دارد. به صلاحیت رهبری کشور نیاز دارد چون رهبر کشور است، و به صلاحیت رهبری امت نیاز دارد چون ولی امر امت است. برای بالفعل شدن و به دست آمدن این صلاحیت به درک تاریخی و سیاسی عظیم، شناخت گستردهی سیاسی، تجربههای متنوع در عرصههای اجتماعی، سیاسی و زندگی، توان تشخیص مصالح و مفاسد، شناخت دوست و دشمن، کشف توطئهها و شناخت تهدیدها و فرصتها برای استفاده از فرصتها در مقابل تهدیدها نیاز است. همچنین به توان بالای مدیریت نیاز دارد چون این جایگاه به تعیین و تقسیم مسئولیت، تجمیع توان، استفاده از نیروها به شکل درست و پذیرش بارها و فشارهای عظیمی که کوهها زیر آن کمر خم میکنند نیازمند است. حضرت امام خامنهای این مسئولیت خطیر را از هنگام رحلت امام خمینی (قدس سره الشریف) به بهترین وجه بر عهده گرفت و جمهوری اسلامی و بسیاری از گروههای این امت را در سختترین شرایط تاریخی رهبری نمود. تحولات منطقه و جهان، تهدیدهایی که متوجه اسلام و تمامیت امت اسلامی و مشخصا جمهوری اسلامی ایران بوده است و حجم توطئهها و سختیها را در این ۲۵ سال ببینید. حضرت امام خامنهای با این تهدیدها رو به رو شد و توانست اکثر این تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. ایران امروز به یک قدرت عظیم منطقهای تبدیل شده است. جهان به این مسئله اذعان دارد و دوست و دشمن آن را کاملا به حساب میآورند. ایران به ملت، کشور و جامعهای بدل شده است که در همهی زمینههای سیاسی، تجربهی سیاسی، علمی، معرفتی، تکنولوژی، صنعتی، اقتصادی و… با جدیت در مسیر تحول و پیشرفت گام بر میدارد. این جنبه و جایگاه رهبری را از طریق مشاهدهی رفتار، روش، سخنرانیها، موضعگیریها، راهنماییها و بیانات رهبری دربارهی همهی حوادث و تحولات ایران، منطقه و جهان میشناسیم. ما فقط نیاز داریم پیگیری کنیم، بشنویم و بهره ببریم.
اینجا لازم است به بایکوت قوی، شدید، عجیب و قدیمی رسانههای غربی و عربی از هنگام آغاز رهبری ایشان توجه کنیم که تا امروز نیز ادامه دارد و روشن هم هست. به همین خاطر میبینیم از سخنرانیها، بیانیهها و موضعگیریهای حضرت امام خامنهای در مسائل مختلف با این که ایشان در جایگاه رهبری جمهوری اسلامی، اولین قدرت امروز منطقه، است تغافل میشود. اگر هم احیانا بعضی از رسانهها به آنها بپردازند به صورت تکه تکه، تقطیع و تحریف شده و مخدوش است.
سوم و جایگاهی که میخواهیم دربارهی آن صحبت کنیم: متفکر بزرگ اسلامی. این جنبه به شناخت بیشتر نیاز دارد. جایگاه اول روشن است. ایشان مرجع تقلید است و میلیونها مقلد دارد. یکی از بزرگترین مراجع تقلید است. در زمینهی رهبری نیز موضعگیری، رفتار و روش وی منطقه را پر و جهان را مشغول خود کرده است. این جنبهی متفکر اسلامی است که به آشکارشدن و تلاش بیشتر نیاز دارد. قاعدتا به خاطر خودمان نه به خاطر ایشان.
حضرت امام خامنهای (دام ظله) از ابتدای تحصیل، از دوران جوانی، توجه فکری و فرهنگی گسترده و تلاش علمی، فرهنگی و فکری شدیدی برای پیگیری و مطالعهی در زمینههای غیر حوزوی داشت. معمولا وقتی ما به حوزه میرویم اولویت ما علوم حوزوی است که میخوانیم. ولی حضرت ایشان از ابتدا اهتمامات گسترده و متنوعی برای خواندن تاریخ، زندگینامهها، ادبیات، شعر، اندیشه و رمانهای نویسندگان مختلف جهان داشت؛ چه در چهارچوب فرهنگ اختصاصی شیعه و چه در چهارچوب فرهنگ کلی اسلام. به همین خاطر شناخت حضرت امام خامنهای از علمای اهل سنت، کتابها، تألیفات و تحقیقاتشان شناختی بسیار گسترده، عمیق و عظیم است. همچنین در زمینهی فرهنگ بشری و فرهنگهای دیگر. موضوع به فرهنگ اسلامی محدود نمیشود. چه فرهنگ شرق و چه غرب. بعضی برادران پاکستانی و هندی برای من نقل میکردند وقتی ما با حضرت سید القائد مینشینم و ایشان دربارهی منطقهی ما صحبت میکند احساس میکنیم او آن منطقه و فرهنگها، ادبیات، آداب و رسوم، تاریخ، شخصیتها و نه شخصیتهای سیاسی، پادشاهان، امیران و فرماندهان ارتش بلکه فلاسفه، ادبیان و شاعران شبه قارهی هند را بهتر از ما میشناسد. قاعدتا اینها را از گذشتههای دور آغاز کرده است. حضرت ایشان تا امروز با وجود مشغولیتهای عظیم این اهتمام و خوانش را قطع نکرده است. معمولا این سطح گسترده، پهناور و متنوع از اهتمام فرهنگی را کمتر در میان علمای دین مییابیم.
به عنوان مثل این توجه مخصوص حضرت ایشان به حضور هر ساله در نمایشگاه کتاب تهران و صرف چند ساعت وقت در نمایشگاه. مثلا امسال چند ساعت طول کشید. ایشان از غرفهها و انتشاراتها بازدید میکرد و دربارهی کتابها، کتابهای جدید، موضوعات جدید، فروش، نویسندگان، زندهها و مردهها و خود ناشران میپرسید و همهی این جزئیات را که تمام حاضران را شگفتزده و حیران میکرد پیگیری مینمود. تصور نمیکنم در جهان رهبری وجود داشته باشد -البته اطلاعاتم همین قدر است- که ساعتها وقتش را به چنین مسئلهای اختصاص دهد. بخواهد هر سال به نمایشگاه کتاب برود و مسائل را اینقدر جزئی پیگیری کند. طبیعتا این مسئله نمایشی نیست بلکه نشانه و محرکی از طرف سید القائد برای امت، نسلها و جوانان در زمینهی شناخت، فرهنگ، کتابها و مطالعه است.
حضرت ایشان در طول سال ساعتها با گروههای مختلف متفکر و اهل فرهنگ، علما، متفکران، فقها، اهالی ادبیات و شعر، هنرمندان سینما، تلویزیون، موسیقی، سخنرانان، مداحان، اساتید دانشگاه و دانشجویان دیدار میکند، به سخنان و نکات آنها گوش میکند. قاعدتا تلویزیون ایران ساعتها این بحثها را نشان میدهد. افراد اهتمامها، مشکلات، نگرانیها، دغدغهها، چالشها و پیشنهادهای درمان خود را که همه در زمینهی فکری، علمی، معرفتی و فرهنگی است بیان میکنند. حضرت ایشان به آنها کاملا گوش میدهد، نکاتی را یادداشت میکند و نظرش را دربارهی نکات و نظرات آنها بیان میکند. این مسئله حوزههای بسیار گستردهای از موضوعات فکری، فرهنگی و معرفتی را در بر میگیرد. همچنین اینجا میتوانم بگویم بر اساس دانستههایم فکر نمیکنم در جهان زعیم یا رهبر مهمی -در هر سطحی. چه رهبر کشوری بزرگ و چه گروهی کوچک.- وجود داشته باشد که بخشی از وقت، اهتمام و توجه خود را به این مسئله اختصاص دهد و به صورت مستقیم ارتباط داشته باشد و به طور مستقیم نگرانیها، دغدغهها و مشکلات طبقات مختلف و امت را بشنود.
در هر صورت عوامل مختلفی وجود دارد که بدون شک در کنار تلاش شخصی حضرت قائد کمک کرده است ایشان در جایگاه یک متفکر ویژه و بزرگ اسلامی بنشیند از جمله به عنوان مثال:
اول: جایگاه رهبری و رهبر بودن وی به حضرت ایشان امکان اطلاع گسترده و بلکه احاطهی عمیق به تمام قضایای فکری و مسائل فرهنگی مرتبط با کشور، امت، ملتها و مخصوصا نسل جوان از طریق سازمانهای حکومتی، مراکز پژوهشی، سازمانهای آماری، ارتباط مستقیم با همهی کسانی که دوست دارند با وی مرتبط باشند و به او گوش دهند را میدهد. اینگونه جایگاه رهبری این امکان را برای او فراهم میکند. همچنین جایگاه رهبری او را در میانه و قلب واقعیت قرار میدهد. فلان متفکر روی کوه و در عزلت و خلوت خود زندگی میکند. مثل بعضی فلاسفهی دورانهای گذشته یا بعضی عرفا. یا دیگری که در دفتر خود و در محیط مخصوصش به سر میبرد و با نخبگانی مثل خود برخورد دارد و از واقعیت دور است. اما متفکر دیگری هم هست که واقعیت را درک میکند، مردم را میشناسد، مشکلات را میداند، به مشکلات میپردازد، از موقعیتهای دردآور دردمند و از موقعیتهای شادیآور شاد میشود. ارتباط ایشان با این نوع مشکلات، غمها و چالشها از نوع ارتباط مستقیم، عقلی، عاطفی، از موضع مسئولیت، هم و غم، اراده، عزم، تلاش و برنامهریزی است. پس جایگاه رهبری از عواملی است که ایشان را متفکر متفاوتی میکند.
دوم: توان فکری و علمی ایشان. ایشان کسی است که برای همهی این معضلات و دغدغهها پاسخهای روشن، مستحکم، قوی و مستدلی دارد که آنها را ارائه، شرح و تفصیل میدهد و بیان میکند. پس توان پاسخگویی و قدرت فکری.
سوم: ایشان زبان زمانه را میداند و جز در بحثهای علمی ویژه با نخبگان مرتبط از زبان زمانه بهره میبرد. این یکی از مهمترین عوامل است. او زبانی دارد که میتواند همهی این اندیشههای فکری و فرهنگی را سامان دهد و آنها را با کلمات، اصطلاحات و ادبیاتی بیان کند که نخبگان و عموم مردم بسیار خوب متوجه شوند. او در سخنرانیها و نوشتههایش با زبان ما، زبان جوانان و زبان این نسل صحبت میکند. بسیار پیش میآید که ما متفکرانی داریم که در بیان و تعبیر یا ادبیات و اصطلاحات مشکل دارند. حرفهایش را نمیفهمیم. مردم، جوانان و گاهی حتی نخبگان حرفهایش را نمیفهمند! با یک زبان رمزی صحبت میکند. این فرد فکرش برای خودش یا بعضی نخبگانی که این رموز و اصطلاحات را میفهمند باقی میماند.
چهارم: یکی از عواملی که از ایشان یک متفکر متفاوت میسازد فقیه بودن ایشان است. فقیهی بسیار عالیرتبه. این نیز از ایشان یک متفکر شاخص میسازد. چون وقتی متفکر فقیه باشد توان بالایی در فهم متون دینی دارد. تمام روش، وسایل و لوازم برای درک صحیح، اصیل، بیپیرایه، منسجم، واقعبینانه و یکپارچه متون دینی را در اختیار دارد. وقتی متفکری فقیه باشد توان علمی و فکری و نتیجهگیریهای او در همهی زمینههای فکری و فرهنگی اصیل، بیپیرایه و منسجم خواهد بود.
هر کس کتابهای چاپ شده و سخنرانیهای حضرت ایشان مخصوصا در دیدارهای مرتبط با فرهنگ را پیگیری کند به سادگی و سرعت میتواند متوجه شود با یک متفکر بزرگ، اصیل، خلاق و نوآور اسلامی مواجه است که در مسائل فکری معاصر اندیشههای تازه و نگاهها و راه حلهای بیسابقه مطرح میکند.
یکی از مهمترین ویژگیهای ایشان به عنوان متفکر و فقیه همین اصالت و استقلال شخصیتی است. یعنی ایشان در اجتهاد فقهی مقلد نیستند. معمولا طلبهها حتی اگر مجتهد شوند همچنان از اساتیدشان متأثرند، راه آنان را طی میکنند و احیانا از مخالفت با اساتیدشان در فتوا یا استنتاج میترسند. همچنین متأثر نبودن از فشارهای فکری، روانی و فضای عمومی که گاهی روشنفکران را به حالتی دچار میکند که مجبور میشوند اندیشههای اسلامی را به گونهای نامناسب یا متأثر از فضای روز سامان دهند. مثلا در دهههای گذشته بعضی از متفکران و روشنفکران مسلمان و حتی بعضی علما در مواجهه با گسترش شدید مارکسیسم در تمام جهان اسلام کمر خم کردند و به دنبال این رفتند که ببینند چگونه میان اسلام با مارکسیسم همزیستی و هماهنگی ایجاد کنند و اسلام را طوری ارائه دهند که با این فضا موافق باشد. اینجا بود که نظریات سوسیالیزم اسلامی سر برآورد و مثلا صحابی جلیل القدر ابوذر غفاری را اولین سوسیالیست مسلمان معرفی میکردند! اینها نتیجهی خضوع و سستی است. به واسطهی هیمنه و تهاجم فکری و فرهنگی دچار فرسایش و عقبگرد شدند.
مثلا در دورهای بعضی میخواستند اسلام را به گونهای ارائه دهند که گویی اصلا اسلام یک ایدهی کاپیتالیستی است. اینها رخ داد. امروز در موضوعاتی مانند حکومت، آزادیهای مدنی، زن، خانواده، روابط زناشویی، روابط بین المللی، اقتصاد و جنگ و صلح اسلام نگاه، موضع، احکام، ایدئولوژی و مکتب روشن خود را دارد. امروز نیز احیانا در نتیجهی فشارها و مخصوصا در پی این انقلاب عظیم ارتباطی و رسیدن کلمات و اصوات به دورترین ملتها و جهان میبینم بعضی به جایی رسیدهاند که میخواهند بعضی اندیشهها، عقاید و بنیانهای اسلام را به گونهای که به اصول ضربه میزند با الگوهای مدرن تطبیق دهند. حتی کار بعضی به انکار اصول اسلامی مورد اتفاق تمام مسلمانان در طول تاریخ رسید. نمیخواهم مثال بزنم چون افراد شناخته میشوند. اینها به واسطهی این فشار رسانهای، فکری، فرهنگی و این پمپاژ عظیم و احیانا سستی ما است. اسلام سست نیست. اسلام منسجم، قدرتمند و دین خداوند است که باطل از هیچ سو به آن راه ندارد. ولی بعضی اوقات شجاعت یا توان فکری و فرهنگی ما انسانهایی که این اسلام را حمل، درک، از آن دفاع یا گاهی آن را معرفی میکنیم ناقص است.
با نگاهی به متون، دروس و بحثهای حضرت قائد (حفظه الله) روشن میشود که ایشان در این زمینه اصیل، مستحکم، مستقل و شجاع است و تحت هیچ سلطه و قداستی حتی قداست علمای بزرگ، فقهای عظام یا فیلسوفهای بزرگ قرار ندارد تا چه رسد به تهاجمهای رسانهای، فکری و فرهنگی جای جای جهان.
در هر صورت بنده دوست داشتم این جنبهها را روشن کنم و بگویم ما به خاطر خودمان و نه به خاطر ایشان به شناخت و معرفی بیشتر حضرت امام خامنهای نیازمندیم. برادران و خواهران، همچنان که مردم در این دوره و همهی دورانها برای حلال، حرام، نماز، روزه، ازدواج، طلاق، ارث، خرید و فروش و… به مرجع تقلید نیازمندند و امت نیز برای تقابل با همهی این محورهای بین المللی و تهدیدها و توطئهها به یک رهبر نیازمند است، مردم و امت نیز به متفکران اسلامی بزرگ زمانشناس نیازمندند. علما و متفکران بزرگ، فلاسفه، عرفا و محققانی که از دنیا رفتهاند نمیتوانند معضلات روز ما را حل کنند. حتی کتابها و میراث ارزشمند و گرانقدر آنها یا مسائل مستمر را درمان میکنند یا مسائل مختص زمان خود را. اما همیشه همچنان که به مرجع تقلید و رهبر زنده نیازمندیم برای مقابله با چالشهای موجود به متفکر اسلامی زنده نیز نیازمندیم. مخصوصا در این دوران دشوار که امت ما با چالشهای تاریخی، سرنوشتساز و حیاتی مواجه است. پوشیده نیست که عوامل فکری و فرهنگی در معرکه و نبرد امروز بسیار بنیادین و تعیینکننده هستند. برای مقابله با خطرات و چالشهای روز از جمله پروژهی و موج تکفیر و سوء استفادهی نیروهای استکبار از موج و نیروهای تکفیری در امت درمان سیاسی، امنیتی، نظامی یا حتی اقتصادی کافی نیست. چون موضوع اصلی، فکری و فرهنگی است. ادبیات، برنامهها، شعارها و رفتارهایشان را ببینید. اینها دربارهی اشغال فلسطین توسط صهیونیستها، سلطهی استبکار بر اماکن مقدس، منابع و ثروتهای این امت، آزادی ملتها، ارادهی ملتها و مردمسالاری دینی صحبت نمیکنند. فقط یک فکر مشخص دارند که آمدهاند بر همهی ملتهای منطقه پیادهاش کنند و درک، تفسیر و اجتهاد خود را که البته در کل مجتهد نیستند اولویت مطلق میدانند و میخواهند این درک و تفسیر را با سلاح، خون، ذبح و قتل به مسلمانان و غیر مسلمانان تحمیل کنند. فقط با سیاست، سلاح، جنگ، رسانه و اقتصاد نمیشود به جنگ چنین چالشی رفت بلکه به این نبرد فکری نیاز دارد. اگر بخواهیم از اصطلاح تهاجم و دفاع استفاده کنیم نبوتها و رسالتهای پیامبران در تاریخ و نبوت پیامبرمان، محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) همیشه ادبیات تهاجمی داشته است. دیگران در موضع دفاع بودهاند. دیگران باید از بتها، اصنام، افکار، رسومات پوسیده، سنتهای سخیف و فرهنگ کهنهی خود دفاع میکردهاند. پیامبران همیشه دست برتر و صدای رساتر را داشتهاند چون حامل کلمهی الله بودهاند. یعنی دین الهی، اسلام، در دوگانهی تهاجم و دفاع همیشه تهاجمی بوده است. متأسفانه امروز به جای این که در موضع ارائهی اسلام به جهان باشیم شرایط، حوادث، توطئهی دشمنان و سستی و چندپارگی امت ما را به موضع دفاعی کشانده است. حتی مجبوریم از اندیشهی اسلام دفاع کنیم. امروز به تلاشهای عظیمی نیازمندیم تا بگوییم اسلام این است و آن نیست، نظرش این است و آن نیست و از مفاهیم، مبانی، نظرات، نظریهها و احکام دفاع کنیم. همچنین یکی از مسائلی که امت و حتی علما را به این موضع کشانده همین عملکردهای منحرف، ظالم و متوحشی است که امروز به نام اسلام صورت میگیرد.
در هر صورت ما باید حضرت امام خامنهای (دام ظله) را به عنوان یک متفکر بزرگ اسلامی به همهی مسلمانان و یک متفکر بشری بزرگ به تمام ملتهای جهان معرفی کنیم.
اولا به مسلمانان و جنبشهای اسلامی میگوییم اندیشهی وی را فارغ از اختلاف با او در زمینهی امامت شیعه یا ولایت فقیه مطالعه کنید. گسترهی فکری بسیار پهناور، مشترک و پر اهمیتی در اندیشهی اسلامی در میان مذاهب مختلف اسلامی وجود دارد که در آن به چنین عقل قدرتمند، مولد و خلاقی نیازمندیم. مثلا از باب تأکید بر این ایده: در دهههای گذشته وقتی حضرت امام متفکر شهید سید محمد باقر صدر (رضوان الله تعالی علیه) به بحث دربارهی مارکسیسم و کاپیتالیسم پرداخت و در زمینهی فلسفی کتاب فلسفتنا و در زمینهی اقتصادی کتاب اقتصادنا و در موضوع بانک کتاب بانکداری بدون ربا در اسلام را نوشت آیا فقط شیعه از این کتب سهگانه استفاده کردند؟ یا اینها کتابهایی برای همهی مسلمانان، همهی جنبشهای اسلامگرا و همهی مذاهب اسلامی، همهی دانشگاهها و مراکز علمی اسلامی بودند؟ و تا امروز در زمینهی فلسفه و اقتصاد مارکسیسم و کاپیتالیسم هیچ کتابی همچون فلسفتنا و اقتصادنا نوشته نشده است. و تا امروز مرجع اصلی بانکهای اسلامی اهل سنت و شیعهی جهان اسلام همچنان کتاب بانکداری بدون ربا در اسلام است. پس امام شهید سید محمد باقر صدر (ٰرضوان الله تعالی علیه) یک محصول فکری عمیق و قدرتمند ارائه کرد و همهی مسلمانان فارغ از اختلاف با او در مسئلهی امامت یا هر اندیشه یا عقیدهی اسلامی دیگری آن را اخذ کردند. بنده امروز و مشخصا در این دوران مسلمانان و جنبشهای اسلامگرا را به استفاده از این متفکر بزرگ اسلامی فرا میخوانم. مخصوصا در این دوران که این متفکران در میان اهل سنت و شیعیان بسیار کمشمارند.
همچنین خطاب به غیر مسلمانان: این مرد و گسترهی پهناور و پر اهمیت اندیشهی بشری وی را دربارهی مسائل معاصر و چالشهای جوانان ببینید. مبادا تفاوت دین موجب محرومیت از وی شود.
من دوست نداشتم اینقدر وقت بگیرم اما در هر صورت الکلام یجر الکلام. امیدوارم این کنفرانس دوم شما موفق شود در زمینهی تفکرات و فداکاریهای این امام حکیم و عظیم بیش از پیش بکوشد و آنها را آشکار سازد.
###جریان های تکفیری###
میخواهم در این چند دقیقه دربارهی حوادث اخیر قلمون و سرزمینهای عرسال صحبتی داشته باشم. قاعدتا در همین چند روز اخیر و مخصوصا با افزودن امروز صبح موفقیتهای بزرگی در قلمون به دست آوردیم. میتوانم بگویم همهی قلههای رفیع و کوههای مسلط به دست ارتش عربی سوریه و مجاهدان مقاومت افتاد و تسلط و قدرت آتش مطلوب و کافی را بر دیگر سرزمینها به دست آوردند. در روزهای گذشته در سرزمینهای عرسال این پیشرفت بزرگ حاصل شد و شکست واقعی و شدیدی به جبههی النصره وارد آمد. البته بعضی در لبنان میکوشند جبههی النصره را به لحاظ روحی و روانی و رسانهای کمک کنند و نجاتش دهند! ولی تمام شده است. این مسیر ادامه دارد.
تحول مهم، آغاز نبرد و رویارویی با داعش است. اهمیتی هم ندارد چون آنها جنگ را با ما آغاز کردند. شاید بعضی از مردم در زمینهی نظامی به تهاجم ارزش متفاوتی بدهند ولی ما نه. حتی به لحاظ روحی و دینی این که گروهی جنگ را با ما آغاز کنند برای ما بهتر است از این که ما آغازکننده باشیم. برادران روحانی و کسانی که مسائل فقهی و فرهنگی را پیگیری میکنند این مسئله را میدانند. در هر صورت آنها دیروز با صدها جنگجو و حجم زیادی تجهیزات نظامی به چند پایگاه برادران ما در رأس بعلبک در مرزهای لبنان و سوریه هجوم آوردند. یعنی از سمت عرسال و قلمون و جبههی فعال حمله نکردند. شاید خیال کردند این جبهه آرام و خواب است و میتوانند از عامل غافلگیری و غفلت استفاده کنند و یک موفقیت روانی عظیم به دست بیاورند، پایگاههای ما را اشغال و بر آنها و سپس به مواقع بسیار حساس و مؤثر بر مرزهای لبنان و سوریه مخصوصا دو شهرک القاع و رأس بعلبک تسلط پیدا کنند. همچنین هدفشان گسترش حضور در منطقه و وصل کردن بعضی مناطق به یکدیگر بود. هجوم دیروز چه به لحاظ روانی و رسانهای و چه نظامی و میدانی اهداف بزرگی داشت. برادران مقاوم در کمال شجاعت و دلاوری جلویشان ایستادند و دهها نیروی مسلح داعش را به هلاکت رسانده و زخمی کردند. مسئولیت بنده بیان تعداد دقیق نیست چون توسط رسانهها دنبال میشود. همچنین تعدادی از تجهیزات داعش را نابود کردند. داعش ناکام و شکستخورده تعدادی از کشتههایش را در میدان نبرد رها کرد و برگشت.
طبیعتا مقاومت که در حال رزم در سختترین میدانهاست تعدادی از مجاهدانش را در این نبرد پیروز تقدیم آستان شهادت نمود. از خداوند (سبحان و تعالی) میخواهیم آنها را قبول بفرماید، به خانوادههایشان صبر عطا نماید و آنها را برای خانوادههایشان و ما مایهی شرافت، کرامت، عزت و ذخیرهی دنیا و آخرت قرار دهد.
سخن بنده این جمله است: نبرد با داعش در قلمون و رشتهکوه شرقی و مرزهای لبنان و سوریه آغاز شده است. آنها جنگ را با ما آغاز کردند مشکلی نیست ولی ما این نبرد را پی خواهیم گرفت و مصمم هستیم این وجود تروریستی، تکفیری و خبیث را از مرزهایمان پاک کنیم؛ حال هر مقدار فداکاری بطلبد. این تصمیم قطعی ماست. سختی نبرد، حجم قربانیان، توهین رسانهای، توطئههای رسانهای، فشار از جهتهای مختلف و حرفهای این و آن [نمیتواند باعث توقف این مسیر شود.] چیز تازهای هم نیست و فقط برای تأکید هر روزه بیان میکنم. با هر شهیدی که به سوی ملکوت خداوند (سبحانه و تعالی) عروج میکند ما بر عزم، اصرار و ارادهی مصمم و قطعی خود بر عدم پذیرش حضور حتی یک تروریست یا تکفیری در مرزها، سرزمینها و در نزدیکی روستاهایمان تأکید میکنیم. بنده به شما تأکید میکنم اینها شکست داده خواهند شد. مسئله فقط زمان است. بنده همان طور که در مناسبتهای مختلف عرض کردم عجله نداریم و تا رسیدن به این هدف با آرامش لازم تلاش میکنیم. وقتی هر کدام از ما اراده، عزم، استواراندیشی و همچنین توان، توکل، اطمینان و چنین مجاهدان دلاوری را در اختیار داشته باشد قطعا نباید جز پیروزی آینده در انتظار چیز دیگری باشد.
خداوند به شما برکت و توفیق عنایت کند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
جستجو
دغدغههای امت
-...
-
لبیک یا حسینگفتارهای عاشورایی سالهای ۱۴۳۲ تا ۱۴۳۵ قمریانتشارات خیمه
-
چرا سوریه؟سخنرانیها و مصاحبهها دربارهی سوریه از سال 2008 تا 2016 میلادیانتشارات جمکران
-
امام مهدی(عج) و اخبار غیبسخنرانی شبهای پنجم و هفتم و نهم محرم 2014 میلادیانتشارات جمکران