بسم الله الرحمن الرحیم
و إن يريدوا أن يخدعوك فإن حسبك الله هو الذي أيدك بنصره وبالمؤمنين
جوامع

بیانات

12 مرداد 1389

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در جشن چهارمین سال‌گرد پیروزی حزب الله در جنگ 33 روزه

|فارسی|عربی|عکس|فیلم|فیلم|صوت|
«
 در حقیقت جنگ اسرائیل در مقابل لبنان متوقّف نمی‌شود. جنگ، عملیّات و حمله‌ی عمومی نظامی متوقّف شد ولی جنگ اسرائیل با حاکمیّت، سرزمین، مردم، امنیّت و ثبات، خون‌ها، خانواده و کودکان لبنان اشکال مختلفی دارد که هنوز ادامه دارد.
 به طور دقیق از ۱۴ آگوست ۲۰۰۶ [=روز پایان جنگ سی و سه روزه] تا امروز اسرائیل بیش‌تر ۷۰۰۰ بار از قطعنامه‌ی ۱۷۰۱ تجاوز نموده است. طبعا جهان هیچ حرکتی نمی‌کند، شورای امنیّت که این قطعنامه‌ی خود اوست هیچ کاری نمی‌کند، که حداقل به قطعنامه‌ی خودش احترام بگذارد! همیشه وقتی مردم از ما درخواست می‌کنند به معاهدات بین‌المللی پای‌بند باشیم، به آن‌ها می‌گوییم بسیار خوب، ولی به‌تر است در کنار این اوّل به آنان بگویید به معاهدات پای‌بند باشند. اوّل به شورای امنیّت بگویید قطعنامه‌هایی را که صادر می‌کند، محترم بشمارد.
 مصداق دوّم «جنگ همیشگی» بمب‌های خوشه‌ای پراکنده در جنوب است. در برابر دیدگان تمام عالم. طبیعتا یونیفل (نیروهای مستقرّ موقّت چند ملیّتی سازمان ملل در لبنان) گزارش تهیّه کرد، گزارش دریافت شد و رسانه‌ها اعلام کرده‌اند. این کشتاری دائم و مستمر است. از چهار سال پیش تا کنون ما در جنوب، از مردم سه هزار و شش زخمی دادیم و خیلی از این مجروحان دست‌ها و پاهایشان قطع شده و به طور کامل معلول شده‌اند. و [هم‌چنین] ۴۴ شهید، از مردان، زنان و کودکان داشتیم. این عدد کوچکی نیست. این‌ها به واسطه‌ی جنگی است که ادامه دارد.
 این یعنی چه که بیش‌تر از ۱۰۰ جاسوس در کم‌تر از ۲ سال کشف شده‌اند؟ که بعضی‌هاشان جای‌گاه‌های بسیار مهمّ و خطیری داشته‌اند؟ بعضی مزدورانی بوده‌اند بسیار قدیمی، یعنی بازنشست شده‌بودند؟ و متاسّفانه بعضی از شخصیّت‌های محترم جامعه بودند؟ در جنگ‌های جاسوسان در جهان، اگر این‌ها ۶ تا پیدا می‌کنند، آنان هم ۶ تا پیدا می‌کنند. گاهی این‌ها ۱۰ پیدا می‌کنند و آن‌ها هم ۱۰ تا. بر اساس آن چیزی که تا کنون اعلام شده، به جز آنان که گریخته‌اند، ۱۰۰ نفر کشف شده‌اند. بیایید مشخّص کنید، وقتی نه برای مقابله ۱۰۰ تا کشف کرده‌اید، یعنی چقدر جاسوس در این کشور یافت می‌شود؟
 بدون شک کشف این جاسوسان و مزدوران، ضربه‌ای خاص به دشمن و چشم‌های دشمن وارد ساخت. این‌جا باید به ادامه‌ی این روند و عدم کند کردن آن از جانب هر دست‌گاه امنیّتی تاکید کنیم.
 از مصادیق دیگر «جنگ همیشگی»، اشغال مستمر ادامه‌ی سرزمین‌های اشغالی در مزارع شعبا، تپّه‌های کفرشولا و قسمت لبنانی شهر غجر است.
 مهم‌ترین چیزی که رسانه‌های اسرائیلی در حال شکل‌دادن به آن‌هستند، محاسبات است، اسرائیل به واسطه‌ی آرزویی بزرگ این حرف‌ها را می‌زند، سعادتی فوق‌العاده، به واسطه‌ی چیزی که خیال می‌کنند لبنان به سوی آن می‌رود.
 در کنفرانس خبری...ناچارم برای اثبات صحّت اطّلاعاتی که به شما خواهیم داد. برای اوّلین بار یکی از اسرار بسیار مهمّ مربوط به یکی از باکیفیّت‌ترین عملیّات‌های مقاومت اسلامی لبنان را فاش کنم.
 تک‌تک ما قطعا اهداف جنگ سی و سه روزه را می‌دانیم. هدف اصلی و مستقیم نابودی مقاومت بود.
 هیئتی عربی که در اتّحادیه‌ی عرب به منظور تلاش برای توقّف جنگ به شورای امنیّت رفتند. به من می‌گفت وقتی ما به نیویورک و شورای امنیّت رسیدیم، جان بولتون از ما استقبال کرد. جان بولتون دوست و عزیز! به من گفت برای چه به این‌جا آمده‌اید؟ گفتم آمده‌ایم اگر برایمان امکان داشته باشد جنگ را متوقّف کنیم. گفت...
 نوام چامسکی، می‌گوید: تمام جنگ‌های اسرائیل علیه لبنان، تصمیم اسرائیل و موافقت آمریکا بود مگر جنگ سی و سه روزه که تصمیم آمریکا بود و اجرا از سوی اسرائیل. این است که تاکید می‌کنم این بخشی از پروژه‌ای بزرگ است. داستان داستان دو اسیر نبود.
 امّا مساجد، کلیساها، صومعه‌ها، خانه‌ها و قلب‌ها به روی ایشان گشوده و لبنان هم‌چون مسیح و محمّد علیهما السلام شد. سقوط اراده‌ی سیاسی را انتظار کشیدند امّا در لبنان در آن مرحله مردان بزرگی بودند و تا کنون هستند که بر مقاومت پیمان بستند و آن را حمایت و کمک و پشتیبانی نمودند.
 حق این مسئول عربی این بود که بیاید و افتخار کند و بگوید:«ما در شورای امنیت… ما… ما…» امّا جمله‌ای به من گفت که من از او بسیار سپاس‌گزاری می‌کنم. گفت:«سیّد هیچ‌کس در عالم نمی تواند افتخار کند که او بود که جنگ را متوقّف کرد. تمام جهان می‌خواستند این جنگ تا نابودی شما ادامه یابد. شما بودید که جنگ را پایان دادید. شما بودید که به تمام جهان تحمیل کردید جنگ را پایان دهد. شما بودید.»
 فرض کنید امروز اسرائیل حمله می‌کرد و قبل از ما نیز شروع به تالّم می‌نمود. لبنان حقی می‌یافت و پیش‌تاز می‌شد و شکایتی به شورای امنیّت می‌برد. و هنگامی که به جایی می‌رسید، وتو وارد کار می‌شد! ممکن بود قطع‌نامه‌ی شورای امنیّت محکومیّت لبنان باشد و ما این‌چنین توقَع داریم! امّا محکومیّت اسرائیل؟ محال است. محال است. در جنایاتی که مرتکب شد محکوم نشد. برای اتّفاقات عدیسه و تجاوز به ارتش لبنان متّهم می‌شود؟
 در جنگ سی و سه روزه [اسرائیلیان] بسیار خطاهایی مرتکب شدند که متّکی به دانسته‌ها بود. بعدا روشن شد بسیاری از معلومات و دانسته‌هایی که جنگ بر اساس آن‌ها بنا شده بود، دانسته‌هایی غلط بوده‌اند.
 بعد از جنگ سی و سه روزه اسرائیل اعتقاد یافت که مردم از مقاومت کناره خواهند گرفت و از آن خسته شده‌اند. و آیا انسان از حفاظت از عزّت، کرامت، سربلندی و آبرویش خسته می‌شود؟

‎بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام على سیدنا و نبینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد بن عبد الله و على آله الطیبین الطاهرین و صحبه الاخیار المنتجبین و على جمیع الانبیاء والمرسلین.

برادران و خواهران، خانم‌ها و آقایان، السّلام علیکم جمیعا و رحمة الله و برکاته. ‫به همه‌ی شما خوش‌آمد می‌گویم، که شما خود مقاومت، خانواده‌ی مقاومت و اهل [همین] خانه هستید.‬

برایم مهم است در ابتدا به میهمانان بزرگواری از خارج از کشور، هیئتی از جوانان از کنفرانس عمومی احزاب عربی متشکل از ۲۰۰ جوان از ۶۰ حزب از ۱۳ دولت عربی خوش‌آمد بگویم: به شما خوش‌امد می‌گویم حضور در سرزمین مقاومت، پیروزی، عزت و کرامت را.

مقدّمه و عناوین

برادران و خواهران امروز برای چهارمین سال‌گرد پیروزی بزرگی که لبنان آن را با مقاومت، ارتش و مردمش بر قوی‌ترین ارتش تروریستی و جنگ‌طلب در منطقه‌ی خاورماینه تحقق بخشید، گرد آمده‌ایم. برای آن چه از جهات مختلف به نام تمّوز، جنگ وعده‌ی صادق یا جنگ دوّم لبنان نیز نامیده و شناخته می‌شود. دوست داشتم امشب با مطلبی از جنگ آغاز کنم. جنگ سی و سه روزه و آن‌چه در آن رخ داد. ولی آن‌چه امروز در سرزمین دلاوری، ایستادگی، فداکاری و وفاداری و جان‌فشانی در مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی رخ داد. در منطقه‌ی عدیسه حمله‌ی پهلوانانه‌ی افسران و سربازان ارتش وطنی و لبنانی ما شیوه‌ی سخن را دیگرگونه ساخت. و ما را مجبور به مطرح ساختن این موضوع در آغاز نمود. برای همین همان‌گونه که وعده‌اش را به شما داده‌بودم، سه موضوع [در این سخن‌رانی برای مطرح ساختن] دارم. عنوان اوّلی که انتخاب نموده‌ام، هست «جنگ همیشگی»، مصادیق آن و مسئولیت ما در برابر آن. [که] مسئولیّتی میهنی [است]. مسئولیّت دولت، مقاومت و ملّت. عنوان دوّم که درجه‌ی بالاتری از حساسیّت را داراست، «موضوع پرونده‌ی ترور نخست‌وزیر شهید رفیق حریری» و موضوع «دادگاه بین‌المللی» هم‌چنین دیدارهای عربی در این رابطه و نتایجی که در لبنان گرفته شده‌اند، است. و عنوان سوّم، هست، جنگ سی و سه روزه، معادلات موجود و مسئولیّت‌های ما در مرحله‌ی حاضر و پیش رو. این سه موضوع یا پرونده‌ای بود که گفته بودم مطرح خواهم نمود.

«جنگ همیشگی»

از عنوان اوّل «جنگ همیشگی» آغاز می‌کنیم. در حقیقت جنگ اسرائیل در مقابل لبنان متوقّف نمی‌شود. جنگ، عملیّات و حمله‌ی عمومی نظامی متوقّف شد ولی جنگ اسرائیل با حاکمیّت، سرزمین، مردم، امنیّت و ثبات، خون‌ها، خانواده و کودکان لبنان اشکال مختلفی دارد که هنوز ادامه دارد.

مصداق اوّل: تجاوزات اسرائیل به حاکمیّت لبنان. به طور دقیق از ۱۴ آگوست ۲۰۰۶ [=روز پایان جنگ سی و سه روزه] تا امروز اسرائیل بیش‌تر ۷۰۰۰ بار از قطعنامه‌ی ۱۷۰۱ تجاوز نموده است. طبعا جهان هیچ حرکتی نمی‌کند، شورای امنیّت که این قطعنامه‌ی خود اوست هیچ کاری نمی‌کند، که حداقل به قطعنامه‌ی خودش احترام بگذارد! همیشه وقتی مردم از ما درخواست می‌کنند به معاهدات بین‌المللی پای‌بند باشیم، به آن‌ها می‌گوییم بسیار خوب، ولی به‌تر است در کنار این اوّل به آنان بگویید به معاهدات پای‌بند باشند. اوّل به شورای امنیّت بگویید قطعنامه‌هایی را که صادر می‌کند، محترم بشمارد. هیچ‌کس حرکتی نمی‌کند. تجاوزهای هوایی،‌ دریایی، زمینی، عبور از مرزهای لبنان و ورود به خاک لبنان، بازداشت مردم، این‌ها در حال رخ‌دادن است.

چیزی که امروز مشاهده کردیم یکی از مصادیق این دشمنی و تجاوز است. طبیعتا نیروهای حاضر ارتش لبنان علی‌رغم کم‌بود امکانات مادّی آن‌چه را لازم است به انجام رساند و با دشمن مقابله کرد. از سربازان و جنگ‌آورانش شهید و جان‌باز داد. چنان که فردی از نشریات لبنان به شهادت رسید (و البته تقدیم شهید برای نشریّات لبنان امری دور از انتظار نیست.) عدّه‌ای از شهرنشینان هم زخمی گشتند. افسران، فرماندهان و سربازان ارتش با شجاعت و پای‌داری واکنش نشان دادند.

از جانب مقاومت نیز (کمی هم از جانب مقاومت امروز صحبت کنم! چرا که طبیعتا این اتّفاقی کوچک نبوده.) و معتقدیم مردم عزیزمان و حتّی خودمان باید از خود بپرسیم. امروز چگونه باید پاسخ بگوییم. و در آینده چطور؟

از لحظه‌ی شروع درگیری، مقاومت در منطقه‌ی مواجهه بسیج شد. و در بالاترین حدّ آمادگی برای این منظور، حدّ بسیار بالایی از نظم و تقسیم قوا برای تمام اتفاقات، قرار داشت. ما با برادرانمان در فرماندهی مقاومت در جنوب تماس داشتیم به آن‌ها گفتیم: خویشتن‌داری کنید، هیچ کاری نکنید. منتظر دستور باشید. حکمت، مصلحت و وفاداری این بود که مقاومت خود را تحت فرمان ارتش، که درگیری مستقیم را به عهده داشت، درآورد. حزب‌الله با فرماندهی ارتش لبنان تماس گرفت. به آن‌ها اعلام نمود ما آماده، بسیج‌شده، حاضر در منطقه و گوش به فرمان هستیم. با شما، در کنار شما، پشتیبان و تحت فرمان شما هستیم. هر چیزی که فرمانده ارتش مرکزی یا نیروهای میدانی جنوب درخواست کنند، جوانان، مقاومان و امکانات ما در خدمت ایشان است. و هم‌چنین به جناب رئیس‌جمهور، رئیس مجلس و نخست‌وزیر تماس گرفتیم و آنان را در جریان قرار دادیم. و اعلام کردیم هیچ کاری نمی‌کنیم. [گفتیم] با وجود این که از آن‌چه شاهد آنیم، در رنجیم. مقاومت با انضباط رفتار خواهد نمود و در عین حال آماده و تحت فرمان فرماندهان ارتش است.

بی‌شک ساعات گذشته بسیار حسّاس بود. و خونسردی، صبر و مسئولیّت‌پذیری همه را می‌طلبد. در هر حال همیشه پیام بسیار واضح لبنان با خون به اسرائیل رسیده‌است. لبنان اجازه‌ی هیچ تجاوزی حتّی به یک وجب از خاک مقدّسش را نمی‌دهد. و با تمام توانایی مقابله خواهد کرد. لبنان از شما نمی‌ترسد. شما به جنگ تهدید می‌کنید و ما از مقابله با شما نمی‌ترسیم. ارتش با شما رو در رو خواهد شد در حالی که در فضای باز است. البته جای تاسّف دارد. تانک‌های ارتش لبنان و مراکز و پای‌گاه‌هایش در فضای باز هستند. حتّی فرصت ساخت استحکامات دست نمی‌دهد. این مسئله باید حل شود و از وظایف دولت است. آنان در محل‌های امن و … خود نشسته‌اند و ارتش ما در فضای باز است، ولی همین ارتشی که زیر آسمان است،‌ با دلیری و شجاعت می‌رزمد. جالب است، دشمن با وقاحت مسئولیّت آن‌چه را رخ داد متوجّه ارتش و حکومت لبنان می‌کند و این بیش‌تر از بهت دشمن از این درگیری ارتش با او حکایت دارد. دشمن چه فکر می‌کند؟ این ارتش و فرماندهان،‌ افسران، درجه‌داران و سربازان از کجا آمده‌آند؟ آیا آنان ارزاقی هستند که از خارج می‌آیند؟ این‌ها فرزندان، خانواده، مردان و ستون کشور هستند. و رسالت این است که مقاومت هم در کنار این ارتش آماده باشد. رسالت مهم و بزرگ این است که مردم و خانوده‌ی مقاومت در عدیسه، کفرکلا وتمام شهرهای مرزی در سرزمین و شهرهایشان ثابت و پای‌دار باشند. مانند مردم بزدل نترسند و وحشت نکنند. امروز معادله‌ی ارتش،‌مردم و مقاومت دوباره خون می‌خواهد. خون، مردانگی، ایستادگی همان‌طور که در تمام جنگ تمّوز صورت گرفت. چنان‌که دست‌آوردها و پیروزی‌های بزرگ جنگ تمّوز به آن صحه می‌گذارند.

ما امروز به پهلوانان ارتش به مناسبت عید ملّی اوّل آگوست تحیّت می‌گوییم و تبریک. به فرمانده‌ی شجاع، و افسران، رتبه‌داران و سربازان شجاعش تحیّت می‌گوییم. امّا در مقاومت برای ما کافی نیست تنها به ارتش که امروز جایگاهش با خون برپا گشته تحیّت بگوییم. شما می‌دانید بنده صریح صحبت می‌کنم، جریانات را هم‌آن‌گونه که هستند بیان می‌کنم. حالا ممکن است مناسب باشد یا نباشد. امروز ما مجبور شدیم شهید بدهیم و پایگاه ارتش و دیگر محل‌ها توسّط تانک‌ها مورد اصابت قرار بگیرد. البته من بر اصابت توسط بال‌گردها تاکید نمی‌کنم، نمی‌دانم. عدّه‌ای از ارتش و اهالی شهید شدند. عدّه‌ای از مردم مجروح گشتند. مجاهدان مقاومت در عدیسه و کفرکلا و اطراف بودند، ولی از آنان خواسته شده‌بود انضباط را رعایت کنند، چرا که ما این رفتار را خودمان در پیش گرفتیم. خیلی از مردم خواهند گفت: عجیب است، چرا امروز این‌قدر حزب‌الله بی‌کار بود؟ نمی‌دانم، معمولا این‌گونه بوده‌ایم یا نه و دیدگاه مردم را در این باره نمی‌دانم. بنده به صراحت به شما می‌گویم چه حالت‌هایی وجود دارد. حالت اوّل این است که کشوری است و ارتش معرکه‌گردان است، معلوم هم نیست چه پیش خواهد آمد. و اگر چیزی رخ داد ارتش چه‌گونه مقابله خواهد نمود. این یک حالت.

دوّم: روند عادّی سیاسی. سوّم: و دوست‌دارم با صراحت بگویم. با تاسف شدید بعضی افراد با سوء نیّت وجود دارند. ممکن است عدّه‌ای فردا بگویند: مقاومت خواست خود را به ارتش بچسباند. ارتش نیاز به کسی که او را حمایت، مساعدت و کمک کند، ندارد. گویی که ارتش اسرائیل ارتشی است عادّی و امکانات فوق‌العاده‌ای ندارد. و گویی ارتش، مقاومت و مردم لبنان هرگاه کمی تلاش کنند، بدون کمک دیگران می‌توانند اهداف اسرائیل را نام تمام بگذارند. ولی خب جنگ کمی سخت‌تر خواهد بود. به هر صورت ما واقع‌نگریم. بعضی دیگر از مردم خواهند گفت، حزب‌الله منتظر فرصت است، آنان فکر می‌کنند ما شکست خورده‌ایم. شکست نخورده‌ایم ولی آنان این‌گونه فکر می‌کنند. منتظر فرصت است تا وارد معرکه شود و کار خود را در موضوع دادگاه بین‌المللی و رای اوّلیه ساده کند. بعضی‌ها بدتر از این را خواهند گفت. (این که رئیس‌جمهور بشّار اسد از افزایش احتمال جنگ در منطقه سخن می‌گوید. و رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد از احتمال درگیری در منطقه صحبت می‌کند. این که اطّلاعات و تحلیل‌ها چیست، طبعا سخنی جداست.) حزب‌الله دنباله‌رو ایران و سوریه است و تسلیم اراده‌ی ایران و سوریه شده و خواسته صحبت‌های رئیس‌جمهوران را ترجمه کند. حتّی ممکن است کسی بیش‌تر از این پیش‌برود و بگوید این پاسخ ایران به رای قطع‌نامه در شورای امنیّت بود.

طبیعتا مردمی وجود دارند که بنده آن‌ها را دارای «سوء نیّت» می‌نامم. این فکری است مسخره. با این وجود و با تاسّف بسیار اعلام می‌کنم بنده یکی از کسانی هستم که امروز به واسطه‌ی این دیدگاه تحت فشار قرار گرفتم. برای همین ما دیگر تماشاچی نمی‌مانیم، ما آماده‌ایم. وارد صحنه می‌شویم. و برای جنگ و دفاع آماده‌ایم ولی فعلا مساله در همین مقدار پایان یافته. تک‌تک ما، جوانان، مردان و سران مقاومت کسی احساس نمی‌کند که جای سؤال و مشکلی وجود دارد. یا موضوعی خارج از روند معمولی ما نمی‌بیند. بر این تاکید می‌کنم. اکنون قصد بیان سخن دیگری را دارم و از همه‌ی سیاسیون،‌ آقایان، علما، عرب و جهان می‌خواهم عذر ما را بپذیرند، چرا که ممکن نیست ما از ارزش‌ها، اخلاق،‌ مسئولیّت و تعهّد خود بگذریم. این دفعه جوانانمان توانستند بایستند، تماشاچی باشند و به تصمیم پای‌بند بمانند. ولی افسران و سربازان ارتش از دیدگاه انسانی، برادران، پسران، پدران، عزیزان و بزرگان ما هستند. از دیدگاه ملّی هم آنان رمز کرامت، شرف و عزّت تمام لبنانیانند. آیا ممکن است وقتی یک لبنانی قدرت ایستادن در کنار یک ارتشی را دارد تا هم‌راه او بجنگد و در کنار او دفاع نماید سپس می‌بیند که او توسّط اسلحه یا سلاح‌های هوایی اسرائیل مورد تهاجم قرار می‌گیرد، آیا ممکن است بعد از این تماشاچی بایستد؟

من با صراحت به شما می‌گویم: در هر کجا که از جانب دشمن صهیونیستی به ارتش لبنان تجاوز شود و مقاومت آن‌جا حضور یا دست‌رسی داشته‌باشد. آن وقت مقاومت ساکت، صامت و منضبط نمی‌نشیند. و دست اسرائیلی را که به سوی ارتش لبنان دراز شود، قطع خواهد نمود.

کسی فردا نگوید سیّد یا حزب‌الله در موضوع جنگ یا صلح تنها تصمیم گیرنده است. این مساله‌ی جنگ یا صلح نیست. وقتی اجساد سربازان ارتش در لبنان و عدیسه تکّه می‌شوند. این دیگر موضوع جنگ و صلح نیست. این دفاع است، موضوع دفاعی شریف. این تصمیم هر شریف در این کشور است و هر مایوس از آن گریزان. بگذارید تمام عالم هر چه می‌خواهند فکر کنند. ارتش مقاومت را حمایت می‌کند. و این برای مقاومت شرف است. مقاومت ارتش را حمایت می‌کند و مردم مقاومت و ارتش را با هم. این تنها معادله‌ایست که لبنان و کرامتش را محافظت خواهد کرد.

«جنگ همیشگی»-۲

این از اوّلی، مصداق دوّم «جنگ همیشگی» بمب‌های خوشه‌ای پراکنده در جنوب است. در برابر دیدگان تمام عالم. طبیعتا یونیفل (نیروهای مستقرّ موقّت چند ملیّتی سازمان ملل در لبنان) گزارش تهیّه کرد، گزارش دریافت شد و رسانه‌ها اعلام کرده‌اند. این کشتاری دائم و مستمر است. از چهار سال پیش تا کنون ما در جنوب، از مردم سه هزار و شش زخمی دادیم و خیلی از این مجروحان دست‌ها و پاهایشان قطع شده و به طور کامل معلول شده‌اند. و [هم‌چنین] ۴۴ شهید، از مردان، زنان و کودکان داشتیم. این عدد کوچکی نیست. این‌ها به واسطه‌ی جنگی است که ادامه دارد.البته ارتش، گروه‌های محلّی و بعضی دولت‌ها و مقاومت کمک کرده‌اند. من در سال گذشته هنگام انتخابات وعده دادم ما وارد عمل می‌شویم. در عمل از طریق بعضی مجاهدان و از طریق یک گروه محلّی به نام اجیال السّلام نزدیک ۵۲۰۰۰ بمب خوشه‌ای و مین را پاک سازی کرده. و شهید هم داده‌ایم. مجموع آن‌چیزی که ارتش، گروه‌های محلّی و فرقه‌ای و شرکت‌های مشارکت کننده جمع‌آوری کرده‌اند، تا الآن ۱۰۰.۰۰۰ بمب خوشه‌ای بوده‌است. یعنی مال ما و آن‌ها جمعا می‌رسد به ۱۰۰.۰۰۰. بر اساس ارزیابی‌های اداره‌ی ملّی وابسته به ارتش لبنان، تا کنون ۱ میلیون بمب خوشه‌ای یافت شده. یعنی چهارسال شبانه‌روز کارشده و برای ۱۰۰.۰۰۰ تا فداکاری صورت گرفته. و هنوز ۱ میلیون مانده‌است. چقدر وقت برای از میان بردن این‌ها لازم است؟ چقدردیگر باید شهید شوند؟ در هر صورت در رابطه با این مساله باید تلاش زیادتری صورت بگیرد. و هم‌چنین باید فشار سیاسی و دیپلماسی بیش‌تری از سوی دولت لبنان وارد شود. و تلاش رسانه‌ای برای حساب‌کشی و پی‌گرد قضایی از اسرائیل از سوی لبنان، جهان عرب و دنیا در رابطه با جرائمی که در لبنان به واسطه‌ی بمب‌های خوشه‌ایِ بر جای گذاشته‌شده، تکرار می‌شود، صورت بگیرد. چرا که اسرائیل دائما از عقوبت می‌گریزد.

«جنگ همیشگی»-۳

سوّمین موضوع «جنگ همیشگی» موضوع جاسوسان و مزدوران و تلاش پیوسته برای نفوذ به همه‌چیز در لبنان از تشکیلات نظامی (که این روزها صحبت درباره‌ی یک سرهنگ است)، امنیّتی و سیاسی گرفته تا بنیادهای خاص، نیروهای سیاسی و جمعیّت‌های منطقه‌ای و تمام بخش‌ها. ولی بی‌شک خطرناک‌ترین بخش، بخش ارتباطات است. چرا؟ چون هدف اسرائیل جمع‌آوری اطّلاعات است. و به‌ترین و قدرت‌مندترین وسیله برای جمع‌آوری اطّلاعات، ارتباطات. برای همین باید توقّع داشته‌باشیم حجم نفوذ اسرائیل در بخش ارتباطات بزرگ‌تر و عظیم‌تر از چیزی باشد که تا کنون مشخّص شده‌است. این نفوذ تنها اشراف اطّلاعاتی را برای اسرائیل افزایش نمی‌دهد، بل‌که قدرت شدیدی برای کنترل به آن‌ها می‌بخشد. این بر عهده‌ی متخصّصان است که بیایند و توضیح دهند تا مردم بدانند و احتیاط کنند.

اگر لبنان در آستانه‌ی جنگی امنیّتی، بزرگ، دامنه‌دار و هر روزه است. ولی در عین حال در آستانه‌ی دست‌آوردی امنیّتی، دامنه‌دار و عظیم [نیز] هست. این یعنی چه که بیش‌تر از ۱۰۰ جاسوس در کم‌تر از ۲ سال کشف شده‌اند؟ که بعضی‌هاشان جای‌گاه‌های بسیار مهمّ و خطیری داشته‌اند؟ بعضی مزدورانی بوده‌اند بسیار قدیمی، یعنی بازنشست شده‌بودند؟ و متاسّفانه بعضی از شخصیّت‌های محترم جامعه بودند؟ در جنگ‌های جاسوسان در جهان، اگر این‌ها ۶ تا پیدا می‌کنند، آنان هم ۶ تا پیدا می‌کنند. گاهی این‌ها ۱۰ پیدا می‌کنند و آن‌ها هم ۱۰ تا. بر اساس آن چیزی که تا کنون اعلام شده، به جز آنان که گریخته‌اند، ۱۰۰ نفر کشف شده‌اند. بیایید مشخّص کنید، وقتی نه برای مقابله ۱۰۰ تا کشف کرده‌اید، یعنی چقدر جاسوس در این کشور یافت می‌شود؟

بدون شک کشف این جاسوسان و مزدوران، ضربه‌ای خاص به دشمن و چشم‌های دشمن وارد ساخت. این‌جا باید به ادامه‌ی این روند و عدم کند کردن آن از جانب هر دست‌گاه امنیّتی تاکید کنیم. و مقاومت در خدمت این دست‌گاه‌ها بوده، هست و خواهد ماند. و تاکید کنم بر ادامه‌ی روند در تمام بخش‌ها و قسمت‌ها، مخصوصا بخش ارتباطات. اوّلا ادامه‌ی روند برای کشف جاسوسان بیش‌تر و هم‌چنین عدم تسامح در هیچ شرایط طائفه‌ای، مذهبی، سیاسی و… به هیچ وجه. این مساله‌ایست که هیچ محاسبه‌ای از هیچ نوع را بر نمی‌تابد. یک روز، یک ماه یا یک سال سکوت درباره‌ی یک مزدور در محلّ حضور او، اشتباهی بزرگ است،‌ چرا که هر مدّتی که به او اجازه‌ی بقا دادیم، بی‌شک اطّلاعات را در اختیار دشمن قرار داده‌ایم. که [این اطّلاعات] به او برای ضرر زدن به لبنانیان، کشتن ایشان و نابودی شرکت‌هایشان کمک می‌کند. در نتیجه هیچ موضوعی اجازه‌ی توقّف در برار آن [جاسوس] را در حالی که کشف شده، ولی بازداشت نشده، نمی‌دهد. هم‌چنین همه خواستار صدور احاکم اعدام هستیم. الحمدلله بعضی از این احکام صادر شده‌است. امروز از جانب همه‌ی شما من با جدّیّت اجرای احکام اعدام را درخواست می‌کنم. ما زیاد منتظر نمی‌مانیم چرا که ما در میدان نبردی حقیقی هستیم. مخصوصا این جاسوسان مجرم که در جنگ سی و سه روزه مشارکت کردند. و اطّلاعاتی را در اختیار دشمن قرار دادند که منجر به هدف قرار گرفتن ساختمان‌ها و مجموعه‌ها شد. و دشمن به همین واسطه جنایاتی به انجام رساند. این‌ها به هیچ وجه اجازه‌ی زنده ماندن را ندارند. این وظیفه‌ای همیشگی در سطح امنیّتی است برای تمام کسانی که می‌خوهند جنگ از لبنان دور شود. تمام کسانی که می‌خواهد جنگ با لبنان منطفی گردد، باید عمل امنیّتیِ کشف جاسوسان را ادامه دهند. چرا که دشمن اسرائیلی بدون اطّلاعات فیل کوری است که نمی‌تواند هیچ کدام از اهدافش را تحقّق بخشد.

«جنگ همیشگی»-۴

از مصادیق دیگر «جنگ همیشگی»، اشغال مستمر ادامه‌ی سرزمین‌های اشغالی در مزارع شعبا، تپّه‌های کفرشولا و قسمت لبنانی شهر غجر است. دوباره به طرح استراتژی آزادسازی فرا می‌خوانیم. این‌جا در لبنان حرف از استراتژی دفاع است. خوب است، [ولی] برای آزادسازی باقی‌مانده‌ی سرزمین اشغال شده‌مان چه باید بکنیم؟ که همگی بر این که آن سرزمین از خاک لبنان است اتّفاق نظر داریم. این مسئله را با این سخن پایان می‌دهم که دولت در درجه‌ی اوّل مسئول است. و ما به این اذعان داریم. و این را قبول داریم و همیشه هم می‌گوییم در هر بخش مشخّص از جنگ که ما وارد می‌شویم به این خاطر است که دولت توانایی ندارد، یا مصمّم نیست. در درجه‌ی اوّل دولت و لبنانیان می‌خواهند چشم‌انداز و استراتژی ملّی مشخّصی برای رویارویی با حملات، آزادسازی باقی‌مانده‌ی سرزمین‌ها و حمایت لبنان در برابر همه‌ی تهدیدات و مخاطرات صهیونیست‌ها و اسرائیل داشته‌باشیم. ما می‌توانیم به عنوان یک لبنانی برترین استراتژی آزادسازی و برترین استراتژی دفاع را داشته‌باشیم. می‌توانیم به عنوان ارتش و ملّت و مقاومت بزرگ‌ترین تجربه‌ی معاصر را داشته‌باشیم تجربه‌ای که بتواند پیروزی‌های تاریخی بسازد.

دادگاه بین‌المللی

می‌رویم سراغ موضوع دوّم. من اشاره‌نمودم، لبنان در شکل‌ها متفاوت درگیر جنگ روزانه و همیشگی با اسرائیل است. یکی از این اشکال که آن را تحت موضوع دوّم می‌آورم موضوعی است که ما سال‌ها با آن روبه رو بودیم ولی در چند هفته‌ی گذشته  همه سخنان جنرال اشکنازی را شنیدیم که از نزدیکی صدور -حتّی زمان دقیق هم مشخّص نمود- رای اوّلیّه دادگاه ترور نخست‌وزیر رفیق حریری که حزب‌الله را متّم خواهد ساخت، سخن گفت. اشکنازی را می‌شناسید دیگر (بر اساس داده‌های کاغذی که تنها در روزنامه‌ها و مجلّات نوشته می‌شوند، نمی‌گویم.) رئیس ستاد مهم‌ترین ارتش منطقه و کشوری که جهان آن را متمدّن و تنها کشور دارای دموکراسی در خاورمیانه می‌داند، [این حرف‌ها را] گفته‌است. موضوع دادگاه بین‌المللی به روزنامه نگاران برنمی‌گردد. چرا که اشکنازی روزنامه نگار نیست! نه، هیچ! امشب اوضاع به گونه‌ایست که باید کمی ملاحظه کنیم!

همه متّکی به رسانه‌های اسرائیلی هستیم که از شرح ماجرا، امیدها، نام‌ها و پیش‌بینی‌ها سخن می‌گویند. و مهم‌ترین چیزی که رسانه‌های اسرائیلی در حال شکل‌دادن به آن‌هستند، محسبات است، اسرائیل به واسطه‌ی آرزویی بزرگ این حرف‌ها را می‌زند، سعادتی فوق‌العاده، به واسطه‌ی چیزی که خیال می‌کنند لبنان به سوی آن می‌رود. و در درجه‌ی اوّل مقاومت در حال حرکت در آن جهت است. از انفجاری بزرگ، فتنه و شکاف در لبنان صحبت می‌کنند. از کنار رفتن مقاومت و شکاف در آن سخن می‌گویند. می‌خواهند به مردم یادآور شوند!

ما زنگ خطر را در هفته‌های پیش به صدا درآوردیم و اعلام نمودیم. تا لبنانیان، همه‌ی دوستان لبنان و دوست‌دارانش را متوجه خطر آن‌چه برای لبنان، مقاومت و از این طریق برای منطقه آماده شده بگردانیم. بدون شک مطرح ساختن موضوعی با این اندازه و با این حسّاسیت پرونده‌های بسیاری را در کشور مطرح می‌کند که طبیعی هم هست. ولی نهایتا چشم‌ها را متوجّه این خطر بزرگ می‌سازد. این موضوع در ما هم خلاصه نمی‌شود. سران مهم و بزرگ، شخصیّت‌های کشور این هشدارها را در عرصه‌ی لبنان مطرح ساختند. همه در این فضا زندگی می‌کنند. ولی بسیار کم در این باره در رسانه‌ها صحبت می‌شود. [در مقابل] مجالس و نشست‌ها و همگی پر از این‌گونه بحث‌هاست.

ملک‌عبد‌الله و بشّار اسد به لبنان آمدند که به آن‌ها خوش‌آمد گفتیم و می‌گوییم. هر رابطه‌ی عربی مایه‌ی خوش‌حالی ماست مخصوصا رابطه‌ سعودی و سوریه‌ای. (این معادله‌ی جناب نبیه برّی است. معادله‌ی س-س) چرا که اوّلین برکت روابط عربی و روابط س-س، توسعه‌ی لبنان است و اوّلین نتیجه‌ی دوری و دشمنی عربی در لبنان ظاهر می‌گردد. چند روز پیش بازدید امیر قطر را داشتیم مخصوصا بازدید از روستاهای پای‌دار جنوب، بنت جبیل، خیام، دیر میماس و عبور از تمام شهرهای این منطقه. مردم نیز برای تشکّرشان از کسی که کنارشان ایستاده، در ساختن آن‌چه جنگ نابود ساخته کمکشان می‌کند و با آنان در موضع‌گیری سیاسی هم‌راهی می‌کند ایشان را با صدق، وقا و اخلاص یاد نمودند. هم‌چنین لبنان دیدار رئیس جمهور ایران دکتر احمدی‌نژاد را بعد از عید فطر انتظار می‌کشد. ما به همه‌ی مسافران بزرگی که به کشور ما، کشور میهمان‌نوازی و بزرگ‌واری می‌آیند خوش‌آمد می‌گویم… نشست سه‌جانبه‌ای نیز پس از سفر مشترک صورت گرفت. نشست لبنان، سوریه و سعودی. که هدف اصلی آن حمایت از لبنان در برابر تمام ان‌چه برای آن آماده شده‌است، بود. آن‌چه ما می‌فهمیم این است که عرب برای حمایت از لبنان و بستن راه بر تمام خواب‌های آشفته‌ی اسرائیل، تلاش می‌کند. ما همگی در این مرحله وظیفه داریم هم‌کاری کنیم، مسائل را به آرامی پیش‌ببریم و در انتظار نتیجه‌ی این تلاش‌ها که ریشه در امور مناسب دارد بنشینیم. ما به این تلاش عربی و به این دعوت تبریک می‌گوییم و تاکید می‌کنیم همه‌ی ما حقیقت را می‌خواهیم. و جعل، تخفیف و سیاست‌بازی را رد می‌کنیم. و ما همه عدالت را می‌خواهیم چنان که حقّی شخصی و خانوادگی برای خانواده‌ی شهید حریر است، حق عمومی و وطنی همه‌ی لبنانیان است.

دعوت برای کنفرانس خبری دوّم

همه‌ی ما خواستار مصون ماندن کشور، وحدت آن و زندگی مسالمت‌آمیز طایفه‌ای در آن هستیم. و از آن‌جا که ما عدالت، حقیقت و مصونیّت کشور را خواستاریم، چند هفته پیش فراخوانی دادیم، من به شما وعده‌ی تشکیل کنفرانس خبری قبل از آغاز ماه مبارک رمضان را دادم. و ان‌شاءالله من آن را در روز دوشنبه، ۱۹ آگوست ساعت ۲۰:۳۰ برگزار خواهم کرد. (که ان‌شاءالله برق هم بدهند به‌تان.) اساسا کنفرانس خبری که ما برای آن آماده‌ایم، دو مرحله‌دارد، دو بخش مهم و بزرگ، به طوری که مشکل زمان داریم. مگر در کنفرانس خبری چقدر می‌توان حرف زد؟ مگر چقدر می‌تواند ادامه یابد؟ الخیر فی ما وقع. بخش اوّل که کمی بعد آن را توضیح خواهم داد. [اطّلاعات] اتّهام دشمن اسرائیلی به ماست درباره‌ی ترور نخست‌وزیر رفیق حریری. و در مقابل من هم از فرضیه صحبت نخواهم کرد. [بل‌که] ما اسرائیل را بر اساس نشانه‌ها و اطّلاعات متّهم به ترور شهید رفیق حریری خواهیم نمود. این یک بخش. [امّا] بخش دوّم، در این بخش من از دیدگاه و فهم ما در این رابطه بر اساس اطّلاعات قابل لمس سخن خواهم گفت. دیدگاهمان درباره‌ی کمیته‌ی تحقیق و دیدگاهمان درباره‌ی طریقه‌ی برخورد با رای اوّلیّه، تمام این‌ها مربوط به بخش دوّم است.

بعضی فکر می‌کنند در شرایط کنونی صحبت از دادگاه بین‌المللی و رای اوّلیه کشور را به‌هم می‌ریزد. و این مرحله آرام کردن کشور و زمان دادن به تلاش‌های عرب را می‌طلبد. ما بخش دوّم را، که آماده هم هست، تا اطّلاع ثانوی عقب می‌اندازیم. هفته‌ی دوّم ماه رمضان، کم‌تر یا بیش‌تر، الله اعلم. ما الآن این قضیّه را با این جهت‌گیری پی‌گیری و دنبال می‌کنیم.

امّا درباره‌ی بخش اوّل که درباره‌ی آن در عصر روز دوشنبه صحبت خواهیم کرد، دوست دارم نکته‌ای عرض کنم. ما در ماه‌های گذشته پس از مشخّص شدن طریقه‌ی مواجهه با موضوعات تلاش بسیاری کردیم. [گفتیم] بیاییم به طور جدّی و آن‌گونه که امکانات و توان داریم، به بایگانی‌هامان مراجعه کنیم چرا که ما بایگانی‌های پرحجمی از رویارویی با اسرائیل داریم. و الحمدلله بیش‌تر این بایگانی‌ها از بمباران‌های جنگ سی و سه روزه در امان ماند. گروه‌های شاخصی برای بازنگری در همه‌ی جزئیّات تشکیل دادیم. در چند ماه، ساعات بسیاری را کار کردند و ما را به نتایج رسانند. در کنفرانس خبری روز دوشنبه، ۹ آگوست ساعت ۲۰:۳۰ اوّلا به همه‌ی شما دلایل قابل لمس ارائه  خواهم نمود. که نشان می‌دهد اسرائیل حتّی از سال ۱۹۹۳ از درگیری‌های سیاسی بهره‌برداری می‌کرده است. از مقابله‌ی سیاسی که در آن زمان میان حزب‌الله و نخست‌وزیر حریری وجود داشت برای اقناع نخست‌وزیر حریری و دوستانش بعضی از اطرافیلان و دوستانش در داخل و خارج به این که حزب‌الله قصد ترور ایشان را دارد، استفاده می‌کرد.

بنده در این موضوع به شما مدرک دیداری و شنیداری خواهم داد. هم‌چنین در کنفرانس خبری، من با شما و افکار عمومی سخن خواهم گفت نه به واسطه‌ی حقّ تجدید نظر در کمیته‌ی تحقیق یا این‌جا و آن‌جا چرا که آنان بر اساس فرضیّات اسرائیلی رفتار می‌کنند. امروز در یادواره‌ی پیروزی شما در جنگ سی و سه روزه. هر کدام از ما حق دارد متهّم کند. دیروز می‌گفتند شما حقّ متّهم کردن ندارید. عزیز من شما چهار سال متّهم کردید. بدون دلیل، حجّت و اطّلاعات و بر اساس تحلیل‌های سیاسی اتهام سیاسی زدید! نه، بنده اطّلاعات دارم، نشانه‌ها و چیزهایی که در این سطح کارگشاست. من امروز به شما می‌گویم، ما دشمن اسرائیلی را به ترور رئیس‌جمهور شهید رفیق حرییری در ۱۴ فوریه‌ی ۲۰۰۵ متّهم می‌کنیم. در کنفرانس خبری - از آن‌جا که با سخن‌رانی به نتیجه نمی‌رسد و به پرده و تلویزیون نیاز است- فیلم و مدارکی ارائه خواهم نمود که حدّاقل افق‌های جدیدی در تحقیق و دست‌یابی به حقیقت خواهد گشود. در نتیجه به تمام کسانی که می‌گویند شما اسرائیل را متّهم می‌کنید، خب دلیل بیاورید، پاسخ خواهم گفت. این اطّلاعات را با مدرک و سند به شما ارائه خواهم کرد و ناچارم برای اثبات صحّت اطّلاعاتی که به شما خواهیم داد. برای اوّلین بار یکی از اسرار بسیار مهمّ مربوط به یکی از باکیفیّت‌ترین عملیّات‌های مقاومت اسلامی لبنان را فاش کنم. طبیعتا بعد از این حکومت لبنان نمی‌تواند ادعا کند این مطالب به دست‌یابی به حقیقت و عدالت کمکی نمی‌کند و این موضوع به دادگاه بین‌المللی سپرده‌شده است. نمی‌شود. وقتی می‌بینی این کمک می‌کند رویّه‌ای تعریف کنید. یا حکومت لبنان رویّه‌ای را تعریف کند. امنیّتی، قضایی یا مشترک، ما آماده‌ی ارائه‌ی اطّلاعات، دلایل، نسخه‌های اصلی و هرچه برای طیّ این مسیر می‌خواهید، هستیم. طبیعتا وقتی تلاش خوبی در این راه صورت گرفت و در این راه به یکدیگر کمک نمودیم. نه تنها لبنان و منطقه از فتنه‌ی سختی که دشمن اسرائیلی برای همه‌ی ما می‌خواهد نجات می‌یابند. [بل‌که] بی‌شک خواهم توانست قاتل حقیقی را کشف کنیم و به عنوان یک لبنانی عدالت را اجرا نماییم. ان‌شاءالله. در این موضوع قبل از این که سراغ موضوع سوّم بروم، باید این را اضافه و تاکید کنم که این موضوع نه به دادگاه بین‌المللی ارتباطی دارد و نه به کمیته‌ی تحقیق و نه فردی را تخریب خواهد کرد. دادگاه بین‌امللی می‌گویدموضوع شاهدان دروغین به آن‌ها ارتباطی ندارد. این که بپذیریم یا نپذیریم حرفی جداست. ما لبنانی هستیم و هم‌صدا هم در کشور داریم، من باز به تشکیل کمیته‌ی لبنانی، کمیته‌ای قضایی یا متشکل از نمایندگان یا وزیران، هرجور می‌خواهید، دعوت می‌کنم. ما نه می‌خواهیم از کسی حساب‌کشی کنیم، نه  می‌خواهیم کسی را محاکمه کنیم و سر کسی را بزنیم! شاهدان دروغین را بیاورید و بفهمید چه کسی این‌ها را ساخت و جعل نمود. شاید این در به دست‌آوردن سرنخ یا چیزی که ممکن است منجر به حقیقت شود، کمکی بکند. مشکل کجاست؟ مشکل این که به عنوان لبنانی‌ها جدای از دادگاه بین‌المللی و مدّعی العموم دست به کار شویم کجاست؟ دادگاه را بپذیریم یا نپذریریم. برای‌شان احترامی قائل باشیم یا نباشیم. مشخّص کردن این بحث در میان خودمان، موضوعی دیگر است. آن‌جا کار خودش را انجام می‌دهد. ما همه بعنوان لبنانی‌ها از شاهدان دروغین صدمه دیده‌ایم. آیا به عنوان شهروندان لبنانی حق نداریم از حکومت با عزّت‌مان بخواهیم گروهی حال به هر شکلی، تشکیل بدهند تا این موضوع را بررسی کند. به هر صورت هر موضوعی که ممکن است سهمی در شناخت حقیقت، برپایی عدالت و حمایت لبنان، مقاومت و صلح داخلی داشته‌باشد. امشب به شما می‌گویم، حزب‌الله را در خطّ مقدّم کوشش، متعهّدان و تلاش‌گران برای آن خواهید یافت. ان‌شاءالله.

موضوع جنگ

موضوع سوّم. موضوع جنگ. قاعدتا آن‌چه را در موضوع اسرائیل گفتم و آن‌چه را خواهم گفت، هیچ‌کس را به درد نخواهد آورد مگر بخواهد از اسرائیل دفاع کند. این بحثش جداست.

در موضوع جنگ و معادلات و وضع موجود. تک‌تک ما قطعا اهداف جنگ سی و سه روزه را می‌دانیم. هدف اصلی و مستقیم نابودی مقاومت بود. نابودی مقاومت بخشی از پروژه یا گام‌های مورد نظری بود که مشخّصات خاورمیانه‌ی جدید را آن‌گونه که کاندولیزا رایس نامش نهاد، رسم می‌نمود. این حلقه‌ای از زنجیره بود. حلقه‌ای مربوط می‌شود به فلسطین، حلقه‌ای به سوریه، حلقه‌ای به ایران و حلقاتی که به اجرا درآمد مانند افغانستان و عراق. ما یکی از حلقه‌های این زنجیره بودیم. این تعبیر را هم تنها من نیستم که استفاده می‌کنم. روزی یکی از سران سیاسی لبنان، که اسمش را نمی‌گویم تا به زحمت نیافتد. (چرا که وقتی ما اسم می‌بریم،‌ دنیا به زحمت می‌افتد…!) برای بنده در روزهای ابتدایی جنگ نامه‌ای فرستاد، ایشان بسیار عزیز است و می‌دانند بسیار دوستشان داریم، نامه‌ای فرستاد که: موضوعی بسیار مهم است، توجّه کنید چرا که بنده با فلان رهبر یکی از دولت‌های مهمّ عربی تماس گرفتم و از او خواستم حکومتش را برای توقّف جنگ به کار بگیرد. به من گفت خودت را به زحمت نیانداز. تصمیم بین‌المللی بسیار بسیار جدّی برای نابودی حزب‌الله در کار است. این تعبیر را به کار برده‌بود: نابودی حزب‌الله. موضوع نه آن دو اسیر بود، نه سلاح. موضوع تصمیم جدّی بین‌المللی برای نابودی بود. به یاد بیاورید چگونه تمام عالم، مگر عدّه‌ای اندک از صادقین جهان، جنگ را پشتیبانی، و عمل‌کرد حزب‌الله را متّهم نمودند. به یاد بیاورید نشست هفت، هشت کشور بزرگ را که بیانیه صادر کردند. آیا عمل‌کرد لبنان و مقاومت به گونه‌ای بود که کشورهای بزرگ صدایشان بلند شود و مقاومت را محکوم کنند و جنگ اسرائیل علیه مقاومت را بپوشانند؟ یکی از مسئولان عرب ( که نامش را این‌جا نمی‌آورم، احتمالا مانعی ندارد ولی احتیاطا) در هیئتی عربی که تقریبا در میانه‌ی جنگ به شورای امنیّت به نیویورک رفتند. هیئتی عربی که در اتّحادیه‌ی عرب به منظور تلاش برای توقّف جنگ به شورای امنیّت رفتند. به من می‌گفت وقتی ما به نیویورک و شورای امنیّت رسیدیم، جان بولتون از ما استقبال کرد. جان بولتون دوست و عزیز! به من گفت برای چه به این‌جا آمده‌اید؟ گفتم آمده‌ایم اگر برایمان امکان داشته باشد جنگ را متوقّف کنیم. گفت دارید وقتتان را تلف می‌کنید. تابستان است، بروید به تفریحتان برسید. این جنگ -این سخن بولتون است به مسئولین عرب- این جنگ جز در دو حالت پایان نمی‌یابد. حالت اوّل وقتی است که مقاومت نابود شود. حالت دوّم زمانی است که حزب‌الله تسلیم شود و سلاحش را تحویل دهد. همین. در غیر این صورت این جنگ پایان نخواهد یافت.

این بود جنگی که همگی ما در آن ایستادگی کردیم و همگی در آن پیروز شدیم. این جنگ این بود. محاسبات غلط به این جا می‌انجامد. دوباره به دشمن می‌گویم: اشتباه محاسبه کردی، هنوز این یکی نگذشته باز اشتباه محاسبه کردی و خواهی فهمید این‌ها همه اشتباه در اشتباه بوده‌است. در جنگ سی و سه روزه که جهان و حکومت‌های جهان با اکثریّت قاطع جانب دشمن اسرائیلی بودند، مانند الآن نبود که می‌گویند از طرف قسمتی از دولت‌ها حمایت می‌شد و با مشکلات مواجه بود، فارغ از بعضی مبالغه‌های عربی.

امروز که جنگ را راه‌انداخته‌اند و فرصت در اختیارشان گذاشته شده‌است. پروفسوری بسیار مهم که لبنان را دوست می‌دارد و مرتّبا از آن بازدید به عمل می‌آورد! و نامش هست نوام چامسکی، می‌گوید: تمام جنگ‌های اسرائیل علیه لبنان، تصمیم اسرائیل و موافقت آمریکا بود مگر جنگ سی و سه روزه که تصمیم آمریکا بود و اجرا از سوی اسرائیل. این است که تاکید می‌کنم این بخشی از پروژه‌ای بزرگ است. داستان داستان دو اسیر نبود. امروز هم داستان داستان درختی در عدیسه نبود. که ممکن بود باعث جنگ شود. بعضی می‌گویند خب بگذارید این درخت را قطع کنند. به خاطر یک درخت جنگ راه می‌اندازید؟! بعضی از مردم که خیلی به توضیح مسائل علاقه دارند این را نمی‌گویند؟ در این جنگ محاسبات و اهدافی بزرگ وجود داشت. سقوط مقاومت، قطع ریشه‌های آن و فرار رزمندگانش را از جبهه‌ها انتظار می‌کشیندند. امّا آنان را هم‌چون کوه‌های لبنان پرعظمت یافتند… و چنین خواهند ماند. انتظار می‌کشیدند چندپارگی ارتش لبنان را پس از هدف قرار دادن ساختمان‌ها و پادگان‌هایش ولی به حق آن را برترین نمونه‌ی شعاری که سر می‌دهد یافتند. شرف، فداکاری و وفاداری. و ارتش‌مان نیز چنین خواهد ماند. به میلیون‌ها مهاجر از جنوب و ضاحیه‌ی جنوبی، بقاع غربی و مخصوصا مناطق بعلبک و هرمل و بسیاری از مناطق لبنان دل بستند. و به این که بقیّه‌ی لبنان از اهالی مقاومت خالی شود. امّا مساجد، کلیساها، صومعه‌ها، خانه‌ها و قلب‌ها به روی ایشان گشوده و لبنان هم‌چون مسیح و محمّد علیهما السلام شد. سقوط اراده‌ی سیاسی را انتظار کشیدند امّا در لبنان در آن مرحله مردان بزرگی بودند و تا کنون هستند که بر مقاومت پیمان بستند و آن را حمایت و کمک و پشتیبانی نمودند. در این پیمان صداقت ورزیدند و با مقاومت به پیروزی رسیدند. بله، ما همگی ایستادیم و همگی پیروز شدیم. و من امروز به شما می‌گویم ما اراده‌مان را به تمام جهان تحمیل کردیم. برایتان داستان هیئت عربی را تکمیل می‌کنم. این مسئول به من گفت. بولتون در استقبال به ما گفت: چرا آمده‌اید وقتتان را تلف کنید‌؟ جنگ پایان نمی‌یابد مگر مقاومت نابود شود یا حزب‌الله تسلیم گردد و سلاحش را تسلیم کند. بعد از ده، سیزده، چهارده روز پس از رسیدنمان. اوضاع در جنوب لبنان تغییر می‌کرد. موشک‌ها در سرزمین‌های اشغالی از بین نمی رفتند. تانک‌ها[ی اسرائیل] در [روستای] حجیر از میان می‌رفتند. در بنت جبیل، عیناتا و روستاهای اطراف سنگ و انسان می‌جنگیدند. اگر خواستید بدانید چقدر عقل اسرائیلی‌ها کم است. یا شاید احساس کنید آن‌ها بچّه‌اند. مثلا اسرائیلی معرکه‌ای عریض و طویل در بنت جبیل راه می‌اندازد برای چه؟ که مردم توجّه نکنید، مقاومت در ۲۵ می ۲۰۰۰، در بنت جبیل مراسم گرفت و یک لبنانی آمد و به مردم گفت «اسرائیل سست‌تر از خانه‌ی عنکبوت است.» اسرائیل جنگی راه می‌اندازد و نقشه را تغییر می‌دهد تا به آن‌جا برسد و بگوید:«اسرائیل خانه‌ای پولادین است.» به قول شیخ راغب:«باختند، از خانه‌ی عنکبوت هم سست‌ترند.»

به من گفت: این تغییرات رخ داد. گفت‌گوها میان دولت‌ها در کنار هماهنگی با مسئولین لبنان ادامه داشت. فارغ از مشقّت‌های آن برهه -آخر ما در حالت آرام‌سازی به سر می‌بریم و می‌خواهیم ذهن‌ها را کمی تسکین دهیم!- شبی، نماینده‌ی اسرائیل نزد یکی از مسئولین در هیئت عربی آمد و به او گفت:«امشب می‌خواهیم تصمیم پایان جنگ را بگیریم.» آن مسئول به او می‌گوید:«با من شوخی می‌کنی؟ مرا مسخره کردی؟ چرا که در این روزها هنوز شرط می‌گذاشتند و بر آن می افزودند، نیروهای چند ملیّتی می‌خواستند، بعد ارسال یونیفل را پذیرفتند ولی جنگ قبل از تجهیز و استقرار ۱۵۰۰۰ نیروی یونیفل پایان نمی‌یافت. آن مسئول به او گفته بود: با ۱۵۰۰۰ نیروی یونیفل چه کار کنیم؟! اسرائیلی جواب می‌دهد: ۲۰۰۰ تای موجود کافی است. بعدا ۱۵۰۰۰ تا می‌آیند. می‌گوید: جدّی می‌گویی؟ اسرائیلی جواب می‌دهد: بله، می‌خواهیم تصمیم پایان جنگ را بگیریم. می‌گوید به جلسه برگشتیم. جلوی در ورودی جان بولتون را دیدم که در انتظار من است. مرا گرفت و به گوشه‌ای برد و گفت: فلانی به سعی تو نیاز داریم. می‌خواهیم امشب جنگ را تمام کنیم. به او می‌گوید: جدّی می‌گویی؟ بولتون پاسخ می‌دهد: بله. می‌گوید: چرا می‌خواهید جنگ را متوقّف کنید در صورتی که نه مقاومت نابود شده و نه سلاحش را تسلیم کرده؟ بولتون جواب می‌دهد: درست است ولی دوستان اسرائیلی به ما گفته‌اند آن‌ها مسلّما توانایی ادامه‌ی جنگ را ندارند. و ادامه‌ی جنگ به فاجعه‌ای عظیم برای اسرائیل بدل خواهد شد.

حق این مسئول عربی این بود که بیاید و افتخار کند و بگوید:«ما در شورای امنیت… ما… ما…» امّا جمله‌ای به من گفت که من از او بسیار سپاس‌گزاری می‌کنم. گفت:«سیّد هیچ‌کس در عالم نمی تواند افتخار کند که او بود که جنگ را متوقّف کرد. تمام جهان می‌خواستند این جنگ تا نابودی شما ادامه یابد. شما بودید که جنگ را پایان دادید. شما بودید که به تمام جهان تحمیل کردید جنگ را پایان دهد. شما بودید.»

امروز می‌خواهم به آن‌چه در ۲۵ می ۲۰۰۰ گفتم اضافه کنم که ما لبنانی هستیم. طبیعتا بعضی ما را یاری و پشتیبانی کردند، خدوند برکت دهدشان. سوریه، ایران و دوستانمان در جهان. ولی نه در سازمان ملل، نه شورای امنیّت، نه هیچ کس در این جهان نمی‌تواند به ما افتخار کند که ما سرزمین‌های اشغالی و اسیران در زندان‌ها را به شما بازگرداندیم. همیشه می‌گویم:«بدون این که زیر بار منّت کسی باشیم حافظ سرزمین‌مان هستیم. خداوند بر ما منّت دارد، همیشه لطف داشته‌است و لطف از جانب کس دیگری نیست. ملّت ما، شهداء ما، ارتش ما، سرزمین، پیوستگی و هم‌کاری ما، این فداکاری‌های دراز مدّت این نتیجه را به دست داد.»

امروز در سال‌گرد جنگ سی و سه روزه و بر اساس این وقایع دوست دارم به شما اعلام کنم. هنگامی که جهان با شما به دشمنی برخاسته بود،‌شما بودید که به اسرائیل تحمیل کردید جنگ را پایان دهد تا به فاجعه‌ای تبدیل نگردد.

بر این اساس ما معادله‌ای بازدارنده و حقیقی ساختیم که از کشور و مسائلش محافظت می‌کند. ما باید در لبنان همیشه گوش به زنگ باشیم. من علاقه‌ای ندارم به زودی جنگی وجود داشته‌باشد. اطّلاعات دیگری هم ندارم. هنگامی که از احتمال صحبت می‌کنیم. این احتمال همیشه وجود دارد چرا که طبیعت اسرائیل بر جنگ‌طلبی است. ولی درست است، چیزی می‌گوید که باید گوش به زنگ باشیم. معمولا وقتی چیزی برای فلسطین، مسئله، مردم و مقاومت فلسطین در پشت صحنه و اتاق‌های سیاه آماده می‌شود. اهل فن و افراد با تجربه برای لبنان نگران می‌شوند. بله جای نگرانی وجود دارد. تا جایی که ما می‌دانیم. این که جنگ پشت در است ، زیاد واضح نیست و تامّل و بحث بیش‌تری نیاز دارد ولی فارغ از هرگونه تحلیل چنان که همیشه می‌گویم. دیر زمانی است که سرشت این دشمن جنگ‌طلبی است، طمعش پا بر جاست و این دیگر نیازی به دلیل ندارد. وقتی هم بخواهد جنگی راه بیاندازد نه به دو اسیر احتیاج دارد، نه به درخت عدیسه‌ای، نه به موشکی که پیدا شود تا بعد از آن گروهی را بفرستد فلسطین را بمباران کنند. نه به سفیر لندن که به او گلوله‌ای بزنند ولی زنده بماند. نیازی به دلیل و بهانه ندارد.

برای همین مسئولیت ما به عنوان لبنانی‌ها در قبال کشور، ملّت،‌کرامت و عزّت‌مان این است که همه محتاط، هشیار و آماده باشیم. چرا که آن‌چیزی که کشور را حمایت می‌کند، چیست؟ شورای امنیّت؟ همان پاسخ‌های همیشگی، قطع‌نامه‌ها و توافقات و معاهدات بین‌المللی؟ جواب این سؤال برای مردم لبنان و تمام مردم منطقه و جهان واضح شده‌است.

فرض کنید امروز اسرائیل حمله می‌کرد و قبل از ما نیز شروع به تالّم می‌نمود. لبنان حقی می‌یافت و پیش‌تاز می‌شد و شکایتی به شورای امنیّت می‌برد. و هنگامی که به جایی می‌رسید، وتو وارد کار می‌شد! ممکن بود قطع‌نامه‌ی شورای امنیّت محکومیّت لبنان باشد و ما این‌چنین توقَع داریم! امّا محکومیّت اسرائیل؟ محال است. محال است. در جنایاتی که مرتکب شد محکوم نشد. برای اتّفاقات عدیسه و تجاوز به ارتش لبنان متّهم می‌شود؟

از هنگام جنگ سی و سه روزه تا امروز مقاومت معادلاتی برای رویارویی، نبرد و رزم با هدف حمایت از کشور ایجاد نموده. من در سخنرانی‌های پیش دنبال «عیّاری و تیتر شدن» نبودم. طرح معادلاتی که از کشور حمایت کند بخشی از مسئولیّت ماست. اهمیّت این معادلاتی هم که از آن سخن می‌گوییم به این است که مستند به وقایع هستند. اسرائیلیان می‌دانند که این سخن درست است، این به این دلیل هم نیست که آنان اعتقاد دارند بنده «صادق و راست‌گو» هستم. چه این که اعتقاد دارند. به این دلیل است که آن‌ها کم و بیش اطّلاعاتی از طریق عدّه‌ی زیادی مزدور و راه‌های تکنیکی و راه‌های متنوّع و متعدّد دارند که می‌تواند برآورد کند این ایده، اساسی دارد، و می‌توان به تفاصیلی در این رابطه دست‌یافت؟ یا نمی‌توان و سخت است؟ باید به دنبال مزدورانی که به دشمن خدمات می‌دهند هم باشیم.

در جنگ سی و سه روزه [اسرائیلیان] بسیار خطاهایی مرتکب شدند که متّکی به دانسته‌ها بود. بعدا روشن شد بسیاری از معلومات و دانسته‌هایی که جنگ بر اساس آن‌ها بنا شده بود، دانسته‌هایی غلط بوده‌اند.

تسلیحات هوایی

یک بار گفتیم اگر قصد سرزمین ما را بکنید، ما خواهیم جنگید و از جبهه‌ی داخلی، موشک‌ها و دریا در برابر دشمن اسرائیلی صحبت کردیم. درباره‌ی زمین، دریا و عوارض سخن گفتیم. چه چیزی مانده‌است؟ مانده‌است هوا، در این موضوع نمی‌توانیم بر اساس معادله جلو برویم و معادلاتمان را فاش کنیم. در موضوع هوا ما تماما بر اساس سیاست «ابهام سازنده» پیش می‌رویم. برای اینکه اسرائیل را در نظر نمی‌آوریم و او به هر چه می‌خواهد اعتقاد پیدا کند. می‌خواهد اعتقاد پیدا کند ما دفاع هوایی نداریم، اعتقاد پیدا کند. اگر زمانی خواست اعتقاد پیدا کند داریم، پیدا کند! به هر چه می‌خواهد اعتقاد پیدا کند. این قدرت مقاومت است. قدرت مقاومت در این نیست که همه‌چیز را فاش کند. موضوعاتی وجود دارد که آن‌ها را برای حمایت از کشور فاش می‌کنیم. و مسائلی وجود دارد که نباید آن‌ها را فارغ از حقیقت‌داشتن‌شان فاش کنیم. امکان دارد اگر این مسائل را فاش کنیم کشور را در معرض خطر قرار دهیم. باز هم می‌گویم اگر موجود باشند!

جنگ روانی جدید

در پایان کلام می‌خواهم شما پیامی را به دشمن اسرائیلی بدهید. شما، نه من. اخیرا مشاهده نمودم که اسرائیل دوباره در لبنان به مردم مشغول گشته‌است، مخصوصا به مردم مقاومت. و جنگی روانی را ترتیب می‌دهد که مردم و اراده‌ی آن‌ها را هدف قرار می‌دهد. این طبیعی است، او به هدف قرار دادن ما از جبهه‌ی داخلی بازگشته. ما در جبهه‌ی داخلی و ایجاد نگرانی حقیقی برای اسرائیل از راه اتّفاقات، حقایق و نه اوهام، دروغ و عیّاری، پیروز گشتیم. به طوری که حکومت دشمن، هنگامی که می‌خواهد جنگی راه بیاندازد نمی‌تواند از نگرانی‌هایش چشم بپوشد. پس در مقابل، او از جبهه‌ی داخلی با ما می‌جنگد، از سوی مردم. می‌خواهد ترس و وحشت در میانتان بیافکند. از اصابت اهداف شهری در جنگ آینده و وجود موشک و اسلحه میان شهر سخن می‌گوید. و طبیعتا دروغ نیز می‌گوید. چرا؟ وقتی در جنگ سی و سه روزه مجتمع امام حسن (ع) در ضاحیه در رویس هدف قرار گرفت، در آن‌جا موشک و سلاح بود؟ در جنایت شیاح که بیش‌تر از ۵۰ نفر شهید شدند، لشکر و امکانات لشکری وجود داشت؟ جنایاتی که در نبی‌شیث، علی‌النّهری، قانا، صریفا و القاع مرتکب شد و بیش از هزار نفر از کارگزاران لبنانی، سوریه‌ای و فلسطینی کشته شدند، آیا موشک‌ها و مخازنی یافت می‌شود؟ این به بهانه نیاز ندارد، اصولا سیاست و استراتژی اسرائیل هدف قرار دادن، کشتار و به معامله کشاندن شهرنشینان است. برای تحت فشار گذاشتن اراده‌ی کسی که مقاومت، پای‌داری و مبارزه می‌کند.

معادله‌ی مردم مقاومت

امشب من از شما سؤالی می‌پرسم و شما جواب خواهید داد. معادله شمایید و شما آن را عرضه خواهید نمود. بعد از جنگ سی و سه روزه اسرائیل اعتقاد یافت که مردم از مقاومت کناره خواهند گرفت و از آن خسته شده‌اند. و آیا انسان از حفاظت از عزّت، کرامت، سربلندی و آبرویش خسته می‌شود؟ او این‌چنین فرض کرد. پاسخ عظیم مردم و گروه‌های مقاومت در مسئله‌ی جنگ سی و سه روزه، چهارده آگوست بود، هنگامی که گروه‌های جنوبی و بقاعی. اهالی ضاحیه‌ی جنوبی دسته دسته به خانه‌ها و وطن‌های ویران و مملو از بمب‌های خوشه‌ای بازگشتند. از مرگ، شهادت، هدف‌قرار گرفتن و غدّاری اسرائیل نهراسیدند. پس از تمام این پیروزی‌ها از شما می‌پرسم، آیا ممکن است مقاومت را تنها بگذارید؟ پیام ما امشب به دشمن و تمام کسانی که محاسبات خطا می‌کنند این است: بی‌شک شریف‌ترین مردم، که شریف‌ترین شهدا را تقدیم نمودند، ممکن نیست از راه مقاومت کناره بگیرند.

به شما، شهداء، مجروحان، پای‌داری و صبرتان این پیروزی را تبریک می‌گویم. هم‌چنین در مانند این روزها سال‌روز ولادت امام مهدی (عج) را در ۱۵ شعبان. و تبریک می‌گویم به شما قدوم ماه رمضان المبارک، شهر الله را. از خداوند برای همه‌ی شما پیروزی، برکت، وحدت و سلامت را بار دیگر طلب دارم.

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.


 

بیاناتی در این رابطه با موضوعات:

دغدغه‌های امت

دغدغه‌های امت

صدر عراق/ به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر
شماره ۲۶۲ هفته نامه پنجره به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر، در پرونده ویژه‌ای به بررسی شخصیت و آرا این اندیشمند مجاهد پرداخته است. در این پرونده می‌خوانید:

-...

رادیو اینترنتی

نمایه

صفحه ویژه جنگ ۳۳ روزه
بخش کوتاهی از مصاحبه سید حسن نصرالله با شبکه المیادین به روایت دوربین دوم

نماهنگ

کتاب


سید حسن نصرالله